درجات عبادت و حضور قلب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عبادت،
خضوع،
خالقیت،
ربوبیت.
پرسش: این که عبادت، به معنای، خضوع در برابر عظمت و ربوبیت خداوند است، آیا شامل کسی که کارهای نیک و پسندیدهای را انجام میدهد ولی حضور قلب ندارد، میشود؟
پاسخ: عبادت به معنای خضوع و فروتنی در برابر خداوند است، اما عبادت غیر از حضور قلب است؛ زیرا حضور قلب که خود مراتبی دارد، بالاترین مرتبهاش این است که انسان در حال عبادت، عظمت الاهی و آنچه که از حقایق هستی را به آن اعتقاد دارد، از عمق جان و دل خود درک کند و همین درک، او را چنان غرق در عبادت نماید که فقط به
وجه الله بنگرد. پس، انسان ممکن است کارهای پسندیدهای را در زندگی خود به قصد
تقرب به خدا انجام بدهد، اما کمتر و کمرنگتر حضور خدا و عظمت او را درک نماید، اما این بدین معنا نبوده که او هیچ اهل عبادت نیست، بلکه او به درجهای از عبودیت و بندگی خداوند نایل شده است.
در تعریف عبادت گفته شده است: یعنی، خضوع در برابر کسی که اعتقاد به خالقیت یا ربوبیت یا تاثیر استقلالی او وجود دارد. احساس میشود این تعریف جامع افراد نیست؛ مثلاً کسی را تصور کنید که نماز میخواند، ولی اصلاً حضور قلب ندارد. در مورد چنین فردی میدانیم که به هر حال عبادت میکند، ولی واقعاً میتوان گفت که چنین فردی حالت خضوع دارد؟ یا کسی را تصور کنید که در حال
تفکر به یک امر
گناه،
وضو میگیرد یا بر یزید لعنت میفرستد، یا برای کسب
ثواب به ۱۰ نفر از فقرا غذا میدهد یا زنی را فرض کنید به خاطر خدا در حال خانه داری است؛ آیا واقعاً در چنین مواردی میتوان تعریف فوق را جاری دانست؟ مثلاً در مورد وصیتی که همراه با فکر گناه است، ولی صحیح است چگونه میتوان گفت حالت خضوع در برابر خدا دارد؟ لطفاً تعریف دقیق از عبادت را ذکر کنید. و تک تک این مثالها را پاسخ دهید.
عبادت به معنای خضوع و فروتنی در برابر خداوند و معبود حقیقی است.
عبادت دارای اقسامی است؛ نظیر عبادت با قلب، عبادت با زبان، عبادت با دیگر اعضا و جوارح بدن (عبادت عملی) و... مصادیق هر یک از این اقسام در زندگی انسان بی شمار است. به طور کلی میتوان گفت هراندیشه، ذکر و کاری که
انسان با
نیت تسلیم و اطاعت از درگاه باری تعالی انجام دهد، مصداق عبادت محسوب میشود.
هریک از اقسام و مصادیق عبادات نیز درجاتی دارد. بالاترین درجه هر عبادت درجهای است که با شناخت و معرفت بیشتر خداوند همراه با اخلاص و قصد قربت به خدای مهربان باشد.
اما عبادت غیر از حضور قلب است؛ زیرا حضور قلب که خود مراتبی دارد، بالاترین مرتبهاش این است که انسان در حال عبادت، عظمت الاهی و آنچه از حقایق هستی را که به آن اعتقاد دارد، از عمق جان و دل خود درک کرده و به معرفتی رسیده باشد که قلب او در اثر عشق به کمال محض خداوندی بی قرار باشد؛ به طوری که با علم باطنی، عالم را محضر خدا بداند و همین درک حقیقی، او را چنان غرق در عبادت نماید که فقط به وجه الله بنگرد.
پس، انسان ممکن است کارهای پسندیدهای (مانند آنچه در پرسش مطرح شده) را در زندگی خود با نیّت پاک و به قصد تقرب به خدا انجام دهد، اما کمتر و کمرنگتر حضور خدا و عظمت او را درک نماید، اما این بدین معنا نبوده که او هیچ اهل عبادت نیست، بلکه او هم در حال عبودیت و بندگی خدای متعال است، ولی چون عبادت دارای درجاتی بوده، انسانهایی در این مرتبه، به درجهای از خضوع و فروتنی و عبودیت نایل گشتهاند و در نشانه این درجه از فروتنی همین بس که به سمت اطاعت دستورات الاهی گام برداشتهاند.
در این ارتباط حتی اگر شخصی به عنوان نمونه برای رضای خدا
روزه بگیرد و در همان حال مرتکب
گناه نیز شود، گرچه به
پاداش کامل روزه نخواهد رسید، اما خداوند رحمان آن عبادت او را مورد پذیرش قرار خواهد داد.
آری اگر شخصی نه به خاطر خدا، بلکه برای
ریا به ظاهر عبادت مشغول شود، عمل او در واقع عبادت نیست.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «درجات عبادت و حضور قلب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۸.