• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بصیرت در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: بصیرت، قرآن، حدیث.

پرسش: بصیرت در لغت و قرآن و حدیث به چه معناست؟



واژه «بصیرت»، از مادّه «بصر» است که، دو معنای اصلی دارد: یکی، علم و دیگری، درشتی، سختی و خشونت. در این‌جا، معنای نخستْ مقصود است.

۱.۱ - دیدگاه احمد بن فارس

احمد بن فارس، در‌این‌باره می‌گوید:
«الباءُ وَ الصّادُ وَ الرّاءُ اصلانِ: احَدُهُمَا العِلمُ بِالشَّیءِ. یُقالُ: هُوَ بَصیرٌ بِهِ... وَ البَصیرَةُ: التُّرسُ فیما یُقالُ، وَ البَصیرَةُ البُرهانُ وَ اَصلُ ذلِکَ کُلِّهِ وُضوحُ الشَّی ءِ... وَ اَمَّا الاَصلُ الآخَرُ فَبُصْرُ الشَّی ءِ غَلَظُهُ وَ مِنهُ البَصْرُ، هُوَ ان یُضَمَّ ادیمٌ الی ادیمٍ یُخاطانِ کَما تُخاطُ حاشِیَةُ الثَّوبِ؛ باء و صاد و راء (بصر)، دو معنای اصلی را تشکیل می‌دهند: یکی، عبارت است از علم به چیزی. گفته می‌شود: «هُوَ بَصیرٌ بِهِ» یعنی: «او به آن چیز، داناست». ... بصیرت، به معنای سپر است و به معنای برهان هم آمده است. اصل همه اینها، روشن بودن چیزی است.... امّا معنای اصلی دوم، درشتی [و زُمختی] است. از همین معناست «بَصْر» که عبارت از دو چرم را بر هم دوختن است، چنان‌که کناره پارچه، دوخته می‌شود.»

۱.۲ - دیدگاه ابن منظور

ابن منظور، «بصر» و «بصیرت» را چنین معنا کرده است:
«البَصَرُ العَینُ، الّا انَّهُ مُذَکَّرٌ وَ قیلَ: البَصَرُ حاسَّةُ الرُّؤیَةِ... وَ البَصیرَةُ: الحُجَّةُ... وَ البَصَرُ: نَفاذٌ فِی القَلبِ، وَ بَصَرُ القَلبِ: نَظَرُهُ وَ خاطِرُهُ، وَ البَصیرَةُ عَقیدَةُ القَلبِ... وَ البَصیرَةُ: الفِطنَةُ... وَ فَعَلَ ذلِکَ عَلی بَصیرَةٍ‌ای عَلی عَمدٍ وَ عَلی غَیرِ بَصیرَةٍ‌ای عَلی غَیرِ یَقینٍ... عَلیَ بَصیرَةٍ‌ای عَلی مَعرِفَةٍ مِن امرِکُم ویَقینٍ... وَ البَصیرَةُ: العِبرَةُ... وَ البَصَرُ: العِلمُ وَ بَصُرتُ بِالشَّیءِ، عَلِمتُهُ... وَ البَصیرُ: العالِمُ؛ بَصَر، یعنی چشم؛ امّا [بر خلاف «عَین»] مذکّر است. گفته شده: بصر، عبارت از حواس دیدن است... بصیرت، یعنی حجّت.... بَصَر، یعنی نفوذ در دل. «بَصَر القُلب»، به نگاه و خطور آن می‌گویند و بصیرت، یعنی عقیده قلبی...، بصیرت، یعنی هوش.... «فَعَلَ ذلِکَ عَلی بَصیرَةٍ»، یعنی از روی قصد و آگاهی و «عَلی غَیرِ بَصیرةٍ»، یعنی از روی غیر یقین.... «عَلی بَصیرةٍ مِن امرِکُم وَ یَقینٍ»، یعنی: «با داشتن شناخت و یقین در کار شما». .. بصیرت، یعنی عبرت.... بَصَر، یعنی علم. «بَصُرتُ بالشیءِ»، یعنی: «آن چیز را دانستم». .. و بصیر، به معنای «عالم» است.»

۱.۳ - دیدگاه راغب اصفهانی

راغب اصفهانی، در توضیح معنای «بصر» و «بصیرت» می‌گوید:
« البَصَرُ یُقالُ لِلجارِحَةِ النّاظِرَةِ... وَ لِلقُوَّةِ الَّتی فیها، وَ یُقالُ لِقُوَّةِ القَلبِ المُدرِکَةِ: بَصیرَةٌ وَ بَصَرٌ... وَ لا یَکادُ یُقالُ لِلجارِحَةِ بَصیرَةٌ، وَ یُقالُ مِنَ الاَوَّلِ: ابصَرتُ، وَ مِنَ الثّانی ابصَرتُهُ وَ بَصُرتُ بِهِ، وَ قَلَّما یُقالُ بَصُرتُ فِی الحاسَّةِ اذا لَم تُضامَّهُ رُؤیَةُ القَلبِ؛ بَصَر، به عضو بینایی... و به نیرویی که در آن است، گفته می‌شود. به نیروی ادراک کننده قلب هم «بصیرت» و «بَصَر» می‌گویند... و به عضو بینایی، کمتر بصیرت گفته می‌شود. در صورت اوّل (دیدن با چشم)، «ابصرتُ» می‌گویند. و در صورت دوم: «ابصرتُهُ» و «بَصُرتُ بِهِ». در صورت دیدن با حواس بینایی، چنانچه با رؤیت قلبی همراه نباشد، به ندرت گفته می‌شود: «بَصُرتُ».
بررسی آنچه در تبیین معنای بصیرت آمده،
[۴] دانش نامه جهان اسلام، ج۳ ص۴۸۴ مدخل «بصیرت».
[۵] مجمع فرهنگ و معارف قرآن کریم، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳ مدخل «بصیرت».
نشان می‌دهد که این واژه، در معانی گوناگونی به کار رفته است؛ مانند: دانش، بینش دل، نورِ دل، آگاهی، زیرکی، هوشیاری، برهان، عبرت و اعتقاد صحیح دینی.
امّا همه این معانی، در واقع همان‌طور که ابن فارِس گفته ـ به معنای اوّلیه مادّه بصیرت، باز می‌گردند. حتّی اطلاق «بصر» به چشم نیز بدان جهت است که چشم، یکی از مهم‌ترین راه‌های تحصیل علم و معرفت است.
گفتنی است که هر چند بصیرت، در اصل به معنای علم است؛ لیکن باید توجّه داشت که هر علمی، بصیرت نیست و هر عالمی، بصیر نامیده نمی‌شود؛ بلکه این واژه، حاکی از نوعی احاطه علمی و آینده‌نگری است. (بر پایه برخی از پژوهش‌ها، واژه بصیرت، در فرهنگ‌های مختلف، بیش از سی معنا را به خود اختصاص داده که موضوع آینده و آینده‌نگری در میان بیشتر آنها مشترک است. هم‌چنین بررسی سیر تاریخی این واژه، نشان می‌دهد که این واژه، از زبان سانسکریت و از شرق به غرب رفته است. وجوه اشتراک فرهنگی این واژه، در شرق و غربْ فراوان است که مهم‌ترین آنها، آینده‌نگری و تفاوت اصلی در چگونگی آن است. اولیای خدا، در جستجوی شهود معنوی از طریق بصیرت‌اند، در حالی که رهبران و مدیران، در جستجوی بصیرتی هستند که آینده سازمان خود را با موفّقیت، قرین سازند.)
[۶] ازگلی، محمّد، مقاله «بصیرت در رهبری و مدیریت اسلامی».



در قرآن کریم، مشتقّات «بصر»، ۱۴۸ بار و واژه «بصیرت»، دوبار تکرار شده است.
به‌طور کلّی، واژه «بصر» در متون اسلامی، گاه درباره بینایی ظاهری و حسّی، و گاه درباره بینایی باطنی و عقلی بکار می‌رود.

۲.۱ - تقسیم مردم از نظر بینش

به تعبیر دیگر، مردم از نظر بینش، به دو دسته تقسیم می‌شوند:

۲.۱.۱ - دسته اوّل

دسته اوّل، دیده عقل آنها نزدیک بین است، آینده خود و جهان را نمی‌بینند و ادارکات آنها در محسوسات خلاصه می‌شود و به تعبیر زیبای قرآن:
«یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ عَنِ الْاَخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ؛ از زندگی دنیا، ظاهری را می‌شناسند، حال آن که از آخرت غافل‌اند».
این دسته، هر چند به ظاهر بینا هستند؛ ولی در فرهنگ قرآن و حدیث، کور محسوب می‌شوند.
برپایه گزارشی، امام علی (علیه‌السّلام) در یکی از سخنرانی‌های خود در مدینه، به این نکته مهم، این‌گونه اشاره فرموده است:
«ما کُلُّ ذی قَلبٍ بِلَبیبٍ، وَ لا کُلُّ ذی سَمعٍ بِسَمیعٍ، وَ لا کُلُّ ناظِرٍ بِبَصیرٍ؛
نه هر که دلی دارد، به خردی داننده است، و نه هر که گوشی دارد نیک شنونده است، و نه هر که دیده‌ای دارد بیننده است.»

۲.۱.۲ - دسته دوم

دسته دوم، جامع‌نگر و واقع نگرند؛ هم نزدیک را خوب می‌بینند و هم دور را. ادراکات آنها، در محسوسات خلاصه نمی‌شود؛ هم خانه دنیا را می‌بینند و هم خانه آخرت را. در فرهنگ قرآن و حدیث، این دسته از مردم، بصیر و بینا نامیده می‌شوند.
بر پایه روایتی، امام علی (علیه‌السلام)، این دو دسته از مردم را این‌گونه معرّفی نموده است:
«انَّمَا الدُّنیا مُنتَهی بَصَرِ الاَعمی، لا یُبصِرُ مِمّا وَراءَها شَیئاً، وَ البَصیرُ یَنفُذُها بَصَرُهُ، وَ یَعلَمُ انَّ الدّارَ وَراءَها. فَالبَصیرُ مِنها شاخِصٌ، وَ الاَعمی الَیها شاخِصٌ، وَ البَصیرُ مِنها مُتَزَوِّدٌ، وَ الاَعمی لَها مُتَزَوِّدٌ؛
همانا دنیا، واپسین دیدرسِ انسان کور [دل] است و در فراسوی آن، چیزی نمی‌بیند؛ امّا بینشوَر، نگاهش از دنیا فراتر می‌رود و می‌داند که سرا [ی حقیقی] در ورایِ این دنیاست. پس بینشوَر، از دنیا دل و دیده بر می‌گیرد و کور [دل] به آن می‌نگرد. بینشوَر، از آن توشه بر می‌گیرد و کور [دل]، برای آنْ توشه فراهم می‌آورد.
بنا‌بر‌این، بصیرت و بینایی حقیقی در فرهنگ قرآن و حدیث، به معنای جامع‌نگری و آینده‌نگریِ علمی و عملی است و کسانی «بصیر» نامیده می‌شوند که در پرتو بینش صحیح، در جهت تامین منافع مادّی و معنوی، و دنیا و آخرت خود، حرکت کنند. همه آیات و روایاتی که در این بخش در باره دیده بصیرت، ارزش بصیرت، عوامل تقویت بصیرت، مبادی، آثار و موانع آن آمده است، تعریف یاد شده را تأیید می‌نمایند.


۱. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم المقاییس اللغة، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴، مادّه «بصر».    
۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۴، ص۶۴ - ۶۵، مادّه «بصر».    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۲۷ مادّه «بصر».    
۴. دانش نامه جهان اسلام، ج۳ ص۴۸۴ مدخل «بصیرت».
۵. مجمع فرهنگ و معارف قرآن کریم، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳ مدخل «بصیرت».
۶. ازگلی، محمّد، مقاله «بصیرت در رهبری و مدیریت اسلامی».
۷. روم/سوره۳۰، آیه۷.    
۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغة، ص۷۰، خطبه۸۸.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۶۴، ح۲۲.    
۱۰. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱، ص۲۹۲.    
۱۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۲، ص۴۳، ح۲۸.    



سایت‌ حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «بصیرت در قرآن و حدیث» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۲/۱۲.    



جعبه ابزار