اذان پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اذان، پیامبر صلیاللهعلیهوآله، ولایت امام علی علیهالسلام،
امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف.
پرسش: پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ خودشان چگونه اذان میگفتند؟ و آیا در اذان به نبوت خودشان و ولایت
حضرت علی علیهالسلام شهادت میدادند؟ و چرا شیعه جملۀ «اشهد انّ علیا ولیّ الله» را در اذان و
تلقین میت تکرار میکند؟ و اگر حضرت علی ـ علیهالسلام ـ فرموده است: هرکس به امام زمان خود باید شهادت دهد، پس چرا ما به امام زمانمان شهادت نمیدهیم؟
پاسخ: بر اساس
روایات این نکته مسلّم است که پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در اذان به نبوت خود گواهی میداد، چرا که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ همچون سایر افراد باید به احکام و تکالیف شرعی
عمل نماید، مگر اینکه دلیل خاصی داشته باشیم که آن حضرت نسبت به حکم خاصی تکلیف ندارد و در مورد اذان نه تنها چنین دلیلی نداریم، بلکه روایات فراوانی داریم که پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هنگام اذان به وحدانیت
خداوند و نبوت خود بهطور یقین و آشکارا گواهی میدادند.
نخست توضیح چند نکته به نظر لازم میرسد:
اذان و اقامه جزو
اعمال عبادی هستند و اعمال عبادی توقیفی میباشند؛ یعنی جز خدا و رسولش کسی
حق تشریع و قانونگذاری آن را ندارد.
تنها با دیدن روایتی در یک یا چند
کتاب نمیشود براساس آن حکم نمود یا
فتوا داد و به آن
عمل نمود؛ زیرا در میان روایات برخی عام، مطلق و... هستند و برخی خاص، مقید و.... برخی با برخی دیگر در تعارض هستند و برخی دیگر نیز در مقام
تقیه صادر شدند و...؛ ازاینرو در اینگونه موارد باید به متخصصان امور مراجعه نمود که سالیان متمادی با آشنایی به علوم مورد نیاز و ممارست در آن به مقام
اجتهاد نائل شدند.
از آنجا که در این پرسش چند چیز مطرح شده است، پاسخ در چند بخش زیر ارائه میشود.
براساس روایات این نکته مسلّم است که پیامبر
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در اذان به نبوت خود گواهی میداد؛ چراکه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ همچون سایر افراد باید به احکام و تکالیف شرعی عمل نماید، مگر اینکه دلیل خاصی داشته باشیم که آن حضرت نسبت به حکم خاصی تکلیف ندارد و در مورد اذان نهتنها چنین دلیلی نداریم، بلکه روایات فراوانی داریم که
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله هنگام اذان به وحدانیت خداوند و نبوت خود بهطور
یقین و آشکارا گواهی میدادند. در اینباره به چند نمونه از روایات بسنده میشود.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «در شب
معراج آنگاه که پیامبر به بیت المعمور رسید، وقت نماز شد، جبرئیل اذان و اقامه گفت، پیامبر جلو ایستاد،
فرشتگان و پیامبران پشت سر حضرت به صف ایستادند (و نماز را به جای آوردند)». کسی از امام باقر ـ علیهالسلام ـ پرسید: جبرئیل چگونه اذان گفت؟ امام ـ علیهالسلام ـ فرمود: «الله اکبر، أشهد ان لا إله إلاّ الله، أشهد أن محمّداً رسول الله... (تا آخر اذان)».
روشن است وقتی تشریع اذان با این جملهها باشد،
اذان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نمیتواند به شیوهی دیگری باشد. به همین جهت، نحوهی اذان گفتن پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ با اذان گفتن جبرئیل و امت پیامبر تفاوتی ندارد.
امام حسین علیهالسلام فرمود: از پدرم علی بن ابیطالب ـ علیهالسلام ـ شنیدم که فرمود: «خداوند ملکی را فرستاد و پیامبر را به معراج برد، در آنجا فرشتهای که پیش از آن در آسمان دیده نشده بود و از آن پس هم دیده نشده، اذان و اقامه گفت. آنگاه جبرئیل به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ گفت: اینگونه برای نماز اذان بگو».
به علاوه احکام برای عموم مسلمانان است و پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مقدم بر همه و اولیتر از همه در عمل به احکام است. بین ایشان و سایر مردم از این جهت تفاوتی نیست، مگر بعضی حقوق یا تکالیف خاص که باید مستند به دلیل باشد. لذا اذان و اقامهی پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ همانند اذان و اقامه دیگران بوده است.
اما دربارهی اینکه، آیا پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در اذان خود به
ولایت امام علی علیهالسلام نیز شهادت میدادند، ضروری است به معنا و مفهوم کلمۀ «ولیّ» پرداخته شود.
واژهی «ولی» به معانی متعددی آمده است که مهمترین آن به شرح زیر است:
چنانکه در آیات متعددی از
قرآن کریم واژهی «ولیّ» در همین معنا بهکار برده شده است؛ مانند: «
اللَّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفیعٍ أَ فَلا تَتَذَکَّرُون»؛ «خداوند کسی است که آسمانها و
زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز (شش دوران) آفرید، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت، هیچ سرپرست و شفاعتکنندهای برای شما جز او نیست آیا متذکر نمیشوید؟!».
در قرآن به این معنا نیز آمده است: «
وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیم»؛ «هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همانکس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!».
قرآن میفرماید: «
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض»؛ «مردان و
زنان با
ایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند».
شکی نیست که از معانی مطرح شده استعمال لفظ «ولی الله» برای مؤمنین به معنای دوم و سوم (دوست و یاور) هیچ اشکالی ندارد؛ بلکه در روایات
اهل سنت و
شیعه نیز به این معنا آمده است.
اما در خصوص معنای اول باید گفت روایاتی وارد شده که
علی علیهالسلام، ولی و سرپرست و اولی به تصرف است، همانگونه که پیامبر عظیم الشأن اسلام اینگونه بود. البته علی علیهالسلام، ولی الله است؛ یعنی علی از سوی خداوند به
ولایت و سرپرستی امت منصوب شده است، همانگونه وقتی گفته میشود «محمدٌ رسولُ الله»؛ یعنی
محمد صلیاللهعلیهوآله، رسولی از جانب خداوند است.
همچنین در این زمینه ادلهای که بهطور صریح و روشن دلالت داشته باشد که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به ولایت علی ـ علیهالسلام ـ در اذان خود شهادت میدادهاند، یافت نشده است. گرچه در کتاب «
السلافة فی امر الخلافة» آمده است که
سلمان فارسی در اذان خود شهادت ثالثه را اضافه نمود و همین موجب شد که مردی به نزد پیامبر شکایت ببرند، ولی پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: «نیکو سخنی را شنیدی». همچنین در این کتاب آمده است که پس از واقعهی
غدیر ابوذر غفاری در اذان خود بعد از شهادتین به ولایت امیر مؤمنان علی ـ علیهالسلام ـ شهادت داد، جمعی از منافقین این را نپسندیدند و آنچه را دیده بودند، به عنوان اعتراض بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ عرضه کردند پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: «اما وعیتم خطبتی یوم الغدیر لعلی بالولایه، پس چه بود معنای خطبه طولانی من که در آن صحرا و گرمای شدید برای شما خواندم آیا معنای آن غیر از این بود که علی امیرالمؤمنین ولی خداست؟» سپس فرمود: «مگر نشنیدهاید که من گفتم
آسمان سایه نیافکنده و زمین در خود جای نداده، کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد».
اما اولاً: این کتاب در دسترس نیست تا دربارهی سند این
حدیث بیشتر تحقیق شود، ثانیاً: چنین روایتی در متون پیش از قرن هفتم یافت نشده است تا نسبت به سند آن اظهار نظر شود.
علاوه روایاتی هم که از
ائمه علیهمالسلام در بیان اجزای اذان نقل شده اشارهای به جزئیت شهادت به ولایت امام علی ـ علیهالسلام ـ ندارد و این میتواند اجزای اذان در زمان رسول خداـ صلیاللهعلیهوآله ـ را تبیین کند؛ چراکه بر اساس روایات اهل بیت، اذان هجده جمله دارد. این جملات، عبارتند از:
اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ حَیَّ عَلَی الصَّلَاةِ حَیَّ عَلَی الصَّلَاةِ حَیَّ عَلَی الْفَلَاحِ حَیَّ عَلَی الْفَلَاحِ حَیَّ عَلَی خَیْرِ الْعَمَلِ حَیَّ عَلَی خَیْرِ الْعَمَلِ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ.
بله، روایات فراوان در خصوص
ثواب ذکر گواهی به ولایت امام علی علیهالسلام ـ اشهد ان علی ولی الله ـ بعد از شهادت به وحدانیت خداوند و نبوت پیامبر
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ آمده که در اینجا به ذکر چند نمونه از آن بسنده میشود:
امام صادق علیهالسلام میفرماید: «خداوند تعالی بعد از
خلقت آسمانها و زمین امر فرمود که منادی به این سه شهادت ندا دهد».
گفتنی است، این ندا برای اجابت کسانی بوده است که در
عالم ذر وجود داشتهاند؛
همانطور که امام صادق ـ علیهالسلام ـ در ذیل آیهی «
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی...»،
فرمود: «خداوند تعالی از پشت آدمیان، نطفههای بشری را بیرون کشید و (در اثر تجلی ذات) خود را معرفی کرد. اگر این معرفی و نمایش ذات الاهی نبود، هیچکس پروردگار خود را نمیشناخت. سپس خداوند فرمود: آیا من پروردگار شما هستم؟ آنان گفتند: بله. و فرمود: همانا این محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرستادهی من، و
علی امیرمؤمنان علیهالسلام؛ جانشین و امین من است».
همچنین آن حضرت در سخنی فرموده است: «هنگامی که خداوند عرش،
کرسی و... را آفرید بر آنها نوشت: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِین... پس هرگاه یکی از شما بندگان بگوید: لا اله الا اللَّه محمد رسول اللَّه، (بعد از آن) بگوید: عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِین».
از دستهای روایات نبوی نیز استفاده میشود که گواهی به ولایت امام علی ـ علیهالسلام ـ پس از شهادت به وحدانیت و یکتایی خداوند و نبوت محمد مصطفی ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در جایز است و در نزد خدا محبوبیت دارد؛ چنانکه
ابن عباس نقل میکند از پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ که آن حضرت فرمود: «سوگند به خداوندی که مرا به پیامبری مبعوث کرده؛ عرش، کرسی، افلاک، آسمانها و زمین مستقر نشدهاند، مگر اینکه در آنها نوشته شده: لا اله الا اللَّه، محمد رسول اللَّه، علی امیر المؤمنین».
بههرحال از آنجا که اذان
عبادت است، و این احتمال وجود دارد که شهادت بر ولایت حضرت امیر المؤمنین ـ علیهالسلام ـ جزو آن نباشد، بیشتر فقهای
شیعه آن را جزو اذان نمیدانند و میگویند که آن را به قصد قربت یا
تبرک بهجا آورند، نه به قصد جزئیت.
نهایت شبههای که امکان طرح آن در اینجا وجود دارد آن است که شاید گفتن آن
بدعت باشد، اما با در نظر گرفتن این نکته که در معنای بدعت آوردهاند: «وارد کردن عقیده یا عملی در حوزۀ دین بدون استناد به منابع پذیرفته شده در استنباط احکام، همچون
قرآن و
سنت معصومان ـ علیهمالسلام ـ و از بدعت به تشریع در دین نیز تعبیر میشود»
اگر کسی این جمله را جزو اذان بداند و در اذان بگوید بدعت و حرام است؛ اما با توجه به اینکه بیشتر فقهای شیعه این جمله را جزو اذان نمیدانند و در صورت گفتن باید طوری بگویند که شبیه جملهها اذان و اقامه نگردد؛ ازاینرو گفتن آن بدعت نبوده و اشکالی ندارد.
بههرحال علت اینکه بیشتر فقهای شیعه گفتن شهادت سوم، بدون قصد جزئیت را جایز میشمارند، آن است که روایات ذکر شده در بالا به نحو مطلق میگویند: هرگاه شهادت به
توحید و رسالت دادید، شهادت به ولایت علی بن ابیطالب ـ علیهالسلام ـ هم بدهید و این روایات چون مطلق است نه مقید، شامل حال اذان و اقامه و چه در غیر اذان و اقامه، میشود، و این به معنای جزو
اذان بودن نیست.
در نتیجه گفتن جملهی «علی ولی الله» در اذان، اقامه و
تلقین میت با توجه به جایگاه و مقام و منزلت
علی علیهالسلام اگر به قصد قربت یا تیمّن و تبرک ـ غیر از جزئیت ـ باشد، اشکال ندارد.
گفتنی است، در برخی منابع
اهل سنت آمده که مؤذن، پیش
عمر بن خطاب رفته تا او را از نماز صبح با خبر سازد، دید عمر خواب است، گفت: «الصَّلَاةُ خَیْرٌ مِنْ النَّوْمِ (
نماز از
خواب بهتر است)»، عمر به او دستور داد که این جمله را در اذان بگنجاند.
لذا اهل سنت این عبارت را در اذان صبح پس از «حی علی الفلاح» آوردهاند.
چه مجوزی برای تکرار این جمله در اذان صبح از سوی اهل سنت وجود دارد؟! آیا میتوان این کار را با کار شیعه مقایسه کرد که گواهی به ولایت
امام علی علیهالسلام را جزو اذان نمیداند؟
مطلبی که در پرسش دربارهی شهادت و گواهی به
امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف در اذان مطرح شده، ظاهراً از این
حدیث استفاده شده که میفرماید: «مَنْ کَانَ مُقِیماً عَلَی الْإِقْرَارِ بِالْأَئِمَّةِ ـ علیهمالسلام ـ کُلِّهِمْ وَ بِإِمَامِ زَمَانِهِ وَ وَلَایَتِهِ».
اما این حدیث هیچگونه دلالت یا اشارهای به شهادت و گواهی به امام زمان در اذان ندارد؛ بلکه بر ثبات قدم و استواری
انسان مؤمن بر ولایت
ائمه اطهار علیهمالسلام دلالت دارد.
پایگاه اسلام کوئست.