جهاد در تورات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: جهاد،
تورات، جهاد ابتدایی، جهاد دفاعی، بنیاسرائیل.
پرسش: آیا در تورات، جهاد وجود داشته و
پیامبران بنیاسرائیل دست به جهاد زدهاند؟
پاسخ: جهاد موارد متعددی دارد که در این مختصر تنها به واکاوی آنها در تورات میپردازیم.
جهاد دفاعی، از جمله امور عقلانی است که طبیعت
انسان اقتضای آن را دارد.
دفاع از خود،
خانواده، منافع و محل سکونت در مقابل
تجاوز غیر؛ امری عقلانی و قابل قبول میباشد و اگر شخصی به این امر
اعتقاد نداشته باشد و در راستای آن
عمل نکند، مورد نکوهش همگان قرار میگیرد؛ لذا جهاد دفاعی در میان مکاتب و
ادیان پذیرفته شده است.
در تورات، مواردی وجود دارد که نشاندهنده جهاد دفاعی بنیاسرائیل است؛ مانند عبارات زیر:
«...عمالَقَه بر جنوب و بر صِقلغ هجوم آورده بودند و صِقلغ را زده آن را به
آتش سوزانیده بودند و زنان و همه کسانی را که در آن بودند، از خرد و بزرگ اسیر کرده، هیچکس را نکشته، بلکه همه را به اسیری برده، به راه خود رفته بودند و چون داوود و کسانش به شهر رسیدند، اینک
[
دیدند شهر
]
به آتش سوخته و
زنان و پسران و دختران اسیر شده بودند... پس
داوود با ششصد نفر که همراهش بودند، روانه شده... و داوود، ایشان
[۱] را از وقت شام تا عصر روز دیگر میزد که از ایشان احدی رهایی نیافت جز چهارصد مرد جوان که بر شتران سوار شده، گریختند؛ و داوود هرچه عمالَقَه گرفته بودند، بازگرفت و داوود دو زن خود را باز گرفت؛ و چیزی از ایشان مفقود نشد از خرد و بزرگ و از پسران و
دختران و
غنیمت و از همه چیزهایی که برای خود گرفته بودند؛ بلکه داوود همه را باز آورد».
بنا بر آنچه در
کتاب مقدس آمده، بنیاسرائیل در راستای رسیدن به سرزمین
مقدس، جنگهای بسیاری انجام دادند که در عموم آنها، خود شروعکننده آن بودند. آنچه در تورات امروزین وجود دارد، آن است که این نبردها همراه با نوعی از خشونتها نیز بوده است که پذیرش آنها کمی دشوار به نظر میرسد.
در اینجا به دو مورد از جهادهای ابتدایی بنیاسرائیل اشاره میشود.
«مُشه (
موسی) به آن
قوم چنین سخن گفت: برای گرفتن
انتقام خداوند از میدیان از میان خودتان برای
جنگ اشخاصی مسلح شوند که به میدیان حمله کنند.از تمام سبطهای ییسرائل (اسرائیل)، یعنی از هر سبطی یک هزار نفر برای جنگ بفرستید.از
[۲] هزارههای ییسرائل (اسرائیل) از هر سبطی یک هزار نفر (جمعاً) دوازده هزار نفر مسلح برای جنگ
بسیج شدند.مُشه (موسی) آنها را از هر سبطی یک هزار نفر برای جنگ فرستاد. آنها و پینحاس پسر اِلعازار کُوهِن (کاهن) را که اسباب مقدس و شیپورها برای به صدا درآوردن
خطر در اختیارش بود، برای لشکرکشی
[
فرستاد
]
. همانگونه که خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود، علیه میدیان لشکر کشیدند و هر مذکری را کشتند؛ و علاوه بر کشتهشدگان، پادشاهان میدیان: اِوی و رِقِم و صور و حور و رِوَع، پنج پادشاه میدیان را هم کشتند و بیلعام پسر بِعُور را
[۴] با
شمشیر کشتند. فرزندان ییسرائل (اسرائیل) زنان میدیان و اطفالشان را به
اسارت آوردند و تمام چارپایان و مواشی و دارایی آنها را
غارت کردند؛ و تمام شهرهای آنها را با آبادیهایشان و تمام کاخهای آنها را
آتش زدند. تمام غارتیها و
غنایم را از
انسان تا چارپا برداشتند. اسیر و
غنیمت و غارتی را، به اردوگاه به بادیه مُوآوْ که کنار یردِن یرِحُو است، نزد مُشه (موسی) و اِلعازار کُوهِن (کاهن) و جمعیت فرزندان ییسرائل (اسرائیل) آوردند. مُشه (موسی) و اِلعازار کُوهِن (کاهن) و تمام رئیسهای
جمعیت برای
استقبال آنها به خارج از اردوگاه رفتند. مُشه (موسی) نسبت به فرماندهان لشکر، رئیسهای هزاره و رئیسهای صده که از جنگ میآمدند، غضبناک گشت. مُشه (موسی) به آنها گفت: آیا همه مؤنثها را زنده نگه داشتید؟ خود اینها به دستور بیلعام موجب شدند که فرزندان ییسرائل (اسرائیل) در قضیه پِعُور نسبت به خداوند خیانت ورزند و بر جمعیت
بلا نازل شود. پس اکنون هر مذکری را از میان
اطفال بکشید و هر زنی را
[
هم
]
که از امور
زناشویی با اطلاع است، بکشید و هر طفل مؤنثی را که از امور زناشویی با اطلاع نبوده است، برای خودتان زنده نگه دارید».
«و یَهُوَه به
یوشع گفت: مترس و هراسان مباش. تمامی
مردان جنگی را با خود بردار و برخاسته به عای برو. اینک ملِک عای و قوم او شهرش و زمینش را به دست تو دادم و به عای و ملِکش؛ به طوری که به اریحا و ملِکش عمل نمودی، بکن؛ لیکن غنیمتش را با بهایمش برای خود به تاراج گیرید و در پشت شهر کمین ساز. پس یوشع و جمیع مردان جنگی برخاستند تا به عای بروند و یوشع سه هزار نفر از مردان دلاور انتخاب کرده، ایشان را در شب فرستاد و ایشان را امر فرموده گفت: اینک شما برای شهر در کمین باشید؛ یعنی از پشت شهر و از شهر بسیار دور مروید و همه شما مستعد باشید...» .
در این مسئله باید به این نکته توجه شود؛ بنیاسرائیل در راه رسیدن به سرزمین مقدس، نبردهای فراوانی را پشت سر گذاشتند؛ اما همین افراد در مواردی که ارتباط به سرزمین
مقدس ندارد؛ بهشدت از جنگ و
جهاد منع شدهاند: «
خداوند به من چنین سخن گفت: دور زدن این کوه برای شما کافی است، به طرف شمال روی آورید...به
قوم چنین فرمان بده: شما از مرز برادرانتان فرزندان عِساو (عیسو) که در سِعیر ساکنند، عبور میکنید.از شما ترسانند، زیاد احتیاط کنید. با آنها درنیفتید، چونکه از سرزمین آنها حتی بهاندازه جای کفپایی به شما نخواهم داد؛ زیرا کوهستان سِعیر را به عِساو به
ارث دادم».
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «جهاد در تورات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۲۵.