• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ترس از قتل امام زمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ترس، امام مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) ، قتل، کشته شدن، موانع ظهور.

پرسش: آیا یکی از موانع ظهور، ترس امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) از کشته شدن است؟ این ترس چه توجیهی دارد و آیا در اولیای گذشته نیز چنین ترسی سابقه دارد؟ (چرا امام زمان (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) در حالی‌که خود زمینه امنیت ما را فراهم می‌کند (به حول و قوه الهی) اما به فرموده ائمه (علیهم‌السلام) از جان خود خوف‌ناک است؟ می‌ترسد که کشته شود؟! چرا ما محیطی امن برای او فراهم نکردیم که ما را ملاقات کند؟ و در زمان ظهور این شرایط فراهم می‌شود؟)

پاسخ:



براساس برخی روایات، ترس از کشته‌ شدن، یکی از عوامل غیبت امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است.

۱.۱ - حدیثی از امام صادق

چنان‌که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلي‌الله‌عليه‌وآله) لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَیْبَةٍ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ یَا رَسُولَ اللهِ قَالَ یَخَافُ الْقَتْل‌».


ترس ایشان از کشته شدن نه به خاطر ترس از جان خویش است که این خاندان از مرگ هراسی نداشتند؛ بلکه هراس ایشان به این دلیل است که با کشته شدنش نتواند وظیفه‌ای که خداوند جهت گسترش عدل در تمام زمین بر عهده او گذاشته را به خوبی به پایان برساند.


به بیان دیگر، ترس یادشده هرگز «خوف مذموم» نیست که از ضعف نفس برمی‌خیزد؛ بلکه هراسی عقلی است که امری بس پسندیده و در برخی موارد لازم و ضروری است. ترس برخاسته از بستر «خوددوستی» که سبب گریز از خطر کردن به روز حادثه در مسیر حفظ دین و مکتب می‌شود، ضعف نفسانی صفتی ناپسند در برابر شجاعت است؛ اما خوفی که سبب حفظ جان آدمی و هدر نشدن و بی‌اثر نمردن شود، ممدوح و عاقلانه، بلکه واجب است؛ زیرا مهم آن است که نثار خون نتیجه دهد و به ثمر بنشیند.

آن‌که خون می‌دهد، اما به مثمر بودنش نمی‌اندیشد، متهور است نه شجاع؛ زیرا شجاعت در سنجیده عمل کردن و به جا کارزار کردن است؛ همان‌گونه که وجود مبارک علی (علیه‌السلام) در اوضاع خاصی از خطر کردن و هدر دادن جان خویش و خاندان مکرم و یاران اندکش حذر کرد.

۳.۱ - حدیثی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) خود در این‌باره می‌فرماید: «فنظرت فاذا لیس لی رافد و لا ذاب و لا مساعد الا اهل بیتی فضننت بهم عن المنی. فاغضیت علی القذی و جرعت ریقی علی الشجا و صبرت من کظم الغیظ علی امر من العلقم و آلم للقلب من و خز الشفا»؛ «نگریستم و دیدم نه مرا یاری است و نه مدافعی و مددکاری، جز کسانم که دریغم آمد به کام مرگشان برم، پس خار غم در دیده خلیده چشم پوشیدم و گلو از استخوان غصه آب دهان را جرعه‌جرعه نوشیدم و شکیبایی ورزیدم در خوردن خشمی که از حنظل تلخ‌تر بود و دل را از تیغ برنده، دردآورتر».
[۳] سید رضی، نهج البلاغة، ترجمه، شهیدی، جعفر، ص‌۴۹، تهران، علمی و فرهنگی‌، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش.

ایشان در حالی از کشته شدن دوری می‌کردند در «لیلة المبیت» به‌تنهایی و بی‌هیچ سلاح و دفاعی در بستر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خوابید. او چگونه از مرگ واهمه داشته باشد، در حالی‌که خود می‌گوید: «لو تظاهرت العرب علی قتالی لما ولیت عنها»؛ «اگر تمام عرب در صفی یگانه به جنگم آیند، هرگز به آنهاپشت نخواهم کرد».
[۵] سید رضی، نهج البلاغة، ترجمه، شهیدی، جعفر، ص‌۳۱۸، تهران، علمی و فرهنگی‌، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش.



بنابراین منظور از ترس در این‌گونه روایات، ترس عاقلانه است که عین شجاعت است؛ نه ترس برخاسته از ضعف نفس، پس باید گفت که حضرت ولی عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) از آن ترسان‌اند که با ظاهر شدن در میان مردم، پیش از آن‌که موعد الهی آن فرا رسد، حضرتش را به قتل رسانند.



۱. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، علل الشرائع، ج‌۱، ص۲۴۳، قم، کتاب‌فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.    
۲. شریف رضی، نهج البلاغه ت حسون، ص۵۳۲، خطبه۲۱۷.    
۳. سید رضی، نهج البلاغة، ترجمه، شهیدی، جعفر، ص‌۴۹، تهران، علمی و فرهنگی‌، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش.
۴. شریف رضی، نهج البلاغه ت حسون، ص۶۸۰، نامه۴۵.    
۵. سید رضی، نهج البلاغة، ترجمه، شهیدی، جعفر، ص‌۳۱۸، تهران، علمی و فرهنگی‌، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ترس از قتل امام زمان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۱۶.    



جعبه ابزار