ثواب بزرگ برای ادعیه کوچک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ثواب دعاها،
آمرزش گناهان، ثواب اعمال، پاداش، ظاهر و باطن اعمال، حبط اعمال.
پرسش: برای برخی ادعیه وارده کوچک، مثل «اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلی رِزْقِکَ اَفْطَرْنا وَ اِلَیْکَ تَوَکَّلْنا» فلان ثواب عظیم وضع کردهاند یا با فلان دعا، گناهان انسان و حتی گناهان
پدر و مادر انسان نیز بخشیده میشود، اگرچه به عدد ستارگان باشد، آیا چنین مطلبی درست است و ممکن میباشد؟
پاسخ: درست است که در بعضی روایات برای بعضی
اعمال که به نظر ما کوچک و کم میباشند، ثوابهای زیادی گفته شده است، اما این ثوابها مشروط به این است که اولاً آن عمل به مرحله قبول برسد و ثانیاً تا وقت
مرگ آن را حفظ کنیم و اینها چیز کمی نیست و اینجاست که آن اعمال به ظاهر اندک در کنار این شرایط، بزرگ جلوه میکنند.
مطلب دیگر این است که اعمال ما ظاهری دارند و باطنی و ما فقط ظاهر را میبینیم که کوچک و اندک است؛ اما از باطن آن ـ که به منزله
روح و ملکوت آن عمل است ـ خبر نداریم و در
برزخ و
قیامت آن صورتهای ملکوتی به شکل پاداش و عقاب ظاهر میشود. بنابراین ممکن است عملی که از نظر ظاهر اندک است، باطنی عظیم داشته باشد و آن
باطن در قیامت به شکل ثوابی عظیم ظاهر شود. پس آن دعاهای به ظاهر کوچک به خاطر آن معارف بلند و عالی که دربر دارد، ممکن است باطنی بزرگ داشته باشد و در نتیجه ثوابی بزرگ را به دنبال داشته باشد.
در ابتدا لازم است که بحثی را به عنوان مقدمه ذکر کنم تا ببینم
اسلام به چه چیزی اهمیت داده و
ثواب را در مقابل چه چیزی میدهند، کمیت عمل یا کیفیت آن؟
خداوند در
قرآن کریم میفرماید: «او کسی است که
مرگ و
زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارتر است».
امام صادق (علیهالسلام) در تفسیر «
احسنکم عملاً» فرموده است: مراد،
عمل بیشتر نیست؛ بلکه مراد عمل درستتر و نیکتر است.
میدانیم وقتی
حضرت علی (علیهالسلام) در
رکوع نماز به نیازمندی
انگشتر خود را میبخشد، در شأنشان آیهای
نازل میشود یا وقتی با
خانواده خود نانشان را انفاق کردند، در شأنشان سوره «هل اتی» نازل شده که اگر از نظر مادی و کمیت بخواهیم بسنجیم، آن نان، مقدار و قیمت چندانی نداشته است؛ پس چیزی که به کار آنها بها میدهد که در حقشان
آیه نازل میشود، کیفیت عمل است که خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «
اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا».
در آن زمان حتماً بودهاند کسانی که
اموال بیشتری را انفاق کرده، ولی در مدحشان
آیه یا
سوره نازل نشده است. پس به چیزی که بها داده میشود، کیفیت عمل است نه کمیت آن؛ زیرا ممکن است عملی اندک باشد، ولی
انگیزه و
نیت خالصانه داشتن به آن بهای فراوان دهد و
خدا هم در عوض آن
پاداش بسیار دهد. بهتر است به جای دید کمّی به اعمال، از نظر کیفی به آنها نگاه کنیم.
بعضی از روایاتی که
ثواب اعمال را بیان میکنند، مطلق میباشند؛ اما
روایات دیگری داریم که این ثوابها را مشروط به شرایطی کرده است که از آنها به شرایط قبولی اعمال یاد میکنیم و در واقع وقتی به آن اعمالِ به ظاهر کوچک این شرایط ضمیمه میشود، دیگر اندک و کوچک نیستند.
در اینجا به آن شرایط اشاره میکنیم:
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «
اسلام آوردن موجب میشود خون شخص حفظ شود و
امانت ادا شود و زناشویی
حلال گردد، ولی
ثواب در برابر
ایمان است».
به بیان دیگر اسلام آوردن سبب بهرهمندی از امتیازات اجتماعی میشود؛ ولی آنچه امتیازات اخروی را موجب میشود، ایمان است.
خداوند متعال میفرماید:
«
اِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»؛
«خدا فقط اعمال
پرهیزکاران را میپذیرد».
اینکه
ولایت و
معرفت شرط قبولی اعمال است، از اموری است که از مسلمات بلکه ضروریات
مذهب مقدس شیعه است. از مجموع اخبار (فوق تواتری که وجود دارد) استفاده میشود که ولایت، شرط قبولی اعمال، بلکه شرط قبولی
ایمان به خدا و
نبوت رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است».
هیچچیز در
عبادات به اهمیت نیت و خالص کردن آن نیست؛ زیراکه نسبت نیات به عبادات نسبت
ارواح به بدن و نفوس به اجساد است و هیچ عبادتی بدون نیت خالص، مقبول درگاه حقتعالی نیست.
و
امام سجاد (علیهالسلام) میفرماید: «
لا عمل بل نیة».
در اعمالی مانند
نماز و اذکار که نوعی سخن گفتن با خدا و به
یاد خدا بودن است: «
انّما لِلْعَبدِ مِنْ صَلاتِهِ ما اقبَلَ علَیْهِ مِنْها بقَلْبِهِ»؛
همانا فقط
عبد آن مقدار از نمازش بهره میبرد که با قلبش توجه داشته است.
با تحصیل شرایط بالا میتوان یک عمل را به مرحله قبول و ترتب ثواب رساند؛ ولی این کافی نیست؛ چراکه باید آن عمل را تا پایان عمر حفظ کرد. به بیان دیگر، یک عمل ممکن است پس از انجام آن با شرایط لازم، توسط عواملی از بین برود که ما به پارهای از این عوامل اشاره میکنیم:
امام باقر (علیهالسلام) فرمودهاند: «نگهداری عمل از خود عمل سختتر است. راوی گفت: نگهداری عمل چیست؟ فرمود: مردی برای خداوند یگانه، بخششی میکند و خرجی میکند، در نتیجه برایش عمل نهانی نوشته میشود، سپس کارش را به
زبان میآورد و برایش عمل
آشکار مینویسند (که ثوابش کمتر است)، باز هم به
زبان میآورد، تا آن را محو کرده و برایش
ریا مینویسند».
ارتکاب بعضی
گناهان که اثر کارهای خوب را از بین میبرد؛ مثل منت بعد از
صدقه: «
لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْاَذَی».
«
وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَاُولَئِکَ حَبِطَتْ اَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ».
با توجه به مباحث فوق چنین میتوان گفت که درست است که در بعضی روایات برای بعضی
اعمال که به نظر ما کوچک و کم میباشند، ثوابهای زیادی گفته شده است، اما این ثوابها مشروط به این است که اولاً آن عمل به مرحله قبول برسد و ثانیاً تا وقت
مرگ آن را حفظ کنیم و اینها چیز کمی نیست و اینجاست که آن اعمال به ظاهر اندک در کنار این شرایط، بزرگ جلوه میکنند.
به قول
امام علی (علیهالسّلام) «عملی که همراه با
تقوا باشد، کم نیست، چگونه کم باشد چیزی که مقبول باشد».
مطلب دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که اعمال ما ظاهری دارند و باطنی و ما فقط ظاهر را میبینیم که کوچک و اندک است؛ اما از
باطن آن که به منزله
روح و ملکوت آن عمل است، خبر نداریم و در
برزخ و
قیامت آن صورتهای ملکوتی به شکل
پاداش و عقاب ظاهر میشود.
بنابراین ممکن است عملی که از نظر ظاهر اندک است، باطنی عظیم داشته باشد و آن باطن در قیامت به شکل ثوابی عظیم ظاهر شود. پس آن دعاهای به ظاهر کوچک به خاطر آن معارف بلند و عالی که دربر دارد، ممکن است باطنی بزرگ داشته باشد و در نتیجه ثوابی بزرگ را به دنبال داشته باشد؛ البته همانطور که قبلاً گفتم
دعا و ذکر (و اعمالی که شامل این دو میباشد) علاوه بر شرایط قبولی سایر اعمال، شرط مخصوص به خود را دارد و آن حالت قلبی و توجه
قلب در هنگام انجام آنها میباشد.
جواب دیگر این میتواند باشد که طبق
آیات قرآن خداوند پاداش اعمال نیک را چند برابر میدهد.
قیامت محل بروز و ظهور
رحمت و تفضل خداست و از تفضل و رحمت بیانتهای
حق بعید نیست که در مقابل اعمال اندک و کوچک ما ثوابهای عظیم عنایت کند.
مثلاً بعضی روایات قید «
عارفاً بِحَقّه » دارد و این قید در روایاتی آمده است که ثواب
زیارت ائمه (علیهمالسلام) را بیان میکند و میگوید: این ثوابها برای کسی است که به حق امامی که به زیارتش رفته است، معرفت داشته باشد، بعضی در توضیح این قید گفتهاند: «یعنی بداند که آن
امام، واجب الاطاعة است».
پس حقی که امام بر گردن او دارد این است که از امام
اطاعت کند و او به این حق آگاه باشد.
در بعض دیگری از روایات به جای «
عارفاً بِحَقّه » آمده است که «
وَهُوَ یَعْلَمُ اَنَّهُ اِمَامٌ مِنْ قَبْلِ اللَّهِ عَزَوجلّ مُفْتَرَضُ الطاعَةِ عَلَی الْعِبَادِ»؛
یعنی
زیارت کند درحالیکه میداند که او (صاحب
قبر) امامی است از جانب خداوند که اطاعتش بر بندگان واجب است. در واقع کسی که به حق
امام آشناست و با این آشنایی و آگاهی به زیارت میرود، ولایت ائمه راکه شرط قبولی اعمال است، آگاهانه پذیرفته است و بعد از
شهادت آنها، به زیارت آنها میرود و آنها را تکریم میکند و بزرگ میشمرد. پس این قید نیز به نوعی به پذیرش ولایت
اهل بیت (علیهمالسلام) برمیگردد که قبلاً آن را ذکر کردیم.
۱. شهید مطهری، عدل الهی، ص۲۹۰-۳۲۰، انتشارات اسلامی، چاپ جدید، ۱۳۶۱ ش.
۲. امام خمینی، چهل حدیث، ح۲۹، ص۴۸۴-۴۸۵، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چ ۱، ۱۳۷۱ ش.
۳. امام خمینی، چهل حدیث، ح۲۰، ص۴۸۴-۴۸۵، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چ ۱، ۱۳۷۱ ش.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۳، باب ریا و باب اخلاص، ترجمه سید جواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت (علیهمالسلام).
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ثواب بزرگ برای ادعیه کوچک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۶/۰۷.