• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آذربایجان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: آذربایجان.
پرسش: آیا نام و منطقه آذربایجان در زمان پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله و ائمه اطهار علیهم‌السلام بوده که در روایات مربوط به اتفاقات آذربایجان هنگام ظهور امام مهدی ـ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ـ از آن نام برده شده است؟
پاسخ: نام و منطقه آذربایجان در آن موقع بوده؛ و این‌گونه نیست که تنها در این دسته از روایات آمده باشد؛ بلکه در روایات دیگر در موضوعات مختلف به تناسب نام «آذربیجان» آمده است. اگر به منابع تاریخی و جغرافیای جهان مراجعه شود، دانسته می‌شود که این نام، نامی تاریخی است که بر منطقه آذربایجان ایران اطلاق می‌شده است؛ و حتی درباره اردبیل که یکی از مناطق آذربایجان است، گفته‌اند اردبیل مشهورترین شهر آذربایجان و پیش از اسلام مرکز آن بود.



با تحقیق و جست‌وجویی که در کتاب «الغیبة» ابن أبی‌زینب محمد بن ابراهیم ‌نعمانی (متوفی ۳۶۰ق) و دیگر منابع حدیثی صورت گرفت روایت اول و دوم آن‌گونه نیست که در پرسش آمده است؛ بلکه روایاتی که درباره اتفاقات آذربایجان هنگام ظهور امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نقل شده، از این قراراند:

۱.۱ - روایتی از امام صادق

«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ ابْنُ عُقْدَةَ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ الْجُعْفِیُّ أَبُو الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی‌حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ وَ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّهُ قَالَ لِی أَبِی ـ علیه‌السلام ـ لَا بُدَّ لِنَارٍ مِنْ آذَرْبِیجَانَ لَا یَقُومُ لَهَا شَیْ‌ءٌ وَ إِذَا کَانَ ذَلِکَ فَکُونُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ وَ أَلْبِدُوا مَا أَلْبَدْنَا فَإِذَا تَحَرَّکَ مُتَحَرِّکُنَا فَاسْعَوْا إِلَیْهِ وَ لَوْ حَبْواً وَ اللَّهِ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یُبَایِعُ النَّاسَ عَلَی کِتَابٍ جَدِیدٍ عَلَی الْعَرَبِ شَدِیدٌ وَ قَالَ وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ شَرٍّ قَدِ اقْتَرَبَ».
امام صادق علیه‌السلام به نقل از پدر بزرگوارش می‌فرماید: «به ناچار در آذربایجان آتشی روشن شود که هیچ‌چیز در مقابلش توان مقاومت ندارد، وقتی چنین شود، خانه‌نشین باشید و تا ما در خانه نشسته‌ایم، شما نیز بنشینید (یعنی آرام باشید و اظهار مخالفت یا موافقت نکنید) و وقتی کسی از طرف ما حرکت ‌کرد و فعالیت خود را آغاز نمود، به‌سوی او بشتابید (به هر نحو ممکن) اگر چه بر دست و زانو. به خدا سوگند! گویی هم‌اکنون به او می‌نگرم که میان رکن و مقام به فرمانی جدید از مردم بیعت می‌گیرد، فرمانی که بر عرب سخت گران است‌. وای بر حال ستمگران عرب از شری که نزدیک شده است».

۱.۲ - روایتی از عبداللَّه بن ضمرة

«أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الدِّینَوَرِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثْتَنَا عَمِیرَةُ بِنْتُ أَوْسٍ قَالَتْ حَدَّثَنِی ‌ جَدِّی الْحُصَیْنُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ ضَمْرَةَ عَنْ کَعْبِ الْأَحْبَارِ أَنَّهُ قَال‌... وَ حَرْبِ وُلْدِ الْعَبَّاسِ مَعَ فِتْیَانٍ أَرْمِینِیَّةٍ وَ آذَرْبِیجَانَ تِلْکَ حَرْبٌ یُقْتَلُ فِیهَا أُلُوفٌ وَ أُلُوفٌ کُلٌّ یَقْبِضُ عَلَی سَیْفٍ مُحَلَّی تَخْفِقُ عَلَیْهِ رَایَاتٌ سُودٌ تِلْکَ حَرْبٌ یَشُوبُهَا الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ وَ الطَّاعُونُ الْأَغْبَرُ».
هم‌چنین عبداللَّه بن ضمرة از کعب الأحبار نقل کرده که او گفت‌: «... جنگی میان فرزندان عباس با جوانان ارمنستان و آذربایجان رخ خواهد داد؛ چنان جنگی که هزاران و هزاران نفر در آن کشته می‌شوند، هر جنگجو شمشیری زیور یافته به دست می‌گیرد، پرچم‌های سیاه بر آن به اهتزاز درمی‌آید، آن جنگی است که به مرگ سرخ و طاعون بسیار خطرناک آمیخته است».


صرف نظر از صحت اسناد این احادیث،
[۳] چون برخی راویان این احادیث یا ضعیف‌اند؛ مانند کعب الاحبار در روایت دوم، یا مجهول‌اند؛ مانند احمد بن یوسف بن یعقوب جُعفی در روایت اول.
درباره متن آنها باید به چند نکته توجه داشت:

۲.۱ - أ. نام و منطقه آذربایجان

نام و منطقه آذربایجان در آن موقع بوده؛ و این‌گونه نیست که تنها در این دسته از روایات آمده باشد؛ بلکه در روایات دیگر در موضوعات مختلف به تناسب نام «آذربیجان» آمده است. هم‌چنین اگر به منابع تاریخی و جغرافیای جهان مراجعه شود، دانسته می‌شود که این نام، نامی تاریخی است که بر منطقه آذربایجان ایران اطلاق می‌شده است.

و حتی درباره اردبیل که یکی از مناطق آذربایجان است، گفته‌اند: «نام‌بردارترین شهر آذربایجان است. پیش از اسلام مرکز آن بخش بود».

۲.۱.۱ - سخنی از ابن فقیه همدانی

ابن فقیه همدانی گوید: «آذربایجان (به نام) آذرباد بن ایران بن اسود بن سام بن نوح (نامیده شده) است و گویند: آذرباد بن بیوراسب. آنجا را مغیرة بن شعبه، در سال ۲۲ق با کارزار گشود و بر آن خراج نهاد. واقد مرا خبر داد که چون عرب به آذربایجان شدند، عشایر آنان نیز از مصر و شام به‌سوی ایشان آمدند. و هر قوم، بر هر‌چه توانستند دست یافتند بدین‌گونه مردم آذربایجان به مزارعه برای آنان به کار پرداختند... حد آذربایجان از مرز برذعه (بردع) تا مرز زنجان است و از شهرهای آن است: بر کری، سلماس، موقان، خوی، ورثان، بیلقان، مراغه، نیریز، و تبریز».
[۸] ترجمه مختصر البلدان، حکیمی، محمد رضا، ص ۱۲۶ و ۱۲۸، بنیاد فرهنگ ایران‌، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.


۲.۱.۲ - منطقه آران

اما منطقه‌ای که اکنون کشور جمهوری آذربایجان یا آذربایجان قفقاز نام دارد، در گذشته، أرّان
[۱۰] قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، ص ۴۹۳، دار صادر، بیروت، چاپ اول، ۱۹۹۸م.
یا آران
[۱۱] کسروی، احمد، تاریخ هجده ساله آذربایجان: بازمانده تاریخ مشروطه ایران، ص ۸۷۳، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۴ش.
نامیده می‌شد. حدود آران، در دوره‌های مختلف تا اندازه‌ای متغیر بوده است. درباره محدوده اران نظریه‌های متفاوتی وجود دارد. با این وصف، محدوده کنونی جمهوری آذربایجان را دربر می‌گرفته ‌است. البته منطقه آذربایجان قدیم که همه در کشور ایران بود، شامل برخی مناطق جمهوری آذربایجان کنونی بوده است؛ و بعداً از ایران جدا شدند.

۲.۲ - ب. جنبش آذربایجان

در روایت اول، می‌توان از: «به ناچار در آذربایجان آتشی روشن شود که هیچ‌چیز در مقابلش توان مقاومت ندارد»، چنین استفاده کرد که آن جنبشی است هدایتگر که در آذربایجان یا از ناحیه اهالی آن سامان به وجود آمده که لازم است بعد از آن، انتظار و درنگ نموده، تا نشانه‌های نزدیک آن آغاز گردد.

۲.۲.۱ - بردباری و انتظار فرج

به دیگر سخن، این روایت به‌طورکلی به شیعیان دستور می‌دهد که بردبار و خوددار باشند و در انتظار فرج باشند و نسبت به امر خداوند و تدبیر او شتاب‌زدگی نکنند.

۲.۳ - ج. روایتی از پیامبر

اصل روایت سوم این‌گونه است: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: هرکس آیه «فَسُبْحانَ اللَّهِ‌ حِینَ تُمْسُونَ...» را تا «...وَ کَذلِکَ تُخْرَجُونَ»بخواند، به شماره هر دانه برف که بر کوه سبلان است، حسنه برایش نوشته شود، گفته شد یا رسول اللَّه! سبلان چیست؟ فرمود: «زمینی در ارمنیه و آذربایجان که یک چشمه از بهشت دارد و قبری از پیغمبران».

۲.۳.۱ - سخنی از علامه مجلسی

علامه مجلسی نقل می‌کند: «ابوحامد اندلسی گوید: بر سر این کوه چشمه بزرگی است با این‌که بسیار بلند است و آبش از برف سردتر و چون عسل است در خوش‌گواری، و از درون همین کوه آب‌گرمی درآید که تخم‌مرغ را بپزد و مردم برای مصالح خود بدان رو آورند و در ته این کوه درخت و چراگاه بسیار است...».

۲.۳.۲ - یادآوری

در حال حاضر، با توجه به منابع تاریخی و جغرافیا،
[۲۰] قبادیانی مروزی، ناصر خسرو، سفر نامه ناصر خسرو، ص ۱۹۳، انتشارات زوار، تهران، چاپ هفتم، ۱۳۸۱ش.
این کوه سبلان و چشمه (آب گرم سرعین) در اردبیل وجود دارد.


۱. ابن أبی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق و مصحح:غفاری، علی‌اکبر، ص ۱۹۴، نشر صدوق، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۷ق.    
۲. ابن أبی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق و مصحح:غفاری، علی‌اکبر، ص ۱۴۵ ۱۴۷، نشر صدوق، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۷ق.    
۳. چون برخی راویان این احادیث یا ضعیف‌اند؛ مانند کعب الاحبار در روایت دوم، یا مجهول‌اند؛ مانند احمد بن یوسف بن یعقوب جُعفی در روایت اول.
۴. یعقوبی، احمد بن اسحاق، البلدان، محقق و مصحح:ضناوی، محمدامین‌، ص ۷۸ ۸۱، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۵. ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان، محقق و مصحح:الهادی، یوسف‌، ص ۵۸۱ ۵۸۲، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.    
۶. یاقوت حموی، شهاب الدین ابوعبدالله، معجم البلدان، ج ‌۱، ص ۱۴۵، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.    
۷. ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان، محقق و مصحح:الهادی، یوسف‌، ص ۵۸۱ ۵۸۲، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.    
۸. ترجمه مختصر البلدان، حکیمی، محمد رضا، ص ۱۲۶ و ۱۲۸، بنیاد فرهنگ ایران‌، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
۹. یاقوت حموی، شهاب الدین ابوعبدالله، معجم البلدان، ج ‌۱، ص ۱۳۶، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.    
۱۰. قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، ص ۴۹۳، دار صادر، بیروت، چاپ اول، ۱۹۹۸م.
۱۱. کسروی، احمد، تاریخ هجده ساله آذربایجان: بازمانده تاریخ مشروطه ایران، ص ۸۷۳، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۴ش.
۱۲. ابن أبی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق و مصحح:غفاری، علی‌اکبر، ص ۱۴۵ ۱۴۷، نشر صدوق، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۷ق؛ نعمانی این روایت را در بابی با عنوان آورده است:«ما روی فیما أمر به الشیعة من الصبر و الکف و الانتظار للفرج و ترک الاستعجال بأمر الله و تدبیره‌».    
۱۳. روم (۳۰)، آیه ۱۷ ۱۸.    
۱۴. روم (۳۰)، آیه ۱۹.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج ‌۵۷، ص ۱۲۲، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. البته در نسخه بحار الأنوار به‌جای «سبلان»، «سیلان» نوشته شده است که ظاهراً اشتباه باشد؛ چون توضیح و شرح خود علامه مجلسی در ذیل این روایت، مطابقت با کوه سبلان دارد؛ به علاوه در خود روایت نیز نام آذربایجان آمده است که کوه سبلان در آن قرار دارد.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج ‌۵۷، ص ۱۲۲، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۷. یعقوبی، احمد بن اسحاق، البلدان، محقق و مصحح:ضناوی، محمدامین‌، ص ۷۸ ۸۱، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۱۸. ابن حوقل نصیبی، ابوالقاسم محمد بن حوقل، صورة الارض، ج ‌۲، ص ۳۳۳، دار صادر، افست لیدن، بیروت، ۱۹۳۸م.    
۱۹. بکری اندلسی، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج ‌۱، ص ۱۳۷، عالم الکتب، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.    
۲۰. قبادیانی مروزی، ناصر خسرو، سفر نامه ناصر خسرو، ص ۱۹۳، انتشارات زوار، تهران، چاپ هفتم، ۱۳۸۱ش.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : ظهور | مهدویت | نشانه های ظهور




جعبه ابزار