• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نهایت جاودانگی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: جاودانگی، پاداش، بهشت، لذت.

پرسش: نهایت جاودانگی چیست؟ آیا بهشت تنها پاداش است یا هدف لذت بردن آدمی است؟

پاسخ: نهایت جاودانگی این است که انسان رنگ الهی پیدا کند که در آن صورت است که انسان از خدا راضی است و خدا از انسان. به این ترتیب کافران و مشرکان در جهنم جاویدان خواهند بود و بهشتیان در بهشت جاویدان خواهند بود و جاودانگی انسان در خشنودی خداست و این‌که انسان احساس کند که مولا و محبوب و معشوق و معبودش از او راضی است و نشانه این رضا و خشنودی آن است که هرچه از مواهب در تصور می‌گنجد یا نمی‌گنجد، به او عنایت فرموده است.



در دنیا جاودانگی گاهی حقیقی است و گاهی پنداری.

۱.۱ - جاودانگی پنداری

اما جاودانگی پنداری آن است که انسان‌های کم‌ظرفیت هنگامی که به جایی رسیدند و برتری مختصری از نظر مقام و ثروت بر دیگران یافتند، گرفتار بلای غرور می‌شوند. نخست سعی می‌کنند امکانات خود را به رخ دیگران بکشند و آن را وسیله برتری‌جویی قرار دهند. این همان است که قرآن با جمله «اَنَا اَکْثَرُ مِنْکَ مالاً وَ اَعَزُّ نَفَراً» از آن یاد کرده است عشق و علاقه آنها به دنیا کم‌کم پندار جاودانگی آن را در نظرشان مجسم می‌سازد و فریاد «ما اَظُنُّ اَنْ تَبِیدَ هذِهِ اَبَداً»؛ «گمان نمی‌کنم این خوشی‌ها را پایانی رقم زند» را سر می‌دهند. ایمان به جاودانگی دنیای مادی، چون تضاد روشنی با رستاخیز دارد، نتیجتاً به انکار معاد می‌انجامد و معتقدان، به آن «وَ ما اَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً»؛ «گمان نمی‌کنم قیامتی در کار باشد» می‌گویند. این پندار جاودانگی است نه جاودانگی حقیقی.

۱.۲ - جاودانگی حقیقی

اما جاودانگی حقیقی این است که انسان رنگ الهی به خود بگیرد؛ زیرا جاودانگی بدون متصل شدن به خدا امکان ندارد؛ زیرا تمام جهان طبیعت روزی فانی خواهد شد و قرآن می‌فرماید: «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْاِکْرامِ».
طبیعت این جهان مادی، فنا و نابودی است. محکم‌ترین بناها و بادوام‌ترین حکومت‌ها، قوی‌ترین انسان‌ها، و هر چیز که مستحکم‌تر از آن یافت نمی‌شود، سرانجام کهنه و فرسوده و نابود می‌شود و همه بدون استثنا فناپذیرند؛ اما اگر بتوان این موجودات را به نحوی با ذات پاک خداوند پیوند داد و برای او و در راه او به کار‌ انداخت رنگ جاودانگی به خود می‌گیرند؛ چراکه ذات پاکش ابدی است و هر چیز که نسبتی به او دارد، رنگ جاودانگی و ابدیت می‌یابد. اعمال صالح ابدی هستند. شهیدان حیات جاودان دارند. پیامبران و امامان و دانشمندان راستین مجاهدان راه حق تاریخشان توام با ابدیت است؛ چراکه همه رنگ الهی دارند. پس در دنیا هر چیزی که در رابطه با خدا باشد و اتصال به خداوند پیدا کند، جاودانگی پیدا می‌کند؛ چون خداوند جاوید است و اما در آخرت همه چیز جاودانه است و جهان پس از مرگ جهانی است جاودانه و بهشتیان در بهشت جاودانه می‌مانند و جهنمیان در جهنم.

۱.۲.۱ - حدیثی از امام باقر

ابی‌بصیر از امام باقر (علیه‌السلام) نقل می‌کند که فرمود وقتی اهل‌ بهشت داخل بهشت می‌شوند و اهل جهنم به آتش درمی‌آیند، مرگ را به صورت گوسفندی درمی‌آورند و بین بهشت و دوزخ سر می‌برند و می‌گویند دیگر برای احدی مرگ نیست و هرکس تا ابد در جای خود هست، در این هنگام اهل ‌بهشت می‌گویند: آیا دیگر ما نمی‌میریم مرگ ما همان مرگ اول بود؟ و آیا ما عذاب نمی‌شویم؟ راستی این چه رستگاری عظیمی است و برای چنین مقامی شایسته است تلاش‌گران تلاش کنند.

۱.۲.۲ - دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی می‌فرماید: سر بریدن مرگ به صورت گوسفند در روز قیامت از روایات معروف بین شیعه و اهل ‌سنت است و این در حقیقت، تمثیلی است از جاودانگی زندگی آخرت.


پس نهایت جاودانگی این است که انسان رنگ الهی پیدا کند که در آن صورت است که انسان از خدا راضی است و خدا از انسان، که در سوره مبارکه مائده آمده است: «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» هم خداوند از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود خواهند بود.
به این ترتیب کافران و مشرکان در جهنم جاویدانه خواهند بود و بهشتیان در بهشت جاویدان خواهند بود و جاودانگی انسان در خشنودی خداست و این‌که انسان احساس کند که مولا و محبوب و معشوق و معبودش از او راضی است و نشانه این رضا و خشنودی آن است که هرچه از مواهب در تصور می‌گنجد یا نمی‌گنجد به او عنایت فرموده است.


اما این‌که آیا بهشت تنها پاداش است؟ و یا هدف لذت بردن آدمی است؟
باید گفت که بهشت پاداش است برای مؤمنان و پاداشی که آخرین درجه لذت را نیز از آن می‌توان برد؛ اما لذت انواع و اقسامی دارد. لذات مادی و لذات معنوی. لذات مادی نیز یک وقت از خورد و خوراک است و گاه از غریزه‌های دیگر مانند غریزه جنسی و امثال آن؛ اما برترین لذت‌ها، لذات معنوی است که قابل مقایسه با لذات مادی نیست و این لذت معنوی از لقاء‌الله و هم‌نشینی با انبیا و اولیای الهی به دست می‌آید.

۳.۱ - دیدگاه امام خمینی

چنان‌که امام خمینی می‌فرماید: برترین مرتبه بهشت بهشت لقاء است که اعلا مرتبه بهشت است و آخرین مرتبه بهشت، لقاءالله است و آن‌جایی است که غیر از انسان هیچ‌کس راه ندارد فقط انسان راه دارد، وصول به لذات جمال الهی و رسیدن به بهجت‌های (سرور) انوار سبحات غیر متناهی که عبارت است از جنت لقاء و این مرتبه یعنی جنت لقاء از مهمات مقاصد اهل معرفت و اصحاب قلوب است و دست آمال نوعاً از آن کوتاه است و اوحدی از اهل معرفت به سعادت این شرف مشرف‌اند.
[۶] رحیم‌پور، فروغ‌السادات، معاد از دیدگاه امام خمینی، ص۲۹۷، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چ۱، ۱۳۷۸ش.


۳.۲ - بالاترین لذت‌ها

و بالاترین لذت‌ها این است که انسان احساس کند خداوند تبارک و تعالی از او راضی است. این احساس رضایت آن‌چنان نشاطی به انسان می‌بخشد که با هیچ‌چیز برابر نیست. آری لذت درک رضای محبوب از بالاترین لذات معنوی است. لذتی است آمیخته با احساس شخصیت و ارزش وجودی؛ چراکه اگر ارزش و شخصیتی نداشت از سوی محبوب بزرگش پذیرفته نمی‌شد.

۳.۳ - شواهد قرآنی

قرآن کریم کراراً به این نکته لطیف اشاره و بر آن تکیه کرده است:

۳.۳.۱ - آیه ۱۵ سوره آل‌عمران

در آیه ۱۵ سوره آل‌عمران بعد از ذکر باغ‌های سرسبز بهشتی و همسران پاک و پاکیزه می‌افزاید: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ»؛ «برای پرهیزکاران خشنودی خداوند است». این نعمتی است برتر از همه آنها در یک جمله کوتاه و سربسته بیان شده است.

۳.۳.۲ - آیه ۷۲ سوره توبه

در آیه ۷۲ سوره توبه از این مسئله کمی پرده بالاتر می‌زند و بعد از بیان شمّه‌ای از نعمت‌های مادی بهشت (از جمله باغ‌های پرطراوتی که نهرها از زیر درختانش جاری است و هم‌چنین مسکن‌های پاکیزه بهشتی) می‌افزاید: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ اَکْبَرُ»؛ «رضا و خشنودی خدا از همه اینها برتر است». سپس آیه را با این جمله پایان می‌دهد: «ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»؛ «پیروزی بزرگ همین است».
تعبیر به اکبر و هم‌چنین «ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» به‌خوبی نشان می‌دهد که هیچ موهبتی از مواهب الهی به این پایه نمی‌رسد؛ به گونه‌ای که جمله اخیر که مفهوم حصر را دربر دارد می‌گوید: پیروزی بزرگ همین است و بس و ما هیچ‌یک از مواهب مادی جهان دیگر را نمی‌توانیم در این قفس دنیا و محیط محدود در فکر خود ترسیم کنیم تا چه رسد به آن نعمت بزرگ روحانی و معنوی یعنی رضوان‌الله.


۱. حسینی طهرانی، سیدمحمدحسین، معادشناسی، حکمت، چ۱، ۱۴۰۷، ج۱۰، ص۱۸۷.
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، انتشارات اسلامیه تهران، ج۶، ص۲۹۳.


۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۴۳۹، تهران، اسلامیه.    
۲. رحمن/سوره۵۵، آیه۲۶۲۷.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۳۹۰، تهران، اسلامیه.    
۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۱۵، اسماعیلیان.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۱۱۹.    
۶. رحیم‌پور، فروغ‌السادات، معاد از دیدگاه امام خمینی، ص۲۹۷، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چ۱، ۱۳۷۸ش.
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، ج۶، ص۲۲۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، ج۶، ص۲۲۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، ج۶، ص۲۲۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، ج۶، ص۲۲۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نهایت جاودانگی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۴/۱۹.    







جعبه ابزار