• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سبک کردن خود

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:سبکی شخصیت، سنگینی شخصیت، سبک کردن خود، سنگین بودن، شخصیت انسان.
پرسش :خود را سبک کردن و سنگین بودن به چه معناست؟ آیا ما چیزی به عنوان سبک کردن خود و یا سنگین بودن داریم؟ در چه صورت می‌توان فهمید که ما خودمان را سبک کرده‌ایم؟ چگونه متوجه شویم که انجام یک فعلی باعث سبک شدن ما می‌شود یا نه؟ چه چیزی باعث سبک شدن ما می‌شود؟ چگونه می‌توانیم خودمان را سبک نکنیم؟ همچنین در مورد احترام به خود و ارزش قائل شدن برای شخصیت خود توضیح دهید.
پاسخ :



در روایات و متون اخلاقی واژه‌هایی داریم که معنا و مفهوم آنها به سبک نکردن شخصیت خود و سنگین بودن برمی‌گردد؛ مانند: وقار ، متانت ، هیبت ، سکینه ، عزّت نفس ، کرامت انسانی ، خفت ، ذلت نفس ، حقارت . این موارد در کتاب‌های اخلاقی - با توجه به روایات - به عنوان فضائل و رذائل اخلاقی مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفته‌اند. حتی مصادیق و راه‌کارهای تحصیل آنها به عنوان فضیلت اخلاقی ، یا دوری از آنها به عنوان رذیلت اخلاقی بیان شده‌اند. در این‌جا تنها به‌طور خلاصه به مواردی اشاره می‌شود و مباحث تفصیلی را باید در کتب اخلاقی و یا پاسخ‌های مرتبط پیگیری کرد.


برخی از مهم‌ترین مفاهیم اخلاقی که بیانگر سنگینی شخصیت آدمی هستند، عبارت‌اند از:

۲.۱ - عزّت

عزت نفس به معنای حمایت از نفس ، گرامی داشتن نفس و ارزش و احترام قائل شدن برای آن است.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:« خداوند عزوجل ، در زیر و بم زندگی، زمام اختیار مؤمن را در دست خود او نهاده است، ولی تا آن حد که خود را به خواری و حقارت نیفکند. نشنیده‌ای که خداوند - عزّوجلّ- می‌فرماید‌:"عزت از آن خدا و برای رسول خدا و برای مؤمنان است". مؤمن باید عزیز بماند و خود را به خفّت و خواری نکشاند. خداوند، عزت مؤمن را در سایه اسلام و ایمان بیمه کرد».

۲.۲ - شرافت و کرامت انسانی

شالوده و بنیاد اساسی اخلاق اسلامی ، توجه دادن انسان به شرافت و کرامت ذاتی خویش است. خودآگاهی و توجه به این‌که انسان موجودی عِلْوی و برتر است و گوهری ارزشمند و بی‌مانند در خود دارد، او را - به دلیل حبّ ذات- به حراست و پاسداری از کرامت ذاتی خویش فرا می‌خواند و به ‌سوی ارزش‌های متعالی اخلاق سوق می‌دهد؛ امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:«دامان نفس خود را از هر پستی پاکیزه دار! گرچه دلت را برباید؛ زیرا در مقابل آنچه از گوهر نفس خود می‌بخشی، بهایی دریافت نمی‌کنی (یعنی؛ عزت نفس و شرف جایگزین ندارد)».
[۴] ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ص ۷۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.     «وَ أَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْکَ إِلَی رَغْبَةٍ فَإِنَّکَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضا»

در مقابل، کسی که احساس زبونی و فرومایگی کند و شرافت شگرف خویشتن را باور نداشته باشد، از ارتکاب هرگونه رفتار ناپسند اخلاقی باکی ندارد؛ امام هادی (علیه‌السلام) فرمود:«کسی که خودش را بی‌مقدار می‌داند، از شرّ او ایمن مباش».

۲.۳ - وقار و سکینه

این صفات بیانگر آرامش و تعادل نفس است و نقش بازدارندگی را در برابر رفتارها و حرکات ناپسند ایفا می‌کند، و نشان ‌دهنده بخشی از سنگینی و متانت شخصیت انسان است.
بارزترین علل و اسبابی که برای تحصیل وقار و سنگینی و دور ماندن از ذلت و سبک شدن شخصیتی در روایات به ‌چشم می‌خورد، به ‌قرار زیر است:

۲.۳.۱ - بندگی خداوند

امام ‌علی(عاپلیه‌السلام) در این‌باره می‌فرماید:«هر کس خواستار عزّت بدون عشیره، هیبت بدون سلطنت، بی‌نیازی بدون مال، و فرمانبر بدون بذل و بخشش است، پس باید از ذلّت عصیان خداوند به عزّت بندگی او در آید».

۲.۳.۲ - حکمت و علم

امام‌ علی(علیه‌السلام):«کسی که آگاه به حکمت باشد، چشم‌ها به دیده وقار و هیبت به او می‌نگرند».

۲.۳.۳ - حلم و خویشتن‌داری

امام علی(علیه‌السلام):« خویشتن‌داری سبب وقار است».

۲.۳.۴ - سکوت

امام‌ علی(علیه‌السلام):«با سکوت بسیار، شُکوه و وقار انسان بیشتر می‌شود».


یکی از مهم‌ترین مفاهیم اخلاقی که بیانگر سبکی شخصیت انسان است، ذلّت نفس - در مقابل عزت نفس - می‌باشد؛ ذلّت نفس؛ به معنای خواری، سبکی و پست نمودن نفس است.
[۱۰] ر.ک:‌ بن حمید، صالح، موسوعة النضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ج ‌۱۰، ص ۴۵۰۲ – ۴۵۱۵، جده، دار الوسیلة، چاپ چهارم، بی‌تا.
ذلت و خواری شخصیت انسان، خود عوامل و اسبابی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

۳.۱ - بد خلقی

اولین اثر منفی بدخلقی به‌طور مستقیم متوجه شخص بدخلق می‌گردد؛ بدین معنا که بداخلاقی چنان چهره و حالات زشت و حرکات نامطلوبی از انسان ارائه می‌دهد که با مشاهده آن، خوبی‌ها، صفات ارزشمند و سایر ارزش‌های اجتماعی او از یاد رفته، شخصیت او ضایع می‌شود و وی در نظر دیگران خوار و ذلیل و سبک می‌گردد. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:«چه بسا عزیزی که اخلاق بد ، مایه ذلّت‌ و خواری او شده و چه بسا خوار و ذلیلی که اخلاق خوب ، او را به عزّت‌ و بزرگی رسانده است». «هرکس بدخلقی‌اش زیاد باشد، خوار و پست شمرده شود».

۳.۲ - طمع و چشم‌داشت به مال دیگران

حرص و طمع و چشم دوختن به مال و منال مردم، به شدّت، مناعت و بزرگواری انسان را خدشه‌دار می‌کند. کسی که به آنچه خدا برای او مقدّر کرده است راضی نباشد خواه ناخواه چشم طمع به مال دیگران خواهد داشت که در نتیجه، دست نیاز به سوی آنان دراز خواهد کرد و این خود موجب ذلّت و خواری او خواهد شد.
امام باقر (علیه‌السلام) به جابر بن یزید جعفی، سفارش می‌کند که «اگر عزّت می‌خواهی، طمع را در وجودت نابود کن».
امام صادق (علیه‌السلام) نیز از قول لقمان حکیم نقل می‌کند که به ‌فرزندش چنین سفارش کرد:«اگر می‌خواهی عزّت جهان را گردآوری، از آنچه در دست مردم است، چشم طمع بپوش که پیامبران و صدّیقان، با قطع طمع به چنین مقامی رسیدند».

۳.۳ - اظهار ناتوانی

امام علی(علیه‌السلام) می‌فرماید:‌«هر کس ناتوانی و درماندگی خویش را بر ملا کند تن به خواری داده است».

۳.۴ - درخواست از مردم

امام سجاد (علیه‌السلام):« درخواست از مردم ، زندگی انسان را با خواری توأم می‌کند؛ حیا را از بین می‌برد و وقار و سنگینی آدمی را سبک می‌گرداند».

۳.۵ - خنده و شوخی بسیار

امام‌ علی(علیه‌السلام):«کسی که خنده او فراوان گردد، شکوه و عظمت او از میان برود». «هر کس بسیار شوخی کند، سبک شمرده شود».

۳.۶ - سرمستی از مال، قدرت، علم، ستایش و جوانی

امام ‌علی(علیه‌السلام):«شخص‌ عاقل باید خود را از سرمستی مال ، قدرت ، علم ، ستایش و جوانی حفظ کند؛ زیرا این سرمستی عقل آدمی را زایل نموده، و وقار او را از بین می‌برد».

۳.۷ - شراکت مالی با غیر هم‌طرازان

ابی بصیر می‌گوید:به امام صادق (علیه‌السلام) عرضه داشتم، جایز است انسان با مردمی پولدار که نمی‌تواند مثل آنها خرج کند به سفر رود؟ آن‌حضرت فرمود:«دوست ندارم که مؤمن خود را ذلیل کند، بلکه با هم‌طرازان خود بیرون رود».


۱. سوره منافقون/۶۳، آیه۸.    
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج ‌۵، ص ۶۳، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۳. سوره اسراء/۱۷، آیه۷۰.    
۴. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ص ۷۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.     «وَ أَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْکَ إِلَی رَغْبَةٍ فَإِنَّکَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضا»
۵. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ص ۴۸۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.     «مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّهُ»
۶. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق:حسنی بیرجندی، حسین، ص ۴۶۲، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‌    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج ‌۸، ص ۲۳، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۸. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۳۹۶، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.    
۹. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۹۶، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.    
۱۰. ر.ک:‌ بن حمید، صالح، موسوعة النضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ج ‌۱۰، ص ۴۵۰۲ – ۴۵۱۵، جده، دار الوسیلة، چاپ چهارم، بی‌تا.
۱۱. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‌۱، ص ۳۰۰، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.     «رُبَّ عَزِیزٍ أَذَلَّهُ خُلُقُهُ وَ ذَلِیلٌ أَعَزَّهُ خُلُقُه»
۱۲. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق:حسنی بیرجندی، حسین، ص ۴۵۳، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‌     «مَنْ کَثُرَ خُرْقُهُ اسْتُرْذِلَ»
۱۳. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ص ۲۸۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.     «وَ اطْلُبْ بَقَاءَ الْعِزِّ بِإِمَاتَةِ الطَّمَع‌»
۱۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‌۱۳، ص ۴۲۰، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۵. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق:حسنی بیرجندی، حسین، ص ۲۷۰، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‌     «رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ ضُرَّهُ لِغَیْرِهِ»
۱۶. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۳۸۸، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.    
۱۷. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (صلی الله علیه و آله)، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ص ۲۷۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج ‌۸، ص ۲۲، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.     «مَنْ کَثُرَ ضِحْکُهُ ذَهَبَتْ هَیْبَتُه‌»
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج ‌۸، ص ۲۲، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.     «مَنْ کَثُرَ مِزَاحُهُ اسْتُخِفَّ بِه‌»
۲۰. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق:حسنی بیرجندی، حسین، ص ۵۵۲، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‌    
۲۱. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۷۹۷، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.    
۲۲. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج ‌۲، ص ۳۵۹، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم‌، ۱۳۷۱ق.    
۲۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج ‌۴، ص ۲۸۷، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    



پایگاه اسلام کوئست    



جعبه ابزار