ارزش نعمت والدین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ارزش والدین، احترام به والدین.
پرسش: با توجه به آیه شریف «
وَ قَضی رَبُّکَ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاَّ اِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ اِحْساناً ...» چهگونه انسان میتواند نعمت پدر و مادر را درک کند و قدر آن را بداند؟
پاسخ: با توجه به
سوره بنیاسرائیل و
آیات دیگر،
احترام به والدین در حقیقت احترام به ارزشها و شخصیتهای آنان است؛ چراکه آنها چون زحمت ما را در هنگام طفولیت بر عهده گرفتهاند و مشقات فراوانی را متحمل شدهاند، نتیجه این
عمل آنها، قدر دانستن و
ارزش گذاشتن به خواستههای آنهاست، اگر به خواستهها و نیازهای آنان پاسخ مثبت داده شود، در حقیقت به شمهای از درک آنها پرداختهایم و اگر خلاف اینْ
عمل گردد، آنها را درک نکرده و قدر آنها را ندانستهایم؛ پس احترام آنها لازم و ملزوم درک آنهاست؛ و
انسان فقط با گذشت زمان میتواند به اهمیت بودن آنها و همچنین زحماتی را که متحمل شدهاند، درک کند.
گرچه عواطف انسانی و مسئله حقشناسی بهتنهایی برای رعایت احترام در برابر والدین کافی است، ولی از آنجا که
اسلام حتی در مسائلی که هم عقل در آن
استقلال کامل دارد و هم عاطفه، آن را به وضوح درمییابد،
سکوت روا نمیدارد، بلکه به عنوان تأکیدهای فراوانی در این باره هم دستورهای لازم را صادر کرده است.
ارزش نعمت والدین را در سه مبحث مورد بررسی قرار میدهیم که در واقع این سه مبحث هم احترام والدین و هم سپاسگزاری از زحمات آنها را به دنبال دارد.
این سه بحث با عنوان احترام و ارزش والدین در
قرآن، ارزش والدین در
روایات و ارزش والدین در منظر بزرگان
دین بررسی میشوند.
قرآن کریم در این باره در چند جا بحث به میان آورده از جمله:
«
وَ قَضی رَبُّکَ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاَّ اِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ اِحْساناً اِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ اَحَدُهُما اَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیما؛
پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به
پدر و مادر نیکی کنید، هر گاه یکی از آنها یا هر دو آنها نزد تو به
سن پیری برسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو».
«
وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیرا؛
بالهای تواضع خویش را در برابرشان از
محبت و لطف فرود آر، و بگو پروردگارا! همانگونه که آنها مرا در کوچکی
تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده».
در حقیقت
آیات یادشده، قسمتی از ریزهکاریهای برخورد مؤدبانه و با احترام فرزندان نسبت به ارزش پدران و مادران را بازگو میکند.
از سویی
انگشت روی حالات پیری آنها که در آن موقع از همیشه نیازمندتر به حمایت و محبت و احتراماند گذارده، میفرماید: «کمترین سخن اهانتآمیز را به آنها مگو»!
آنها ممکن است بر اثر کهولت به جایی برسند که نتوانند بدون کمک دیگری حرکت کنند، در این هنگام
آزمایش بزرگ فرزندان شروع میشود.
در
سوره بقره آیه ۸۳ میخوانیم: «
لا تَعْبُدُونَ اِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ اِحْساناً؛ جز او کسی را نپرستید و به
والدین خود احترام بگذارد».
و در
سوره نساء آیه ۳۶ میخوانیم: «
وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ اِحْسانا».
قرآن کریم میفرماید: «
وَ اِنْ جاهَداکَ عَلی اَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفا؛
اگر آنها به تو اصرار کنند که
مشرک شوی، اطاعتشان مکن؛ ولی در
زندگی دنیا به نیکی به آنها معاشرت نما».
پدر و مادر حتی اگر کافر باشند، رعایت احترامشان امری لازم و
واجب است و این نشانه اهمیت فراوان موضوع والدین است.
در ماقبل
آیه فوق میخوانیم که: «
وَ وَصَّیْنَا الْاِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ اُمُّهُ وَهْناً عَلی وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِی عامَیْنِ اَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ اِلَیَّ الْمَصِیر؛
میفرماید: و ما
انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش او را در حال ضعف بر روی ضعف حمل کرد و پس از دو سال، از شیرش باز گرفت و سفارش کردیم که مرا و پدر و مادرت را سپاس گزار که بازگشت همه به سوی من است».
شکرگزاری در برابر والدین و ارزش دانستن آنها در
قرآن مجید در ردیف شکرگزاری در برابر
نعمتهای خدا قرار داده که آیه یادشده دلیل بر این امر بود.
با اینکه
نعمت خدا بیش از آناندازه است که قابل احصا و شماره باشد و این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران میباشد.
روایات و
احادیث در این باره فراوان آمده است. که به چند نمونه از این روایات اکتفا میکنیم. برای آگاهی بیشتر به کتاب
جامع السعادات نوشته
محمد محمدی نراقی مراجعه نمایید:
امام کاظم (علیهالسلام) از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل میکند که همراه با شخصی نزد
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمد و از حق پدر و فرزند سوال کرد، فرمود:
کلا یسمّیهِ باسمهِ و لا یمشی بینَ یدیهِ و لا یجلسِ قبلهُ و لا یَسّبَ لهُ؛
میفرماید: باید او را با نام صدا نزند، (بلکه بگوید پدرم!) و جلوتر از او راه نرود و قبل از او نشیند و کاری نکند که مردم به پدرش بدگویی کنند».
از
امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که: «
موسی بن عمران (علیهالسلام) در حال
مناجات با
پروردگار خویش، ناگهان مردی را زیر سایه
عرش خدا دید، عرض کرد: پروردگارا! این فرد کیست که عرش تو سایه بر وی افکنده؟ خطاب رسید این مرد دارای دو صفت پسندیده است: به
پدر و مادر خود نیکی میکند و برای سخنچینی گام برنمیدارد».
سید قطب در
تفسیر فی ضلال حدیثی را نقل میکند که مردی مشغول طواف بود و مادرش را به دوش گرفته، طواف میکرد،
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را در همان حال مشاهده کرد. عرض کرد آیا
حق مادرم را با این کار انجام دادم، فرمود: خیر حتی جبران یکی از نالههای او را به هنگام وضع حمل نمیکند».
در رفتار بزرگان دین و راه و روش آنها حاکی از یک خصیصه ویژهای در زندگیشان دارد و رسیدن به کمالات عالیه ناشی از
احترام به والدین خود بوده است و نقل اقوالهایی که در این باره از بزرگان گفتهاند و شنیدهایم؛ به عنوان مثال:
نقل است که در حالات
شیخ انصاری که کسی از وی پرسیده بود چهگونه به این درجه رسیدهای؟ شیخ در جوابش فرموده بود که از دعای مادر است و نمونههای دیگری که در این زمینه میتوانید به کتاب ارزش پدر و مادر در قرآن و روایات از
سیداسماعیل گوهری مراجعه نمایید.
در این
کتاب نقل شده است که روزی
حضرت داوود (علیهالسلام) قسمتی از کتاب «
زبور» را خواند و وقت قرائت دلش شکست و حال خاصی پیدا کرد، در این حال کمی به خود بالید و با خود گفت: در
دنیا از من عابدتر نیست، همان ساعت به او
وحی شد برو بالای کوه کشاورزی را ببین که هفتصد سال مرا
عبادت میکند و از گناهی که انجام داده از درگاه من عذر میخواهد.در صورتی که آن
عمل نزد من
گناه نبوده است.
داوود (علیهالسلام) به کوه رفت، دید مردی لاغراندام که بر اثر عبادت استخوانهایش درآمده، مشغول
نماز است، وقتی از نماز فارغ شد، بر او سلام کرد، او جواب
سلام داوود را داد و پرسید تو کیستی؟ حضرت داوود (علیهالسلام) فرمود: من «داوود نبی» نام دارم. گفت: اگر میدانستم که تو داوود هستی، جواب سلام تو را رد نمیکردم. به خاطر آن لغزشی که از تو سر زده است؟ اینک که به
کوه بالا آمدهای، استغفار نمیکنی؟! به
خدا سوگند روزی به پشت بام رفتم، بر اثر عبور چیزی، از
خاک بام بر سر مادرم ریخت، اینک هفتصد سال در این وضع هستم، نمیدانم مادرم از من راضی شده یا نه، با این حال
استغفار میکنم، به جهت اینکه شاید او از من راضی نشده باشد.
و موارد دیگری در این باره هست که به همین مورد اکتفا میکنیم.
پس حاصل این شد که: با توجه به
سوره اسراء و دو آیه شریفه، احترام به والدین در حقیقت احترام به ارزشها و شخصیتهای آنان است؛ چراکه آنها چون زحمت ما را در هنگام
طفولیت به عهده گرفتهاند و مشقات فراوانی را متحمل شدهاند، نتیجه این عمل آنها، قدر دانستن و
ارزش گذاشتن به خواستههای آنهاست، اگر به خواستهها و نیازهای آنان پاسخ مثبت داده شود، در حقیقت به شمهای از درک آنها پرداختهایم و اگر خلاف این عمل گردد، آنها را درک نکرده و قدر آنها را ندانستهایم، پس احترام آنها لازم و ملزوم درک آنهاست.
مطلب دیگری که سؤال شده، چرا
انسان نمیتواند وقتی بزرگ هم بشود، آنها را درک کند؟ پاسخ این پرسش را تا حدودی در بالا ذکر کردیم؛ اما سؤال به صورت کلی بیان شده، اولاً مشخص نشده آیا درک ما منوط به ارزش بودن والدین است و هم مشکلاتی که در طول
زندگی متحمل شدهاند، با گذشت زمان باید درک بشود؛ چون انسان تا وقتی که در ناز و
نعمت باشد، قدر آنها را نمیفهمد؛ وقتی که سلب نعمت از انسان شد، آن وقت پی به عظمت آنها میبرد. از طرفی چون آدمی تا وقتی که صغیر هست و خیلی از چیزها را نمیفهمد، قادر به درک آنها نیست؛ اما وقتی که با گذشت
زمان حرکت خود را آغاز کرد، آن موقع ارزش بودن آنها و همچنین قدر آنها را درک میکند. به عنوان مثال:
ممکن است والدین ما در یک شرایطی بودند که از
نعمت آب و برق و امکانات دیگر در مضیقه به سر میبردند؛ ولی در زمان کنونی ما این امکانات به حد فراوان و بلکه با تجهیزات کاملتر در
اختیار ماست. این یکی از مشقاتی است که آنها دیده و گذراندهاند منتها ما فقط یک نقل و قولی از آنها میشنویم و به این موضوع پی میبریم.
یا مثال دیگر اینکه اگر انسان در بعضی مواقع بر اثر جوّ بیرونی سبب رنجش والدین شود و دعای
نفرین یکی از آنها دامنگیر شخص شود، مسلماً و قطعاً این شخص به دعای نفرین آنها مبتلا خواهد شد. حال ممکن است در زمینه اقتصادی باشد یا در زمینههای دیگر. ما بارها از همین موضوع در محافل مذهبی و دینی شنیدهایم یا اطلاع پیدا کردهایم.
پس نتیجه این شد که انسان فقط با گذشت زمان میتواند به اهمیت بودن آنها و همچنین زحماتی را که متحمل شدهاند، درک کند.
امید است که در پرتو سایه و دعای آنها سعی در نیکی و کمکرسان والدین خود باشیم (انشاءالله).
۱. حسین اسکندری، آیههای زندگی، ناشر: انتشارات سروش، تهران، ۱۳۸۱ ش، ص۱۴۸.
۲. آیتالله ناصر مکارم شیرازی، دوره دوم اخلاق در قرآن، ناشر انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب، قم، ۱۳۷۹ ش.
۳. آیتالله ناصر مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، تفسیر نمونه، ناشر: انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۱ ش، جلد ۱۲، ذیل آیات بنیاسرائیل.
۴. سیداسماعیل گوهری، ارزش پدر و مادر در قرآن و روایات، ناشر: انتشارات نشر نیایش.
۵. ره توشة راهیان نور، متون آموزشی طرح هجرت ویژه محرم الحرام و صفر المظفر، ۱۳۸۰ ش، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه.
۶. مجموعه درسهای استاد محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ترجمه و نگارش محمدحسین اسکندری، ناشر: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۷۸، ج۳، ص۵۷.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ارزش نعمت والدین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۱۸.