تفاوت عزت نفس با اعتماد به نفس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عزت نفس، اعتماد به نفس، اسلام.
پرسش: تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس از دیدگاه اسلام چیست؟
پاسخ: ۱. اعتماد به نفس آگاهی داشتن به استعدادها، توانمندیها، ارزش انسانی خود و جایگاهی که هر کس در این دنیا دارد، و اتکا به آن نیروها و استعدادهای درونی و سعی و تلاش بر طبق آن است؛ اما عزت نفس حالت شکستناپذیری، قوت و توان مقاومت و دوری از ذلت و احساس ارزشمندی است، که به انسان کمک میکند تا در برابر سختیها و ناملایمات زندگی ایستادگی کرده و به پیروزی و سربلندی دست یابد و بهآسانی تحت تأثیر افکار و عملکرد منفی دیگران واقع نشود. در واقع افراد با عزت نفس بالا شجاع و نترسند و از غیر
خدا نمیهراسند. ۲. عزت نفس با خدامحوری محقق میشود و وصل به امور مادی و غیر مادی است و اعم است؛ ولی اعتماد به نفس در فرهنگ غربی، انسانمحور و اخص است.
اعتماد به نفس (Self – confidence):
اعتماد به نفس یعنی اتکا به نیروها و تواناییهای خود و بهرهگیری از این نیروهای خدادادی، در مسیر پرپیچوخم زندگی تا در مشکلات و سختیها بار خود را خویش به دوش کشیم، نه آنکه دست نیاز به سوی دیگران بگشاییم و چشم به آنها بدوزیم.
اسلام نیز به این خوداتکایی و اعتماد به نفس با
توکل به خدا، تأکید دارد.
اعتماد به نفس،
عزم انسان را راسخ میکند و انسان را به قلههای سعود و
پیشرفت میرساند.
در نظام اعتقادی و تربیتی اسلام، مفهومی تحت عنوان «
عزت نفس» مطرح شده است که امروزه، به غلط تلقی رایج این است که عزت نفس، برگردان واژة self-esteem و دقیقاً به همان معناست؛ درحالیکه مفهوم «حرمت خود» (مجموعه ارزشیابی و قضاوتهایی که فرد در مورد خود دارد) مناسبترین عبارت برای واژه فوق است؛ و تعریف و کاربردی غیر از آنچه که منابع اسلامی از عزت نفس دارند، دارد؛ البته نه اینکه کاملاً از هم بیگانه باشند؛ بلکه با هم ارتباط دارند.
عزت در لغت به معنای «قوت»، «غلبه»، «شکستناپذیری» و... است. «
العِزَّة: هی القُوَّة والغَلَبَة».
و فی الحدیث «
المؤمن اعز من الحیل ای اصلب»
راغب اصفهانی نیز مینویسد: «عزت، حالتی است که مانع از مغلوب شدن انسان میشود (اصالت شکستناپذیری) و در اصل «عزاز» به معنای
زمین ضلب و محکم و نفوذناپذیر گرفته شده است».
بنابراین از نظر اسلام عزت نفس عبارت است از حالت شکستناپذیر و توان مقاومت در برابر سختیها و مشکلات و عدم پذیرش ذلت در موقعیتهای دشوار
زندگی که در اثر نوعی عملکرد در انسان پدید میآید و داشتن این حالت باعث برتری فرد از نظر خود و دیگران میشود، بدین لحاظ افرادی که در برابر سختی، و مشکلات مقاوم و سرسخت هستند، میتوانند در موقعیتهای گوناگون، خود را حفظ کرده، به
پیروزی و سربلندی نائل شوند. شخصی که عزت نفس دارد، از چنان شخصیت معنوی قوی و
قدرت روحی بالایی برخوردار است که نمیتوان او را تحت تأثیر قرار داد و بر او غلبه کرد.
با توجه به
احادیث و
روایات مشابه فراوانی که درباره نفس و حالات آن وارد شده است، در اسلام از حرمت خود با عزت نفس و عنوان احترام به خود با بیان جملاتی که نشانه
کرامت انسان است، یاد شده است. عزت نفس از درون انسان سرچشمه میگیرد و تنها پس از شناسایی، پذیرش و احترام نهادن به هسته اصیل خویش است که فرد میتواند به آن دست یابد.
قابل توجه اینکه در برخی
آیات قرآن و از جمله در
آیه ۱۰
سوره فاطر عزت منحصراً از آنِ خدا شمرده شده و در آیات مورد بحث میافزاید: و از آنِ رسول او و
مؤمنان است؛ چراکه اولیا و دوستان خدا نیز (نمونه کوچکی) از عزت او را دارند و به او متکی هستند؛ به همین دلیل در روایات اسلامی روی این مسئله تأکید شده است که مؤمن نباید وسایل ذلت خود را فراهم سازد، خدا خواسته او عزیز باشد، او هم برای
حفظ این عزت باید بکوشد.
در حدیثی از
امام صادق (علیهالسّلام) در
تفسیر آیه «
وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» میخوانیم: «
فَالْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً وَ لاَ يَكُونُ ذَلِيلاً ... اَلْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ اَلْجَبَلِ إِنَّ اَلْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ اَلْمُؤْمِنُ لاَ يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ بِشَيْءٍ؛ مؤمن عزیز است و ذلیل نخواهد بود، مؤمن از کوه محکمتر و پرصلابتتر است؛ چراکه کوه را با کلنگها ممکن است تخریب کرد، ولی چیزی از دین مؤمن هرگز جدا نمیشود».
در حدیث دیگری از همان امام میخوانیم: «
لاَ يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ قِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُذِلُّ نَفْسَهُ قَالَ يَتَعَرَّضُ لِمَا لاَ يُطِيقُ؛ سزاوار نیست
مؤمن خود را ذلیل کند، سؤال شد چگونه خود را ذلیل میکند؟ فرمود: به سراغ کاری میرود که از او ساخته نیست».
با استفاده از
آیات و روایات و بررسی حالات افراد، مؤلفههای ذیل را برای عزت نفس میتوان برشمرد:
۱. شکستناپذیری و توان مقاومت در برابر سختیها؛
۲. بینیازی از دیگران؛
۳.
اطاعت و تسلیم در برابر خدا؛
۴. احساس ارزشمندی؛
۵. دوری از
ذلت و
خواری؛
۶. جنبه الهی بودن؛ چون عزت در اصل از آنِ خداست.
با توجه به تعریفها و توضیحاتی که برای هر یک از مفاهیم «عزت نفس» و «اعتماد به نفس» داشتیم، مرزها و تفاوتهای آنها تا حدودی روشن شده است:
"اعتماد به نفس" آگاهی داشتن به استعدادها، توانمندیها، ارزش انسانی خود و جایگاهی که هر کس در این
دنیا دارد، و اتکا به آن نیروها و استعدادهای درونی و سعی و تلاش بر طبق آن است؛ اما "عزت نفس" حالت شکستناپذیری، قوت و توان مقاومت و دوری از ذلت و احساس ارزشمندی است، که به انسان کمک میکند تا در برابر سختیها و ناملایمات
زندگی ایستادگی کرده و به پیروزی و سربلندی دست یابد و بهآسانی تحت تأثیر افکار و عملکرد منفی دیگران واقع نشود. در واقع افراد با عزت نفس بالا شجاع و نترسند و از غیر خدا نمیهراسند.
عزت نفس با خدامحوری محقق میشود و وصل به امور مادی و غیر مادی است و اعم است؛ ولی
اعتماد به نفس در فرهنگ غربی، انسان محور و اخص است. انسان در صورتی میتواند حالت
عزت نفس را در خویش ایجاد کند که ارتباط قلبی و معنوی با خدا برقرار، و به دستورهای الهی عمل کند؛ اما اعتماد به نفس
شناخت و تقویت نیرویهای درونی و بهرهگیری از کمکهای الهی (
توکل بر خدا) محقق میشود؛ اما باید توجه داشت که اعتماد به نفس ریشه در
خودشناسی و عزت نفس دارد؛ یعنی انسان با تأمل در خود با نقاط قوت ضعف خود آشنا میشود و اگر واقعبین باشد، هرچند نقاط ضعف هم داشته باشد، میتواند با تکیه بر آن دسته از تواناییهای خود و توکل به خدا به قلههای
پیشرفت دست یابد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفاوت عزت نفس با اعتماد به نفس»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۶/۳۰.