• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بایکوت کردن دین‌فروشان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: بایکوت کردن، ناک اوت، دین‌فروشان، اسلام، کفار، معاندان، مشرکان، منافقان، مدارا.

پرسش: پیرامون بایکوت کردن دین‌فروشان توضیح دهید؟ منظور آن است که اسلام در رابطه با دین‌فروشان چه تدبیری اتخاذ نموده و چگونه آن‌ها را ساکت نموده، برخورد قرآن و روایات در این زمینه همراه با سیره اهل بیت (علیهم‌السلام) را بیان کنید.

پاسخ: از مجموعه قوانین اسلام که عبارت است از: ۱. مجموعه قوانین قرآنی؛ ۲. سیره علمی و عملی همه پیامبران و امامان؛ ۳. عقل سالم و عمیق و دقیق همراه با قلب سلیم، به دست می‌آید که اسلام عزیز، در دنیا و آخرت، تدابیری ‌اندیشیده تا با دین‌فروشان و دشمنان محارب و معاند و منافقان، مبارزه شود و از راه‌های متعدد و متنوع خواسته آن‌ها را بایکوت و ناک اوت نماید.
از سیره‌ علمی و عملی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) گرفته که طی ۲۳ سال حکومت ده‌ها جنگ و سریه، سیره علمی و عملی علی بزرگ که خلاصه آن فریادهای رسای نهج البلاغه و جنگ‌های وی با قاسطین، ناکثین و مارقین می‌باشد. سیره علمی و عملی امام حسین (علیه‌السلام) از «هیهات من الذله» گرفته تا به شهادت و اسارت ؛ هم‌چنین سیره‌ علمی و عملی سایر امامان و همه پیامبران.
به هر حال گاهی باید فریاد زد، گاهی باید جنگ کرد، گاهی باید زندانی‌شان کرد، گاهی باید مساجد ضرار را تخریب کرد و به آتش کشید... گاهی باید مناظره‌ علمی نمود، گاهی باید همچون مؤلفة القلوب با آن‌ها برخورد کرد گاهی باید تبعیدشان کرد، گاهی باید اعدام و سنگ‌سارشان نمود، گاهی باید مانور داد و رعب و وحشت در دلشان ایجاد کرد و بهترین راه، همان هم‌صدا بودن و متحد بودن دین‌داران و تشکل‌های اسلامی است که جلوی نفوذ آن‌ها را بگیرند و آن‌ها را از حیث دفعی بایکوت نمایند و اگر نشد، از حیث رفعی با آن‌ها برخورد کنند. در رابطه با دشمنان نادان، غیر محارب و غیر معاند و خطای دوستان هم گفته شد که باید با آن‌ها مدارا نمود. آن‌چه مهم است، تشخیص مصادیق است که در کجا و با چه کسی باید مدارا نمود و با چه کسی باید سخت‌ستیزی و جهاد و دفاع. چه کسی دین‌فروش است و چه کسی دین‌فروش نیست.



بایکوت «bay kout» به معنای تحریم کردن ارتباط با کسی است. کسی را در بن بست قرار دادن از جهت بی‌اعتنایی؛ چنان‌که تاجری را از جهت خرید و فروش و کسی را از جهت گفت‌و‌گو و خانواده‌ای را از جهت آمد‌و‌رفت
[۱] لغت‌نامه‌ دهخدا، ج۹، ص۶۲۴، حرف ب، بایکوت.
و دشمنی را از جهت دشمنی و عناد با دین، ارزش‌ها، رهبران دینی و جامعه‌ دینی و... را بایکوت کردن.
این واژه انگلیسی است و نخستین مورد استعمال آن بعد از سال ۱۸۷۹ میلادی بود.
[۲] لغت‌نامه‌ دهخدا، ج۹، ص۶۲۴، حرف ب، بایکوت.
...


ناک اوت «Knock out» هم به معنای با بوکس یعنی از پای در آوردن، ضربه زدن با مشت، شکست دادن، خالی کردن، ناکار کردن، آمده است.
[۳] فرهنگ کوچک انگلیسی، فارسی، «حییم»، ص۳۴۳، تهران، فرهنگ معاصر، چاپ اول، ۱۳۷۲.



پس بایکوت کردن دشمنان و دین‌فروشان، همان در بن بست قرار دادن، محدود کردن، محصور کردن و ممنوع کردن دشمنان و دین‌فروشان است که در درجه اول به صورت دفع و گاهی به صورت رفع انجام می‌گیرد.


برای روشن شدن بحث، باید دید:
۱. دشمن کیست؟ و دشمنی علیه کیست؟
۲. خطای دوست چیست و علیه کیست؟

۴.۱ - انواع دشمن

دشمن، گاهی معاند و محارب است و قصد براندازی نظام اسلامی و دینی را دارد.
گاهی دشمن، غیر معاند و غیر محارب است و قصد زندگی مسالمت‌آمیز را دارد.

۴.۲ - انواع دشمنی

دشمنی گاهی علیه فرد و شخصیت حقیقی است.
گاهی دشمنی علیه دین و شخصیت حقوقی است.

۴.۳ - انواع خطای دوست

هم‌چنین است خطا و اشتباه دوست:
خطای دوست، گاهی علیه فرد و شخصیت حقیقی است.
گاهی خطای دوست، علیه دین و شخصیت حقوقی است.
گاهی دوست در جایگاه شخصیت حقیقی خطا می‌کند.
گاهی دوست در جایگاه شخصیت حقوقی اشتباه می‌کند.

هم‌چنین دوستان و دشمنان:
گاهی داخلی و کشوروند هستند.
گاهی خارجی و بین المللی.


نحوه برخورد اسلام با هر گروه متفاوت است و به طور کلی اسلام با آن‌ها دو گونه برخورد می‌نماید:

۵.۱ - مدارا

یک نوع برخورد اسلام، با مدارا، انعطاف و نرم‌خویی و نرم‌گویی همراه است.

۵.۲ - جهاد

برخورد دیگر، همراه با جهاد، دفاع، درشت‌گویی و درشت‌خویی می‌باشد.

۵.۳ - برخورد با کفار معاند

قرآن شریف در مواجهه با کفار معاند و محارب می‌فرماید:
«فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرّقاب حتی اذا اَثخَنْتُمُوهم فشدوا الوثاق...»؛ «پس چون با کافران رو‌به‌رو شوید، گردن‌هایشان را بزنید تا آن‌که آن‌ها را به زانو درآورید. (و در دست شما اسیر شوند) آن‌گاه بندهایشان سخت استوار کنید...».

۵.۴ - برخورد با ابولهب

قرآن شریف وقتی با دین‌فروشانی چون ابولهب‌های هر عصر و مصری روبه‌رو می‌شود، می‌فرماید: «تبت یدا ابی‌لهب و تب»؛ «زیان‌کار باد دستان ابولهب، و خود او هم زیان‌کار شد».

۵.۵ - برخورد با منافقان

وقتی منافقین به بهانه ساخت مسجد، قصه براندازی دین و مبارزه با شخصیت حقوقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را بر سر می‌پروراندند، قرآن شریف می‌فرماید:
«والذین اتخذوا مسجدا ضِراراً و کفرا و تفریقا بین المومنین و ارصاداً لمن حارب الله و رسوله من قبل...»؛ «و کسانی هستند که مسجدی را دست‌آویز زیان رساندن و کفر و تفرقه‌اندازی بین مؤمنان و نیز کمینگاهی برای کسانی که پیش از آن با خدا و رسول او به محاربه برخاسته بودند ساختند و سوگند می‌خورند که هدفی جز خیر و خدمت نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که ایشان دروغ‌گو هستند. (و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) دستور دادند که مسجد را از بیخ و بن بر کنند و به آتش بکشند تا کسی جرئت چنین کاری را بر سر نپروراند)».

۵.۶ - برخورد با ظالمان

باز هم قرآن شریف، در مواجهه با ظالمان می‌فرماید:
«لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا و علیما» «خداوند بانگ برداشتن به بدزبانی را دوست ندارد؛ مگر از (سوی) کسی که بر او ستم شده باشد و خداوند شنوای داناست».

۵.۶.۱ - روایتی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:
«إِنِّي وَاللهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَهُمْ طِلاَعُ الاَْرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَلاَ اسْتَوْحَشْتُ»؛ «به خدا سوگند! اگر با دشمنان رو‌به‌رو شوم، در حالی که آنان تمام روی زمین را پر کرده باشند، نه باکی داشته و نه می‌هراسم (و یک تنه حاضرم با جهان کفر و تمام دشمن‌ها بجنگم)».

۵.۷ - برخورد با مخالفان

در جای دیگر قرآن شریف می‌فرماید:
«... فاضربوا فوق الاعناق و اضربوا منهم کل بنان...»؛ «پس گردن و سر انگشتان آن‌ها را قطع کنید. این از آن جهت است که آنان با خدا و رسول (شخصیت حقوقی) او مخالفت ورزیدند...».

۵.۸ - برخورد با پیامبر

باز قرآن شریف، خطاب به خود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می‌فرماید: اگر شما در جایگاه رسالت و شخصیت حقوقی، کلامی را به ما می‌بستی، «شاهرگ گردن» تو را قطع می‌کردیم.
می‌فرماید: «و لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین»؛ «و اگر به ما سخنانی می‌بست، دست راستش را می‌گرفتیم و سپس شاهرگش را قطع می‌کردیم».

۵.۹ - برخورد با مشرکان

در مورد شرک به خدا می‌فرماید:
«حنفاء لله غیر مشرکین به و من یشرک بالله فکانما خرّمِنَ السماء....»؛ «در حالی که همگی خالص برای خدا باشد و به او شرک نمی‌ورزید، و هر کس به خدا شرک ورزد، گویی از آسمان در افتاده، و پرندگان او را ربوده یا باد او را به جایی دور دست در‌انداخته است؛ یعنی آن‌قدر مجازات مشرک سنگین است».

۵.۹.۱ - روایتی از حضرت علی

امام علی (علیه‌السلام) در این راستا می‌فرماید: «من احتج بالحق فلج»؛ یعنی هر کس با حق گلاویز شود فلج و زمین گیر می‌شود.
آیات و روایات بسیاری در این راستا وجود دارد که بررسی همه آن‌ها در این مختصر مقدور نیست.

خلاصه این بود خلاصه‌ای از برخورد اسلام با دشمنان و دین‌فروشان، آن هم از باب مشت نمونه خروار.

۵.۱۰ - برخورد با کفار غیر معاند

اما برخورد اسلام با دشمنان غیر معاند و غیر محارب، برخورد با دوستانی که خطای آن‌ها در جایگاه شخصیت فردی و حقیقی‌شان باشد و....برخورد مسالمت‌آمیز است و همراه با انعطاف و مدارا می‌باشد.
قرآن شریف می‌فرماید:
«قل للذین کفروا ان ینتهوا یغفرلهم ما قد سلف و ان یعودوا فقد مضت سنت الاولین»؛ «به کافران (نادان) بگو اگر دست (از کفر خود) بردارند، گذشته‌هایشان آمرزیده خواهد شد و اگر به آنان باز گردند، (بدانند که بر آنان نیز) سنت پیشینیان خواهد گذشت».

۵.۱۰.۱ - روایاتی از حضرت علی

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَالاَْلَمِ تَرْضَ أَبَداً»؛ «بر آزار و درد بایدت تحمل نمود و گرنه هرگز خرسند نخواهی بود».
هم‌چنین می‌فرماید: «المؤمن من تحمل اذی الناس و لایتاذیّ احد به»؛ «مؤمن کسی است که اذیت و آزار مردم را تحمل می‌کند و کسی از دست او آزار و اذیت نمی‌شود».

۵.۱۰.۲ - روایاتی از پیامبر

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می‌فرمایند: «مداراة الناس صدقة»؛ «مدارا و نرم‌خویی با مردم، صدقه است».
هم‌چنین در جای دیگر فرموده است: «بعثت بمداراه الناس»؛ «برای مدارا با مردم، مبعوث گشتم».

۵.۱۰.۳ - روایتی دیگر

باز امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «بالرفق تدرک المقاصد»؛
[۱۸] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۹۷.
«با ملایمت و مدارا می‌توان به همه‌ هدف‌ها دست‌رسی پیدا کرد».
به هر حال در این راستا هم آیات و روایات زیادی وجود دارد که به مطالعه و تحقیق بیش‌تر پرسشگر محترم نیاز است.


از مجموعه قوانین اسلام که عبارت است از: ۱. مجموعه قوانین قرآنی؛ ۲. سیره علمی و عملی همه پیامبران و امامان؛ ۳. عقل سالم و عمیق و دقیق همراه با قلب سلیم، به دست می‌آید که اسلام عزیز، در دنیا و آخرت، تدابیری ‌اندیشیده تا با دین‌فروشان و دشمنان محارب و معاند و منافقان، مبارزه شود و از راه‌های متعدد و متنوع خواسته آن‌ها را بایکوت و ناک اوت نماید.
از سیره‌ علمی و عملی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) گرفته که طی ۲۳ سال حکومت ده‌ها جنگ و سریه، سیره علمی و عملی علی بزرگ که خلاصه آن فریادهای رسای نهج البلاغه و جنگ‌های وی با قاسطین، ناکثین و مارقین می‌باشد. سیره علمی و عملی امام حسین (علیه‌السلام) از «هیهات من الذله» گرفته تا به شهادت و اسارت ؛ هم‌چنین سیره‌ علمی و عملی سایر امامان و همه پیامبران.
به هر حال گاهی باید فریاد زد، گاهی باید جنگ کرد، گاهی باید زندانی‌شان کرد، گاهی باید مساجد ضرار را تخریب کرد و به آتش کشید... گاهی باید مناظره‌ علمی نمود، گاهی باید همچون مؤلفة القلوب با آن‌ها برخورد کرد گاهی باید تبعیدشان کرد، گاهی باید اعدام و سنگ‌سارشان نمود، گاهی باید مانور داد و رعب و وحشت در دلشان ایجاد کرد و بهترین راه، همان هم‌صدا بودن و متحد بودن دین‌داران و تشکل‌های اسلامی است که جلوی نفوذ آن‌ها را بگیرند و آن‌ها را از حیث دفعی بایکوت نمایند و اگر نشد، از حیث رفعی با آن‌ها برخورد کنند. در رابطه با دشمنان نادان، غیر محارب و غیر معاند و خطای دوستان هم گفته شد که باید با آن‌ها مدارا نمود. آن‌چه مهم است، تشخیص مصادیق است که در کجا و با چه کسی باید مدارا نمود و با چه کسی باید سخت‌ستیزی و جهاد و دفاع. چه کسی دین‌فروش است و چه کسی دین‌فروش نیست.


۱. میزان الحکمه، ج۴، احادیث، صفحات ۵۸۲ ـ ۵۸۶.
۲. تفسیر المیزان، ج۱۸، سوره محمد.
۳. حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت از علامه جعفری.


۱. لغت‌نامه‌ دهخدا، ج۹، ص۶۲۴، حرف ب، بایکوت.
۲. لغت‌نامه‌ دهخدا، ج۹، ص۶۲۴، حرف ب، بایکوت.
۳. فرهنگ کوچک انگلیسی، فارسی، «حییم»، ص۳۴۳، تهران، فرهنگ معاصر، چاپ اول، ۱۳۷۲.
۴. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۵. مسد/سوره۱۱۱، آیه۱.    
۶. توبه/سوره۹، آیه۱۰۷.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۱۴۸.    
۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، شریف رضی، ص۷۴۲، نامه ۶۲.    
۹. انفال/سوره۸، آیه۱۲ و ۱۳.    
۱۰. حاقه/سوره۶۹، آیه۴۴ و ۴۵.    
۱۱. حج/سوره۲۲، آیه۳۱.    
۱۲. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ح ۸۵، ص۵۷۷.    
۱۳. انفال/سوره۸، آیه۳۸.    
۱۴. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، شریف رضی، ص۸۲۴، حکمت ۲۰۳.    
۱۵. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ح ۲۱۷۷، ص۱۲۴.    
۱۶. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ح ۲۷۳۶، ص۷۲۰.    
۱۷. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ح ۱۰۹۳، ص۳۷۳.    
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۹۷.



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بایکوت کردن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۱۷.    



جعبه ابزار