پاسخ: تاریخ پیدایش علم رجال به اوایل نیمه دوم قرن اول هجری است و بعد از آن پیوسته رو به کمال بوده و کتابهای گوناگونی در این زمینه در طی قرون نوشته شده است.
قرآن کریم و سنتاهل بیت اطهار (عليهمالسلام) از منابع اصلی آموزههای دینی ـ اعم از احکام، معارف، اخلاق و... ـ هستند؛ قرآن غالباً خطوط کلی را بیان میکند و تفسیر و تفصیل آن بر عهده پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و جانشینان معصوم آن حضرت است که در قالب روایات به دست ما رسیده است. بدین جهت، حدیث و علوم مرتبط با آن مانند علم درایه و رجال اهمیتی ویژه دارند و آگاهی از آنها برای کسانی که میخواهند آموزههای یادشده را اجتهادی کنند، یک ضرورت است که در این مختصر بحث کوتاهی درباره تاریخ پیدایش و رشد علم رجال خواهد شد.
«علم رجال علمی است که درباره حالات و اوصاف راویان حدیث از آن جهت که دخالت در جواز و عدم جواز قبول قولشان {در خصوص نقل روایات معصومان (علیهمالسلام)} دارد (مثل عدالت و فسق و وثوق و...) بحث میکند».
[۱]قربانی، زینالعابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۸۶، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸.
۱. منافقان؛ ۲. کسانی که در نقل حدیث دچار خطا و اشتباه شدهاند؛ ۳. کسانی که تخصص در حدیث را نداشته و جاهلانه به آن دست زدهاند؛ ۴. کسانی که احادیث را بهدرستی فرا گرفته و صادقانه نقل کردهاند.
روشن است که تنها به روایات راویان قسم چهارم با اطمینان میتوان دل داد و آنها را حجت دانست؛ اما روایات بقیه اقسام راویان بهراحتی قابل پذیرش نیستند؛ خصوصاً راویان منافق که با انگیزه دشمنی اقدام به جعل و تحریف متون یا اسناد روایات کرده و آنها را به دروغ به معصوم (عليهالسلام) نسبت دادهاند و این عمل زشت را حتی در زمان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز انجام میدادند که آن حضرت در مقابل آنان موضعگیری کردند.
ویژگی این کتاب این است که روایاتی که درباره راویان احادیث به ترتیب صحابه هر یک از معصومین (علیهالسلام) وارد شده است در ذیل عنوان هر یک از آنها ذکر شده است که خواننده میتواند با استفاده از آن روایات به حقیقت حال آنها آشنا شود.
[۹]قربانی، زینالعابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۹۰ ـ ۹۱، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸.
۱. اختصاص به رجال شیعه دارد و اگر از غیر شیعه هم نامی به میان میآورد به جهت این است که آن شخص یا از شیعه روایت نقل کرده یا کتابی برای شیعه نوشته است. ۲. غالباً به جرح و تعدیل راویان به صورت مستقل یا در لابهلای بحثهایش پرداخته است. ۳. مؤلفش در این علم تخصص والایی دارد و بسیار دقیق است و معروف است که ایشان ضابطهمندترین علمای رجال است و حتی دقتش از شیخ طوسی و علامه حلی نیز بیشتر است. ۴. مؤلفش علاوه بر دقت بالا دارای اطلاعات فراوانی هم در این علم میباشد.
[۱۲]قربانی، زینالعابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۹۷ـ۹۹، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸.
این دو کتاب از تألیفات دانشمند نامی شیعه در قرن ۴ و ۵ (۳۸۵-۴۶۰)، شیخ الطائفة ابیجعفر محمد بن حسن طوسی (رحمةاللهعلیه) میباشد. بعضی معتقدند، شیخ طوسی کتاب «الفهرست» را قبل از کتاب «الرجال» نوشته است؛ چراکه در کتاب دوم در قسمت «من لم یروعنهم علیهم السلام» (کسانی که از ائمه (علیهمالسلام) روایت نکردهاند)، موارد زیادی را به کتاب «الفهرست» خود ارجاع میدهد.
۱. از جمله مشخصات کتاب الفهرست این است که این کتاب به منظور معرفی مؤلفان اصول، و تألیفات آنان نوشته شده و ۹۰۰ تن از نویسندگان و حدود ۲۰۰۰ جلد کتاب را معرفی کرده است.اما با اینکه در اول کتابش وعده کرده که به جرح و تعدیل راویان نیز بپردازد، ولی این کار را فقط درباره عده کمی از آنان انجام داده است. ۲. ویژگی دیگر آن این است که میتوان به کمک آن روایاتی را که مؤلف (رحمةاللهعلیه) در کتاب تهذیبش از اصول اصحاب بدون ذکر طریقش به آنها ذکر کرده، از ارسال خارج کرد؛ چون طرق آنها در این کتاب آمده است.
[۱۶]حسینی قزوینی، سیدمحمد، المدخل الی علم الرجال و الدرایة (جزوه درسی پایه هشتم حوزه علمیه)، ص۲۵.