آیات آخر سوره حشر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سوره حشر، آیه، اسمای ذاتیه، مقام احدیت، اسمای صفات، مقام واحدیت، اسمای فعل، مقام مشیت، مقامات ذات.
پرسش: امام خمینی عقیده دارد که سه آیه شریفه آخر سوره حشر، به مقام احدیت، واحدیت و مشیت با تجلی فعلی اشاره میکند. این نظریه را توضیح دهید و چه ارتباطی میان این آیات با این مقامها وجود دارد؟
پاسخ:
سه
آیه آخر سوره حشر آیات ۲۲، ۲۳ و ۲۴ این سوره هستند.
در آیه اول یعنی آیه ۲۲ خداوند میفرماید: «
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَانُ الرَّحِیمُ»؛ اوست خدایی که جز او معبودی نیست، دانای
غیب و آشکار است (آنچه از حواس ظاهری و باطنی هر ذی شعوری نهان و آنچه در مقابل آنها
آشکار است، یا آنچه هنوز موجود نشده و آنچه موجود شده است)، اوست بخشنده و مهربان.
در آیه دوم یعنی آیه ۲۳ میفرماید: «
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبرِّ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ»؛ او است خدایی که جز او معبودی نیست، مَلِک است (
سلطان فرمانروای جهان هستی است)؛ قدوس است (منزه و پاک از هر
عیب و نقص و شریک و فرزند است)؛
سلام است (ذاتش سالم از عیب، صفاتش سالم از نقص و افعالش سالم از شر است)؛
مؤمن است (توحیدگوی خود، مؤمن به حقیقت ذات و صفات خویش و ایمنیبخش از هر
ظلم و بدی است)؛ مهیمن است (امین، مسلط و فائق بر همه چیز،
حافظ همه هستی و مراقب همه اشیاست)؛ عزیز است (بیمانند و نظیر، غالب شکستناپذیر، و بخشنده عزت است)؛ جبار است (دارای شأنی عظیم، جبرانکننده هر شکست و ضرر، اصلاحگر حال موجودات و صاحب
اراده قاهره بر اشیاست)؛
متکبر است (مستحق تعظیم و صاحب کبریا و بزرگی باطنی و آشکار است)، منزه است
خداوند از اینکه برای او شریک قرار میدهند.
در آیه سوم یعنی آیه ۲۴ میفرماید: «
هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنیَ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فیِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحکِیم»؛ اوست خدای آفریننده (اشیا بر پایه
تقدیر و سنجش) و آفریدگار و ایجادکننده (موجودات ممتاز از یکدیگر، مماثل در کمال صنع) و صورتبخش (اشیا به صورتهای مختلف) او راست بهترین نامها، همه آنچه در
آسمانها و زمین است او را (به
زبان قال و حال)
تسبیح میگویند و اوست صاحب اقتدار و
حکمت.
امام خمینی رحمةالله در موارد متعددی، آیه اول، یعنی آیه ۲۲، را اشاره به اسمای ذاتیه یا مقام احدیت میداند؛ و آیه دوم، یعنی آیه ۲۳، را اشاره به اسمای صفاتیه یا مقام واحدیت میداند؛ و آیه سوم یعنی آیه ۲۴ را اشاره به اسمای فعلیه یا مقام مشیت، میدانند.
منظور از اسمای ذاتیه یا مقام احدیت، تجلی ذات برای ذات با حفظ
وحدت و غلبه وحدت است. به بیان دیگر، یعنی
علم حق تعالی در مقام ذات به خود از جهت احدیت جمعی.
در مقام اسمای ذات یا مقام احدیت همهی
اسما و صفات در
چهره وحدت و بهصورت اندماجی و بدون هیچگونه جهت کثرت وجود دارند.
امام خمینی ـ رحمةالله ـ در توضیح این
مقام میگوید: «چون حق جل و علا به حسب علم ذاتی خود، در حضرت غیب هویت، جمال جمیل خود را مشاهده فرموده، به اتم مراتب علم و شهود، مبتهج بوده به ذات جمیل خود، به اشد مراتب ابتهاج، پس تجلی فرموده، به تجلی ازلی، به اعلی مراتب تجلیات، در حضرت ذات برای ذات. و این تجلی و اظهار ما فی مکنون غیبی و مقارعه ذاتیه، «کلام ذاتی» است که به لسان ذات در حضرت غیب واقع است».
مقصود از مقام اسمای صفات یا مقام واحدیت تجلی ذات
خداوند برای ذات بهصورت تفصیل است؛ البته باید توجه داشت در اینجا چون هنوز مرحلهی و مقام ذات مطرح است؛ از این جهت هیچگونه کثرت خارجی در آنجا مطرح نیست؛ به همین جهت از آن تعبیر به واحدیت میآورند تا کثرت خارجی تصور نشود.
مقصود از اسمای فعل یا مقام
مشیت، همان کثرت عینی و اعطای وجود به اشیا در
عالم خارج است.
اما در مورد مناسبت این مقامات با
آیات سهگانه سوره حشر چند نکته را باید متذکر شویم:
امام خمینی ـ رحمةالله ـ تطبیق این آیات را با آن مقامات بهصورت احتمال بیان کردند؛ شاید علت این تعبیر برخی مشکلاتی است که در مقام تطبیق روی میدهد که بر محققین پوشیده نیست.
با مقداری اغماض میتوان گفت: صفاتی که در آیه دوم آمده است، با مقام اسمای صفاتیه و مقام واحدیت تناسب دارد؛ زیرا صفاتی که در این
آیه آمده به نوعی همراه با تکثر و
تفصیل است؛ بهویژه صفاتی مانند: مَلِکُ، سَّلَامُ، مُؤْمِنُ، مُهَیْمِنُ، عَزِیزُ، جَبَّارُ و مُتَکَبرِ که این صفات از یکسو صفات ذات هستند و از سوی دیگر همراه با تکثر و تعدد بیان شدند؛ بنابراین با مقام اسمای صفاتی و واحدیت تناسب دارد؛ چنانکه در مورد ارتباط آیه سوم با مقام فعلی میتوان گفت: صفاتی در آیه بیان شده بهویژه صفاتی مانند: خَالِقُ، بَارِئُ و مُصَوِّرُ با مقام فعل تناسب دارند؛ زیرا این صفات مرتبط با خلقت و تحقق اشیا در عالم خارج و واقع است.
شاید به همین جهات امام خمینی ـ رحمةالله ـ در مورد این دو مقام میگوید: اینکه آیه دوم (اشاره به) اسمای صفاتیه، و سوم (اشاره به اسما) افعالیه دارد، واضح است.
تطبیق آیه اول بر مقام احدیت و اسمای ذات چندان آسان نیست؛ و نیاز به توضیح دارد؛ زیرا صفاتی مانند
عالم الغیب و الشهاده و بهویژه صفات
رحمان و رحیم که در آیه اول آمده است، با مقام احدیت و اسمای ذاتی چندان تناسب ندارد، بلکه با مقام واحدیت و اسمای صفاتی سازگار است.
به همین جهت امام خمینی ـ رحمةالله ـ نیز تطبیق آیه اول بر مقام احدیت را نیازمند به توضیح و توجیه میبیند و میگوید: و اما «عالم الغیب و الشهادة» و «رحمن» و «رحیم» از اسمای ذاتیه بودن مبنی بر آن است که «غیب» و «شهادت» عبارت از اسمای باطنه و ظاهره باشد، و «
رحمانیت » و «رحیمیت» از تجلیات «
فیض اقدس» باشد نه «فیض مقدس»؛ و اختصاص دادن این اسما را به
ذکر، با اینکه «حی» و«ثابت» و «رب» و امثال آن به اسمای ذاتیه نزدیکتر به نظر میآید، شاید برای احاطه آنها باشد؛ زیراکه اینها از امهات اسما هستند. و اللّه العالم.
پایگاه اسلام کوئست.