الفاظ در وحی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: الفاظ،
قرآن ،
وحی ،
مراتب وجودی .
پرسش: جایگاه الفاظ در وحی الاهی کجاست؟
پاسخ:
برای هر چیزی چهار نحوه وجود است:
وجود لفظی، وجود کتبی، وجود ذهنی و وجود خارجی.
وحی نیز همین چهارگونه وجود را داراست:
وجود کتبی
قرآن همان است که ظاهر و هویداست.
وجود لفظی آن
قرائت قرائتکنندگان از
معصومان و
ملائکه گرفته تا عموم مردم است.
وجود ذهنی و علمی
قرآن نیز چند قسم است:
وجودی در لوح
نفس ، وجودی که از
عالم امر بامر حق تعالی تنزل نموده در
قلب رسول (ص)؛ چنانکه میفرماید:«
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ».
یا آن معانی غیبی که هنگام
قرائت به
قلب قاری القاء میگردد؛ چنانکه میفرماید:«بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ».
وجود عینی اجمالی که اصل
قرآن و حقیقت آن است که از
مصدر جلال احدی صادر گشته، چنانکه میفرماید:«
کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ».
این وجود عینی (خارجی) قرآن همان است که در
قبر بهصورت نیکو انیس
مؤمن میگردد و در
آخرت مجسم میشود و
تکلم میکند و
شفاعت مینماید.
بانوی اصفهانی در رد استبعاد این نکته میگوید: گمان مکن این
اخبار ی از
شفاعت قرآن و...
حکایت میکند، ضربالمثل باشد و باید آن را
تأویل کنی و بر غیر ظاهرش حمل نمایی؛ زیرا قرآن در هر مرتبهای از مراتب موجودات طوری تظاهر مینماید و در محل خود مبرهن گردیده که عوالم وجود در طول یکدیگرند و هر مرتبه پستی، نمود و ظهوری از
مراتب فوق خود میباشد و در پرتو وی نشو و نما میکند؛ دنیای ما که فعلاً در آن نشو و نما میکنیم، پستترین و نازلترین مراتب
عوالم موجودات است و عالم
مجاز و عالم قشر است و موجودات این
عالم یک نمودی و یک تظاهری از
عالم بالا بیش نیستند. فوق این عالم عالمی که در قوس صعود ماست، عالم
برزخ است که واسطه بین عالم
دنیا و عالم
قیامت است عالم برزخ
عالم صورت و عالم معناست و فوق آن نسبت به بشر
عالم قیامت است که عالم جمع و عالم حقیقت و عالم
حیات است و آن سر حد و منتهای سیر
بشر است. یکی از اسمای قیامت (
الحاقه ) است؛ یعنی حاق حقیقت و عین واقع و روزی است که
باطن و اسرار هر چیزی ظاهر میگردد:«
یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ » قیامت روزی است که باطنها ظاهر میگردد. و نیز عالم حیات است:«
وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ »؛
بهدرستی که عالم آخرت هر آینه
عالم حیات است اگر شما میدانستید که آخرت چه عالمی است. پس از این جا معلوم می شود که استبعادی ندارد قرآن در قبر و در
عالم برزخ که عالم صورت و معناست بهصورت معنوی خود و به وجه نیکو انیس قاری گردد. نیز در قیامت که عالم حقیقت و حاق واقع است وجود عینی و حقیقی
قرآن که از عالم حقیقت تنزل نموده و در این عالم به صورت حروف و کلمه در آمده ظاهر گردد و
تکلم نماید و
شفاعت کند و توهین نماید کسانی را که به وی توهین نمودهاند و چون قیامت، عالم جمع و عالم حقیقت است آنچه در این عالم از عوارض بهشمار میرود در قیامت به حقیقت جوهری خود هویدا میگردد؛ مثل اینکه در این عالم اعمال و افعال بشر از قبیل عوارضی بیش به نظر نمیآید، لکن در عالم برزخ بهصورت مناسب ظاهر میگردد و در قیامت به عین جوهری هویدا میگردد و آثار جوهری از آنها پدید میشود.
شاهد بر این مطلب آیات و اخبار چندی است که از مجموع آنها چنین استفاده میشود که اعمال بشر در
قبر ، صورت می گیرد، اگر عمل نیک است بهصورت نیکو تظاهر مینماید و اگر بد است بهصورت زشت و موذی پدید می گردد و تا قیامت صاحبش را اذیت میکند و ادله عقلی نیز تأیید مینماید آنچه را
انبیا و پیشوایان بشر
خبر به وقوع آن دادهاند.
پس این قرآن از اصل و حقیقتی برخوردار است که همان وجود عینی و اجمالی
قرآن است.
این نوع از وجود عاری از کلمه، حرف و آیه است و آنگاه که همین حقیقت به مرحله
تفصیل درمیآید، دارای الفاظ، حدود و اشکال میشود.
این مرحله تفصیل خود دوگونه است: گونه یکپارچه که در
شب قدر اتفاق افتاده است و گونه تدریج که در مدت ۲۳ سال
رسالت پیامبر اسلام روی داده است.
توضیح اینکه امور به حسب قضای الاهی دارای دو مرحلهاند:أ. احکام، ب.
تفصیل ، باید توجه داشت که امور محکم در شب قدر به مرحله تفصیل بیرون میآیند.
یکی از این امور قرآن است که در شب قدر از مرحله
احکام در آمده و نازل میگردد و درخور فهم بشر میشود؛ یعنی قرآن دو مرتبه به تفصیل نازل شده است. یکبار بهصورت یکپارچه که در شب قدر اتفاق افتاده و یک بار هم بهصورت تدریجی که به مدت ۲۳ سال در مناسبتهای مختلف نازل گشته است. در هر صورت آنگاه که به تفصیل نازل گردیده با همین الفاظ از طریق
وحی توسط
پیامبر (ص) دریافت شده است. در مرحله احکام
که همان مرحله اجمال و ابهام است کلمه، حرف و آیه نیست، این مرحله مانند آن است که خودنویس از
جوهر پر شود، اما مرحله تفصیل همان است که آن پر شده بهصورت کلمات و الفاظ درمیآید. در شب قدر چیزهایی که از احکام و بساطت و
وحدت برخوردار بود از یکدیگر جدا میشوند و تنزل پیدا میکنند و بهصورت حدود و اشکال و خصوصیات درمیآیند.
از آنچه گفته شد روشن گردید که، مراتب
نزول قرآن عبارتاند از:مرحله
احکام ، مرحله تفصیل دفعی و مرحله تفصیل تدریجی.
البته بعضی از
مفسران بیانی دیگری دارند که توجه به آن خالی از فایده نیست. آنان میگویند:مرتبه اولی؛ عین این الفاظ قرآن از بای بسم اللَّه تا سین و الناس بایجاد حق تعالی موجود شده که نامش کلام اللَّه است. سپس توسط قلم در
لوح محفوظ نوشته شد که میفرماید:«
بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ ».
مرتبه سوم بر
نور مقدس پیغمبر در
عالم انوار که میفرماید:«
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ ».
سپس ملائکه در لیلة القدر در
بیت المعمور یا در
آسمان اول نازل کردند، سپس
جبرئیل در مدت رسالت
حضرت رسول مدت ۲۳ سال سوره به سوره و آیه به آیه بر قلب
مطهر حضرت رسالت نازل نمود که میفرماید:«
وَ إِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعالَمِینَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ».
پایگاه اسلام کوئیست. قرآن شناسی