رابطه خیر با امر و نهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خیر، معروف، منکر، واجب، مستحب، امر به معروف و نهی از منکر، رستگاری.
پرسش: با توجه به آیه «
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ اُمَّةٌ یَدْعُونَ اِلَی الْخَیْرِ وَ یَاْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»،
خیر چیست و آیا در همه زمانها یکسان است. معروف و منکر چه بوده و شرایط آمر و ناهی چیست؟
واجب است یا
مستحب؟ خیر چه رابطهای با رستگاری دارد؟ گروهی است یا انفرادی؟ عواقب ترک آن چیست و زمان آن کی است؟ تفاوت یدعون با یأمرون چیست؟
پاسخ: امر به معروف و نهی از منکر از احکام عملی
مسلمانان و به نظر
شیعیان از فروع
دین اسلام است. امر به معروف یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد
مسلمان به دیگران به انجام آنچه از نظر
عقل یا شرع
اسلام خوب در نظر گرفته میشود و نهی از منکر یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام ندادن آنچه به از نظر عقل یا شرع اسلام بد در نظر گرفته میشود. این توصیه گفتاری است و شامل جرح نمیشود.
در احکام
دین، به تمام
واجبات و
مستحبات معروف و به تمام
محرمات و
مکروهات منکر گفته میشود بنابراین واداشتن افراد جامعه به انجام کارهای واجب و مستحب، امر به معروف و بازداشتن آنها از کارهای
حرام و
مکروه، نهی از منکر است.
امر به معروف و نهی از منکر،
واجب کفایی است که اگر افرادی - به قدر کفایت - به انجام آن اقدام کنند، از دیگران ساقط میشود؛ و اگر همه افراد آن را ترک کرده باشند، چنانچه شرایط آن موجود باشد، همه آنها ترک واجب کردهاند.
«
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ اُمَّةٌ یَدْعُونَ اِلَی الْخَیْرِ وَ یَاْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»؛
«باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و
امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگاراناند».
خیر چیست و آیا در همه زمانها یکسان است؟خیر در لغت عبارت از چیزی است که همه به آن اظهار تمایل و رغبت کنند؛ مثل
عدالت،
عقل،
فضل و آنچه نافع و مفید است.
و در اصطلاح هر نیکی را خیر یا دعوت به
دین را خیر میگویند، منتها بیان مصداقهای آن در
شرع باید توسط
قرآن و
ائمه معصومین (علیهمالسلام) انجام گیرد؛
چنانکه صاحب ابن عباد به
امیرمؤمنان میگوید: به من گفتند علی از همه بالاتر است، گفتم نه؛ بلکه بالاها بهواسطه
علی (علیهالسلام) بالا است، پس خیر و خوبیها را آنها باید بیان دارند.
باید گفت: خیر دو نوع است:
خیر مطلق این است که در همه زمانها و مکانها مورد رغبت و علاقه مردم میباشد؛ مثل
بهشت یا همان عدالت باقیات و صالحات...
و گاهی خیر نسبی است؛ مثل مال که نسبت به بعضی خیر است و گاهی هم ممکن است از نظر دینی به ضرر فردی باشد،
لذا قرآن گاهی از
مال تعبیر به خیر میکند: «ان ترک خیراً» و گاهی هم تعبیر به
فتنه نموده: «المال و البنون فتنة».
و یا در آیة دیگر میفرماید: «آنها گمان میکنند
اموال و فرزندانی که به عنوان کمک به آنان میدهیم، برای این است که درهای
خیرات را با شتاب بر روی آنها بگشاییم».
در نتیجه ممکن است کاری، و امری برای شخصی خیر باشد، ولی برای دیگر خیر نباشد، در خیرهای نسبی هر عملی که باعث نفع دینی و نزدیکی در پیشگاه
خداوند شود، خیر است و الاّ خیر به حساب نمیآید.
معروف در لغت به معنای شناخته شده (از ماده عرف) است و اکنون اسم شده است برای هر فعلی که در نزد
عقل و شرع خوبی و حُسن آن شناخته شده باشد.
ولی در اصطلاح، هر امر واجبی که شارع دستور به انجام آن داده است معروف گفته میشود؛ هرچند بعضیها گفتهاند که شامل مستحبات هم میشود)؛
در نتیجه میتوان گفت هر چیزی که شارع به صورت وجوبی، (یا مستحبی) به آن دستور داده است، معروف شمره میشود (منتهی حکم مستحبی و وجوبی فرق دارند، که بدان اشاره خواهد شد).
منکر در لغت
به معنای ناشناس (از مادّه انکار) است و به کاری که
عقل و شرع آن را انکار نموده باشند، «
منکر» گفته میشود.
به این ترتیب کارهای نیک، از نظر دینی امور شناخته، و کارهای زشت و ناپسند از دیدگاه الهی و
وحی امور ناشناس معرفی شدهاند، چه اینکه
فطرت پاک انسانی با دسته اول آشنا و با دسته دوم ناآشنا است.
شرایط کسانی که میتوانند آمر به معروف و ناهی از منکر باشند.کسانی میتوانند این وظیفه مهم را انجام دهند که دارای شرایط ذیل باشند:
با معروف و منکر آشنا باشد؛ یعنی بداند آنچه شخص مکلف به جا نمیآورد،
واجب است به جا آورد و آنچه به جا میآورد، باید ترک کند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود:
امر به معروف و نهی از منکر بر کسی
واجب است که عالم و دانای به معروف و منکر باشد. بر ضعیفی که راه به جایی نمیبرد، واجب نیست.
احتمال تأثیر بدهد، اگر بداند که اثر نمیکند، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست.
بداند شخص معصیتکار بنا دارد،
عمل حرام را و ترک واجب را تکرار کند؛ در نتیجه اگر بداند برگشته است، لازم نیست.
یعنی ضرر مالی یا جانی، و عرضی و آبرویی متوجه آمر نباشد،
مگر برای حفظ عقاید یا حفظ احکام ضروریه
اسلام که اگر بر بذل جان و مال هم نیاز باشد، واجب باشد آن را
بذل نماید.
امر به معروف و نهی از منکر واجب است یا مستحب؟امر نمودن به واجب و
نهی از انجام حرام،
واجب است؛ ولی امر به مستحب و نهی از
مکروهات، مستحب میباشد.
چنانکه
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) میفرماید: «امر به معروف و نهی از منکر با شرایط آن واجب است و ترک آن
معصیت است و در
مستحبات و مکروهات امر و نهی مستحب است.
و این وجوب هم از
آیات و
روایات استفاده میشود، از جمله آیه مورد سؤال؛ چون میفرماید: «باید گروهی باشد...» باید، امر است و امر هم دلالت بر وجوب دارد.
امر به معروف و نهی از منکر گروهی است یا انفرادی؟از مجموع
آیات مربوط به امر معروف و نهی از منکر چنین استفاده میشود که این وظیفه مهم دو مرحله دارد: یکی «مرحله فردی» که هر کس موظف است به تنهایی ناظر
اعمال دیگران باشد و دیگری «مرحله دستهجمعی» که امتی موظفاند برای پایان دادن به نابسامانیهای اجتماع دست به دست هم بدهند و با یکدیگر تشریک مساعی کنند.
قسمت اول وظیفه عموم مردم است؛ چون جنبه فردی دارد؛ به طور طبیعی گستره آن محدود به توانایی فرد است؛ اما قسمت دوم چون جنبة دستهجمعی دارد و گستره قدرت آن وسیع است، طبعاً از شئون
حکومت اسلامی محسوب میشود.
و اگر مراد این است که آیا
واجب عینی است (یعنی بر تکتک افراد جامعه واجب باشد؛ مانند نماز و...) یا
واجب کفایی (که بر مجموع جامعه انجام وظیفة امر به معروف و نهی از منکر واجب باشد، اگر گروهی این وظیفه را انجام دادند، از دیگران ساقط است)؟ باید گفت واجب کفایی است.
امام راحل (رحمةاللهعلیه) در این رابطه میفرماید: «امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی میباشد و در صورتی که بعضی از مکلفین با آن قیام کند، از دیگران ساقط است و اگر اقامه معروف و جلوگیری از منکر موقوف بر اجتماع جمعی از مکلفین باشد، واجب است اجتماع کنند.
در مسئله دیگر میفرماید: «اگر بعضی امر و نهی کنند و مؤثر نشود و بعضی دیگر احتمال بدهند که امر آنها یا نهی آنها مؤثر است، واجب است امر و نهی کنند».
در نتیجه میتوان گفت اگر انجام امر به معروف و نهی از منکر ممکن باشد، انفرادی است و اگر نیاز به گروهی باشد، گروهی، در هر حال وقتی فرد یا گروهی، این وظیفه مهم را انجام دادند، تکلیف از دیگران قطع میشود و اگر امر به معروف انجام نگرفته، یا کامل انجام نشده، همه مسئول و مکلف هستند.
رابطه امر به معروف با رستگاری (انسان) بدین شرح است:
فلاح عبارت است از پیروز و رستگاری که گاهی دنیوی است؛ مانند
امنیت داشتن، عمر طولانی و باعزت، مال و
ثروت؛ و گاهی اخروی است
که در این بخش یا مراد هر دو است و یا همان رستگاری اخروی میباشد.
ارتباطش با امر به معروف و نهی از منکر آنگاه جایگاه و اهمیت امر به معروف دانسته میشود؛
برای نمونه به یک
روایت اشاره میشود: «امر به معروف و نهی از منکر دو فریضه بزرگ الهی است که بقیه فرائض با آنها برپا میشوند و به وسیله این دو، راهها امن میگردد و کسب و کار مردم
حلال میشود، حقوق افراد تأمین میگردد و در
سایه آن زمینها آباد و از
دشمنان انتظام گرفته میشود و در پرتو آن، همه کارها روبهراه میگردد.
میبینید در این
روایت هم رستگار دنیوی مطرح است که امنیت و کسب حلال و تأمین حقوق افراد و روبهراه بودن همه کار و... و در نتیجه رستگاری آخرتی را نیز در پی دارد؛ چراکه وقتی تمام فرائض انجام میگیرد و جامعه اصلاح شود، جای آنها در
بهشت و از
پاداش عظیم الهی برخوردار خواهد بود، که رستگاری الهی همین است؛ به عنوان مثال اگر در مدرسهای معلمین بهخوبی وظایف تدریس و تعلیم را انجام دهند و دانشآموزان هم بهخوبی درس بخوانند، نتیجه مساوی است با قبول شدن شاگردان. در جامعه هم چنین است.
انجام امر به معروف به علاوه نهی از منکر، مساوی است با رستگاری آمرین به معروف (و آن جامعه) در
دنیا و آخرت. آنچه تا به اینجا گفته شد، مربوط به رستگاری جامعه و آمرین به معروف با هم بودند و اگر بگوییم ضمایر در «هم المفلحون» فقط به آمران به معروف و ناهیان از منکر برمیگردد، بهخوبی رستگاری آنها روشن است؛ چون بالاترین و مهمترین وظیفه را در جامعه انجام دادهاند که در روایات بسیاری این عظمت و اهمیت بیان شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «کسی که امر به معروف و نهی از منکر کند، جانشین خداوند در
زمین و جانشین پیامبر و
کتاب اوست».
مردی خدمت پیامبر آمد، در حالی که حضرت بر فراز منبر نشسته بود، پرسید از همه مردم بهتر کیست؟ حضرت فرمود: «آن کس که از همه بیشتر امر به معروف و نهی از منکر و آن کس که از همه پرهیزکارتر (و پروا پیشهتر) باشد و در راه خشنودی
خدا از همه بیشتر گام بردارد».
علی (علیهالسلام) فرمود: «تمام کارهای نیک و حتی
جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون آب دهان است در برابر دریای پهناور».
روشن است وظیفهای که از یک چنین اهمیت و ارزشهای والای برخوردار است، انجام دهنده آن رستگار دنیا و آخرت خواهد بُود؛ چراکه با انجام آن تمام
واجبات برپا و تمام
محرمات ترک و راهها امن خواهد شد.
اگر امر به معروف و نهی از منکر انجام نشود، چه اتفاقی میافتد؟روایتی که در بخش هفتم پاسخ به پرسش بیان شد، تا حدودی روشن شد که اگر این وظیفه مهم در جامعه ترک شود،
امنیت از جامعه برداشته میشود، و کسب و کارها حرام، و حقوق افراد زیر پا گذاشته و
دشمنان مسلط خواهند شد و همه کارها مختل خواهد گردید.
در
روایات زیادی آمده است که گرفتاری و بلاهای زیادی بر اثر ترک امر به معروف و... دامنگیر جامعه میشود که به برخی از آنها اشاره میشود:
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «باید امر به معروف و نهی از منکر کنید؛ و گرنه خداوند ستمگری را بر شما مسلط میکند نه به پیران احترام میگذارد و نه به خردسالان رحم میکند، نیکان و صالحان شما
دعا میکنند؛ ولی مستجاب نمیشود و از خداوند یاری میطلبد؛ اما خداوند به آنها کمک نمیکند و حتی
توبه میکنند و خدا از
گناهان درنمیگذرد».
و مگر آنکه آن وظیفه مهم را انجام دهند.
در بعضی
احادیث از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) چنین نقل شده است که حضرت فرمود: «یک گنهکار، در میان مردم همانند کسی است با جمعی سوار کشتی شود و هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد، تَبَری برداشته و به سوراخ کردن موضعی که در آن نشسته است، بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند، در جواب بگوید من در سهم خود تصرف میکنم! اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولی نمیکشد که
آب دریا به داخل کشتی نفوذ کرده، یک باره همگی در
دریا غرق میشوند».
این
حدیث میرساند که سرنوشت همه مردم یک جامعه با هم پیوند دارند. ترک امر به معروف و نهی از منکر باعث هلاکت همه مردم یک جامعه خواهد شد.
امام صادق (علیهالسلام) برخی مسلمانان را که این فریضه الهی را ترک کردهاند، مورد نکوهش قرار میدهد و بیگناهان چنین جامعهای را نیز سزاوار مجازات میداند و میفرماید: «همانان مرا سزد که بیگناهان شما را نیز به جرم گناهکاران
مجازات کنم و چگونه این
حق را نداشته باشم در حالی که به شما خبر میرسد که مردی از شما مرتکب
عمل زشتی شده است ولی شما او را نهی نکرده، عملش را زشت نمیشمارید، از او دوری نمیگزینید و او را نمیآزارید تا عمل زشتش را ترک کند».
اگر بخواهیم به صورت فهرستوار ضررهای ترک امر به معروف و نهی از منکر را شماره کنیم، از بیان گذشته این عناوین به دست میآید که:
۱. مسلط شدن دشمنان بیرحم؛
۲. از بین رفتن حقوق و
امنیت؛
۳. مختل شدن کارها ادن جامعه و مجازات تر و خشک جامعه؛
۴.
عذاب آخرتی داشتن.
۵. شریک مجرم بودن و ...
و
دین را از دست دادن.
۶. ضرر بالاتر از آن چه ترک شده است، متوجه جامه و فردی که این وظیفه را ترک نموده است.
چه زمانی باید امر به معروف و نهی از منکر کرد؟هرگاه شرایط ذکر شده در پاسخ شماره ۴ موجود باشد، امر به معروف واجب است و اختصاص به زمان و مکان خاص ندارد، لذا در
روایت میخوانیم: «
امیرمؤمنان در بازارها بدون همراه میگذشت، گمشدگان را راهنمایی میکرد، ناتوان را کمک میکرد و چون به فروشندگان و بقّالها میرسید، قرآن را در برابرشان میگشود و این آیه را
تلاوت میکرد: آن سرای
آخرت است که آن را برای کسانی که قصد برتریجویی و فسادانگیزی در
زمین ندارند، قرار دادیم و عاقبت از آن پرهیزکاران است».
امام صادق (علیهالسلام) هنگام عبور از کوچه و خیابان نیز از انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر، به شکل شایسته و بایستهاش،
غفلت نمیکرد.
غیاث بن ابراهیم میگوید: شیوه امام صادق (علیهالسلام) این بود که چون به گروهی که با یکدیگر مشغول دعوا بودند میرسید، از کنار آن نمیگذشت، مگر آنکه سه بار با صدای بلند آنان را به
تقوا سفارش میکرد.
امام هشتم (علیهالسلام) در طول سفر به
خراسان، مسئله امر به معروف و نهی از منکر را در هر شهری که میرسید، انجام میداد.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در لشکرگاه هنگام کوچ سربازان آماده نبرد، با سخنانی طولانی و بسیار زیبا و فصیح و عمیق آنان را به
نماز، بسیار خواندن آن و مواظبت بر اوقات آن سفارش میکند و آثار مثبت آن را در
شخصیت افراد و نیز آثار اخروی آن را بیان میکند. سپس به تشریح اهمیت زکات میپردازد و افراد را به پرداخت به هنگام آن سفارش میکند و در پایان با بیان عظمت وظیفه امانتداری، آنان را به انجام فریضه الهی امر میکند.
وقتی
حضرت یوسف در زندان
مصر بود، دو نفر از هم بندان او نزدش میآیند و
تعبیر خواب خود را از او میپرسند. او از موقعیت پیش آمده استفاده کرده، بحثی عقیدتی را با آنان مطرح میکند، آنان را از
شرک بازداشته به
توحید میخواند و میگوید:
ای دو هم بند من، آیا خدایان متفرق بهترند یا خداوند یکتای قهّار.
هرچند این قسم در پرسش نیامده است، ولی برای تکمیل بحث به طور اختصار بدان اشاره میشود:
علی (علیهالسلام) فرمود:
رسول خدا ما را فرمان داد تا با صورتهای درهم کشیده و عبوس با
گناهکاران روبهرو شویم.
پایینترین درجه این مرحله،
نفرت و
خشم قلبی داشتن از
منکرات است.
امر و نهی گفتاری نیز یکی دیگر از مراتب امر به معروف و نهی از منکر است.
این هم به چند قسمت تقسیم میشود:
ــ خشکاندن زمینههای گناه آن هم در چند مرحله:
زمینههای اقتصادی گناه، چون
فقر گاه
انسان را به
کفر میکشاند.
امام صادق (علیهالسلام) اول به شقرانی کمک مالی کرد، آنگاه نهی از منکر نمود و فرمود: «ای شقرانی خوبی از همگان نیک است و از تو نیکتر و زشتی از همه ناپسند است و از تو ناپسندتر؛ چون با ما پیوند داری. این اشاره به
گناه او بود؛ زیرا او به گناه بزرگ
شرابخواری آلوده بود.
ــ زدودن زمینههای جنسی:
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: مردی را نزد
امیرمؤمنان (علیهالسلام) آورد که
استمنا کرده بود، امیرمؤمنان به دستهای او آنقدر
شلاق زد که سرخ شد. سپس از
بیتالمال هزینه
ازدواج وی را فراهم کرد و او را همسر داد».
ــ از بین بردن زمینه فکری گناه:
از بین بردن زمینه فکری گناه، یکی دیگر از موارد بازداری و ادای عملی است.
قسم دوم، برخورد مستقیم است. این قسم بحثهای طولانی دارد، که فقط به یک
روایت اکتفا میشود.
امیرمؤمنان وارد
بازار خرمافروشان شد؛ زنی را مشاهده کرد که میگریست و با مردی خرمافروش بحث میکرد حضرت به
زن فرمود چه شده است؟ زن گفت: ای امیرمؤمنان! من از این مرد
خرما خریدهام؛ ولی خرمای زیرین، خرمای پست و بیارزش است و همانند خرمای رویین، که من دیده بودم، نیست. حضرت به مرد خرمافروش فرمود: پول این زن را پس بده؛ ولی او قبول نکرد، حضرت سه بار تکرار کرد؛ ولی باز هم فروشنده نپذیرفت. آنگاه حضرت با شلاق خویش او را کتک زد تا پول زن را پس داد».
(طبق نظر مراجع فعلی، نهی از منکر عملی با
تعزیر، با
دولت اسلامی است).
(در
آیه ۱۰۴
سوره آلعمران)،
دعا از مادّه «دَعو» در لغت به معنای درخواست کردن، خواندن و تحریک نمودن بر انجام کاری میباشد.
در آیه مبارکه چون متعلق یدعون، خیر قرار گرفته، مراد این است که از مردم محترمانه خواسته شود، که
خیر و نیکی را انجام دهند، و درخواست شود بدون الزام و اجبار؛ چون در دعوت به خیر اجباری نیست.
و اما امر به معنای وادار نمودن بر کاری است
حال با عمل باشد و یا گفتار؛ در نتیجه معنای آیه این میشود که «گروهی مردم را وادار به انجام معروف (واجبات) کنند و از منکرات (و محرمات) باز دارند، خلاصه در «یدعُون» صرف دعوت و درخواست است؛ اما «یأمرون» به معنای دستور دادن هم میآید، وادار کردن و اجبار نمودن است بر انجام معروف.
۱. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و همکاران، ج۳، ص۳۴ـ۴۲.
۲. رساله امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، مسئله ۲۷۸۶ تا ۲۸۳۸.
۳. امر به معروف و نهی از منکر، دو فریضه برتر در سیره معصومین، مدنی بجستانی، تمام کتاب.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رابطه خیر با امر و نهی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۰۵.