• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آلایش حدیث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حدیث، اهل بیت، پیامبر، قرآن، اسلام، شیعه، اهل سنت.

پرسش: عوامل تاریخی آلایش و پالایش حدیث را بیان کنید؟

پاسخ: پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) تمسک به قرآن و اهل بیت (علیهم‌السّلام) را مایه رستگاری امت اسلام معرفی کرده است؛
[۱] حسینی میلانی، سید علی، حدیث الثقلین، ج۱، مرکز الابحاث العقائدیة، ۱۴۲۱ق.
[۲] امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۳۷۹.
و صد افسوس که عده‌ای تلاش کرده‌اند با جدا کردن این دو گوهر گرانبها، هر دو را از کارآیی لازم بیندازند و مانع رستگاری دنیوی و اخروی مسلمانان شوند؛ ارائه تفاسیر ناروا و غیر واقعی از قرآن و آلایش‌های حدیثی را می‌توان در این راستا ارزیابی کرد؛ که در این نوشتار به اقتضای سؤال به آلایش‌های حدیثی و عوامل آن و سپس به پالایش‌های حدیثی به صورت گذرا پرداخته شود.



«آلایش» در لغت به معنی آلودن و آلودگی و ناپاکی است.
[۳] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا.
و مقصود از آلایش حدیث در اینجا هر گونه آسیبی است که سند و متن احادیث را دچار مشکل کرده است.


از مهم‌ترین آسیب‌های حدیثی، می‌توان منع از تدوین حدیث، ورود احادیث خرافی (اسرائیلیات) در میان احادیث و احادیث ساختگی را بر شمرد که شمار بسیاری از احادیث ساختگی و خرافی در واقع از آثار منع از تدوین حدیث می‌باشند.


در زمان حضرت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) مسلمانان به حفظ و نوشتن احادیث ایشان اهمیت زیادی می‌دادند و به عقیده دکتر عتر، عده‌ای از صحابه روایات زیادی ـ که مجموعاً به حد تواتر می‌رسند ـ در اثبات وقوع کتابت حدیث در زمان پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نقل کرده‌اند.
[۴] حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۲۹.
و این به جهت اهتمام رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به این امر بود.
[۵] مودب، سیدرضا، تاریخ حدیث، ج۱، ص۲۳-۳۱، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴.
اما بعد از رحلت آن وجود مقدس، خلفا به بهانه‌های واهی
[۶] مودب، سیدرضا، تاریخ حدیث، ج۱، ص۱۸۶-۲۰۵.
[۷] حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۲۱۶-۴۰۸.
از نقل و نوشتن حدیث جلوگیری کردند و هدف اصلی آنها از این کار جلوگیری از انتشار فضائل اهل بیت (علیهم‌السّلام) بود و برای این که این هدف آنها آشکار نگردد و صحابه در برابر آن مقاومت نشان ندهند از نقل و کتابت هر گونه حدیثی جلوگیری کردند
[۸] حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۴۱۲-۴۱۴.
چنان که عمر ناخواسته پرده از این راز برداشته و به صحابه گفته است: «اقلوا الروایة عن رسول الله الا فی ما یعمل به»
[۹] ابوبکر، عبدالرزاق، المصنف، ج۱۱، ص۲۶۲، رقم ۲۰۴۹۶، بی‌جا، المجلس العاملی، بی تا.
نقل روایت از پیامبر را کم کنید مگر آنچه را که به آن عمل می‌شود. و معلوم است که فضایل اهل بیت (علیهم‌السّلام) مربوط به عقیده است نه عمل. و در همین راستا بود که تا پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در وقت احتضار سخنی شبیه حدیث ثقلین بر زبان جاری کرد و نوشت‌ابزار خواست تا چیزی بنویسد که بعد از آن حضرت امت گمراه نشود؛ عمر با نسبتی بسیار زشت به آن حضرت، مانع اجرای تصمیم ایشان گردید.
[۱۰] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۱، ص۳۷، بیروت، دارالفکر، بی تا.
[۱۱] عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، ج۱، ص۱۴۰، بی جا، مجمع جهانی اهل بیت ‌ (علیهم‌السّلام)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.

این منع نامبارک تا زمان عمر بن عبدالعزیز ادامه یافت اما او بنا بر مصالحی، این ممنوعیت را لغو کرد و بلکه دستور به گردآوری و تدوین احادیث داد. ولی تا مرگ او (۱۰۱ق) عملی نشد تا آنکه در سال ۱۴۳ تدوین حدیث و...آغاز گردید.
[۱۲] عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، ج۲، ص۵۰-۶۷.
البته شیعه به این منع اعتنا نکرد و به تدوین حدیث پرداخت.

۳.۱ - آثار منع از تدوین حدیث

برای منع از تدوین احادیث آثاری مترتب می‌باشد که برخی از آنها عبارتند از:

۳.۱.۱ - محروم ماندن مسلمانان از اهل بیت

با منع از تدوین حدیث فضائل اهل بیت (علیهم‌السّلام) در سطح وسیع منتشر نشد و حکام ایشان را به انزوا کشاندند و امت اسلام از بهره‌مندی از برکات آن حضرات محروم گردید و این بدترین پی آمد منع از تدوین حدیث است
[۱۳] حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۵۳۳.
که آثار دیگر هم در پی این اثر است.

۳.۱.۲ - اختلاف بین مسلمانان

تقسیم امت اسلام به فرقه‌های مختلف و خصوصاً به دو فرقه مهم شیعه و سنی به خاطر این است که با منع حدیث فضائل اهل بیت بر بسیاری پوشیده ماند و به مسیری غیر از مسیر حق سرازیر شدند و...
[۱۴] مودب، سیدرضا، تاریخ حدیث، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰.


۳.۱.۳ - نابودی احادیث فراوان

در اثر جلوگیری از نقل و تدوین حدیث روایات زیادی به دست فراموشی سپرده شد، بلکه تعمداً روایات را از بین بردند تا به دست کسی نرسد؛ مثلاً ابوبکر ۵۰۰ حدیث نبوی را سوزاند.
[۱۵] ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۵، مکه، مکتبة الحرم المکی، ۱۳۷۴ق.
و نیز عمر از مردم خواست تا هر حدیثی که دارند بیاورند وقتی آوردند دستور داد تا آنها را بسوزانند.
[۱۶] ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۴۷، دارالکتاب الاسلامی.
[۱۷] ابن‌سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۵، ص۱۴۰.
و یکی از صحابه نیز کتابی را که در فضایل اهل بیت (علیهم‌السّلام) نوشته شده بود، در آب شست و از بین برد.
[۱۸] صائب، عبدالحمید، تاریخ السنة النبویة ثلاثون عاما بعد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ص۲۳.
[۱۹] حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۴۱۲.


۳.۱.۴ - رواج اسرائیلیات

انسان کنجکاو است و همیشه دنبال چیزهای تازه است و خلفا به این اصل توجه داشتند و برای پر کردن جای خالی سخنان ناب نبوی (صلّی الله علیه و آله) و یا...به افرادی از علمای اهل کتاب مانند تمیم داری و کعب الاحبار که پس از انتشار اسلام برای پیگیری اهداف خود اظهار اسلام کرده بودند میدان سخنوری دادند بلکه در زمان عمر هر هفته سخنران قبل از خطبه‌های نماز جمعه تمیم‌داری بود که در زمان عثمان مدت آن دو برابر شد و در زمان معاویه این قبیل افراد در دربار او زیاد شدند و بدین ترتیب روایات خرافی (اسرائیلیات) را در بین مسلمانان رواج دادند و بر فرهنگ اهل سنت تاثیر زیادی گذاشتند که اعتقاد به جسمانیت خدا، صدور معاصی از انبیاء و...از نمونه‌های این اثر گذاری است.
[۲۰] عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، ج۲، ص۵۷-۶۱.


۳.۱.۵ - دست‌اندازی در روایات

دوران منع تدوین حدیث مایه لغزش‌هایی چون فراموشی، اشتباه، جابجایی عبارت و...شد، افزون بر آن دشمنان اسلام نیز دست به کار شدند و برای مخدوش کردن چهره اسلام به تحریف و بلکه وضع احادیث دست زدند و این امر باعث شد خواسته یا ناخواسته روایات تحریف شده و جعلی به حوزه روایات راه یابد و خصوصاً بعد از آزاد شدن تدوین حدیث به سرعت در بین مسلمانان منتشر شود.
[۲۱] ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۱۱۸.
[۲۲] حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۴۹۴.
[۲۳] مودب، سیدرضا، تاریخ حدیث، ص۲۱۱-۲۱۲.



هر چند یکی از آثار منع تدوین حدیث وضع و جعل حدیث است ـ چنانکه اشاره شد ـ ولی این کار تنها در پی منع تدوین حدیث نیست و حتی اگر هم آن منع صورت نمی‌گرفت باز وضع حدیث منتفی نمی‌شد چنانکه در زمان خود پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نیز برخی احادیثی را جعل می‌کردند و به پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نسبت می‌دادند. علی (علیه‌السّلام) در این باره می‌فرماید: «ولقد کذب علی رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ علی عهده حتی قام خطیبا، فقال: «من کذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار» در روزگار پیامبر (صلّی الله علیه و آله) آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد که ایستاد و خطابه ایراد کرد و فرمود: «هر کسی از دانسته به من دروغ نسبت دهد جایگاه او پر از آتش است.»

۴.۱ - انگیزه‌ها و اسباب وضع حدیث

این بحث دامنه دار است ولی به لحاظ رعایت اختصار بعضی از مهم‌ترین انگیزه‌ها و اسباب وضع حدیث ذکر می‌شود:

۴.۱.۱ - دشمنی با اسلام

دشمنان وقتی گسترش روز افزون اسلام را دیدند و از مقابله مستقیم با آن ناتوان شدند به فکر چاره افتادند و برای انتقام از اسلام عده‌ای از متفکران آنها مانند: کعب الاحبار و وهب بن منبه یهودی، ابن جریح و تمیم‌داری مسیحی، سیف بن عمر و ابن ابی العوجا مانوی به ظاهر مسلمان شدند و با ساختن احادیث دروغین کینه خود را به اسلام نشان دادند.
[۲۵] قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۶۶، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸.
برای نمونه «ابن ابی العوجا» به هنگام اعدامش گفت: «مرا از کشته شدن چه باک، در حالیکه چهار هزار حدیث که حرام را حلال و حلال را حرام می‌کرد ساختم و وارد دین شما کردم.» و حماد بن زید نیز گفته است: «زنادقه چهارده هزار حدیث ساخته و به پیامبر و اولیاء الهی نسبت داده‌اند.»
[۲۶] ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۱۴۴.


۴.۱.۲ - انگیزه سیاسی

حکامی که به ناحق بر مسند قدرت تکیه زده بودند و خود را خلیفه رسول الله می‌دانستند ناچار بودند به گونه‌ای به اعمال قدرت خود مشروعیت ببخشند و چون هیچ سخنی از پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در تایید خود در دست نداشتند بلکه سخنان فراوانی علیه خودشان و به نفع اهل بیت (علیهم‌السّلام) از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) وجود داشت، رو به وضع و جعل حدیث برای این منظور کردند مثلاً برای توجیه غصب فدک حدیثی ساخته و به پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نسبت دادند که: «ما پیامبران چیزی به ارث نمی‌گذاریم و هر آنچه از ما باقی بماند صدقه است»
[۲۷] مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵، ص۱۵۲، بیروت، دارالفکر، بی تا.
که این مطلب به جهت مخالفت با قرآن جعلی بودنش واضح است و نیز معاویه روند احادیث ساختگی را به اوج رساند و در عرصه‌های مختلف به جعل حدیث دامن زد.
[۲۹] رفیعی محمدی، ناصر، درسنامه وضع حدیث، ص۶۰-۷۲، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴.
و همچنین در زمان سایر امویان این وضع ادامه داشت و راویان دین فروش در زمان عبدالملک بن مروان در فضائل امویان و سوابق آنها و طعنه به علی (علیه‌السّلام) روایات زیادی ساختند. عباسیان نیز از قافله عقب نماندند و برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود احادیثی را جعل کردند.
[۳۱] رفیعی محمدی، ناصر، درسنامه وضع حدیث، ص۷۲-۷۳.


۴.۱.۳ - انگیزه‌های فرهنگی

اقوام مختلفی به اسلام گرویدند و بعد از پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) مذاهب مختلفی پدید آمد و بعضی از این اقوام و مذاهب برای اثبات برتری خود و بی اعتبار کردن رقبای خود به جعل حدیث دست زدند برای نمونه حنفی‌ها، مالکی‌ها و شافعی‌ها هر کدام در فضایل رهبران و امامان فقهی خود روایاتی را جعل کردند.

۴.۱.۴ - انگیزه‌های خیرخواهانه

برخی از دین‌داران نادان به گمان خدمت به دین، احادیثی را ساخته و به معصومان (علیهم‌السّلام) نسبت دادند که بیش‌تر روایات مجعول اینها درباره فضائل سوره‌ها و آیات قرآن و ذکر پاداش اعمال خیر و...است که به منظور ترغیب مردم به قرائت قرآن و انجام کارهای خیر و ترک محرمات بوده است.
[۳۳] قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۷۲-۷۳.
[۳۴] رفیعی محمدی، ناصر، درسنامه وضع حدیث، ص۱۵۱-۱۵۷.
[۳۵] ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۱۳۸



۱. حسینی میلانی، سید علی، حدیث الثقلین، ج۱، مرکز الابحاث العقائدیة، ۱۴۲۱ق.
۲. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۳۷۹.
۳. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا.
۴. حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۲۹.
۵. مودب، سیدرضا، تاریخ حدیث، ج۱، ص۲۳-۳۱، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴.
۶. مودب، سیدرضا، تاریخ حدیث، ج۱، ص۱۸۶-۲۰۵.
۷. حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۲۱۶-۴۰۸.
۸. حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۴۱۲-۴۱۴.
۹. ابوبکر، عبدالرزاق، المصنف، ج۱۱، ص۲۶۲، رقم ۲۰۴۹۶، بی‌جا، المجلس العاملی، بی تا.
۱۰. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۱، ص۳۷، بیروت، دارالفکر، بی تا.
۱۱. عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، ج۱، ص۱۴۰، بی جا، مجمع جهانی اهل بیت ‌ (علیهم‌السّلام)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
۱۲. عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، ج۲، ص۵۰-۶۷.
۱۳. حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۵۳۳.
۱۴. مودب، سیدرضا، تاریخ حدیث، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰.
۱۵. ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۵، مکه، مکتبة الحرم المکی، ۱۳۷۴ق.
۱۶. ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۴۷، دارالکتاب الاسلامی.
۱۷. ابن‌سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۵، ص۱۴۰.
۱۸. صائب، عبدالحمید، تاریخ السنة النبویة ثلاثون عاما بعد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ص۲۳.
۱۹. حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۴۱۲.
۲۰. عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، ج۲، ص۵۷-۶۱.
۲۱. ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۱۱۸.
۲۲. حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفة، ص۴۹۴.
۲۳. مودب، سیدرضا، تاریخ حدیث، ص۲۱۱-۲۱۲.
۲۴. دشتی، محمد، نهج‌البلاغه، ص۳۳۰-۳۳۱، خ ۲۱۰، قم، پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹.    
۲۵. قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۶۶، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸.
۲۶. ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۱۴۴.
۲۷. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵، ص۱۵۲، بیروت، دارالفکر، بی تا.
۲۸. نمل/سوره۲۷، آیه۱۶.    
۲۹. رفیعی محمدی، ناصر، درسنامه وضع حدیث، ص۶۰-۷۲، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴.
۳۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۱، ص۴۶، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی جا، داراحیاء الکتب العربیة، بی تا.    
۳۱. رفیعی محمدی، ناصر، درسنامه وضع حدیث، ص۷۲-۷۳.
۳۲. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۵، ص۲۷۷-۲۸۷، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۳۷۹.    
۳۳. قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۷۲-۷۳.
۳۴. رفیعی محمدی، ناصر، درسنامه وضع حدیث، ص۱۵۱-۱۵۷.
۳۵. ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۱۳۸



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آلایش حدیث»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۰۵.    



جعبه ابزار