• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احفظ لسانک تسلم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: رازداری، حفظ زبان، اسرار اهل بیت، دشمنان امامان.

پرسش: معنای حدیث «احْفَظْ لِسَانَکَ تَسْلَمْ وَ لَا تَحْمِلِ النَّاسَ عَلَی رِقَابِنَا» چیست؟

پاسخ: ابو علی جَوّانی گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) را دیدم انگشت را به بالای لب‌های شریفش گذاشته و به غلامش سالم می‌فرماید: «ای سالم! زبانت را نگه‌دار تا سالم بمانی و مردم را بر گردن ما سوار مکن»؛ یعنی کاری نکن و سخنی نگو که مردم با ما دشمن شده و بر ما هجوم آورده و شورش کنند.
این روایت به دو صفت اخلاقی «حفظ زبان» و «رازداری» نسبت به اسرار اهل بیت عصمت و طهارت (علیه‌السّلام) اشاره دارد. حفظ اسرار ائمه اطهار (علیه‌السّلام) (مانند مقامات الهی امامان و قیام امام مهدی در زمانی خاص) و به طور کلی حفظ اسرار مذهب از مسائل مسلّم و مهمی است که باید به آن پایبند بود، چرا که اگر این اسرار فاش شود و دشمنان بر آن دست یابند، موجب شورش و هجوم بر امامان (علیه‌السّلام) را به دنبال خواهد داشت و به نوعی سوار شدن بر دوش اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خواهد بود و دشمنان، آنها و یا پیروانشان را در تنگنای موقعیت اجتماعی قرار می‌دهند.




ابو علی جَوّانی گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) را دیدم انگشت را به بالای لب‌های شریفش گذاشته و به غلامش سالم می‌فرماید: «عَنْ اَبِی عَلِیٍّ الْجَوَّانِیِّ قَالَ: شَهِدْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) وَ هُوَ یَقُولُ لِمَوْلًی لَهُ یُقَالُ لَهُ سَالِمٌ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی شَفَتَیْهِ وَ قَالَ یَا سَالِمُ احْفَظْ لِسَانَکَ تَسْلَمْ وَ لَا تَحْمِلِ النَّاسَ عَلَی رِقَابِنَا؛ «ای سالم! زبانت را نگه‌دار تا سالم بمانی و مردم را بر گردن ما سوار مکن».


این روایت دارای دو بخش است که به دو صفت اخلاقی اشاره دارد:

۲.۱ - حفظ زبان

اگر انسان پیش از آن‌که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزش‌های زبان و گناهان، از او دور می‌شود و از آثار و عواقب بد آنها سالم می‌ماند.

۲.۲ - رازداری

فضیلتی اخلاقی است که در توفیق یافتن به انجام کارها و سعادت و نیک بختی انسان‌ها نقش بسزایی دارد. انسان لازم است در موارد مختلفی از زندگی، رازدار اسرار دیگران باشد. در این حدیث، یکی از موارد رازداری، حفظ اسرار ائمه اطهار (علیه‌السّلام) است. در طول تاریخ افرادی بودند که مسائل سرّی که پیشوایان معصوم (علیه‌السّلام) به برخی از مردم می‌گفتند و جنبه عمومی نداشته، آن‌را فاش می‌کردند و موجبات ناراحتی و آزار و اذیت ائمه اطهار (علیه‌السّلام) و پیروانشان را فراهم می‌کردند، مانند این‌که؛ زمانی که پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تصمیم به فتح مکه گرفت، از خداوند خواست که جریان کار او را (از حرکت و تجهیز لشکر و دیگر کارها) از قریش پوشیده دارد، تا به صورت ناگهانی بر آن شهر حمله کند. از این‌رو، همه کارهای مربوط به این حرکت و حمله را پنهانی انجام می‌داد، ولی (با همه احوال) یکی از یاران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به نام حاطب بن ابی بلتعة نامه‌ای به اهل مکه نوشت و خواست تا آنان را از تصمیم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای فتح مکه، به وسیله این نامه آگاه سازد. که بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وحی رسید و جبرئیل جریان نامه‌نگاری به اهل مکه را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خبر داد، و پیامبر امام علی (علیه‌السّلام) را فرستاد تا نامه را بگیرد و آن‌حضرت هم نامه را گرفت و نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آورد. و موارد دیگری که در تاریخ کم نیست.
لذا امام صادق (علیه‌السّلام) این نکته را با این جمله تذکر می‌دهد «مردم را بر دوش اهل بیت عصمت و طهارت (علیه‌السّلام) سوار نکند»؛ یعنی این‌که اسرار ائمه اطهار (علیه‌السّلام) را فاش نکند؛ چون فاش کردن اسرار پیش برخی از مردم اذیت و آزار و هجوم بر امامان (علیه‌السّلام) را به دنبال خواهد داشت و به نوعی سوار شدن بر دوش اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خواهد بود و دشمنان، آنها و یا پیروانشان را در تنگنای اجتماعی قرار می‌دهند. لذا در این موارد تقیه لازم است.


در مورد افشای اسرار اولیای خدا و ائمّه اطهار (علیه‌السّلام) روایات بسیار مهمی وارد شده و تاکید شدید بر کتمان این اسرار گردیده است. این اسرار ممکن است:

۳.۱ - اشاره به مقامات معصومان

ممکن است اشاره به مقامات مهم معصومان (علیه‌السّلام) باشد که اگر دشمنان از آن آگاه شوند حمل به غلو می‌کنند و آن‌را دستاویزی برای تکفیر شیعیان و تضعیف یا از میان بردن آنها می‌کنند در حالی که مطالبی وجود دارد که حساب شده و هماهنگ با قرآن مجید و سنت پیامبر می‌باشد.

۳.۲ - اشاره به اسرار معصومان

یا اشاره به اسرار آنها در مورد نشر مکتب اهل بیت (علیه‌السّلام) در مناطق مختلف که برای دشمنان آنها بسیار حساسیت برانگیز بود.

۳.۳ - اشاره به زمان قیام امام مهدی

یا اشاره به زمان قیام امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) است، و همان‌گونه که بعضی از روایات اشاره دارد، بعضی از ائمه معصومان (علیه‌السّلام) تصمیم بر قیام در برابر حکومت‌های ظالم زمان خود را داشتند، ولی چون گروهی از شیعیان ناآگاه اسرار را افشا کردند، آن قیام، عقیم شد.


در ذیل به بخشی از روایاتی که در زمینه کتمان اسرار معصومان (علیه‌السّلام) وارد شده اشاره می‌کنیم:

۴.۱ - روایاتی از امام صادق

در حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) می‌خوانیم: «کُلَّمَا تَقَارَبَ هَذَا الْاَمْرُ کَانَ اَشَدَّ لِلتَّقِیَّة؛ هنگامی که امر قیام ما نزدیک می‌شود تقیه و کتمان را بیشتر کنید (و در حفظ اسرار بکوشید)».
همچنین در حدیث دیگری از آن‌ حضرت آمده است: «مَنْ افْشی سِرَّنا اهْلَ الْبَیْتِ اذاقَهُ اللَّهُ حَرَّ الْحَدِیِد؛ کسی که اسرار ما اهل ‌بیت را افشا کند، خداوند گرمی آهن را به او می‌چشاند». این تعبیر ممکن است اشاره به گرمی سلاح دشمنان بر پیکر او باشد.

۴.۲ - روایت از امام عسکری

امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) به یکی از یاران خود فرمود: «وَ آمُرُکَ اَنْ تَصُونَ دِینَکَ وَ عِلْمَنَا الَّذِی اَوْدَعْنَاکَ وَ اَسْرَارَنَا الَّتِی حَمَّلْنَاکَ وَ لَا تُبْدِ عُلُومَنَا لِمَنْ یُقَابِلُهَا بِالْعِنَادِ...وَ لَا تُفْشِ سِرَّنَا اِلَی مَنْ یُشَنِّعُ عَلَیْنَا عِنْدَ الْجَاهِلِینَ بِاَحْوَالِنَا؛ به تو دستور می‌دهم که دین خود را و دانشی را که نزد تو به ودیعت گذاردیم و اسرار خود را که به تو سپردیم، حفظ کنی. بنابر این، علوم ما را نزد افراد لجوج که با آن به دشمنی بر می‌خیزند آشکار مکن...و اسرار ما را نزد بی‌خبران نسبت به احوال ما که آن‌را عیب بر ما می‌گیرند افشا ننما».
از این حدیث شریف در ضمن معلوم می‌شود که بیان کردن اسرار ائمه (علیه‌السّلام) نزد آگاهان و افراد حق‌جو و حق طلب، هیچ مشکلی ندارد، این افراد عنود و لجوج هستند که اگر مقامات اهل ‌بیت (علیه‌السّلام) و فضایل آنان و علومشان را در معارف اسلامی و احکام بشنوند بر آن خرده می‌گیرند و بد می‌گویند و ایجاد مزاحمت برای پیروان مکتب اهل‌ بیت (علیه‌السّلام) می‌نمایند.


در واقع بسیاری از مشکلات ائمه اطهار (علیه‌السّلام) و گرفتاری آنها در چنگال ظالمان بی‌رحم و دشمنان سرسخت و حسود اهل بیت (علیه‌السّلام) به خاطر این بود که بعضی از شیعیان مطالبی درباره فضائل آن بزرگواران یا ضعف‌ها و رذائل دشمنان آنها می‌شنیدند و آن‌را فاش می‌کردند، و به گوش حکام ظالم وقت می‌رسید، و مایه دردسر می‌شد. همچنین سخنانی که درباره حضرت قائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) و انتقام او از دشمنان بوده که سخت مایه وحشت دشمنان می‌شد، و هنگامی که افشا می‌گشت، مشکلات عظیمی برای آن بزرگواران به دست می‌آمد.


به هر حال؛ حفظ اسرار ائمه اطهار (علیه‌السّلام) و به طور کلی حفظ اسرار مذهب از مسائل مسلّم و مهمی است که نمی‌توان در آن تردید کرد و باید به آن پایبند بود، چرا که اگر این اسرار فاش شود و دشمنان بر آن دست یابند، در مورد فضایل آنها حسادت می‌ورزند، و در مورد برنامه‌های اجتماعی و تربیتی آنان سعی می‌کنند، تمام آنها را خنثی نمایند، به همین دلیل دستور اکید به حفظ اسرار در روایات (از جمله حدیث مورد پرسش) داده شده است.


۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۲، ص۱۱۳، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۲. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج‌۸، ص۲۱۱، محقق و مصحح:رسولی، سید‌هاشم، ‌دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۳. ابن قاریاغدی، محمد حسین، البضاعة المزجاة (شرح کتاب الروضة من الکافی)، ج‌۲، ص۵۰، محقق و مصحح:احمدی جلفائی، حمید، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج‌۳، ص۳۶۵، مدرسه امام علی بن ابی طالب، قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.    
۵. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ‌ ج‌۱، ص۲۵۹، محقق و مصحح:محدث، جلال الدین، دار الکتب الاسلامیة، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۲، ص۲۲۰.    
۷. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص۹۶، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بی‌تا.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج‌۳، ص۳۶۶.    
۹. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج‌۱، ص۲۳۸، محقق و مصحح:خرسان، محمد باقر، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج‌۳، ص۳۶۶.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج‌۳، ۳۶۷.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «احفظ لسانک تسلم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۵/۱۹.    



جعبه ابزار