• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رابطه پذیرنده بودن جود و موجود بودن خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:صفات الهی، موجو، وجود.
پرسش : آیا چون پروردگار پذیرنده « جود » نیست، نمی توان به او «موجود»گفت؟



لفظ موجود و وجود جدای از تفاسیر و توضیحات مفهومی، از نظر لغوی به چه معنا است؟ آیا می‌توانیم بگوئیم وجود صاحب جود است و با تجلی خود، موجود جود را می‌پذیرد، به عبارت دیگر؛ آیا می‌توانیم بگوئیم موجود پذیرنده جود است و خدا را وجود بنامیم نه موجود؛ زیرا تنها او صاحب جود است و مخلوقات را موجود بنامیم نه وجود؛ زیرا تنها پذیرنده جود هستند نه سرمنشأ حقیقی آن؟




۲.۱ - بررسی لغوی

الفاظ «موجود» و «وجود» هر دو از ریشه «و ج د» هستند، امّا «وجود» مصدر و به معنای هستی در مقابل عدم است، ولی «موجود» به معنای هست شده از نیستی است. چیزی که نبوده و به وجود آمده! و مقابل آن معدوم است؛
[۲] حمیری، نشوان بن سعید‌، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم‌، ج ۷، ص ۴۴۲۱، بیروت، دار الفکر المعاصر، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.‌
لذا خداوند «وجود» مطلق است و وجود دارد و به معنای لغوی «موجود» نیست؛ چون خداوند سرمدی و ازلی است و همیشه بوده است، امّا غیر از خداوند همه، «موجود» هستند.

۲.۲ - ارتباط جود و موجود بودن

اما اینکه خدا «وجود» است و نه «موجود» به معنای لغوی آن، ارتباطی با موضوع «جود» ندارد، زیرا «موجود» و «وجود» از ریشه «و ج د» هستند، امّا «جود» از ریشه «ج و د» بوده و با هم ارتباطی ندارند مگر از باب اشتقاق کبیر
[۳] اشتقاق اجمالاً بر سه قسم است:اشتقاق صغیر، کبیر و أکبر. اشتقاق صغیر؛ یعنی تناسب فرع با أصل در حروف و ترتیب و معنا مانند «ضَرَبَ» (با سه فتحه) و «ضَرب» بر وزن وَقت. اشتقاق کبیر؛ تناسب در حروف و معنا است نه در ترتیب؛ مانند «جبذ» و «جذب». اشتقاق أکبر؛ تناسب در معنا است فقط مانند «نعق» «نهق»؛ بلاغی، سید عبد الحجت، حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، تعلیقه ‌۲، ج ‌۷، ص ۳۴۴، قم، انتشارات حکمت، ۱۳۸۶ق.
و در منابع قرآنی و روایی نیز چنین برداشتی اعلام نشده است. با این وجود، ترادف کلمات مشابه می‌تواند نگرش ذوقی زیبایی از آفرینش باشد. و در ادعیه نیز مشابه آن وجود دارد:«وَ مُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ وَ مُحْصِیَ کُلِّ مَعْدُودٍ وَ فَاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ لَیْسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ أَهْلَ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْجُود»؛
[۴] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‌۲، ص ۸۰۴، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.‌
یعنی؛ و به وجود آورنده هر موجود.... ای اهل کبریا و جود!


۱. ر.ک:جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح(تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج ۲، ص ۵۴۷، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۲. حمیری، نشوان بن سعید‌، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم‌، ج ۷، ص ۴۴۲۱، بیروت، دار الفکر المعاصر، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.‌
۳. اشتقاق اجمالاً بر سه قسم است:اشتقاق صغیر، کبیر و أکبر. اشتقاق صغیر؛ یعنی تناسب فرع با أصل در حروف و ترتیب و معنا مانند «ضَرَبَ» (با سه فتحه) و «ضَرب» بر وزن وَقت. اشتقاق کبیر؛ تناسب در حروف و معنا است نه در ترتیب؛ مانند «جبذ» و «جذب». اشتقاق أکبر؛ تناسب در معنا است فقط مانند «نعق» «نهق»؛ بلاغی، سید عبد الحجت، حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، تعلیقه ‌۲، ج ‌۷، ص ۳۴۴، قم، انتشارات حکمت، ۱۳۸۶ق.
۴. . شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‌۲، ص ۸۰۴، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.‌



پایگاه اسلام کوئست    



جعبه ابزار