• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تأویل احادیث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حدیث، تأویل، قرآن، اسلام، ائمه.

کلیدواژه: آیا احادیث ائمه نیاز به تأویل دارند؟

کلیدواژه: هم‌چنان که در قرآن گاهی نیاز به تأویل داریم، در روایات هم گاه نیاز به تأویل است. اما این‌که روایات نیاز به تقیید و تخصیص و تأویل دارد، از خود احادیث استفاده می‌شود که به یکی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «احادیثی که در دسترس مردم قرار دارد هم حق است و هم باطل هم راست و هم دروغ، هم ناسخ دارد و هم منسوخ، هم عام و هم خاص ، هم محکم و هم متشابه و هم احادیثی که به‌درستی ضبط گردیده و هم احادیثی که با ظن و گمان روایت شده است. در عصر و زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن قدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد که حضرت جهت به ناچار خطابه‌ای ایراد کرد و فرمود: «هر کسی از روی عمد به من دروغ نسبت دهد جایگاه او پر از آتش است».



تأویل در لغت به معنای «بازگشت دادن چیزی» است؛ بنابراین هر کار و یا سخنی را که به هدف نهایی برسانیم، تأویل نامیده می‌شود و تأویل در قرآن و روایات این است: در درون برخی آیات و روایات اسرار و معانی عمیقی نهفته است که هدف نهایی آن را تشکیل می‌دهد و باید توسط اهلش بیان شود.


سنت به معنای سخن، فعل و تقریر معصوم، دومین منبع برای شناخت دین است. همان‌گونه که قرآن نخستین مرجع و مأخذ نزد مسلمانان می‌باشد؛ سنت و اخبار نیز بیان حقایق قرآنی را بر عهده دارد؛ چنان‌که تفصیل احکام شرعی و فروع فقهی و عملی را نیز از آن باید به دست آورد.


علوم حدیث را می‌توان به چهار علم تقسیم کرد:

۱. علم تاریخ حدیث و شناخت متون حدیثی؛
۲. علم مصطلحات؛
۳. علم ارزیابی اسناد رجال حدیث؛
۴. علم درایه و فقه الحدیث.
[۳] عجاح الخطب، محمد، علوم حدیث، ص۱۰۷، بیروت، مؤسسه الرسالة، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.


۳.۱ - توضیح

این چهار دانش در برگیرنده تمام عناوین علم حدیث می‌باشد، و مرتبه تعلیمی مباحث نیز در آن منظور گشته است؛ نخست از تاریخ و تطورات حدیث سخن می‌رود؛ پس از آن، به اصطلاحات ـ که بسان راهنمای برخورد با متون گذشته است ـ پرداخته می‌شود. پس از دست‌یابی به اطلاعات کلی نسبت به حدیث و کتب آن، نوبت به دانش بعدی فرا می‌رسد؛ که علم ارزیابی اسناد رجال حدیث است، و در مرحله آخر «درایه» و «فقه الحدیث» است که ما را با چگونگی فهم و تفسیر نصوص روایی آشنا می‌سازد.
[۴] مجله علوم، بحث انواع علوم حدیث، ص۶۱ـ۷۵، ح۳.
[۵] مهریزی، مهدی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ص۱۲ـ۱۳، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی.



در فقه الحدیث، روایت، از لحاظ ساختار درونی و معنوی بررسی می‌شود تا روایتی که در حال تقیّه صادر شده است مشخص شود، و هم‌چنین مشخص شود که روایت مورد نسخ قرار نگرفته باشد؛ چون در بین روایات هم ناسخ داریم، و هم منسوخ و نسخ شده، از طرفی در روایات هم حکم عام و فراگیر داریم و هم خاص و تقییدکننده عام، هم محکم (و حکم استوار و برای همه روشن) داریم و هم متشابه (که دارای چند معنی است و معنای واقعی آن روشن نباشد و نیاز به تأویل و تفسیر داشته باشد).


هم‌چنان که در قرآن گاهی نیاز به تأویل داریم، در روایات هم گاه نیاز به تأویل است. قبل از اثبات این مطلب لازم است معنای تأویل بیان گردد.
اما این که روایات نیاز به تقیید و تخصیص و تأویل دارد، از خود احادیث استفاده می‌شود که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

۵.۱ - روایتی از امام علی

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «احادیثی که در دسترس مردم قرار دارد هم حق است و هم باطل هم راست و هم دروغ، هم ناسخ دارد و هم منسوخ، هم عام و هم خاص، هم محکم و هم متشابه و هم احادیثی که به درستی ضبط گردیده و هم احادیثی که با ظن و گمان روایت شده است. در عصر و زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن قدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد که حضرت جهت به ناچار خطابه‌ای ایراد کرد و فرمود: «هر کسی از روی عمد به من دروغ نسبت دهد جایگاه او پر از آتش است».

۵.۲ - ناقلین حدیث

آن حضرت در ادامه این حدیث فرمودند: افرادی که حدیث نقل می‌کنند چهار دسته‌اند که پنجمی ندارد:

۵.۲.۱ - منافق نفوذی

منافق نفوذی، که تظاهر به ایمان می‌کند و نقاب اسلام بر چهره دارد، نه از گناه می‌ترسد و نه از آن دوری می‌جوید، و از روی عمد دروغی را به پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله) نسبت می‌دهد....

۵.۲.۲ - اشتباه‌کاران

اشتباه‌کاران، کسانی که از پیامبر، (یا امام) خبری را شنیده، ولی سخن آن حضرت را درست حفظ نکرده‌اند، و با وهم چیزی را گرفته، اما از روی عمد دروغ نمی‌گویند ... اگر مسلمانان بدانند ... از او نمی‌پذیرند. ...

۵.۲.۳ - ناآگاهان

ناآگاهان، اشخاصی که شنیده‌اند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به چیزی امر فرموده (اما) سپس از آن نهی کرد و آنان نمی‌دانند، یا شنیدند که چیزی را نهی کرد؛ سپس به آن امر فرموده و آنان آگاهی ندارند؛ پس نسخ شده را حفظ کرده، ولی ناسخ را نمی‌دانند. اگر بدانند که حدیث آنان منسوخ است ترکش می‌کنند و اگر مسلمانان نیز می‌دانستند، روایت آنان نسخ شده، آن را ترک می‌کردند.

۵.۲.۴ - حافظان راست گفتار

حافظان راست گفتار، آنان که نه به خدا دروغ می‌بندند و نه به پیامبرش دروغ نسبت می‌دهند دروغ را ... دشمن دارند؛ پس ناسخ را دانسته و به آن عمل کرده‌ و منسوخ را فهمیده و از آن دوری جسته، خاص و عام و محکم و متشابه را شناخته، هر کدام را در جای خویش قرار داده‌اند.

امیرالمؤمنین در این حدیث فرمودند: گاه سخنی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دارای دو معنا بود؛ لذا سخنی عام و سخنی خاص بود؛ اما کسی آن را می‌شنید که مقصود خدا و پیامبرش را از آن کلام نمی‌فهمید؛ پس به معنای دلخواه خود تفسیر و بدون آن که معنای واقعی آن را بداند که آن سخن برای چه هدفی صادر شده و چرا چنین گفته شده آن را حفظ و نقل می‌کرد. همه یاران پیامبران (علیهم‌السلام) چنان نبودند که از او چیزی بپرسند و معنای واقعی آن را درخواست کنند... اما من هر چه از خاطرم می‌گذاشت می‌پرسیدم...».
در روایت فوق در سه مورد کلمه‌های «متشابه» و «له وجهان» (دارای دو معنی) مطرح شده است که نشان‌دهنده آن است که در بین احادیث روایات متشابه که نیاز به تأویل دارد، یافت می‌شود.


برای نمونه، به یک مورد عینی از چنین احادیثی اشاره می‌شود:
سعد اسکاف روایت کرده که از امام باقر (علیه‌السلام) سوال شد که گیسوبندی که زن‌ها بر سرشان می‌گذارند تا موها متفرق و پراکنده نگردد و به هم وصل شود چه حکمی دارد؟ حضرت (علیه‌السلام) فرمود: اشکالی بر زن به آنچه که برای شوهرش زینت و آرایش می‌کند، نیست. عرض کرد: از پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله) به ما رسیده که (واصله) موبند و موبسته شده (مستوصله) را لعن کرده، حضرت فرمود: مقصود این معنا نیست، بلکه (تأویل و معنای واقعی روایت این است که) پیامبر «واصله» زنی که در جوانی بی‌عفت و زناکار باشد و در پیری «مستوصله» واسطه رساندن زن‌ها به مردها (از طریق حرام) باشد، لعنت فرموده است».
در روایت فوق امام باقر (علیه‌السلام) روایت رسیده از پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله) را که معنای ظاهری دارد تأویل نموده است.
از آن‌چه گفتیم به خوبی به دست آمد که بهره‌برداری از حدیث کاملاً مسئله‌ای تخصصی و فنی است و برای استنباط حکمی از روایت، اجتهاد لازم است تا بتوان خاص و عام، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و تأویلات متشابه را از هم تشخیص داد و در مواردی لازم است طبق حدیث: «اعرضه علی کتاب الله»، روایت را بر قرآن عرضه کرد و یا روایت بر سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) عرضه شود تا اگر مخالف قرآن و سنت متواتر و یا عقل بود، از عمل کردن به آن روایت پرهیز شود.
[۱۰] مجله علوم حدیث، شماره ۱۶، ص۳۵، سال پنجم، شماره دوم، تابستان ۱۳۷۹.
بنابراین نتیجه توضیح ذکر شده این است که در مورد حدیث هم در مواردی نیاز به تأویل می‌باشد.


۱. مهدی مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، مقدمه، ص۱-۱۴.
۲. مجله علوم حدیث شماره ۱۶، سال پنجم، شماره دوم ۱۳۷۹، مقاله نقد محتوایی حدیث.
۳. علم الحدیث، کاظم مدیر نشانه‌چی.
۴. سیر حدیث در اسلام، سید احمد میرخانی.


۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۱، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۳۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و سوم، ۱۳۷۰.    
۳. عجاح الخطب، محمد، علوم حدیث، ص۱۰۷، بیروت، مؤسسه الرسالة، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
۴. مجله علوم، بحث انواع علوم حدیث، ص۶۱ـ۷۵، ح۳.
۵. مهریزی، مهدی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ص۱۲ـ۱۳، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی.
۶. امام علی (علیه‌السلام)، شرح نهج البلاغه، محمد دشتی، ج۱، ص۲۲۰، خطبه ۲۱۰.    
۷. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۹۴، باب ۱۹، روایت ۳، ما یکتسب به، داراحیاء التراث العربی (۲۰ جلدی).    
۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲، ص۲۲۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۸۰، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۱۰. مجله علوم حدیث، شماره ۱۶، ص۳۵، سال پنجم، شماره دوم، تابستان ۱۳۷۹.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تأویل احادیث»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۷/۲۷.    



جعبه ابزار