• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آفرینش زن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: آفرینش زن.

پرسش: آیا زن به طفیل مرد آفریده شده است؟

پاسخ: همه آنچه در قرآن درباره ویژگی‌ها و توانایی‌های معنوی انسان مطرح شده است، بدون هیچ تفاوتی و به طور یکسان شامل زن و مرد می‌شود. روح الهی در کالبد هر دوی آنها دمیده شده است. ویژگی‌هایی چون اعتدال در خلقت، ابزار ادراکی مناسب برای کمال فطرت الهی و وجدان اخلاقی و بر دوش کشیدن امانت الهی که آسمان و زمین از آن امتناع ورزیدند، هدف واقع شدن برای خلقت آسمان‌ها و زمین و آنچه در زمین است و مشمول تعلیم الهی شدن، و توفیق شرکت در کلاس آموزش و پرورش پیامبران همه از دیدگاه قرآن به طور یکسان در مورد زنان و مردان جاری است؛ چه این‌که در عرصه نیل به ارزش‌های انسانی، مردی و زنی ملاک تقدم و تآخر نیست و ارزش‌هایی چون ایمان و عمل صالح، علم و تقوا، هجرت و در یک کلام مجموع ارزش‌های الهی در حوزه جنسیت تفسیر نمی‌شود و هیچ‌کدام از دو جنس را در طی مدارج انسانی بر دیگری تفوق و برتری نیست.



زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی همواره بخشی از فرازهای مهم تاریخ بشری را به خود اختصاص داده‌اند، گاهی مظلوم بوده‌اند و ترحم‌برانگیز و گاهی افتخارآفرین و حماسه‌ساز، گاهی فراموش شده و بی‌تأثیر و گاهی در صحنه، شاهد و تأثیرگذار؛ ‌اما در مجموع می‌توان گفت زنان هرگز نتوانسته‌اند آن‌طور که سزاوار آن بوده‌اند، باشند؛ از‌این‌رو احقاق حقوق آنان همواره مورد توجه عدالت‌خواهان و آرمان‌طلبان و در رأس آنان ادیان توحیدی و پیامبران الهی بوده است.

نگاهی به تاریخچه جامعه جهانی و محتوای کتب آسمانی و متون دینی بیانگر وجود نوعی دغدغه مشترک بشری و الهی نسبت به این امر مهم است.این نگرانی یک واقعیت جهانی است. معضلی که در بخشی از عالم برای رهایی از آن در ورطه معضلات دیگری فرو غلطیده‌اند.

۱.۱ - سخن استاد مطهری

به تعبیر استاد مطهری: «قرن ما یک سلسله بدبختی‌ها را از زن گرفت و یک سلسله بدبختی‌های دیگر برای او به ارمغان آورد.بدبختی‌های قدیم غالباً معلول این بود که انسان بودن زن به فراموشی سپرده شده بود و بدبختی‌های جدید از آن است که عمداً یا سهواً زن بودن و موقعیت طبیعی و فطری‌اش، رسالتش، تقاضاها و استعدادهای ویژه‌اش به فراموشی سپرده می‌شود».

آری این از ظلم‌هایی است که نسبت به زنان صورت پذیرفته که حتی از انتساب مقام انسانیت به زنان نیز دریغ شده و برخی نادانان کوشیده‌اند، مقام انسانی زن را نیز انکار کنند و یا اگر انسانیت او را پذیرفته‌اند، لااقل او را انسانی طفیلی معرفی کنند؛ چنان‌که در سؤال به آن اشاره شد.


جای آن دارد تا در این آشفته‌بازار، اسلام آخرین دین آسمانی را نصب‌العین خود قرار داده و با مبانی و راهبردهای آن در راه شناسایی و استیفای حقوق حقه زنان آشنا شویم، آن‌گاه به‌خوبی در خواهیم یافت که هیچ‌گاه آن به طفیل مرد آفریده نشده است؛ زیرا:

۲.۱ - یک‌سرشتی بودن

اولاً: از دیدگاه اسلام زن و مرد در خلقت، یک سرشتی هستند نه دو سرشتی. قرآن کریم در این خصوص می‌گوید: «همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از خود او قرار دادیم». و نیز می‌فرماید: «خداوند از جنس شما برای شما همسر آفرید». در اسلام زن مقدمه وجود مرد نبوده و مرد علت غایی خلقت او به حساب نمی‌آید. قرآن خلقت زن و مرد را برای یکدیگر («خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا اِلَیْهَا») و آن دو را پوشش یکدیگر به حساب می‌آورد. («هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ»)

در قرآن از آنچه در بعضی کتب مذهبی هست که زن از مایه پست‌تر از مایه مرد آفریده شده یا این‌که به زن جنبه طفیلی داده‌اند که همسر آدم، اول از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شد، خبری نیست و در اسلام نظریه تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.

۲.۲ - فرعی نبودن خلقت زن در قرآن

ثانیاً: آیاتی از قرآن در این باره وجود دارد: («یا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً»؛
«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»؛
«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»؛
«وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً»؛
«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَزْواجِکُمْ بَنِینَ وَ حَفَدَةً»؛
«جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً» ) که از هیچ‌کدام از این آیات، فرعیت و انشعاب خلقت زن از مرد استفاده نمی‌شود؛ زیرا مخاطب این آیات انسان‌ها هستند نه مردان.

۲.۳ - همتا و همجنس بودن همسر انسان

ثالثاً اگر در این آیات گفته شده خداوند از انسان همسری برایش آفرید، ممکن است گفته شود «مراد خداوند این است که همسر انسان، همتای او و همجنس اوست و بیگانه با وی نیست، نه این‌که جزئی از اوست و از او خلق شده است. اگر این‌طور باشد، باید گفته شود هر زنی از شوهر خودش خلق شده»
[۱۰] مهریزی، مهدی، زن، ص۲۳، قم، خرم، ۱۳۷۷ش.
است؛

۲.۳.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

لذا مرحوم علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان بیان می‌دارد: ظاهر آیه «وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها» این است که همسری از نوع مرد آفرید و افراد انسانی بازگشت به دو فرد همانند و مشابه دارند. به عقیده ایشان آنچه در پاره‌ای تفاسیر طبق برخی روایات که «خداوند همسر آدم را از دنده او آفرید». نقل شده که مطابق این آیه زن از آدم مشتق شده و بعضی از آدم است سخنی بدون دلیل است و آیه بر آن دلالت ندارد.
بنابراین علی‌رغم پندارهای غلطی که در مورد زنان وجود دارد، در اسلام زن طفیلی مرد نبوده و مرد علت غایی خلقت او به حساب نمی‌آید. قرآن خلقت زن و مرد را برای یکدیگر («هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ») و آن دو را پوشش یکدیگر به حساب می‌آورد.تا به فرموده علامه طباطبایی (رحمة‌الله‌علیه) هر یک از زن و مرد دیگری را از دنبال شر رفتن و اشاعه آن باز دارد. هر کدام برای دیگری لباسی است که با او پلیدی‌های خود را پنهان سازد».


افزون بر این، قرآن کریم آفرینش زن و مرد را ضمن آیاتی توصیف کرده که از مجموع این آیات می‌توان دلایل دیگری را برای اثبات استقلال خلقت زن و عدم تابعیت از خلقت مرد به دست آورد که برخی از آنها به شرح ذیل می‌باشند:

۳.۱ - خلیفه خدا بودن زن

زن چون مرد خلیفه خداست.

۳.۲ - نپرستیدن شیطان

هنگام خلقت، از زن چون مرد پیمان گرفته شده، شیطان را پرستشگر نباشند.

۳.۳ - آفرینش نخستین زن از جنس نخستین مرد

نخستین زن از جنس نخستین مرد آفریده شده است و مردان و زنان بسیار دیگری از آن دو آفریده شدند و زنان و مردان دیگر نیز از جنس یکدیگر خلق شده‌اند. همان‌گونه که از آیات برمی‌آید، همسر انسان از جنس انسان است نه جزئی از آن: وگرنه باید همسر هر انسانی جزئی از خود او باشد. نیز برخی مفسرین همچون علامه طباطبایی کلمه «مِن» در آیات فوق را «نشویه» دانسته که برای بیان منشأ پیدایش اشیا به کار می‌رود.

۳.۴ - هشدار یکسان به زن و مرد

پس از اخذ پیمان الهی، زن و مرد در بهشت ساکن شدند و یکسان مورد هشدار قرار گرفتند که از شجره دوری گزینند؛ وگرنه از ظالمان خواهند بود.

۳.۵ - گمراهی زن و مرد

شیطان هر دو را گمراه کرد و از بهشت خارج ساخت.

۳.۶ - توبه و پشیمانی زن و مرد

هر دو به پیشگاه خدا اظهار توبه، پشیمانی و استغفار کردند.

بنابراین همه آنچه در قرآن درباره ویژگی‌ها و توانایی‌های معنوی انسان مطرح شده است، بدون هیچ تفاوتی و به طور یکسان شامل زن و مرد می‌شود. روح الهی در کالبد هر دوی آنها دمیده شده است. («فَاِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ») ویژگی‌هایی چون اعتدال در خلقتلَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ فِی اَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» «الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ» ) ابزار ادراکی مناسب برای کمالوَ هُوَ الَّذِی خلقَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْاَبْصارَ وَ الْاَفْئِدَةَ قَلِیلاً ما تَشْکُرُونَ») فطرت الهیفَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها») و وجدان اخلاقیوَ نَفْسٍ وَ ما سَویها • فَاَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها ») و بر دوش کشیدن امانت الهی که آسمان و زمین از آن امتناع ورزیدند، («اِنَّا عَرَضْنَا الْاَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْاِنْسانُ» ) هدف واقع شدن برای خلقت آسمان‌ها و زمین و آنچه در زمین است و مشمول تعلیم الهی شدن، و توفیق شرکت در کلاس آموزش و پرورش پیامبران همه از دیدگاه قرآن به طور یکسان در مورد زنان و مردان جاری است؛ چه این‌که در عرصه نیل به ارزش‌های انسانی، مردی و زنی ملاک تقدم و تأخر نیست و ارزش‌هایی چون ایمان و عمل صالح علم و تقوا هجرت و در یک کلام مجموع ارزش‌های الهی در حوزه جنسیت تفسیر نمی‌شود و هیچ‌کدام از دو جنس را در طی مدارج انسانی بر دیگری تفوق و برتری نیست.


۱. نساء/سوره۴، آیه۱.    
۲. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.    
۳. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۴۷، صدرا.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۱.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۹.    
۶. زمر/سوره۳۹، آیه۶.    
۷. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.    
۸. نحل/سوره۱۶، آیه۷۲.    
۹. شوری/سوره۴۲، آیه۱۱.    
۱۰. مهریزی، مهدی، زن، ص۲۳، قم، خرم، ۱۳۷۷ش.
۱۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۳۶، بیروت، مؤسسه الاعلی، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۴ (ذیل آیه فوق)، بیروت، مؤسسه الاعلی، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۳۰.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۳۴-۳۵.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۳۷.    
۱۷. حجر/سوره۱۵، آیه۲۸-۳۱.    
۱۸. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۵.    
۱۹. یس/سوره۳۶، آیه۶.    
۲۰. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۱.    
۲۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۳.    
۲۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۹.    
۲۳. نساء/سوره۴، آیه۱.    
۲۴. زمر/سوره۳۹، آیه۶.    
۲۵. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.    
۲۶. نحل/سوره۱۶، آیه۷۲.    
۲۷. شوری/سوره۴۲، آیه۱۱.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۳۰.    
۲۹. یس/سوره۳۶، آیه۶.    
۳۰. بقره/سوره۲، آیه۳۴.    
۳۱. نساء/سوره۴، آیه۱.    
۳۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۹.    
۳۳. زمر/سوره۳۹، آیه۶.    
۳۴. نساء/سوره۴، آیه۱.    
۳۵. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.    
۳۶. نحل/سوره۱۶، آیه۷۲.    
۳۷. شوری/سوره۴۲، آیه۱۱.    
۳۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۳۶، بیروت، مؤسسه الاعلی، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.    
۳۹. بقره/سوره۲، آیه۳۴.    
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۳۵.    
۴۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۳.    
۴۲. حجر/سوره۱۵، آیه۲۸-۳۱.    
۴۳. ص/سوره۳۸، آیه۷۲.    
۴۴. سجده/سوره۳۲، آیه۹.    
۴۵. تین/سوره۹۵، آیه۴.    
۴۶. انفطار/سوره۸۲، آیه۷.    
۴۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷۸.    
۴۸. روم/سوره۳۰، آیه۳۰.    
۴۹. شمس/سوره۹۱، آیه۷-۸.    
۵۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۵۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۳.    
۵۲. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۵۳. بقره/سوره۲، آیه۲۲.    
۵۴. رحمن/سوره۵۵، آیه۱-۴.    
۵۵. علق/سوره۹۶، آیه۴-۵.    
۵۶. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۵۷. نحل/سوره۱۶، آیه۹۷.    
۵۸. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۱.    
۵۹. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۶۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.    
۶۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آفرینش زن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۲/۳۰.    







جعبه ابزار