• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شناخت حق از باطل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:حق، باطل.

پرسش: چگونگی تشخیص حق از باطل را در دیدگاه قرآن بیان کنید؟

پاسخ: یکی از راه‌های شناخت حق از باطل، توجه به شاخصه‌های حق است که با استفاده از آیه ذکر شد. اگر کسی به نیروی تقوا مسلح باشد، تشخیص حق و باطل برای او یک وعده الهی است. «هر کس تقوا پیشه کند، خداوند به او نیروی تشخیص حق از باطل (فرقان) را عطا می‌کند».



تشخیص حق از باطل، یکی از اساسی‌ترین مراحل زندگی بشر است و هر انسانی، خواه ناخواه، پیوسته با این مسئله در زندگی خود روبه‌رو می‌شود.
انسان‌ها همیشه برای موجه جلوه دادن خود، موضع خود را حق و موضع طرف مقابل را باطل معرفی می‌کنند. حتی شرورترین افراد به این مطلب توجه دارند و در ناشایست‌ترین اعمال، خود را صاحب حق می‌دانند.
حال که هر کسی خود را برحق می‌داند، باید حق و ویژگی‌های آن را شناخت تا سره از ناسره جدا شود و «سیه روی شود هر که در او غشّ باشد».


قرآن کریم که کتاب آسمانی و به دور از هر تحریف می‌باشد و سراسر حق است، خود را «... تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ ...؛ بیانگر همه چیز» معرفی می‌کند.

۲.۱ - استفاده از مثال

یکی از روش‌های قرآن کریم، برای بیان مسائل گوناگون، استفاده از مثال است. خداوند بسیاری از مسائل اخلاقی، عرفانی و عقلی و... را در قالب مثال‌های زیبا بیان کرده است. در بحث مورد نظر نیز با یک مثال تمام ابعاد موضوع را به‌خوبی بیان کرده است.

۲.۱.۱ - سخن خداوند متعال

خداوند در قرآن کریم، می‌فرماید: «اَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ اَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ اَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحق وَالْبَاطِلَ فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَاَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الارْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الامْثَالَ؛ خداوند از آسمان آبی فرستاد و از هر دره و رودخانه‌ای به‌اندازه آن‌ها سیلابی جاری ساخت. سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد و از آن‌چه (در کوره‌ها) برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی آتش روی آن روشن می‌کنند نیز، کف‌هایی مانند آن به وجود می‌آید. خداوند حق و باطل را چنین مثل می‌زند. اما کف‌ها به بیرون پرتاب می‌شوند؛ ولی آن‌چه به مردم سود می‌رساند، در زمین می‌ماند. خداوند این چنین مثال می‌زند». (مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن کریم).

۲.۲ - دیدگاه لغت‌شناسان

از نظر متخصصین لغت عربی، حق، چیزی است که ثبات، دوام و تحقق خارجی دارد. به عبارت دیگر حق آن است که واقعاً وجود دارد و وجودش اصیل است و قابل زوال نیست. به خلاف باطل که وجودش اصیل نیست و زایل‌شدنی است. مانند درخت و سایه‌اش، که درخت وجودش واقعی و اصیل است؛ اما سایه‌اش وجود اصیل ندارد و فانی است.
خداوند در آیه شریفه، حق را به آب یا فلزات سودمند برای مردم و باطل را به کفی که روی آن دو قرار می‌گیرد، تشبیه کرده است و نشانه‌ها و معیارهای حق و باطل را در قالب این مثال بیان نموده، تا ما با ملاک قرار دادن آن‌ها حق و باطل را تشخیص دهیم.


حق با باطل تفاوت‌هایی دارد که از این قرار است:

۳.۱ - متواضع بودن حق

باطل، همواره مستکبر، بالانشین و پر سر و صداست؛ ولی توخالی و بی‌محتوا، مثل کف که حباب‌های تو خالی است؛ اما حق، متواضع، کم سر و صدا، پر محتوا و سنگین است.
[۷] سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۶۵، قم، توحید، چاپ سوم، ۱۳۷۳.


۳.۲ - مفید بودن حق

حق، همیشه مفید و سودمند است؛ مانند آب که مایه حیات است و مانند طلا و نقره که با ارزش است؛ ولی باطل بی‌فایده و بیهوده می‌باشد. کف‌های روی آب هرگز کسی را سیراب نمی‌کند و گیاهی نمی‌رویاند و ارزشی ندارد.
[۹] سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۶۵، قم، توحید، چاپ سوم، ۱۳۷۳.


۳.۳ - متکی به نفس بودن حق

حق، همیشه متکی به نفس است و هرچه دارد از خود دارد؛ اما باطل همیشه از آبروی حق بهره می‌برد و از حیثیت او استفاده می‌کند و در سایه حق قدم برمی‌دارد. همان‌گونه که هر دروغی از راست فروغ می‌گیرد و اگر سخن راستی در جهان نبود هرگز کسی دروغی را باور نمی‌کرد. پس فروغ زودگذر باطل از برکت حق است و علت پایداری موقت باطل نیز با لباس حقانیت به میدان آمدن است.
[۱۲] سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۶۵، قم، توحید، چاپ سوم، ۱۳۷۳.


۳.۴ - همیشگی بودن دوران حق

هرچند که «لِلْحق دَوْلَةٌ وَ لِلْباطِلِ دَوْلَةٌ؛
[۱۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۴۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵.
حق و باطل هر یک دورانی دارند»؛ اما دوران حق همیشگی و دوران باطل زودگذر است. باطل، مانند کف روی آب بعد از مدتی از بین می‌رود؛ ولی آب زلال و مفید برای مردم می‌ماند: «... مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الارْضِ ...؛ آن‌چه برای مردم سودمند است در زمین باقی می‌ماند».

۳.۵ - منظم بودن حق

باطل همواره دنبال بازار آشفتگی می‌گردد و از هرج و مرج استفاده می‌کند تا خود را نشان ‌دهد؛ اما هنگامی که نظم برقرار شود، هویت آن آشکار می‌گردد و به سرعت کنار می‌رود.مثل سیلاب که وقتی در جوش و خروش است، آب با کف و اجسام دیگر مخلوط است؛ اما هنگامی وارد دشت می‌شود و آرام می‌گیرد، کف‌ها زائل می‌شوند و آب زلال نمایان می‌گردد.
[۱۵] سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۶۵، قم، توحید، چاپ سوم، ۱۳۷۳.


۳.۶ - آمیخته شدن حق با باطل

امام علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه می‌فرمایند: «اگر باطل با حق آمیخته نمی‌شد، حق بر حق‌خواهان پوشیده نمی‌گردید».


مردم چند دسته‌اند: گروهی حق را می‌شناسند و از آن پیروی می‌کنند و گروهی باطل را می‌شناسند و دنبال آن حرکت می‌کنند و گروهی دنبال حق هستند؛ ولی حق را نمی‌شناسند. این گروه دچار شبهه می‌شوند و گمراه می‌گردند. این افراد خواهان حق‌اند؛ ولی چون کوته‌فکر و ظاهربین هستند، از راه حق منحرف می‌شوند و با‌ اندک تبلیغات توخالی فریب ظواهر را می‌خورند. بنابراین برای تبعیت از حق، اول باید حق را بشناسیم: «اِعْرِفْ اَلْحق تَعْرِفْ اَهْلَهُ؛ حق را بشناس تا اهلش را بشناسی».
اگر ما معیارهای حقانیت دانسته شود، هر کس که طبق آن معیارها حرکت کند، حق را می‌یابد و برحق است و هر کس را که برخلاف آن قدم بردارد، بر باطل می‌رود و باطل می‌باشد.


یکی از راه‌های شناخت حق از باطل، توجه به شاخصه‌های حق است که با استفاده از آیه ذکر شد. اگر کسی به نیروی تقوا مسلح باشد، تشخیص حق و باطل برای او یک وعده الهی است.«هر کس تقوا پیشه کند، خداوند به او نیروی تشخیص حق از باطل (فرقان) را عطا می‌کند».


۱. مجله مکتب الاسلام، شماره‌های ۶-۷ ـ ۸-۹، سال ۲۲.


۱. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.    
۲. رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۲۶۱، ماده حق.    
۴. اصفهانی، راغب، مفردات قرآن کریم، ج۱، ص۲۴۶، ماده حق.    
۵. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۲۸۹، ماده بطل.    
۶. اصفهانی، راغب، مفردات قرآن کریم، ج۱، ص۱۲۹، ماده بطل.    
۷. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۶۵، قم، توحید، چاپ سوم، ۱۳۷۳.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۶۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۳۶۶.    
۹. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۶۵، قم، توحید، چاپ سوم، ۱۳۷۳.
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۳۶۶.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۳۶۶.    
۱۲. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۶۵، قم، توحید، چاپ سوم، ۱۳۷۳.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۴۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵.
۱۴. رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.    
۱۵. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۳، ص۶۵، قم، توحید، چاپ سوم، ۱۳۷۳.
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۶۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۳۶۶.    
۱۷. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص۴۲، خطبه ۵۰، انتشارات فرایض، چاپ اول، ۱۳۷۹.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۹، ص۲۴۰.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شناخت حق از باطل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۲.    



جعبه ابزار