دخالت فرزندان در مشاجره والدین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: مشاجره، پدر و مادر، دخالت، فرزندان.
پرسش: پدر و مادری که دعوا و جر و بحث میکنند، آیا فرزندان آنها حق دخالت دارند؟ چون گاهی اوقات دخالت بچهها باعث تمام شدن دعوا میشود، این کار درست است یا خیر؟
پاسخ:
بخشی از مشاجرت در بین اعضای خانواده طبیعی است و با اندکی زیرکی و ملایمت و مدارا جای خود را به
مهربانی و صفا خواهد داد؛ اما بخشی از نزاعها بنیان
خانواده را
تهدید میکند و موجب سلب ثبات و
امنیت میشوند. آنطور که پیداست دغدغه سؤال به این بخش باز میگردد و به نوعی
وجدان را به راهحل فرا میخواند.
اول از حق دخالت بگوییم، آن هم در سازمان خانواده. آنچه
قرآن میفرماید و
عقل هم اذعان دارد این است که نمیتوان بیاعتنا اطراف را نگریست و نسبت به مسائل پیرامون خصوصاً مسائل خانوادگی نظر نداشت؛ چون خانواده مبدأ و سرنوشت زندگی یک انسان است و سرآغاز خودسازی و دیگرسازی. مهمترین گام در دیگرسازی، ساختن خانواده است:
«
یا ایها الَّذینَ آمَنوا قوا انفسَکم و اهلیکم ناراً»؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید، خود و خانواده خویش را از
آتش دوزخ نگاهدارید.
وقتی پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) به رسالت مبعوث شد، فرمان یافت که خویشاوندانِ خود را از خدا بترساند: «
و انذِر عَشیرتَک الاقربینَ؛
ای پیغمبر! خویشاوندان خود را از
خدا بترسان». علاوه بر این،
آشتی و اصلاح روابط بین
مؤمنان دستور اکید
اسلام است و به تبع،
آیه: «
انَّما المؤمنونَ اخوةٌ فاصلحوا بین اخَوَیکم»، در
سوره حجرات و
روایات بسیاری از
اهل بیت (علیهمالسلام) در این رابطه به ما رسیده است. مَثَل داستانِ خانواده و اجتماع، مَثل داستان آن عده است که در
کشتی سوارند و یکی جای خود را سوراخ میکرد و میگفت که من کاری به دیگران ندارم، سهم خودم است و خود میدانم. در چنین محیطهایی
آرامش با رعایت همه افراد حفظ میشود و همه باید کمک کنند تا آرامش و نشاط به جمع بازگردد.
فرزندان چهگونه میتوانند در اصلاح رفتار پدر و مادر نقش بیافریند.
در ابتدا باید به سرچشمه اختلافها پی برد؛ یعنی با بررسیهای عالمانه و موشکافانه دانست که عمده
اختلاف پدر با مادر از کجا
آب میخورد، آن وقت آن را از سرچشمه مهار کرد؛ چون عوامل اختلاف طبق شرایط اجتماعی و فرهنگی و موقعیتی خانوادهها مختلف است، ما به چند عامل کلی اشاره کرده و شما را به
مطالعه کتابها و تتبع بیشتر در زندگیتان دعوت میکنیم؛ بلکه راحتتر به منشأ مشاجرات دست بیابید. برخی از این عوامل، عبارتند از:
نشناختن و به کار نبستن عوامل فردی ثبات خانواده: که نتیجهاش بروز تزلزل در بدنه خانواده خواهد بود؛ مثلاً اگر
تقوا و رعایت ادب و حفظ
عفت موجب ثبات است، قهراً بیتقوایی، بیادبی و بیعفتی خانوادهها را ناپایدار میکند.
چند عامل از این عوامل، عبارتاند از:
أ. پاکی و رعایت تقوا؛
ب. رعایت حقوق یکدیگر؛
ج. حفظ عفت؛
د. همدلی و همآوایی اعضای خانواده در
غم و شادی و سختی و گشایش
زندگی؛
و. پاسخ مثبت به تمناهای مشروع؛
ه . وجود فرزند؛
ی. محدود ساختن توقعات و تحمل و
گذشت.
مداخله و تحریکات مخرب فامیل، دوستان و اطرافیان در زندگی که گاهی آگاهانه است و گاهی ناآگاهانه؛ مثلاً عدهای به بهانه
اصلاح و دلسوزی، سبب بحث برانگیزی در خانواده دیگران میشوند یا بعضی از سر محبت بیش از اندازه و حمایتهای بیمورد از
زن یا مرد، ناآگاهانه زندگی آنان را متزلزل میکنند.
به معنای طرفداری افراطی از احزاب، گروهها و عقیدههای سیاسی.
اختلاف در سبک
زندگی، فکر، تربیت خانوادگی، سطح سواد و معلومات که از موارد عامل فرهنگیاند.
فقر و محرومیت و توانایی اندک مالی و اختلاف در توزیع هزینههای زندگی، فشار مضاعفی را بر زن و شوهر وارد میکند و آرامش روانی آنان را تبدیل به بازخوردهای رفتاری و روانی با همدیگر میکند. همچنین مشغول بودن مرد به فعالیتهای اقتصادی و توجه نداشتن به امور خانواده، در بروز اینگونه رفتارها تأثیر دارند.
ممکن است یکی از اعضا به خاطر مسائل فیزیولوژیکی با مشکل مواجه باشد که حساس و زودرنج باشد یا مسائل را به مشکل نگاه و
تفسیر کند.
مثل بدبینی، بیاعتمادی و
بدگمانی یا
حسادت و بدخواهی و امثال آنها.
علت اختلاف و دعوا در
خانواده، هر چه باشد، مهم این است که در اینگونه موارد چه راهکاری را باید در پیش گیریم و اساساً وظیفه ما چیست؟
گاهی پدر و مادر در حرارت
جدال و نزاعاند که اینجا خیلی نمیشود به مداخله پرداخت و نصیحت معمولاً نتیجه مثبتی در پی ندارد. گاهی
پدر و مادر از حالت نزاع خارجاند؛ اما همچنان ظرفیت مجادله را دارند که فرزندان به شیوههای زیرکانه و عالمانه میتوانند بر پدر و مادر تأثیر مثبت و سازندهای بگذارند و زمینه ایجاد کشمکش را از ریشه بخشکانند.
۱. اساسیترین راه برای کم شدن پرخاشگری در وجود خود یا دیگران رشد فکری، معنوی و علمی است. سعی کنیم با
رشد کمالات خود از روشهای سازندهتری در رفتار دیگران استفاده بریم.
۲. برای برخورد منطقی با اینگونه ناملایمات لازم است به جای اتکا به تواناییهای خود، به خدای دانا و توانا تکیه کنیم. انسان عاقل بهتر است بداند و
اطمینان داشته که خود نمیتواند از عهده محاسبه و کنترل همه عوامل برآید. دو
سوره مهم
قرآن (فلق و ناس) به طور کلی به ضرورت پناه بردن به
خداوند از انواع شرهایی که در کمین انساناند، تأکید میکند.
انسان باید ضمن حفظ حقوق و حرمت اشخاص ـ خصوصاً پدر و مادر ـ با استواری و شجاعت و البته با ادب و احترام، کارهای آنان را نقد کند.
امر به معروف و نهی از منکر در درجه اول شجاعت انسان را میپرورد و مانع اصلی این مسئله هم
ترس یا شرمی است که شخص از افراد دیگر دارد.
نوشتن نامه، گفتوگوی خصوصی جداگانه و صمیمی،
هدیه دادن، متوجه ساختن ضررها و پیآمدهای
اختلاف و شمردن آثار مثبت سازگاری، حذف مداخلهگرها، غربال کردن تعابیر و سوء برداشتها و...،
مشورت با گروه مشاوران خانواده و کمک از آنان، از جمله راههایی است که در اصلاح رفتار دیگران تأثیر میگذارد.
۱. خانواده در اسلام، آیتالله حسین مظاهری، نشر شفق.
۲. نظام خانواده در اسلام، شیخ حسین انصاریان.
۳. خانواده متعادل، دکتر محمدرضا شرفی، نشر انجمن اولیا و مربیان (مفید و خواندنی).
۴. سیری در مسائل خانواده، چاپ و نشر بینالملل، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش.
۵. دکتر سوزان فوروارد، تربیت مسموم، ترجمه مهدی قراچهداغی، نشر البرز، تهران، ۱۳۷۲ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دخالت فرزندان در مشاجره والدین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۹/۰۵.