• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تعداد امامان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امامان، جابر بن سمره، سنگسار، پیامبر خدا.

پرسش: چند حدیث با منبع را بگویید که امامان را دوازده تن معرفی کرده‌اند؟



تعدادی حدیث در این زمینه ذکر می‌کنیم:

۱.۱ - روایات جابر از پیامبر

«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یومَ جُمُعَةٍ عَشِیةَ رُجِمَ الاَسلَمِی یقولُ: لا یزالُ الدّینُ قائِماً حَتّی تَقومَ السّاعَةُ، او یکونَ عَلَیکمُ اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛ جابر بن سمره: شامگاه روز جمعه‌ای که اسلمی سنگسار شد از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که می‌فرمود: این دین هم‌چنان برقرار خواهد بود تا این‌که یا قیامت بر پا شود یا دوازده خلیفه بر شما فرمان رانند که همه آنها از قریش‌اند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ النَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یقولُ: یکونُ اثنا عَشَرَ امیراً. فَقالَ کلِمَةً لَم اسمَعها، فَقالَ ابی: انَّهُ قالَ: کلُّهم مِن قُرَیشٍ؛ جابر بن سمره: از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که می‌فرمود: دوازده امیر خواهد بود. بعد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کلمه‌ای گفت که من نشنیدم، پدرم گفت که ایشان فرمود: همه آنها از قریش هستند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ النَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یقولُ: لا یزالُ امرُ النّاسِ ماضِیا ما وَلِیهُمُ اثنا عَشَرَ رَجُلاً. ثُمَّ تَکلَّمَ النَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بِکلِمَةٍ خَفِیت عَلَی، فَسَاَلتُ ابی: ماذا قالَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)؟ فَقالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛ جابر بن سمره: از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که می‌فرمود: امور مردم مادامی که دوازده مرد بر ایشان ولایت داشته باشند جریان می‌یابد. سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کلمه‌ای گفت که بر من پنهان ماند. از پدرم پرسیدم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه فرمود: پدرم گفت: فرمود: همه آنها از قریش‌اند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یقولُ: لا یزالُ الاِسلامُ عَزیزاً الَی اثنَی عَشَرَ خَلیفَةً. ثُمَّ قالَ کلِمَةً لَم افهَمها، فَقُلتُ لِاَبی: ما قالَ؟ فَقالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛
[۱۳] خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۱۲۶ و فیهما «فکبّر الناس وضجّوا ثمّ قال..» .
جابر بن سمره: از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که می‌فرمود: اسلام تا دوازده جانشین هم‌چنان عزیز خواهد بود. سپس کلمه‌ای فرمود که من نفهمیدم. به پدرم گفتم. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه فرمود؟ او گفت: همه آنها از قریش‌اند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: دَخَلتُ مَعَ ابی عَلی رَسولِ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَسَمِعتُهُ یقولُ: الا انَّ هذَا الاَمرَ لاینقَضی حَتّی یمضِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، ثُمَّ تَکلَّمَ بِشَی ءٍ لَم افهَمهُ، فَقُلتُ لِاَبی: ما قالَ؟ قالَ: کلُّهم مِن قُرَیشٍ؛ جابر بن سمرة: با پدرم خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیدم و من شنیدم که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: این امر هم‌چنان باقی است تا دوازده جانشین سرِکار بیایند. سپس چیزی فرمود که من نفهمیدم. به پدرم گفتم: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه فرمود؟ گفت: فرمود: همه آنها از قریش‌اند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: کنتُ مَعَ ابی عِندَ النَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَسَمِعتُهُ یقولُ: بَعدِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً. ثُمَّ اخفی صَوتَهُ، فَقُلتُ لِاَبی: مَا الَّذی اخفی صَوتَهُ؟ قالَ: قالَ: کلُّهُم مِن بَنی‌هاشِم؛ جابر بن سمره: با پدرم خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودیم. شنیدم که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: پس از من دوازده جانشین خواهند بود. سپس حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صدایش را آهسته کرد. من به پدرم گفتم: آن چه آهسته فرمود چه بود؟ گفت: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: همه آنها از بنی‌هاشم هستند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: قالَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): یکونُ مِن بَعدِی اثنا عَشَرَ امیراً. قالَ: ثُمَّ تَکلَّمَ بِشَیءٍ لَم افهَمهُ، فَسَاَلتُ الَّذی یلینی فَقالَ: قالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛ جابر بن سمره: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: پس از من دوازده امیر خواهد بود. جابر می‌گوید: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سپس چیزی فرمود که من نفهمیدم. از نفر پهلوییِ خود پرسیدم. او گفت: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: همه آنها از قریش‌اند.»

۱.۲ - روایات ابو جحیفه از پیامبر

«ابو جُحَیفَةَ: کنتُ مَعَ عَمّی عِندَ النَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَقالَ: لا یزالُ امرُ امَّتی صالِحاً حَتّی یمضِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، ثُمَّ قالَ کلِمَةً وخَفَضَ بِها صَوتَهُ، فَقُلتُ لِعَمّی وکانَ امامی: ما قالَ یا عَمِّ؟ قالَ: قالَ یا بُنَی: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛ ابو جحیفه: با عمویم در خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودیم. ایشان فرمود: امور امّت من هم‌چنان نیک خواهد بود تا دوازده جانشین راه خود را بسپرند، سپس صدای خود را پایین آورد و کلمه‌ای فرمود. من به عمویم که جلوی من بود گفتم. عمو! پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه فرمود: عمویم گفت: فرزندم، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: همه آنها از قریش‌اند.»

۱.۳ - روایت مسروق از پیامبر

«مَسروقُ: کنّا جُلوساً عِندَ عَبدِاللّهِ بنِ مَسعودٍ و هُوَ یقرِؤُنا القُرآنَ، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: یا ابا عَبدِالرَّحمنِ، هَل سَاَلتُم رَسولَ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): کم تَملِک هذِهِ الامَّةُ مِن خَلیفَةٍ؟ فَقالَ عَبدُاللّهِ بنُ مَسعودٍ: ما سَاَلَنی عَنها احَدٌ مُنذُ قَدِمتُ العِراقَ قَبلَک، ثُمَّ قالَ: نَعَم، ولَقَد سَاَلنا رَسولَ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، فَقالَ: اثنا عَشَرَ، کعِدَّةِ نُقَباءِ بَنی اسرائیلَ؛ مسروق: نزد عبداللّه بن مسعود نشسته بودیم و او قرآن خواندن به ما می‌آموخت. مردی به او گفت: ‌ای ابو عبدالرحمن! آیا از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرسیده‌اید که چند خلیفه بر این امّت حکومت خواهد کرد؟ عبداللّه بن مسعود گفت: از وقتی به عراق آمده‌ام هیچ کس پیش از تو این پرسش را از من نکرده است. سپس گفت: آری، ما از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرسیدیم و ایشان فرمود: دوازده تن، به شمار جلوداران بنی‌اسرائیل

۱.۴ - روایت ابن عباس از پیامبر

«ابنُ عَبّاسٍ فی قَولِهِ تَعالی «وَ السَّماءِ ذاتِ البُروجِ: » قالَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): انَا السَّماءُ، و امَّا البُروجُ فَالاَئِمَّةُ مِن اهلِ بَیتی و عِترَتی، اوَّلُهُم عَلِی و آخِرُهُمُ المَهدِی، و هُمُ اثنا عَشَرَ؛ ابن عبّاس پیرامون آیه شریفه: «والسَّماءِ ذاتِ البروج: » پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده است: ما، آسمان هستیم و بروج، امامان از اهل‌بیت من و عترت من هستند. نخست آنها علی و پایانیِ آنها مهدی است و شمار آنها دوازده تن می‌باشد.»

۱.۵ - روایات امام باقر از پیامبر

«الامام الباقر (علیه‌السّلام): قالَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): مِن وُلدِی اثنا عَشَرَ نَقیباً، نُجَباءُ مُحَدَّثونَ مُفَهَّمونَ، آخِرُهُمُ القائِمُ بِالحَقِّ، یملَؤُها عَدلاً کما مُلِئَت جَوراً؛ امام باقر (علیه‌السّلام): پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده است: از فرزندان من دوازده تن جلودارند که بزرگوارانی هستند محدّث و مفهَّم. آخر آنها قائم به حقّ است که زمین را همان‌گونه که آکنده از ستم شد از دادگری بیاکند.»
«الامام الباقر عَن ابیهِ عَنِ الحُسَینِ (علیه‌السّلام): دَخَلتُ انَا و اخی عَلی جَدّی رَسولِ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، فَاَجلَسَنی عَلی فَخِذِهِ، و اجلَسَ اخِی الحَسَنَ عَلی فَخِذِهِ الاخری، ثُمَّ قَبَّلَنا وقالَ: بِاَبی انتُما مِن امامَینِ صالِحَینِ، اختارَکمَا اللّهُ مِنّی، و مِن ابی‌کما و امِّکما، و اختارَ مِن صُلبِک یا حُسینُ تِسعَةَ ائِمَّةٍ، تاسِعُهُم قائِمُهُم، و کلُّکم فِی الفَضلِ و المَنزِلَةِ عِندَ اللّهِ تَعالی سَواء؛ امام باقر (علیه‌السّلام): به نقل از پدرش به نقل از حسین (علیه‌السّلام): من و برادرم خدمت جدّم رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیدیم. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرا بر ران خود و حسن را بر دیگر ران خود نشاند، سپس ما را بوسید و گفت: پدرم فدای شما دو امام نیکو گردد، خداوند شما دو تن را از من و پدر و مادرتان برگزیده است و از پشت تو‌ای حسین نُه امام برگزیده که نهمین آنها قائم ایشان است و همه شما در فضیلت و منزلت نزد پروردگار متعال یکسانید.»
«الامام الباقر (علیه‌السّلام): الاثنا عَشَرَ الامامَ مِن آلِ مُحَمَّدٍ (علیه‌السّلام) کلُّهُم مُحَدَّثٌ، مِن وُلدِ رَسولِ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مِن وُلدِ عَلِی، و رَسولُ اللّهِ و عَلِی (علیه‌السّلام) هُمَا الوالِدانِ؛ امام باقر (علیه‌السّلام): دوازده امام از خاندان محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستند که همه آنها محدَّث هستند، اینها از فرزندان پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از فرزندان علی هستند و پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) دو پدر هستند.»


۱. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۳، ح۱۰.    
۲. ابن حنبل، احمد، مسند ابن حنبل، ج۳۴، ص۴۲۱، ح۲۰۸۳۰.    
۳. ابو‌یعلی موصلی، احمد بن علی، مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص۴۵۶، ح۷۴۶۳.    
۴. صدوق، محمّد بن علی، الخصال، ص۴۷۳، ح۳۰، وفیهما «و» بدل «او».    
۵. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۶، ص۲۶۴۰، ح۶۷۹۶.    
۶. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۲، ح۶.    
۷. صدوق، محمّد بن علی، الخصال، ص۴۷۳، ح۲۷.    
۸. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۳، ح۷.    
۹. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۳، ح۸ وفیه «هذا الامر» بدل «الاسلام»،    
۱۰. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۳، ح۸، ح۹ و فیه «هذا الدین عزیزاً منیعاً...» و «صمّنیها الناس» بدل «لم افهمها».    
۱۱. ابن حنبل، احمد، مسند ابن حنبل، ج۳۴، ص۴۴۹، ح۲۰۸۷۹.    
۱۲. ابو‌داود سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی‌داود، ج۴، ص۱۰۶، ح۴۲۸۰.    
۱۳. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۱۲۶ و فیهما «فکبّر الناس وضجّوا ثمّ قال..» .
۱۴. بحشل، أسهل بن سهل، تاریخ واسط، ص۹۸.    
۱۵. صدوق، محمّد بن علی، الخصال، ص۴۷۰، ح۱۶ نحوه.    
۱۶. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۰، ح۴.    
۱۷. شوشتری، قاضی نور‌الله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۱۳، ص۳۰، کلاهما عن مودّة القربی.    
۱۸. ابوعیسی ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۴، ص۵۰۱، ح۲۲۲۳.    
۱۹. ابن حنبل، احمد، مسند ابن حنبل، ج۳۴، ص۴۷۷، ح۲۰۹۴۱.    
۲۰. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۷۱۶، ح۶۵۸۹.    
۲۱. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۱۲۰، ح۳۰۸.    
۲۲. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۸، ص۴۱۰، ح۳۵۲۰.    
۲۳. صدوق، محمد بن علی‌، الامالی، ص۳۸۷، ح۸.    
۲۴. ابن حنبل، احمد، مسند ابن حنبل، ج۶، ص۳۲۱، ح۳۷۸۱.    
۲۵. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۴۶، ح۸۵۲۹.    
۲۶. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۱۵۷، ح۱۰۳۱۰.    
۲۷. ابو‌یعلی موصلی، احمد بن علی، مسند ابی‌یعلی، ج۸، ص۴۴۴، ح۵۰۳۱.    
۲۸. صدوق، محمّد بن علی، الخصال، ص۴۶۷، ح۶ - ۱۱.    
۲۹. صدوق، محمد بن علی‌، الامالی، ص۳۸۷.    
۳۰. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۵۴، ح۵۹.    
۳۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۳۴، ح۱۸.    
۳۲. صدوق، محمد بن علی‌، کمال الدّین و تمام النّعمه، ص۲۶۹، ح۱۲ عن ابی حمزة الثمالی.    
۳۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۳۱، ح۷.    
۳۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۳۳، ح۱۴، کلاهما عن زرارة.    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «تعداد امامان» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۲/۹.    



جعبه ابزار