استخاره در اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: استخاره، اسلام، مشروعیت،
استخاره با قرآن، نماز استخاره، ذکر استخاره، .
پرسش: جایگاه استخاره در اسلام کجاست و چه دلیلی از فقه بر جواز و مشروعیت آن داریم؟ (مبنای فقهی استخاره چیست و چرا آقایان این همه وقت خود را بجای پاسخگویی به سؤالهای دینی صرف استخاره میکنند به عنوان مثال آیا بهتر نیست بهجای استخاره در امر
ازدواج به افراد مشاوره داد تا جامعه دچار این همه مشکلات نباشد. آیا ما با استخاره کتاب خدا را در حد یک وسیله
قرعهکشی تنزل ندادهایم؟ و این خود نوعی استهزا به کلام خداوند نیست؟ آیا روایت یا
حدیث از
معصومین داریم که حداقل یک بار برای یکی از دوستانشان به قرآن یا حتی
تسبیح استخاره کرده باشند؟ واقعا جای استخاره کجاست؟ منظور همین استخاره مصطلح بین مقدسین است. در حالی که خدای متعال وحی را خاتمه داده و بندگانش را به تفکر و تعقل و بحث و تبادل نظر و مشورت با افراد کاردان و کارشناس و فقیه دعوت نموده و از همه مهمتر از آنها خواسته که مسئولیت
اعمال خود را به عهده گرفته و همچون
ابلیس مأیوس از
رحمت خدا کارهای اشتباهشان را به خدا نسبت ندهند، دیگر چه جایی برای این نوع استخارهها باقی میماند؟ درست است قرآن همچون
خدای متعال کریم است، اما آیا در همین قرآن آیاتی نداریم که میفرماید (یضل به کثیرا) و (نستدرجهم) آیا آیاتی نداریم که میفرماید (و انکحوا الایامی...) آیا اگر واقعا کسی به قرآن
ایمان داشته باشد باید به آن
عمل کند یا به آن استخاره بگیرد؟ آیا آیاتی که در سر صفحه قرآن وارد نشدهاند از
آیات الهی شمرده نمیشوند؟ و هزاران
آیه دیگر شما را به خدا چارهای برای این قرآنهای بر سر نیزه رفته کنید).
پاسخ: اسلام دین
تفکر و تعقل است و
ارزش آن را بالاتر از
عبادت دانسته، پیروانش را به تفکر و تعقل در همه امور تشویق کرده است تا در همه کارها با اندیشه و
فکر تصمیمگیری کنند. در مواردی که با فکر کردن به جایی نرسیدند و نتوانستند تصمیمگیری کنند در اینجا دستور اسلام مشاوره با افراد کاردان و امین است. اما گاهی با
مشورت کردن نیز تردیدها برطرف نمیشود و نمیتوان تصمیمگیری کرد. در این مرحله است که
روایات ما برای از بین بردن تردید، استخاره را پیشنهاد میکنند.
با توجه به رعایت این مراتب مورد استخاره از نظر اسلام بسیار نادر خواهد شد و منحصر در مواردی میشود که شخص با تعقل و مشورت نتواند تصمیمگیری کند. با این توضیح عدم منافات استخاره با تعقل و
تدبر و عمل به
قرآن مشخص شد. از آنجایی که امامان
معصوم ما از نظر
عقل و آگاهی
انسان کامل هستند هیچگاه دچار حیرت و دو دلی نمیشوند تا نیاز به استخاره (متعارف در بین ما) داشته باشند؛ اما در مواردی که از آنها برای رفع تردید و دو دلی در کارها سؤال شده است آنان استخاره را پیشنهاد کردهاند که دلیل بر مشروعیت استخاره نیز است.
برای روشن شدن جواب لازم است مطالبی پیرامون
استخاره و جایگاه آن از دیدگاه
اسلام بیان شود:
در موارد تصمیمگیری در زندگی
انسان، اسلام نقش اول را بر عهده
حجت باطن (عقل) گذاشته است. از نظر اسلام عقل
نعمت بزرگی است که
خدای متعال به بشر ارزانی داشته است. انسان با چراغ عقل میتواند راههای تاریک زندگی را به راحتی طی کند و از مشکلات و خطرگاههای آن به سلامت بگذرد. در
قرآن کریم سفارش زیادی به خردورزی و بهرهگیری از عقل شده است و از نظر قرآن، بدترین موجودات کسانی هستند که کارهایشان از روی تعقل نیست.
از نظر
امام علی (علیهالسلام)، اساساً یکی از مهمترین علل
بعثت پیامبران، شکوفاسازی عقلهای آدمیان بوده است.
تکیه بر عقل و استفاده از این چراغ روشنیبخش تا آن درجه از اهمیت برخوردار است که در
شرع مقدس نیز یکی از منابع
استنباط احکام به شمار میرود.
همچنین در آموزههای دینی به عوامل دیگری که در تصمیمسازی خردمندانه دخیلاند و عقل را در حقیقتیابی و شفافاندیشی مدد میرسانند، تأکید فراوان شده است که مهمترین آنها «مشورت» است. مشورت که همان
اندیشه جمعی است بسیاری از گرههای کوری را که عقل فردی قادر به گشودن آنها نیست، به راحتی میگشاید. با
مشورت، نقص عقل فردی تا حدود زیادی جبران میشود و مجموعهای از اطلاعات و تجربیات گرانبها که دیگران در طی سالهای بسیار بدانها دست یافتهاند، بهآسانی در دسترس قرار میگیرد.
اما بسیار اتفاق افتاده که انسان پس از تفکر و مشورت باز هم در تردید و شک و دو دلی قرار دارد. در این جا عقل و شرع توصیه میکند که به مشورتی دیگر دست زنیم. مشورت با عقل بینهایت و آگاه مطلق به مسائل هستی، همو که بر نیک و بد بندگان آگاه است و
خیر و صلاح همگان را میخواهد. این نوع مشورت، همان چیزی است که در فرهنگ اسلامی «استخاره» نام دارد.
استخاره یعنی خواستن بهترین دو امر، بهترین را خواستن، طلب خیر کردن، نیکویی جستن و به همین جهت هر قدر صفای روحی و باطنی شخص استخارهکننده بیشتر باشد، ضریب اطمینان به استخاره، بیشتر و مخالفت با استخاره او، مشکلتر، بلکه غیر ممکن خواهد بود.
البته برای استخاره دو معناست.
یکی معنای حقیقی استخاره است که در اخبار و
روایات ما بیشتر از آن نام برده شده و به معنی طلب خیر نمودن از خداست. این نوع استخاره در واقع یکی از رشتهها و شاخههای دعاست و همان استخاره مطلق است که اختصاص به مورد شک و تردید ندارد؛ بلکه در واقع استمداد از خدای متعال در جمیع کارها و تمام افعال زندگی و
تفویض کارها به اوست.
لذاست که
امام صادق (علیهالسلام) فرمود که
خداوند فرمود: «من شقاء عبدی ان یعمل الاعمال و لا یستخیرنی»؛ «از بدبختی بنده من آن است که کاری از کارهایش را بدون استخاره (طلب خیر) از من انجام دهد.»
بنابراین طبق روایات فراوان، این نوع
استخاره برای رفع تحیر و سرگردانی نیست؛ بلکه در همه مراحل یک کار، خوب و پسندیده و راهگشاست.
معنای دوم استخاره، طلب خیر نمودن از خدا، برای رفع تحیر و سرگردانی است که اختصاص به موارد شک و تردید دارد.
درباره جایگاه استخاره به معنای دوم در
فرهنگ دینی ما باید گفت اساساً سه دیدگاه وجود دارد:
دیدگاهی که بدون کوچک ترین
تعقل و تفکر و بررسی یک مسئله، نتیجه کارها را فقط و فقط به استخاره واگذار میکند و به استخاره پناه میبرد.
دیدگاه دوم، دیدگاه گروهی است که اساساً عقلگرا و منکر استخاره هستند.
اما دیدگاه سوم، با اعتراف به منزلت و جایگاه
عقل و
شناخت جایگاه مشورت، به گونهای استخاره را
تبیین میکند که عین خردورزی و در راستای تعقل و
تفکر است. طبق این دیدگاه، هیچ مانع و محذور دینی در استخاره نیست؛ چراکه استخاره کاری جز تعیین یکی از دو طرف تردید را انجام نمیدهد. نه حلالی را حرام، نه غیر واجبی را
واجب و نه حکمی از احکام خدا را تغییر میدهد. بلکه فقط و فقط میگوید خیر صاحب استخاره در انجام یا در ترک کدام امر است و بدین وسیله او را از تردید نجات میدهد. ولی اینکه اثر فعل و ترک کار در آینده چه خواهد بود و چه حوادثی را به بار خواهد آورد از عهده استخاره بیرون است.
در بررسی صحت هر کدام از این دیدگاهها به مطالب زیر باید توجه کرد:
بعد از این دو مرحله اساسی (
تفکر و
مشاوره) و قبل از پرداختن به استخاره متعارف، در
روایات سفارش دیگری به فرد مردد شده است و آن نماز و ذکر استخاره است که به شخص مردد دستور داده و به او میفرمایند بعد از آن (
نماز و
ذکر استخاره) به هر آنچه که در
ذهن و
فکر تمایل بیشتری دارد، عمل کند؛ زیرا بعد از نماز انسان هر چه بیشتر از
شیطان دور شده و تصمیمهایش خداپسندانهتر است؛
چنانکه
امام صادق (علیهالسلام) در جواب شخصی که در انجام کاری تردید داشت فرمود: وقتی این حالت (شک و تردید) برایت پیش آمد دو رکعت نماز بخوان و صد و یک مرتبه بگو "استخیر الله" (از خدا طلب خیر میکنم) سپس نگاه کن ببین کدامیک از دو طرف در نظرت مناسبتر است، پس همان را انجام بده که
خیر در همان است انشاءالله.
بعضی از روایات علت این عمل را اینطور
ذکر کردهاند که چون بعد از نماز شیطان دور تر از هر حالت دیگری است، آنچه در نظر انسان است، به خیر نزدیکتر است.
بعد از این مراحل اگر باز شک شخص برطرف نشد، او چگونه باید تصمیم بگیرد؟
با توجه به مطالب گفته شده، روشن میشود که
استخاره به معنای دوم و متعارف تنها بعد از داشتن شرایط زیر جایی برای بحث پیدا میکند:
۱.
تعقل و تفکر کافی در اطراف و جوانب موضوع مورد نظر.
۲.
مشورت با افراد متخصص و صاحب نظر.
۳. درخواست خیر از خدا با
ذکر و نماز استخاره و سپس تصمیمگیری بر طبق تمایل فکری خود با در نظر گرفتن این مراحل دو نکته مشخص میشودک
بسیار نادر است در
زندگی انسان برای کاری مراحل بالا انجام شود و باز تمایل انسان به هیچ طرف نباشد و شک کاملا ۵۰ درصد در مقابل ۵۰ در صد باشد پس در صورت رعایت شرایط شاید بسیاری از استخارههایی که (بدون توجه به این شرایط انجام میشود) تقلیل خواهد یافت.
اینکه اگر بعد از این مراحل باز شک و تردید باقی باشد (با توجه به این که بقاء در شک و تردید باعث رکود در کارها و زندگی میشود) میتوان با استخاره خود را از حیرت و رکود آزاردهنده نجات داد.
اما درباره استفاده
ائمه معصومان از استخاره در کارهای خود باید بگوییم از آنجایی که امامان
معصوم ما از نظر
عقل و آگاهی انسان کامل هستند هیچگاه دچار حیرت و دو دلی نمیشوند تا نیاز به استخاره (متعارف در بین ما) داشته باشند؛ اما در موارد زیادی که از آنها برای رفع تردید و دو دلی سؤال شده است آنان استخاره را پیشنهاد کردهاند.
در روایتی آمده که علی قمی میگوید به امام صادق (عليهالسلام) گفتم خواستم کاری انجام دهم پس از خدا استخاره کردم؛ اما به نتیجهای نرسیدم که انحام بدهم یا نه پس حضرت فرمود: چون وقتی انسان به نماز میایستد،
شیطان بیش از هر وقت دیگری از او دورتر است؛ پس ببین در وقت
نماز در قلبت چه چیزی است (قلبت به تو چه میگوید) پس همان را انجام بده و قرآن را باز کن؛ پس اولین چیزی که در آن دیدی به آن
عمل کن انشاءالله.
در این [روایت
امام (علیهالسلام) پس از اینکه شخص با طلب
خیر کردن از
خدا به نتیجه نرسید، امام او را امر به کمک گرفتن از نماز میکند و بعد میفرماید
قرآن را باز کن.
همانطور که گفته شد
استخاره با قرآن در جایی است که هیچ راه دیگری برای تصمیمگیری نباشد و در این صورت چه چیزی متبرکتر از قرآن برای خارج کردن انسان از تحیر خواهد بود؟ میتوان چنین برداشت کرد که در لحظهای که انسان به هیچ صورتی نمیتواند تصمیمگیری کند، باز با رجوع به قرآن از کلمات نورانی آن راهنمایی بخواهد؛ چون به هر حال هر عبارتی از قرآن در درون خود هدایتگر و حقنماست. این
روایت دلیل بر مشروعیت استخاره نیز است.
از طرف دیگر روش عملی علما از قدیم تا به حال بر این بوده که اگر کسی از آنها درخواست
استخاره میکرده، برای او انجام میدادند؛ لذا آن را به عنوان سیره
علما میتوان پذیرفت، که دلیل دیگری بر مشروعیت استخاره است.
اما این اشکال که چرا اینقدر توجه به استخاره زیاد شده است و چرا بسیاری از خیرهای مادی و معنوی در اثر استخارههای نابجا از بین میروند، اشکال صحیح و بجایی است که بیشتر متوجه افرادی است که
فرهنگ استفاده از استخاره را ندارند و از آن استفاده نابجا میکنند؛ در صورتی که اگر از آن در محل خود استفاده شود، گره حیرت
انسان را در تصمیمگیریها باز میکند و بسیار راهگشا خواهد بود.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «استخاره در اسلام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۱۶.