کلید واژه: عمر، ابوبکر، خلافت، غدیر خم. پرسش: خلاصهای از زندگی عمر را بنویسید؟ پاسخ: عمر شخص خیلی تندخو بود و بعد از ابوبکر به خلافت رسید و افراد سختگیر و بعضی وقتها ستمگری مثل معاویه را به حکومت مینشاند.
زندگی عمر در مدینه[ویرایش] عمر در دوران مدینه، در حوادث و جنگها حضور داشت گرچه تاریخ خاطره ویژهای از وی به یادگار ندارد، چون چندان شجاعتی نداشت که نامی از خود در جنگها به یادگار بگذارد.
← دارای خشونت ذاتی شخصیت روحی عمر که در کار فکری سیاسی و اجرائی او نیز تأثیر شدیدی داشت، از نظر فکری افراطی بود[۸]، او مدیریت را عبارت از نوعی سختگیری میدید و میکوشید تا با این سختگیری اعراب بدوی را تحت کنترل در آورد، عمر در همان روز نخستِ خلافت گفت: خدایا من تندخو هستم، مرا نرم گردان! [۹] او گمان میکرد که بدون شلاق نمی توان با این مردم بسر برد، لذا گفتهاند: او نخستین کسی بود که شلاق «دره» در دست گرفت.[۱۰][۱۱]و این خود بهترین دلیل بر خشونتذاتی او میباشد. به گزارش عبدالرزاق صنعانی، ابراهیم نخعی میگوید: عمر در صفوف زنان میگشت، ناگهان بوی عطری از آنان به مشامش رسید، در آن حال گفت: اگر میدانستم این بو از کیست با او چه و چه میکردم، زنان باید برای شوهرانشان خود را معطر کنند، ابراهیم میافزاید: زنی که در آنجا خود را معطر کرده بود از ترسبول کرد.[۱۲]
← سختگیری در امور اقتصادی خلق سختگیرانه عمر، از نظر اقتصادی نیز نمود خاص خود را داشت. او زندگی ساده را برای خود و کارگزاران و خانواده خود میپسندید، در این باره الگوی زندگی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ هنوز در میان مردم جاری بود گرچه به مرور کسانی از حاکمان، راه و رسم دیگری را پیشه کرده بودند،عمر علاوه بر آنکه به هرروی تحت تأثیر آن الگو قرار داشت شخصاً نیز برداشتِ زهد گرایانةافراطی از دین داشت. نشانة آن برداشت وی از آیة « أَذْهَبْتُمْ طَیِّباتِکُمْ فِی حَیاتِکُمُ الدُّنْیا [۱۳]» است که آن را درباره مسلمانان روا میشمرد. البته در اینباره مورد اعتراض قرار گرفت و زمانی که معلوم شد آیة مزبور درباره کفار است آن را قبول کرد.[۱۴]
← ضعف فکری عمر به همان اندازه که در عمل قوی به نظر میآمد از لحاظ فکری ضعیف بود. او خود بارها به این امر اعتراف کرده و برای حل مسائل زیادی از دیگران استمداد کرده بود. علامه امینی در حدود نیمی از جلد ششم الغدیر را تحت عنوان «نوادر الاثرنی علم عمر» به این مسائل اختصاص داده است. به دلیل همین ضعف بنیهی علمی بود که چندان از بحث و جدلدینیخشنود نبود و یکبار که کسی معنای «و الذاریات زروا» را از وی پرسید او به کتک زدن وی پرداخت.[۱۹][۲۰]
← اجتهادات شخصی عمر دارای اجتهادات شخصی بود که نوعاً بر اساس «مصالح» مورد نظر او صورت میگرفت؛ از جمله اینکه عمر سهم «مؤلفة قلوبهم» را که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ از زکات میپرداخت قطع کرد و گفت: اسلام دیگر هراسی از آنان ندارد.[۲۳] او معتقد بود فرد جنبی که نیاز به آب دارد، اگر آب پیدا نکند نباید نماز نخواند؛ زمانی که عماریاسر برای او سنت رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله ـ را در تیمم یاد کرد، عمر به او گفت: اتق الله یا عمار؛ منظور عمر از این کلمه این بود که مرا تعلیمسنت پیامبر نکن این اخلاق از غرور عمر حکایت میکرد. و عمار پاسخ داد: اگر میل تو چنین است، حدیث پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ را نقل نخواهم کرد![۲۴][۲۵] متعة حج و متعة سناء نیز از مشهورترین امور شرعی اند که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ حلال میشمردند و عمر آنها را نامشروع اعلام کرد.[۲۶]
اقدامات اداری عمر[ویرایش] ۱-از اقدامات اداری عمر که در جهت سازمان دهی حکومت و ایجاددولت نقش مهمی داشته، تدوین «دوا دین» و تشکیل دیوان در سال ۲۰ هجری بوده است. [۳۰] ۲- در روزگار عمر دیوانهائی به سبک دیوانهای ایران تاسیس گشت. ۳- دو شهر بصره و کوفه به امر او ساخته شد. ۴- درهمها در عهد او نقش کسری داشت و او در بعضی از آنها جمله «الحمدالله» و در برخی «لااله الاّ الله وحده» و در بعضی «محمد رسول الله» را افزود. ۵- نقش مهر او «کفی بالموت و اعظاً یا عمر» بوده است.[۳۱]
↑ الطبقه الثانیه، موسسة الوفاء، بیروت، الحافظ یحیی بن الحسن الاسدی الحلی، التحقیق: جامعة المدرسین، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ص۳۴۴.
۳۴.
↑ ابی عبدالله محمد بن یغمان العکبری البغدادی الشیخ المفید، التحقیق؛ الشیخ مهدی نجف، دارالمفید، بیروت، لبنان، ص۲۰.
۳۵.
↑ شیخ عباس قمی، منتهی الامال، قم، هجرت، چاپ پانزدهم ۱۳۸۲، ج۱، ص۱۸۰.
۳۶.
↑ علامة مجلسی، حیاة القلوب، شیخ عباس قمی،منتهی الامال، هجرت، قم، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۲، ج۱، ص۱۸۶.