جهاد با اقوام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: جهاد، اقوام، مذاهب،
اسلام،
مشرکان،
بتپرستان،
منافقان،
اهل کتاب.
پرسش: اسلام نسبت به چه اقوام و مذاهبی امر به جهاد با آنان داده است تا اسلام بیاورند یا کشته شوند؟ و نسبت به چه ملیتهایی
حکم به جهاد داده تا اسلام آورده یا
جزیه پرداخت کنند؟
پاسخ: دین مبین اسلام آخرین دین در میان
ادیان آسمانی و الهی، و دینی است که از طرف
خداوند متعال به عنوان دین برگزیده برای همه بشریت انتخاب شده است. با آمدن
شریعت اسلام به عنوان کاملترین شریعت در میان شرایع گذشته، خواست خدا بر این قرار گرفت که از آن به بعد همه، حتی صاحبان شرایع گذشته به این
دین روی آورده و از آن به بعد تابع دستورات دین جدید شوند. خداوند متعال این دستور را به عنوان قانونی برای همگان چنین بیان فرمود: «و هر که جز اسلام دینی جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود و وی در
آخرت از زیانکاران است».
در این بین مشرکان و منافقانی که نفاقشان را اظهار کرده بودند، مهلت داده شدند که یا اسلام آورند و یا برای جهاد آماده شوند؛ اما به اهل کتاب این فرصت داده شد که اگر اسلام نمیآورند، با دست خود و با فروتنی و
تسلیم جزیه بپردازند، به شرط آنکه دست به اقداماتی ضد مسلمانان نزنند و به سایر شرایط جزیه پایبند باشند.
دین مبین اسلام آخرین دین در میان ادیان آسمانی و الهی و دینی است که از طرف خداوند متعال به عنوان دین برگزیده، برای همه بشریت انتخاب شده است و این از
آیات متعدد
قرآن مجید دانسته میشود.
به عنوان مثال خداوند در
قرآن چنین میفرماید: "امروز دین شما را برایتان کامل و
نعمت خود را بر شما تمام و
اسلام را برای شما به عنوان آئینی برگزیدم".
با آمدن
شریعت اسلام به عنوان کاملترین شریعت در میان
شرایع گذشته، خواست خدا بر این قرار گرفت که از آن به بعد همه، حتی صاحبان شرایع گذشته به این
دین روی آورده، مسلمان شده و دین خود را به
دین اسلام تغییر دهند و از آن به بعد تابع دستورات دین جدید شوند.
خداوند متعال این دستور را به عنوان قانونی برای همگان چنین بیان فرمود: "و هر که جز اسلام دینی جوید هرگز از وی پذیرفته نشود و وی در
آخرت از زیانکاران است".
در محیط دعوت اسلام، گروههای مختلفی وجود داشتند که پیامبر با هر یک از آنها طبق موضعگیریهایشان رفتار میکرد. در یک تقسیمبندی، این گروهها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
۱.
مشرکان و
بتپرستان؛
۲.
منافقان؛
۳.
اهل کتاب.
دسته اول خود به دو گروه تقسیم میشوند:
گروهی با
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هیچگونه پیمانی نداشتند، پیامبر هم در مقابل آنها هیچگونه تعهدی نداشت.
گروههای دیگری در حدیبیه و مانند آن پیمان ترک مخاصمه با
رسول خدا بسته بودند. این پیمانها بعضی دارای مدت معین و بعضی مدت نداشت. در این بین بعضی به پیمان خود با پیامبر پایبند بودند و به همه شرایط
عمل میکردند؛ اما بعضی یکطرفه پیمان خود را شکسته بودند و با
دشمنان پیامبر همپیمان شده بودند.
خداوند در
سوره برائت (
توبه)
تکلیف همه این گروهها را روشن میکند.
در ابتدا همه آنها را دعوت به توبه و بازگشت به سوی اسلام و دست برداشتن از
شرک و
بتپرستی کرده و میفرماید: "اگر توبه کنید و به سوی
خدا باز گردید و دست از آیین بتپرستی بردارید، این به نفع شماست".
بعد به مخالفان متعصب و لجوج چنین هشدار میدهد: "اگر از این فرمان که ضامن
سعادت خودتان است سرپیچی کنید، بدانید هرگز نمیتوانید
خدا را ناتوان سازید و از قلمرو
حکومت آن بیرون روید".
سپس به تمام مشرکان اعلام میکند که هرگونه پیمانی با مسلمانان داشتهاند، لغو خواهد شد و چنین میگوید: "این اعلام
برائت و
بیزاری خداوند و پیامبرش از مشرکانی که با آنها عهد بستهاید، میباشد".
در نهایت برای آنها یک
مهلت چهار ماهه تعیین میکند که در این مدت بیندیشند و وضع خود را روشن سازند و پس از انقضای چهار ماه، یا باید دست از آیین بتپرستی بکشند و یا آماده پیکار گردند.
البته یک گروه را از این
حکم کلی چهار ماهه مستثنا میکند و چنین میفرماید: "مگر آن دسته از مشرکین که با آنها پیمان بستهاید و هیچگاه برخلاف شرایط پیمان گام برنداشتهاند و احدی را ضد شما تقویت ننمودهاند، در مورد این گروه تا پایان مدت به عهد و پیمانشان وفادار باشید".
در مورد گروه اول دیدیم که اگرچه خداوند در مورد آنها حکم صریح و قاطعی را
اعمال کرد، اما باز با کمال جوانمردی، مهلتی را مقرر فرمود تا حتی
مشرکان بتپرست نیز فکر کرده و تصمیم بگیرند، بلکه متنبه شده و به سوی
خدا باز گردند، اما اگر چنین نشد، چون هدف نهایی اسلام مبارزه با بتپرستی و ریشهکن کردن
شرک است؛ ازاینرو منتهای صلابت را در این باره به خرج میدهد و تا پای
جهاد و
قتال جلو میرود تا آیین اسلام و
خداپرستی در
زمین فراگیر شود.
اما درباره دسته دوم یعنی
منافقان چنین است:
اگر نفاقشان ظاهر شده و معلوم گردد، حکم همانند حکم
مشرکان است؛ یعنی یا
اسلام میآورند و یا با آنها نبرد میشود.
خداوند در این باره میفرماید: "ای پیامبر! با
کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت گیر".
البته درباره منافقانی که نفاقشان را در دل پنهان کردهاند و در ظاهر اسلام آوردهاند، حکم فرق میکند که با مراجعه به
تفسیر سوره توبه ذیل
آیه ۷۳ مطلب روشن میشود.
اما دسته سوم یعنی اهل کتاب:
از آنجا که دستور گرایش به اسلام و پذیرش این دین برای همگان یکسان بود و هیچ کسی و گروهی استثنا نشده بود، لذا توقع این میرفت که
اهل کتاب هم سر تسلیم بر این فرمان الهی نهند و
مسلمان شوند؛ اما عدهای از آنان چنین نکردند؛ ازاینرو اسلام با آنان نیز برخورد کرده؛ اما روش میانهای را (بین
مشرکان و مسلمانان) در نظر میگیرد و چنین میگوید:
"با کسانی از اهل کتاب که به
خدا و روز بازپسین
ایمان نمیآورند و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام کرده،
حرام نمیدارند و متدین به دین
حق نمیگردند، کارزار کنید تا با دست خود و با فروتنی و تسلیم جزیه دهند".
در واقع اسلام حکم مبارزه با این گروه را با پذیرش شرایط
جزیه تعدیل کرده است. البته آن توصیه عمومی را که اگر به اسلام بگروند برای خودشان بهتر است نیز، درباره آنها دارد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «جهاد با اقوام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۲۵.