جشن تولد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: جشن تولد، محبت، امید، اسراف، تجمل.
پرسش: نظر شما برای گرفتن جشن تولد برای بچههایمان چیست و در چه صورت میتواند اثرات منفی و یا مثبت در تربیت دینی بچهها داشته باشد؟
پاسخ: جشن تولد را میتوان از نگاه تأثیر مثبت آن بر روی
فرزندان ما، از جمله جشنهایی تلقی کرد که در شرع نهی نشدهاند؛ بنابراین میتوان از رهنمودهای کلی اسلام در این زمینه بهره جست و فرزند را نعمتی از نعمتهای
پروردگار به حساب آورد. راهحل کاربردی در اینگونه مجالس چنین است که اولا جشنها فقط برای
کودکان و بچهها برگزار شود و دیگر اینکه از
تجملگرایی و
اسراف اجتناب شود.
عیدها و جشنهایی که ما در کشور خود داریم، به سه صورت هستند:
عیدها و جشنهایی که در
احادیث اسلامی به عنوان عید مطرح شده و در بزرگداشت آنها به
اعمال و عبادتهای خاصی توصیه شده است؛ مانند: عیدهای
فطر،
قربان و
مبعث و ... .
مراسم و جشنهایی که
اسلام آنها را نهی کرده است و آنها را
لهو و لعب میداند.
عیدها و جشنهایی که دلیل خاصی درباره آنها به ما نرسیده است. برپا کردن و بزرگداشت این جشنها میتواند بر اساس تعلیمات کلی اسلام و رهنمودهای بنیادی دین ما باشد.
جشن تولد را میتوان از نگاه تأثیر مثبت آن بر روی فرزندان ما، از جمله جشنهایی تلقی کرد که در
شرع نهی نشدهاند؛ بنابراین میتوان از رهنمودهای کلی اسلام در این زمینه بهره جست و فرزند را نعمتی از نعمتهای پروردگار به حساب آورد.
هشام بن حکم میگوید: همراه
امام کاظم (علیهالسلام) در اطراف شهر
مدینه میگشتیم. ناگاه امام از مرکب خود پایین آمد و به
سجده افتاد. امام سجدهای بسیار طولانی داشت. پس از مدتی سر برداشت و سوار شد، پرسیدم: فدایت شوم، علت این سجده طولانی چه بود؟ فرمود: نعمتی را که
خداوند بر من ارزانی داشت، به یاد آوردم، خواستم از
پروردگار تشکر کنم.
مراسم جشن تولد مانند هر پدیده دیگر میتواند دو گونه اثر تربیتی را در فرزندان به جا بگذارد؛ اثرات مثبت یا منفی. در اینجا به برخی آثار تربیتی مثبت و منفی آن اشاره میکنیم:
برخی اثرات مثبت جشن تولد، عبارتاند از:
یکی از آثار مثبت جشن تولد، ایجاد خاطرهای زیبا و سازنده است. عمدتاً خاطرات زیبا در اذهان
کودکان و در روحیات و
شخصیت آنها تأثیرگذار است و بعد از هر بار به یاد آمدن آن خاطره نوعی آرامش روحی و روانی دوباره در او ایجاد میشود که به نوبه خود مفید است. خاطراتی که هیچگاه فراموششدنی نیست و برای همیشه میتواند راهنمای
انسان باشد.
یکی از اصول مهم تربیتی، بهرهگیری از فرصتهای مناسب برای شکوفاسازی و پرورش استعدادها است.
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمایند:
در دوران زندگانی فرصتهایی وجود دارد که در آن نسیمهایی از جانب پروردگار شما برای شکوفهها میوزد، مواظبت کنید که از آن بهره گیرد، شاید نسیمی نصیب من و شما شود، در این صورت هرگز شقی و بدبخت نخواهی شد.
جشن تولد و
تکلیف فرصتی گرانبها است که برای بهرهبرداری صحیح و کامل از آن باید راه کارهای صحیح آن ارائه شود. در این موقعیت است که والدین در کنار اهدای
هدیه میتوانند جملاتی نصحیتآمیز و سرنوشتساز را به او یاد بدهند. یا شخص در یک حالت روحی و روانی است که یادگیری در آن زمان برای او سریع اتفاق میافتد. لذا باید از این فرصت تربیتی استفاده کرد.
زمینهسازی اجتماعی نیز یکی دیگر از اصول اساسی
تربیت انسانهای شایسته است. جشن تولد فرصتی است که کودک با احساس شخصیت و بزرگی، ارزش قائل شدن برای او و در نتیجه کسب هویت و
استقلال و
ارزش میتواند در صحنهای اجتماعی آینده حضور داشته باشد. لذا والدین و اطرافیان باید در این جشنها به این نکات تربیتی توجه داشته باشند جشن تولد یکی از زمینهها و فرصتهای حضور کودک و ابراز وجود او میتواند حضور و سازندگی او را در جامعه فردا آماده کرده و به عنوان فردی مفید در جامعه تلقی شود.
باعث اتکای به نفس و توجه به فرد میشود: تاکنون کودک یا فرزند به محیط اطراف یکی را باید نوشت پیرامون خود توجه داشته و تمام حواس خود را معطوف محیط پیرامون خود کردهاند است. جشن تولد سرآغاز توجهی دوباره به خویشتن خویش است که او را به اندرون خود فرا میخواند. که علاوه بر اشیا و انسانهای اطراف خود، من نیز مورد توجه اعضای
خانواده قرار گرفتهام. فرزند خود را فردی از افراد خانواده تلقی میکند و خود را در آغوش گرم خانواده و دوستان احساس میکند.
در چنین حالی است که شخص به افکار و
اعمال و حرکاتی که از وی سر میزند فکر میکند. (نسبت به خود و
احساسات خود را از راههای مختلف به دیگران بیان میکند.) لبخند میزند، از نگاه دیگران نمیگریزد، با مردم ارتباط برقرار میکند و در خود احساس مثبت میکند.
دیگران به احساس مثبت او به راههای گوناگون پاسخ میدهند، او را میپذیرند، جذبش میشوند و به او تبریک میگویند. در این حالت است که شخص دارای یک ارزشیابی مثبت از خود میباشد. روابط میان عمومی فردی بهتری پیدا میکند. برای شناخته شدن انگیزه پیدا کرده، از انزوا میگریزد و برای همکاری و ایجاد روابط سالم و دو جانبه، آمادگی پیدا میکند.
اتکای به نفس باعث ایجاد احساس کفایت و لیاقت در فرد میشود و او را قادر به شهامتآفرینی و مقابله با مشکل میسازد. نوجوان یا کودکی که از اتکای نفس مطلوب بهرهمند است، معمولاً در بسیاری از کارهایش خلاقیت نشان داده و از
ترس و واهمه میگریزد در امان است.
ایجاد
محبت و صمیمیت در بین افراد خانواده و دوستان: نیاز به محبت و مورد محبت (محبت یکی از عناصر اساسی
رشد انسانها است) واقع شدن از نیازهای اساسی هر انسان است. این نیاز از زمان تولد، با برخوردار شدن کودک از رابطهای پایدار، دائمی، قابل
اعتماد و محبتآمیز با
پدر و مادر خود، برآورده میشود.
در جشن تولد از راههای متفاوت کودک مورد محبت و لطف قرار میگیرد. این احساسات و عواطف جزئی، دنیای روانی او را تشکیل میدهد و نقش بسیار مهمی در
زندگی او دارد. احساسات و عواطف همان نیروهای روانی هستند که موجب تحرک و تلاش او میشوند، محبت موجب میشود که شخص برای
رضایت محبوب تلاش کند.
ارتباط نزدیک بین اعضای خانواده موجب همدلی میشود. آنان میتوانند احساس یکدیگر را گاه حتی بدون کلام درک کنند. یک آگاهی درونی از اشخاص دیگر خانواده به دست میآید که فرد را به درک و
تفاهم و هم احساسی پیوند میدهد. اختلاف سلیقهها و برداشتها باعث سرنگونی یکی از اعضا نمیشود، بلکه راهکارهای جدید و نو ارائه میشود. مشکلات در پرتو هماندیشی و همفکری ساده و حل میشوند. فرزند در چنین جوّ با محبتی احساس سردرگمی و ناامیدی نمیکند.
در
سیره نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز مشاهده میشود که وی تا چه اندازه اهتمام به احترام به کودکان میورزیدند.
امام حسن و
امام حسین (علیهما السلام) را بر شانههای خود میگذاشته و آنها را میبوسیدند. به کودکان
سلام میکرده و آنها را مورد تکریم قرار میدادند و یا
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با کودکان همبازی میشده و کودکان روی دوش و کمر وی سوار میشدند.
باعث
امید و شادمانی در زندگی میشود: «امید» یک حالت روحی و روانی و برانگیزاننده انسان به کار و فعالیت است. به طور طبیعی، انگیزه بشر در کارهای اختیاری امید به نفع یا ترس از
زیان است. احساس شادمانی و اتکای به نفس موجب امید به
زندگی و ادامه جدی فعالیتها میشود. وی ناامیدانه به زندگی ادامه نمیدهد، احساس ناتوانی، عجول بودن، فقدان آیندهنگری، احساس خودکمبینی و مشکلات جسمی از او رخت بسته و زندگی را پوچ و بیهدف نمیانگارد.
برای زندگی خود برنامهریزی میکند و دست به اقدامات مثبت و فعال میزند و از
افسردگی و نومیدی دور میشود؛ چراکه فرزند، خود را در محیطی با محبت و سرشار از عاطفه احساس میکند، خود را فرزندی همانند فرزندان دیگر برمیشمرد و امیدوارانه به تکاپو میپردازد. برای هدیههایی که از طرف پدر و مادر و
خانواده و دوستان به دست میآورد،
برنامهریزی میکرده و زمان استفاده از آنها را مشخص میکند. البته لازم است که پدر و مادر در چنین فضایی شاد و شادمان، فرزند را به
عبادت و پرستش دعوت کنند. میتوان در کنار سایر هدیهها،
سجاده یا چادرنماز زیبایی به وی
هدیه داد و که به طور غیر مستقیم و ناخودآگاه او را به سمت
خداپرستی و پرستش دعوت میکند؛ چراکه علاوه بر هدیه مادی، هدیهای را که بار معنوی داشته را دریافت کرده است.
برخی اثرات منفی جشن تولد، عبارتاند از:
یکی از آثار بسیار منفی که میتواند از طریق والدین و اطرافیان به فرزند منتقل شود، روی آوردن به تجملات،
اسراف و ولخرجی است.
جشن تولد به منزله توجه و محبت به فرزند است و این توجه میتواند با امکانات متعادل و مناسب مادی به پایان برسد. اگر کودک هر سال چنین تصوری بر او حاکم شود که در هر شرایطی باید فلان کیک تولد و یا فلان لباس و غیره برای او تهیه شود و برای خواستههای او حدومرزی نهاده نشود، کودک سرانجام پرتوقع و تجملگرا بار اخواهد آمد.
موقعی که کودک با روحیهای اسرافگرایانه بار آمد، روحیه حقشناسی و
تشکر وی کاهش مییابد و در مقابله با
فقر و کاستی قدرت مقابله را از دست میدهد و در نتیجه کودکان بیبضاعت میشود.
ایمان و
اخلاق او در معرض خطر قرار میگیرد.
باعث سرافکندگی والدین و کودکی در خانواده
فقیر زندگی میکند میشود: در اینگونه مراسمات کودک و والدین او علاوه بر اینکه نمیتوانند چنین جشنهایی برپا کنند،
قدرت تهیه هدیه مناسبی نیز ندارند و در نتیجه والدین و فرزند هر دو سرافکنده و پژمرده خواهد شد.
راهحل کاربردی در اینگونه مجالس چنین است که اولا جشنها فقط برای کودکان و بچهها برگزار شود و دیگر اینکه از تجملگرایی و اسراف اجتناب شود.
۱. جشن تکلیف، محمد محمدی ریشهری، نشر مشعر قم، پاییز ۱۳۷۳.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «جشن تولد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۲۸.