• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اختلاف در زندگی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: دخالت، اختلاف، گذشت.

پرسش: مدت هشت سال است که ازدواج کرده‌ام. از اول زندگی به خاطر دخالت‌های مادرم و بی‌انصافی‌های مادرشوهرم دچار مشکلاتی شده‌ایم؛ اما اکنون مدت یک سال است که با همه افراد خانواده‌ام قطع رابطه کرده‌ام و هیچ‌گونه تماسی ندارم و آن‌ها هم طبق خواسته من هیچ اطلاعی از ما نگرفته‌اند؛ اما هنوز بهانه‌گیری‌های همسرم تمام نشده و هر وقت اسمی از پدر و مادر و برادرم می‌برم، یا جواب نمی‌دهد و یا این‌که ناراحت می‌شود و بعضی اوقات احساس می‌کنم به خاطر مال و دارایی زیادش قصد تحقیر مرا دارد یا به چشم حقارت به من نگاه می‌کند ... لطفاً مرا راهنمایی کنید.

پاسخ:




در هر زندگی تا حدودی اختلاف‌نظر و اختلاف سلیقه وجود دارد. این اختلاف‌ها علل مختلفی دارد؛ مثل: سوء‌تفاهم، عدم آشنایی زن با روحیات مردانه و نیز عدم آشنایی مرد با ویژگی‌ها و روحیه‌های زنانه،
[۱] جان گری، مردان مریخی و زنان ونوسی.
پیش‌گویی عجولانه، ذهن‌خوانی، عدم روحیه گذشت، توجه به دخالت‌های دیگران و... . اختلاف تا حدی طبیعی است؛ اما آن‌چه مهم است این است که این تنش‌ها و اصطکاک‌ها باید سریع حل‌و‌فصل شود. گاهی انباشته شدن همین کدورت‌ها باعث کینه و نفرت می‌گردد.


سؤال: چه چیزهایی می‌تواند به ما کمک کند تا مشکلات ارتباطی را زودتر حل کنیم؟
برخی از عواملی که می‌تواند به ما کمک کند از این قرارند:

۲.۱ - گذشت

روحیه گذشت در روابط بسیار مهم است؛ چون هسته اصلی تفاهم را گذشت و صداقت و صمیمیت تشکیل می‌دهد.
[۲] قربانی، نیما، مهندسی رفتار ارتباطی، تهران، سینه سرخ.
گذشت اگرچه برای لحظات اولیه بسیار تلخ و سخت است، اما اگر با کمی تحمل و صبر همراه گردد، میوه‌ای شیرین، همدلی و تفاهم، به بار خواهد آورد. گاهی کوتاه نیامدن‌ها و به رخ کشیدن حق‌ها باعث شکاف بین روابط همسران می‌شود و گذشت و پاسخ خوب دادن به رفتارهای بد، منشأ تفاهم می‌گردد.

۲.۲ - پرهیز از بگو‌مگو‌های بیجا

بگو‌مگو کردن‌ها آتشی است که اگر به ساختمان روابط همسران بیفتد، باعث ویرانی آن می‌شود. برخی گمان می‌کنند راه‌حل مشکلات بین فردی این است که انسان کم نیاورد و اگر حرفی شنید که برایش سنگین بود، ده برابر آن را پاسخ دهد. این کار نه‌تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه شعله خشم و نفرت را زیادتر می‌کند.

۲.۲.۱ - روایتی از امام علی

در روایت داریم بگو‌مگو ریشه فتنه‌ها، اختلاف‌ها و کدورت‌هاست.

قال علی (علیه‌السلام): لا محَبَّةَ مع کثرةِ مراءِ.

۲.۳ - ذهن‌خوانی نکردن

از جمله چیزهایی که می‌تواند باعث افکار منفی و پس از آن اختلافات بین فردی و زناشویی شود، ذهن‌خوانی است. ذهن‌خوانی یعنی این‌که انسان بدون این‌که از طرف مقابل چیزی بشنود و دلیل کارش را بپرسد، خودش علت‌یابی کند؛ مثل رابطه‌ای که شما برای مال و دارایی همسرتان درست کرده‌اید و چه‌بسا این امر با واقعیت تناسب نداشته باشد. وقتی ذهن‌خوانی تکرار می‌گردد، باعث نفرت و شدت اختلاف می‌شود. شما نیز نباید ذهن‌خوانی یا پیش‌گویی عجولانه کنید؛ یعنی کار شوهرتان شاید علل دیگری داشته باشد و حتی ممکن است این کارش براساس منطقی باشد؛ اگرچه به اشتباه شکل گرفته باشد. ممکن است او بهترین شیوه را برای حفظ زندگی زناشویی شما در این امر دانسته؛ البته ما این‌جا درصدد قضاوت کار شوهرتان نیستیم که بگوییم درست است یا نه؛ چون ما علت کار او را دقیق نمی‌دانیم.
[۴] خلجی، امان‌الله، خودشناسی در آیینه مذهب و روان‌شناسی، ص۹۴ (با کمی تغییر)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ ش.


۲.۴ - مذاکره صمیمانه

یکی از بهترین شیوه‌های حل مشکل، گفت‌وگو و مذاکره صمیمانه است. این شیوه براساس احترام متقابل و گفت‌وگوهای دوستانه در اوقاتی که از نظر عاطفی به هم نزدیک‌تر هستید، شکل می‌گیرد. در این گفت‌وگو‌ها که به دور از محکوم کردن‌ها و پیش‌داوری‌ها و بگومگو و جدال است، طرفین ابتدا اصل علاقه به هم‌دیگر را با زبان کلامی و غیر کلامی ابراز می‌دارند و سپس درباره مشکل و راه‌حل‌های آن سخن می‌گویند. وقتی فردی متوجه شود که طرف مقابل از صمیم دل او را دوست دارد، سعی می‌کند او نیز در رفتار و گفتارش این عشق را مبادله کند.
[۵] فینچام، فرانک و...، رابطه همسران، ترجمه مهدی قراچه‌داغی، پیک بهار، ۱۳۸۰ ش.
و از چیزهایی که باعث ضربه زدن به این رابطه است، دوری کند. در مذاکره دوستانه، طرفین با نرمی و احترام و به‌تدریج انتظارات و خواسته‌ها، دل‌واپسی‌ها و نگرانی‌های خود را مطرح می‌سازند. آگاهی دو طرف از این امر باعث شفاف‌سازی در روابط می‌گردد و پس از آن با کمک واسطه‌های امین و مشاوران امر ازدواج و خانواده و مطالعه به دنبال راه‌حل‌های منطقی بر‌می‌آیند.

۲.۴.۱ - یادآوری

در شروع گفت‌وگو باید دید که زمینه برای ادامه بحث مناسب است یا نه؛ و هر جا بحث به بگومگو تبدیل شد، بحث باید عوض شود.


همان‌گونه که اشاره کردید، جرقه ابتدایی مشکل شما با دخالت‌های بی‌مورد اطرافیان شروع شده، این امر می‌توانسته به اصل رابطه شما با شوهرتان ضربه شدیدی وارد کند. شما نیز باید به شوهرتان حق دهید که نگران حفظ زندگی اصلی شما باشد و خود شما می‌توانید نقش مهمی در حل این مشکل ایفا کنید. می‌توانید با احترام و نرمی با شوهرتان سخن بگویید و از ایشان بخواهید که او نیز به شما کمک کند تا این دخالت‌ها را بردارید؛ به عنوان مثال می‌توانید خودتان یا واسطه‌ای که مورد اعتماد مادرتان است، با ایشان سخن بگویید و ضرر این دخالت‌ها را برای او بیان دارید و در ابتدا از رفت‌و‌آمدهای کوتاه‌مدت یا حتی تلفنی به هم دیگر شروع کنید. هرگز با مادرتان به شکل خشن و تند برخورد نکنید. او اگر بداند که شما زندگی شیرینی دارید و دخالت‌های او به زندگی‌تان ضرر می‌زند، آهسته‌آهسته در رفتارش تجدید‌نظر می‌کند. همین‌طور نسبت به مادر شوهرتان؛ البته شاید دخالت‌های مادرشوهرتان به خاطر این بوده که او زندگی فرزندشان را در معرض خطر می‌دیده و او نیز عجولانه وارد زندگی شما شده است. مهم‌ترین شیوه، همان شیوه مذاکره صمیمانه با شوهرتان است. اگر این امر در چهارچوب خودش انجام شود، باعث احترام بیش‌تر شما، تحکیم روابط زناشویی و حفظ زندگی شما از دخالت‌های دیگران می‌گردد و شما به بهترین وجه می‌توانید بهترین اثرات را بر دیگران بگذارید و اختلاف را حل کنید.


اگر خودتان نمی‌توانید به نتیجه یادشده در بالا برسید، بهتر است از واسطه و میانجی امین و دلسوز کمک بگیرید. آن فرد باید با نظر شما و شوهرتان انتخاب گردد. او می‌تواند یکی از اقوام مؤمن و رازدار یا مشاور خانواده باشد. البته هرگز صریح به شوهرتان نگویید که باید از واسطه کمک بگیریم. این امر باید به‌تدریج و غیر مستقیم باشد؛ مثل هنگامی که رابطه شما با همسرتان خوب و آرام است، به ایشان مطرح کنید که این امر نشاط را از شما گرفته و این در همسرداری و خانه‌داری شما اثر بد می‌گذارد و با هم صحبت کنید و به‌تدریج این راه‌حل را مطرح کنید تا او هم با این امر موافقت کند.


مرد و زن از نظر روان‌شناختی و رفتار و فکری تفاوت‌هایی با هم دارند. این دو موجود با هم اختلاف‌هایی هم احیاناً دارند. به عبارت دیگر، هر یک نقاط مثبت خاصی دارند که دیگری یا از آن بی‌بهره است یا آن را در سطح کم‌تری دارند و وقتی آن‌ها در کنار هم قرار می‌گیرند، باعث تکمیل هم‌دیگر می‌شوند. گاهی افراد و زوج‌ها با هم اختلاف‌نظرهایی پیدا می‌کنند و این امر ریشه در عدم آشنایی از روحیات زنانه و مردانه است؛ یعنی زن چون نمی‌داند مرد چه روحیاتی دارد، با او نمی‌تواند درست برخورد کند و گاهی از رفتارها و گفتار شوهرش برداشت بد می‌کند و همین‌طور این امر نیز برای مردان ممکن است اتفاق افتد که در این‌جا توصیه می‌شود که هر‌چه زودتر زوج‌ها با مطالعه بیش‌تر و گفت‌وگوهای دوستانه بیش‌تر با هم‌دیگر با روحیات هم آشنایی پیدا کنند.


۱. عشق هرگز کافی نیست، پرفسور آرون تی‌ بک، ترجمه مهدی قراچه‌داغی، نشر مترجم.
۲. روان‌شناسی رابطه‌ها، دکتر غلام‌علی افروز، نشر دانشگاه تهران و نشر نوادر.


۱. جان گری، مردان مریخی و زنان ونوسی.
۲. قربانی، نیما، مهندسی رفتار ارتباطی، تهران، سینه سرخ.
۳. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۲۸۹۴، ح ۱۸۸۵۱، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۱۶.    
۴. خلجی، امان‌الله، خودشناسی در آیینه مذهب و روان‌شناسی، ص۹۴ (با کمی تغییر)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ ش.
۵. فینچام، فرانک و...، رابطه همسران، ترجمه مهدی قراچه‌داغی، پیک بهار، ۱۳۸۰ ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اختلاف در زندگی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۰۶.    



جعبه ابزار