• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روح و امر خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: روح، امر خداوند، آفریده خدا.
پرسش: این‌که خدا می‌فرماید: «قل الروح من امر ربی» (روح از امر خداست) یعنی چه؟
پاسخ:



روح از نظر لغت به معنی «نفس» و «دویدن» است و بعضی تصریح کرده‌اند، که روح و ریح (باد) از یک معنی گرفته شده است، و اگر روح انسانی که گوهر مستقل مجردی است به این نام نامیده شده بدان جهت است که از نظر تحرک و حیات‌آفرینی، و ناپیدا بودن همچون نفس و باد است.


موارد استعمال روح در قرآن بسیار مُتَنوع است:

۲.۱ - أ. روح مقدس

به معنی روح مقدسی که پیامبران را در انجام رسالتشان تقویت نموده است.

۲.۲ - ب. نیروی معنوی

نیروی معنوی الهی که مؤمنان را تقویت می‌کند: «اَیَّدَهُمْ بِروحٍ مِنْهُ».

۲.۳ - ج. فرشته مخصوص وحی

« فرشته مخصوص وحی» آمده و با عنوان «امین» توصیف شده است.

۲.۴ - د. فرشته بزرگی از فرشتگان

گاه به معنی فرشته بزرگی از فرشتگان خاص خدا یا مخلوقی برتر از فرشتگان است.

۲.۵ - ه. قرآن یا وحی آسمانی

گاه به معنی قرآن یا وحی آسمانی است.

۲.۶ - و. روح انسانی

به معنی روح انسانی آمده است: «نفخ فیه من روحِهِ».


در آیه مورد سؤال، مراد از روح، همین روح عظیمی است که ما را از حیوانات جدا می‌سازد و برترین شرف، است و تمام قدرت و فعالیت‌ ما از آن سرچشمه می‌گیرد، و به کمک آن اسرار علوم را می‌شکافیم، و به اعماق موجودات راه می‌یابیم.


اَمْر لفظی عام است که در قرآن در معانی مختلف مانند کار، گفتار، خلق و ابداع، سرعت ایجاد،‌ و خلقت به کار رفته است، و هم‌چنین امر به معنای خلق بی‌واسطه نیز به کار رفته است.


پس از این مقدمه، در پاسخ باید گفت خداوند در قرآن در چهار مورد با تعبیرهای مختلف فرموده که «روح از امر خداست» که متن کامل یکی از آیات چنین است: «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً؛ از تو درباره «روح» سؤال می‌کنند، بگو :روح از فرمان پروردگار من است، و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است».


اکنون از دو راه، به بررسی آیه یادشده و سایر آیات می‌پردازیم:

۶.۱ - أ. دیدگاه روایات

ائمه و پیشوایان معصوم علیهم‌السلام به‌عنوان مفسران اصلی وحی، درباره آیه، بیاناتی دارند، که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

۶.۱.۱ - روایاتی از شیعه و اهل‌سنت

در روایات متعددی که در کتب شیعه و اهل‌ سنت آمده است که مشرکان قریش این سؤال را از دانشمندان اهل کتاب گرفتند و می‌خواستند پیامبر را با آن بیازمایند، به آنها گفته شده بود که اگر محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله اطلاعات فراوانی درباره روح در اختیار شما بگذارد، دلیل بر عدم صداقت اوست؛ لذا جمله کوتاه و پر معنی پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ برای آنها اعجاب‌انگیز بود.

۶.۱.۲ - روایتی از امام صادق

از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که فرمود: «إنما الروح خلقٌ من خلقه، لهُ بصر و قوة...؛ روح از مخلوقات خداوند است بینایی و قدرت و قوت دارد، خدا آن را در دل‌های پیغمبران و مؤمنان قرار می‌دهد».

۶.۱.۳ - روایتی دیگر

در روایت دیگر می‌خوانیم: «هی من الملکوت؛ روح از عالم ملکوت و از قدرت خداوند است»؛ در نتیجه از این روایات استفاده می‌شود که مراد از جمله «روح از امر خداست»، یعنی خلق ویژه الهی است که از عالم ملکوت می‌باشد.

۶.۲ - ب. اقوال مفسران



۶.۲.۱ - قول اول

از آنجا که روح، ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اصول حاکم بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است، پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ مأمور می‌شود در یک جمله کوتاه و پرمعنی بگوید: «روح از عالم اوست؛ یعنی خلقتی اسرارآمیز دارد»؛ سپس برای این‌که از این پاسخ تعجب نکنند، اضافه می‌کند، که بهره شما از علم و دانش بسیار کم و ناچیز است؛ بنابراین چه جای شگفتی که رازهای روح را نشناسید، هرچند از همه چیز به شما نزدیک‌تر است؟ و مؤید این معنی آیاتی است که در آنها تعبیر «نفخ من روحه»؛ (از روح خود در آن دمید) و یا «نفخت فیه من روحی؛ از روحم در او دمیدم، با توجه به این که «مِنْ» در من روحی، نشویه ‌است که بیان سرچشمه و منشأ پیدایش چیزی است و این‌که اضافه روح به خدا اضافه تشریفی است؛ لذا منظور از روح، روح مقدس الهی است که خدا به آدمیان بخشیده است.

۶.۲.۲ - قول دوم

مرحوم علامه طباطبایی (ره) می‌فرماید: سؤال از حقیقت مطلق روح است و روح هم در لغت به معنای مبدأ حیات و زندگی است که حیوان به‌وسیله آن احساس و حرکت ارادی خود را انجام می‌دهد. نیز روح از سنخ امر است و امر خداوند چنان است که خود معرفی نموده: «فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: «کُنْ؛ آن نیز بی‌درنگ موجود می‌شود». از آیه یادشده استفاده می‌شود که امر خداوند سخن خداوند است نسبت به اشیا به‌صورت «کُنْ» به معنای ایجاد، وجود یافتن شیء از آن جهت که استناد به خداوند دارد.

۶.۲.۳ - قول سوم

خداوند می‌فرماید: «امر و خلق برای اوست». او عبارت است از وجود شیء از آن جهت که فقط استناد به خداوند دارد؛ اما خلق استناد به حقیقت اشیا به خداوند توسط اسباب تکوینی است.

۶.۲.۴ - قول چهارم

امر خداوند در هر چیزی ملکوت (و درون) آن شیء است و ملکوت رساتر از ملک (ظاهر است)، در نتیجه هر شیء ملکوتی دارد؛ چنان‌که امر دارد.


در نتیجه امر خداوند، یعنی ایجاد ملکوتی و آسمانی خداوند بدون واسطه‌گری اسباب و بدون داشتن زمان و مکان، پس روح از امر خداست؛ یعنی مخلوق مستقیم الهی است که بدون دخالت اسباب طبیعی بوجود آمده است، ‌و زمان و مکان در آن راه ندارد.

در نتیجه‌ باید گفت روح، آفریده بی‌واسطه خداوند می‌باشد.
[۲۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ ۴، ۱۳۶۲، ج ۵، ص ۱۵۸ ؟؟.
این‌که روح از امر خداوند است؛ یعنی موجود و مخلوق بی‌واسطه، و ملکوتی و ویژه الهی است؛ چنان‌که در روایت هم آمده: روح از عالم ملکوت و از قدرت (بی‌واسطه) خداوند است.


هم‌چنین در بخشی از روایات اهل‌ بیت علیهم‌السلام در تفسیر آیه یادشده، به ما رسیده که روح به معنی مخلوقی برتر از جبرئیل و میکائیل معرفی شده که با پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و امامان همواره بوده و آنان را در خط سیرشان از هرگونه انحراف باز داشته است. این روایات با آن‌چه در تفسیر آیه گفته شد، نه‌تنها مخالفتی ندارد، بلکه با آنها هماهنگ است؛ چون روح آدمی مراتب و درجاتی دارد، آن مرتبه‌ای از روح که در پیامبران و امامان است مرتبه بسیار بالایی است که از آثارش معصوم بودن از خطا و گناه و نیز آگاهی و علم ویژه‌ای است و بی‌تردید با چنین مرتبه‌ای از روح. از همه فرشتگان حتی از جبرئیل و میکائیل برتر خواهد بود و روایات گذشته هم این امر را تأکید می‌کنند.



۱. ترجمه المیزان،‌ علامه طباطبایی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ‌ج ۱۳، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۲ و ج ۱۹، ص ۲۲۶.
۲. تفسیر نمونه، آیت‌الله مکارم شیرازی و همکاران، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۱۲، ص ۲۵۰ ـ ۲۵۹، ج ۲۶، ص ۵۷، ج ۹، ص ۳۱۷.


۱. حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی، مفردات راغب، دفتر نشر الکتاب، چ ۲، ۱۴۰۴، ص ۳۶۹.    
۲. بقره (۲)، آیه ۲۵۳.    
۳. مجادله (۵۸)، آیه ۲۲.    
۴. شعراء (۲۶)، آیه ۱۹۳.    
۵. قدر (۹۷)، آیه ۴.    
۶. شوری (۴۲)، آیه ۵۲.    
۷. حجر (۱۵)، آیه ۲۹.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ ۲، ۶۱، ج ۱۲، ص ۲۵۲.    
۹. حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی، مفردات راغب، دفتر نشر الکتاب، چ ۲، ۱۴۰۴، ص ۸۸.    
۱۰. نساء (۴)، آیه ۱۷۱.    
۱۱. اسراء (۱۷)، آیه ۱۷.    
۱۲. شوری (۴۲)، آیه ۵۲.    
۱۳. مجادله (۵۸)، آیه ۲۲.    
۱۴. اسراء (۱۷)، آیه ۸۵.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ ۲، ۶۱، ج ۱۲، ص ۲۵۲.    
۱۶. الحویزی الجمعه العروسی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، ج ۳، ص ۲۱۶.    
۱۷. الحویزی الجمعه العروسی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، ج ۳، ص ۲۱۶.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ ۲، ۶۱، ج ۱۲، ص ۲۵۲.    
۱۹. سجده (۳۲)، آیه ۹.    
۲۰. حجر (۱۵)، آیه ۲۹.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ ۴، ۱۳۶۲، ج ۱۳، ص ۲۱۲.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ ۴، ۱۳۶۲، ج ۱۳، ص ۲۰۸.    
۲۳. یس (۳۶)، آیه ۸۲.    
۲۴. اعراف (۷)، آیه ۵۴.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ ۴، ۱۳۶۲، ج ۱۳، ص ۲۱۱.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ ۴، ۱۳۶۲، ج ۵، ص ۱۵۸ ؟؟.
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ ۲، ۶۱، ج ۱۲، ص ۲۵۲.    
۲۸. الحویزی الجمعه العروسی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، ج ۳، ص ۲۱۵.    
۲۹. فیض کاشانی، تفسیر صافی، بیروت، مؤسة الاعلمی، ج ۳، ص ۱۰۷.    



سایت اندیشه قم.    



جعبه ابزار