راه های کسب موفقیت در زندگی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: موفقیت ، راههای رسیدن به موفقیت.
پرسش: راههای رسیدن به موفقیت در تمامی مراحل زندگی مخصوصاً درسی و
دینی چیست؟
پاسخ: قبل از شروع بحث لازم است اشاره به مفهوم موفقیت، ابزارهای آن و موفقیت در جوامع صنعتی کنیم. سپس به فرق علاقه و استعداد میپردازیم و بعد ابزارهای درونی و بیرونی موفقیت را تشریح خواهیم کرد و در آخر خلاصهای از بحث ارائه میدهیم.
مفهوم موفقیت یک امر نسبی( از فرد تا فرد، از
فرهنگ تا فرهنگ، و از مکتب
جهانبینی و
ایدئولوژی ، تا مکتب فرق دارد) و یک امر
تشکیکی (یعنی ممکن است شخصی نسبت به گذشتهاش موفق باشد ولی در عین حال مراتب بالاتری از موفقیت را در پیش دارد که البته این امر بیشتر در امور
اخلاقی و ارزشی مثل
کمال ،
علم خواهی بیشتر نمود دارد) است در فارسی واژهای مترادف آن
ظفر ،
پیروزی و
کامیابی و... است.
موفقیت محبوب عمومی بشر است، همه افراد بشر در هر رشته و مقامی که هستند به دنبال وسیله، ابزار و راه رسیدن به موفقیت هستند ولی افراد بشر دریافتن این وسیله یکسان نیستند.
افرادی که هیچ واقع بینی ندارند و درک صحیحی از
روابط علی و معلولی حوادث ندارد. بحث
شانس و
بخت را به میان میکشند، برخی دیگر وسیله موفقیت را در عوامل موجود خارجی جستجو میکنند. ولی در میان عوامل خود (استعدادها، علائق،
حوصله و
پشتکار و...) را فراموش میکنند.
برخی موفقیت را به
نبوغ نسبت میدهند، یعنی فکر میکنند تنها عامل موفقیت نبوغ است و گمان میکنند مثلا فلان مخترع ظرف چند روز یا چند ساعت به فلان کشف رسیده ولی از پشتکار،
صبر و تحمل سختیهای راه آنها بیخبرند. الکساندر هامیلتن میگوید: مردم به من نابغه میگویند من از نبوغ خود خبر ندارم، فقط میدانم شخص
زحمتکشی هستم. دانشمند بزرگ فرانسوی پاستور، شعار زندگیش کار بود.
تعریف متداول و قابل قبول جوامع صنعتی از موفقیت بر سه اصل استوار است:
قدرت ،
پول و
شهرت . یعنی اگر کسی یک یا چند تا از اینها را داشته باشد فرد موفقی است. اشکال این تعریف این است که با نظام الهی و
عقل و
وجدان ما سازگاری ندارد. آیا هر طوری که
انسان پول تهیه کرد موفق است؟ آیا به هر نحوی به مدارج بالای
علمی رسید موفق است؟ آیا ملتی که برای هدف مقدسی از کشور خود
دفاع میکنند ولی در ظاهر نمیتوانند بر
دشمن غلبه پیدا کنند موفق نیستند؟
امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
مرگ برتر از زندگی با
خواری ،
ذلت برتر از زندگی است که سر از
جهنم در آورد.
از جمله عواملی که برای رسیدن به موفقیت حیاتی است استعداد و علاقه است. هر کاری را که انسان بتواند ( استعداد بالفعل و بالقوه) آنرا بهتر و عالیتر انجام دهد در آن استعداد دارد. و هر کاری و امری که با شور و شعف و لذت و بدون
خستگی انجام دهد را بدان علاقه دارد. گاهی ممکن است استعداد باشد ( حس شعری) و علاقه نباشد ( شعر نگفتن و
انگیزه آن را نداشتن) بیشتر مواقع انسان با استعداد متوسط و یا کمتر از آن ولی با علاقه بالا و پشتکار به موفقیتهایی نایل میشود، اما اگر هر دو استعداد و علاقه در یک امر باشند، توفیق چند برابر خواهد بود.
برای رسیدن به موفقیت توجه و به کارگیری ابزارهای درونی و بیرونی بسیار مهم است. عمده این شیوهها از زندگی افراد و الگوهای موفق جوامع به دست آمده کسانی که خود شاهد موفقیت را در آغوش خود لمس کردهاند، در ذیل به این ابزارها اشاره میکنیم:
یعنی ابزاری که
خداوند در نهاد انسان قرار داده و انسان وظیفه دارد از آنها به بهترین نحو برای رسیدن به
کمال استفاده کند:
اولین قدم خواستن خود فرد است انسان اگر به طور جدی خواهان امری باشد دنبال راهکارها میرود و با پشت سرگذاشتن سختیها به آن میرسد.
دو اهرم روانی هستند که به انسان قدرت، پویایی و حرکت میبخشد و انسان را به سوی هدف (موفقیت) میکشانند گاهی انسان میتواند در خود ایجاد انگیزه و نیاز کند مثلا آن را وظیفه و مسئولیت دینی خود بداند که انجام ندادن آن
عقاب دارد یا با افراد موفق
معاشرت کند و تصمیم خود را به دیگران بگوید، به موفقیتهای خود
پاداش بدهد و
تنبلیهای خودش را
تنبیه و جریمه کند، مثلا
مطالعه نکردم، سه ماه از پول تو جیبیم صرف نظر میکنم و از کلمات تاکیدی مثبت استفاده کنیم، من میتوانم، من خسته نمی شوم،
خدا همراه من است.
هر گاه تصمیم گرفتید کاری را انجام دهید بلافاصله قدمهای اولیه را معقولانه بردارید مطمئن باشید آن بعداً یا فردایی که میگویید نخواهد آمد، همین الان را غنیمت شمارید همین الآن.
اراده خود را تقویت کنید: از خوردن غذاهای پرچرب و انرژی زیاد پرهیز کنید. ورزش و تمرین را جدی بگیرید. از طبیعت لذت ببرید یا تقویت بعد معنوی(
نماز ،
توسل و...) بر بعد غریزی خود مسلط شوید تا اسیر خواستههای مزاحم نشوید،
اعتماد به نفس داشته و بدانید که انسان دارای نیروی بیکران است. اگر خود بخواهم میرسم.
۱. دفتر مخصوص
برنامه ریزی داشته باشید تا ساعات مفید و غیرمفید خود را محسوستر ببینید و برنامه خود را به متخصصها نشان دهید.
۲. از دو طرح بلند مدت ( رسیدن به هدف) و کوتاه مدت ( ساعات کار، مطالعه، رفع موانع فعلی) استفاده کنید.
۳. در برنامهریزی خود امور مهم را مقدم بشمارید.
۴. بر برنامه خود کنترل و مراقبه داشته باشید و در صورت خارج شدن از برنامه سریع اصلاح، جبران کنید از سستیهای خود نگذرید. هر روز و هر هفته محاسبه کنید و ارزیابی کنید که موفق بودید، کاستیها کجا بوده، خوبیها کجا.
۵. دغدغه، مانعها و پیشامدها توجه و
تمرکز شما را به هم نزند، عمده توجه و انرژی خود را به مشکل گشایی و حل آن اختصاص دهید و در آن
مضطرب نشوید. اضطراب زیادی کار شما را مختل میکند: چون
عشق حرم باشد سهل است بیابانها.
۶. در ساعات خود به صرف انرژی اهمیت زیادی بدهید.
تماشای زیاد تلویزیون، گردشهای نامناسب، جلسههای طولانی غیر علمی عمده انرژی شما را صرف میکند. در موقع
نشاط به اصل برنامه خود بپردازید و در اوقات دیگری انرژی خود را شارژ کنید (
تفریح ، طبیعت، حمام آب گرم، تغذیه مناسب با کیفیت،
خواب متناسب،
ورزش ملایم).
با توجه به تمرکز کاری خود در گذشته، علایق، اهمیت دادنها، بررسی دروس مورد علاقه و نمرات آنها استعداد خود را به دست آورید. گاهی مواقع شکست مقدمه استعدادیابی است، همانگونه که مثلا میگویند شکسپیر به خاطر
فقر دزدی کرد وقتی به زندان افتاد، شعری در مذمت
ظلم حاکم گفت و همانجا متوجه ذوق شعری خود شد و یا
هجرتهای او از زن و فرزندانش اگرچه تلخ بود شیرینها به همراه داشت (رنجها گنج آورند).
نقش ذره بین را در تمرکز نور و سوزاندن ایفا میکند.
با حوصله و صبر از پراکنده کاری به شدت دوری کنید. حضرت میفرمایند: کار کمی که دوام داشته باشد از کار زیاد ملال آور برتر است.
حوصله و صبر به قول
شهید مطهری درکارهای بزرگ دخالت زیادی دارد. از شاخه به شاخهای دیگر پریدن مانع موفقیت است. مردم در اختراعها اول چیزی که به ذهنشان خطور میکند نبوغ،
هوش و فکر بلند مخترع است. فکر میکنند با نبوغ میتوان ظرف چند روز یا ساعت به موفقیت رسید. هیچ متوجه یک رکن اساسی در موفقیت یعنی حوصله زیاد نیستند.
صفات بد اخلاقی (
حسد ،
کینه ،
غیبت ،...)
سلامت روانی و ذهنی و حتی جسمی ما را به هم میزند و مانع تمرکز میشود چرا که این صفات بد دائماً با صفات عالی انسانی ما که اصلاحگر هستند در
جنگ روانی میباشند ( صفات عالی مثل
فطرت الهی،
وجدان ، دل و
عقل ) و حتی گاهی این امر به صورت سردرد، زخم معده و... بروز میکند. (
بیماری روان تنی )
شخصیت زده نباشیم، حرف دیگران را با دلیل و
تفکر و تحلیل بررسی کنیم. حتی افراد مورد علاقه خود. خلاق باشیم یعنی همیشه دنبال رو نباشیم، از شکستهای دیگران درس بگیریم.
شجاعت و
شهامت داشته باشیم چه بسا به خاطر احتمال خطر خیلی نامعقول ازکارهای خوب و اهداف عالی باز میمانیم.
تعادل امری است که در زندگی بسیار ضروری است توجه کنید مثلا ما همیشه آب بخوریم و غذا نخوریم چه اتفاقی میافتد. انسان دارای دو بعد ملکوتی و جسمانی است و
اسلام به تغذیه هر دو بعد توجه و تاکید دارد عدم ارضای معقول و مشروع هر کدام میتواند مصیبت آور باشد. البته چون که اصل و جوهره انسان
روح اوست. باید به آن توجه بیشتر شود و این بعد باید بر جسم (
غرایز و
نفس اماره ) غلبه داشته باشد و این یعنی حقیقت
اراده چون
بیارادگی بیشتر با غلبه غرائز(
شهوت ،
پرخوری ،
خواب ،
تنبلی و...) نمود پیدا میکند. پس به
نماز ،
ادعیه ،
نیایش ،
تامل در خلقت ، انفس و آفاق و نعمتها بعد روحانی خود را قوی کنیم و غرائز را تغذیه مشروع نماییم، عدم تعادل رشد سرطانی شخصیت و انحراف را به همراه دارد.
عادتهای بد را حذف کنیم و خود را به کارهای خوب با تکرار و تمرین
عادت دهیم. ( برای عادت حذف شده، جایگزین بگذاریم).
عاقل باشیم نه عالم فقط عاقل عالم به تجزیه تحلیل میپردازد و به دانسته های خود عمل میکند ولی عالم مثل طوطی محفوظات را در ذهن انبار میکند و جلوی
خلاقیت خود را میگیرد.
حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: فرصتها را غنیمت بشمارید که مثل ابر گذرا هستند و بر عنصر مال بیشتر توجه داشته باشید. از گذشته درس و
عبرت برای خود بگیرید( افرادی که دائما در گذشته و خاطرات آن و آینده و حوادث و... آن سیر میکنند از سلامت روانی برخوردار نیستند). توجه به
نشاط جوانی ، توجه به عدم مشغلههای زندگی قبل از کار و
ازدواج ، استفاده از دوستان اهل
مطالعه ، توجه به الگوهای سالم موفق و هجرت لازم از وطن برای ارتقاء....
لیستی از موفقیتهای کامل و نسبی از گذشته خود تهیه کنید و با نگاه به آنها به تواناییهای خود اعتماد کنید. به کلماتی که به کار میبرید عنایت داشته باشید نگویید بدبخت شدم، بگویید صدمه دیدم، نگویید کار تمام شد و بیچاره شدم، بگویید از وقت میتوانستم بهتر استفاده کنم. از دوستانی که دائماً آیه
یاس و
منفی بافی میکنند به شدت پرهیز کنید. نسبت به موفقیت دیدگاه مثبتی داشته باشید تا از یاس و در نتیجه تنبلی و
شکست در امان باشید.
به الگوهای زنده اطراف خود توجه کنید راز موفقیت آنها را جستجو کنید. البته به تفاوتهای فردی توجه داشته باشید. گاهی برخی شیوههای مخصوص و منحصر به فرد یک نفر است. از شیوههای عمومی موفقیت کمک بگیرید.
کتابهای افراد موفق و ویژگیهای شخصیتی آنها را مطالعه کنید ( البته مطالعه کم و بادوام نتیجه بخش است).
دوستان کوشا،
مثبت اندیش و متعادل ( جسمی و روحی) انتخاب کنید، از دوستان تنبل منفی اندیش فاصله بگیرید ( فاصله علمی نه فاصله انسانی و مهرآمیز).
با توجه به استعداد و علاقه خود به الگوهای مثبت
عشق بورزید. ارادت و عشق شما به الگوهای زنده بر شیوه کار شما حتی حالات شما اثر میگذارد و شما را همانند او میکند:( مجنون من کیم لیلی، لیلی کیست من).
از
شانس و اقبال تعریف جدیدی ارائه دهید:
تلاش زیاد همراه با فکر صحیح = موفقیت و شانس.
Labor under correct knowledge = luck
در
انتخاب شغل دقت کنید ( مفید، استعداد، علاقه) در
انتخاب همسر کوشش کنید به معیارهای کاری و ارزشی شما نزدیک باشد و شما را در امر موفقیت و هدف کمک کند.
( شیوههای هر کاری را از اساتید مجرب و کتابهایشان بخواهید) ندانستن شیوه هر کار مثل مطالعه یعنی وقت هدردادن، یعنی لقمه دور سر چرخاندن و دانستن یعنی راه میانبر.
به
رقابت و مقایسه مثبت توجه کنید، چرا که در دستورات دینی ما هست که در کارهای خوب نسبت به یکدیگر پیشی بگیرید و یا خودتان را با معیارها و الگوهای صالح تطبیق و مقایسه دهید، رقابت منفی (
حسد ،...) سلامت روحی روانی، جسمی ما را به هم میزند و به
تمرکز که رکن بسیار مهمی است، در موفقیت لطمه وارد میکند. فنون ارتباط سالم و سازنده با دیگران(
سلام ،
تبسم ، عدم
تحقیر ، صدا زدن اسم که خصوصیترین امری است که از اول زندگی با آنها بوده و...) استفاده کنید. این امر در راستای ارتباطهای چهارگانه است که در ضمن مباحث به آنها اشاره شده( با خود،
خدا ، خلق خدا، طبیعت).
برای موفقیت خود و جامعه خود حرکت از درون( موفقیت شخصی) به بیرون( موفقیت عمومی) بسیار حائز اهمیت است، چرا که این فرد است که جامعه را میسازد و جامعه یعنی آحاد جامعه.
لازم به تذکر است که باید همه این راهکارها را در کنار هم دید تا تعادل در تمام
ابعاد شخصیت و استعدادها را به هم نزنیم و استفاده بیشتر از بحث ببریم. دیگر اینکه به گفته بزرگان و افراد موفق ما
اخلاص و
توسل به
اهل بیت علیهمالسلام نمک موفقیت است. کما اینکه در کتابهای آنها به این و حکایات و عنایات اهل بیت به آنها اشاره شد. دیگر اینکه باید با تامل و
تفکر به موفقیت دنیوی و اخروی( چون زندگی ما استمرار دارد تا بینهایت) حرکت کنیم. پس دنبال موفقیتهای لذت آور و پایداری باشیم که کمال آور هم هستند.
پیامبر (ص)فرمودند: به پیامبری برانگیخته شدم تا
مکارم ( رفتارهای
اخلاقی خیر و یا راههای رسیدن به
کرامتهای اخلاقی ) را تتمیم و تکمیل نمایم.
(۱) به سوی کامیابی، آنتونی رابینز، ترجمه مهدی مجردزاده کرمانی، موسسه فرهنگی راه بین.
(۲) رمز پیروزی مردان بزرگ، مؤلف آیت الله جعفر سبحانی.
سایت اندیشه قم.