ازدواج اجباری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ازدواج، اجبار، طلاق، علاقه.
پرسش: والدینم به زور دختری را به
عقد من درآوردهاند که همطراز خودم است و گفتهاند که بین ما
محبت میآید، من از اول کار با این وصلت مخالف بودهام و هستم، دختر هم هیچ عیبی ندارد؛ ولی من به او علاقهای ندارم و تصوری که از
زن آیندهام داشتهام نیست. پدر و مادرم هم اصرار میکنند؛ اما من خواهان
طلاق او هستم، از شما در این مورد همکاری و
مشورت میخواهم؟
پاسخ:
از آنجا که یکی از اهداف
اسلام ایجاد پیوند میان افراد و تشکیل کانونهای خانوادگی است و طلاق را که مخالف
فطرت و طبیعت انسان میباشد، مورد نکوهش قرار داده و شایسته
سرزنش میشمرد و آن را امری مبغوض
خداوند معرفی کرده است.
«از طرفی اسلام عزیز مایل نیست که
آزادی و
آرامش انسانها از بین رفته و در سختی و
عذاب به سر برند و هیچ
عقل و وجدانی هم بر این مسئله
رضایت نمیدهد؛ ازاینرو برخلاف
مسیحیت، (که طلاق را غیر جایز و ممنوع اعلام کرده است) تنها مقررات و شرایطی برای محدود ساختن طلاق وضع نموده، تا میزان آن را به حداقل ممکن کاهش دهد و از نظر اسلام، طلاق آخرین راه مداوای ناسازگاری زن و شوهر است».
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «
ما مِن شی ممّا احَلّ اللهُ اَبغَضُ الیه مِن الطّلاق و انَّ اللهَ عَزَوجَلَ یَبغَضُ المُطَلّاق الذَّواق؛ هیچ چیزی در بین چیزهای حلال مبغوضتر از طلاق نزد خدا نیست، خداوند متعال هر شخص طلاقدهنده از روی هوسهای زودگذر را مبغوض میدارد».
گاهی اوقات عامل دلسردی، بلندپروازیها و توقعات بیجای پسر و دختر است؛ مثلاً توقع داشته همسرش در حد عالی
زیبایی و بدون
عیب باشد؛ ولی حالا فهمیده که اینگونه نیست، یا اینکه در صورت یا بدن دارای عیب کوچک و قابل اغماضی است یا
اخلاق و رفتار اجتماعی یا کیفیت خانهداری او در حد توقع نیست و بعداً فهمیده که بر طبق دلخواهش نیست و به طور کلی عامل دلسردی او از همسرش این است که ایدآل و طبق دلخواهش نیست و توقعات و آرزوهایش را برآورده نمیسازد، نه اینکه شرایط و مزایای یک همسر معمول و متعارف را ندارد.
آنطور که جنابعالی در نامه مرقوم فرموده بودید، همسر شما هیچ عیبی ندارد؛ اما شما به او هیچ علاقهای ندارید و تصوری که از همسر آینده خود داشتهاید، او آن نیست. بیان شما مقداری مبهم است. اینکه تصور شما برای همسر آیندهتان چه بوده است که این خانم بیعیب (به قول خودتان) با آن تصور قبلی شما هماهنگی و مطابقت نمیکند. به هر حال:
اگر تصورات شما یک سری تصورات ایدآل و صددرصد از یک شخص بهعنوان همسر آینده شماست که همسر ایدآل و صددرصد مطابق دلخواه
انسان پیدا نمیشود و «گل بیخار و بیعیب خداست» و چهبسا اگر این همسر را هم رها کنید، معلوم نیست که بعداً بتوانی به همسر ایدآل خود دست پیدا کنی و از طرفی
خانواده شما در این مورد پشتیبان شما بوده و آماده حمایت شما از جهات مختلف هستند.
ولی گاهی عامل دلسردی فقدان یکی از شرایط مهم و غیر قابل اغماض ازدواج است؛ مانند بیدینی یا بیعفتی یا انحرافات اخلاقی شدید.
گاهی دختر و پسر به هر دلیلی همسر خود را دوست ندارد و شدیداً از او
نفرت دارد؛ به طوری که برای او قابل تحمل نمیباشد. در اینگونه موارد توصیه میشود که
خجالت را کنار گذاشته و بهطور صریح و قاطع به پدر و مادرتان بگویید این شخص را اصلاً دوست ندارم؛ چون ملاکهای یک همسر خوب را ندارد و حاضر نیستم با او
زندگی کنم، مرا در طلاق دادن کمک کنید؛ هر چند میدانم طلاق بد است و عواقبی را هم در پی خواهد داشت که بعضاً ناگوار است. من این ناراحتی را در این مرحله که خانواده ما هنوز تشکیل نشده، ترجیح میدهم بر اینکه در چنین حالتی ازدواج رسمی کنیم و عمری خودم و همسرم و احیاناً فرزندانی که بهوجود میآیند، در ناراحتی به سر ببریم. اگر پدر و مادرت و دیگران سفارش کردند که عروسی کن بعد از آن
محبت ایجاد میشود، این سخن درستی نیست؛ حتماً در تصمیم خویش برای انقطاع ازدواج قاطع باشید؛ زیرا چنین محبتی بعد از ازدواج بهوجود نخواهد آمد، طلاق بعد از
عروسی هم دشواریهای فراوانی را در پی خواهد داشت،
خدا از
قلب شما آگاه است. اگر در این جهت صادق باشید، نزد او نیز معذور میباشید».
برای قانع کردن
والدین و خانواده همسر و همسرتان میتوانید از مشاوره ازدواج حضوری کمک بگیرد.
آنچه در آخر به شما توصیه میکنیم این است که «اصل واقعبینی» را هرگز فراموش نکنید، با رجوع به کتابهایی که درباره ازدواج نوشته شده است، ملاکهای همسر ایدال و خوب را
مطالعه کنید و آنها را با همسر خود مقایسه کنید. اگر ملاکها در همسرتان بود، او را همسر شایستهای بدانید و به زندگی خود ادامه دهید و بدانید که خداوند خود به ازدواجهایی که براساس
ایمان، اخلاق و
دینداری صورت میگیرد، عنایت دارد و بین زن و شوهر مهر و الفت ایجاد میکند. دیگر اینکه گاهی
انسان متوجه یک بعد است و از ابعاد دیگر غافل است. سعی کنید به ابعاد مختلف توجه کنید. شرایط را در کنار هم نگاه کنید، به بعد مذهبی،
اصالت خانوادگی،
عقل و
درایت، سلامت جسم و روح توجه داشته باشید و تناسبها و هماهنگی را بین خود بسنجید. اگر از نظر ایمان، اخلاق، زیبایی، تحصیلات، سن، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... با هم تناسب نسبی داشتید، بدانید که ایشان برای شما مناسب است. انسانها همه کمالات را ندارند. بالاخره هر کسی نقصی دارد؛ اما آنچه که در وهلة اول برای همسر بودن ملاک است، ایمان، اخلاق نیک، اصالت خانوادگی است.
خود دختر نباشد مثلاً از اجبار والدین خود ناراحت هستید یا چون هنوز تصور خوبی از ملاکهای ازدواج ندارید، او را نمیپسندید به هر حال سعی کنید با مشورت و مطالعه و کمک از
مشاور ازدواج تصمیمگیری کنید.
۱. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
۲. گواهی، زهرا، بررسی حقوق زنان در مسئلة طلاق، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳.
۳. کیهاننیا، الف ۱، جوانان و ازدواج، انتشارات مادر، چاپ چهارم، ۱۳۷۹.
۴. مشاوره ازدواج و خانواده، سید مهدی حسینی بیرجندی، نشر آوای نور.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ازدواج اجباری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۶/۲۶.