خندهرویی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خندهرویی، اعتماد به نفس، شوخی، وراثت، شادی.
پرسش: برخی افراد به من میگویند اخمو هستی، شوهرم پس از سی سال زندگی مشترک از من میخواهد بخندم و گشادهرو باشم (در حالت عادی صورتم معمولی یا اخموست، سهلانگار و بینظم نیستم و... گاهی به نظرم افرادی که الکی میخندند، مسخره میآید) لطفاً مرا راهنمایی کنید.
پاسخ:
اگرچه صفات ما تا حدی به جنبه وراثتی و عادتهای ما باز میگردد، ولی اینطور نیست که ما نتوانیم صفتی را تغییر دهیم، کلید تغییر و اصلاح، «خواستن» است؛ یعنی اگر بخواهید و
اراده کنید، میتوانید به مطلوب خود برسید. هرگز از جملات و کلمات منفی (مانند «من اخمو هستم»، «من قابل تغییر نیستم» و...) استفاده نکنید. در عوض همیشه به خود
تلقین کنید که (من قابل تغییر هستم؛ چون اینگونه خوبتر است و اینگونه باید باشم، من میتوانم، من میتوانم با گل لبخند و عطر تبسم دنیایی از نشاط را در کالبد زندگی زناشوییام تزریق کنم و...).
فهرستی از تواناییهای خود (مثل تربیت دانشآموزان، موفقیت در تدریس، رابطه صمیمی با فرزند، خانهداری و...) تهیه کنید و نیز با
مطالعه شیوههای کسب
اعتماد به نفس، خودباوری خود را افزایش دهید؛ چراکه اعتماد به نفس، توانمندی یک فرد را در عرصه
زندگی و مواجهه با مسائل نشان میدهد. اعتماد به نفس، پیشنیاز ارتباطات زیبا و پرحاصل انسانهاست. انسانهایی که اعتماد به نفس عالی دارند، اگر آن را با
تواضع و لبخند ترکیب کنند، از خود چهرهای شاداب، جذاب و محبوب میسازند.
بیاییم شوخی را کمی جدی بگیریم.
در
دین مبین اسلام به روابط بین فردی ـ به خصوص به رابطه بین همسران ـ اهمیت زیادی داده شده است. ما باید در روابط خود، به دیگران نیز توجه کنیم. نوع حرف زدن، نگاه،
چهره،
زبان، بدن و حرکات و سکنات ما دارای پیام است.
اسلام از ما میخواهد که با نشاطبخشی به همدیگر زمینه رشد و تعالی را در یکدیگر بیشتر سازیم. به همین خاطر باید به نوع
لباس، رنگ آن، آرایش سر و صورت و موها، استفاده از کلمات با بار هیجانی مثبت، حالت صورت و... توجه زیادی کنیم. زندگی
دنیا پر از سختیها، رنجها، غمها و غصههاست. گاهی این سختیها با نشاطبخشی،
مزاح و... برطرف میشود.
در
تاریخ داریم شخصی برای پیامبر
هدیه میآورد و همانجا میگفت
پول هدیه مرا مرحمت فرما.
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میخندید. آن حضرت هرگاه
غمگین میشدند، میفرمودند: ای کاش آن فرد شوخطبع نزد ما میآمد.
و نیز داریم که پیامبر هرگاه یکی از یاران خود را اندوهگین و غصهدار میدید، با شوخی کردن او را شاد مینمود و میفرمود:
خداوند دشمن کسی است که با روی گرفته و عبوس، برادرانش را ملاقات نماید.
در منزل از لباس تیره و سیاه استفاده نکنید. رنگهای شاد را انتخاب نمایید (که در روحیه خود و دیگران مؤثر است).
به
زیبایی پوست خود اهمیت دهید.
«
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روغن ـ به خصوص
روغن بنفشه ـ به بدن خود میمالیدند تا
غم و اندوه را از بین ببرد».
همچنین میتوانید مقابل آیینه بایستید و مدتی صورت خود را ملایم ماساژ دهید و تمرین تبسم کنید.
برخی فعالیتها باعث نشاط میشود؛ به عنوان مثال در
روایت داریم که استفاده از
عطر،
عسل، نگاه به سبزهزار، نگاه به
آب روان
و سفر باعث نشاط میشود.
طبق نظر برخی روانشناسان، افکار ما مولّد هیجانهای ما هستند و هیجانهای ما رفتار را میسازند؛ یعنی اگر در عالم افکار خود به شادی، راههای آن و فواید آن
فکر کنیم، به هیجانهای مثبت و عاطفی حاصل از آن میرسیم و این امر باعث میشود که در روابط خود موفق عمل کنیم و دیگران را مجذوب
اخلاق خود سازیم.
آبراهام لینکن میگوید: اغلب مردم تقریباً به همان اندازهای شاد هستند که انتظارش را دارند.
ایجاد سرور و فرحبخشی را کار بیفایده و الکی در نظر نگیرید؛ بلکه این امر از طرف
ائمه معصومان (علیهمالسلام) به ما سفارش شده است. بنابراین برای این عمل حساب عبادت، خشنودی خدا و ائمه (علیهمالسلام) را باز کنید.
افراط و تفریط در روابط بد است. (چه در امور جدی و چه در امور شادی)؛ پس آن مقداری از شادی که باعث تجدید قوا، رفع
غم، اُنس، نشاط و امیدواری و خوشبینی به زندگی گردد، پسندیده شرع مقدس است.
برای اینکه بتوانید دیگران را شاد کنید، لطیفههایی از کتابهای مربوطه (جوک، لطیفه، کشکول و...) تهیه کنید و برای خانوادهتان بازگو کنید و یا از آنها بخواهید که برای رفع خستگی و ایجاد نشاط، لطیفهای بازگو کنند.
گاهی اوقات، افکار درباره زندگی روزمره (
نظافت، خانهداری و...) باعث میشود که انسان غرق در آن برنامهها شود. با بیان برنامههای زندگی برای همسرتان، از او بخواهید که در برنامهریزی و تصمیمگیری کمک و یاریگرتان باشد تا احیاناً اگر این افکار، ذهنتان را مشغول کرده، با بیان آنها آزاد شود.
خواهر محترم در قسمتی از نامه خود نوشتهاید که به نظم اهمیت میدهید. این از محسنات یک خانم خانهدار است که هر چیز را جای خود بگذارد و در کارها و ساعات زندگیاش منظم باشد (کما اینکه قسمتی از
نظم به رفتار باز میگردد، نظم در تبسم و لبخند، نظم در
شادی و غم و...)؛ البته گاهی ممکن است در نظم سختگیری شود که باعث اذیت دیگران گردد. نظم برای این است که انسان از زندگی لذت ببرد، در وقت و هزینه صرفهجویی کند و... اما اگر نظم باعث شود که انسانها رفاه نسبی خود را از دست بدهند و همیشه مثل ماشین رباط عمل کنند، این دیگر نظم نیست؛ بلکه اسم آن
تکلف و سختگیری است؛ البته بیان این مطالب به این منظور است که اگر چنین امری باعث میشود که شما همیشه ناراحت نظم و
انضباط باشید، تجدیدنظر کنید و نظم و برنامه جدیدی با همکاری اعضای خانواده بریزید.
۱. خنده، شوخی، شادمانی، احمد لقمانی، عطر سعادت، قم.
۲. روانشناسی شادی، دکتر مایکل آیزنگ، ترجمه خشایار بیگی.
۳. روانشناسی شاد زیستن،اندره متیوس، ترجمه وحید افضلی.
۴. خوشبختی چیست، احمد لقمانی، عطر سعادت، قم.
۵. رابطه مؤثر مهارتهای زناشویی، اثر دکتر ماتیو مک کی، ترجمه مهدی قراچه داغی، اسرار دانش، تهران.
۶. آیین همسرداری، دورتی کارنگی، ترجمه مهستی شهلایی، انتشارات نقش و نگار.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خندهرویی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۲۹.