• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نقش امام معصوم در میان مردم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام (علیه‌السلام)، نقش امام معصوم (علیه‌السلام).

پرسش: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: امام، امین رفیق، پدری مهربان و شفیق و برادری همزاد است، همانند مادری نیکوکار (مهربان) به فرزند خردسال و پناه بندگان خداست. این حدیث را توضیح دهید و آیا این روایت معتبر است؟

پاسخ: متن روایت به‌خوبی نقش امام معصوم را در میان مردم بیان می‌کند که امام امین خدا و مردم است. امام بهترین رفیقی است که فقط به خاطر منفعت مأمومین رفیق آن‌هاست نه منفعت خویش. امام از هر برادر و مادری مهربان‌تر است؛ چراکه محبت بستگان عاطفی است و نوعاً در پی سعادت انسان نیستند؛ اما امام دلسوزی است که تلاش می‌کند پیروان خویش را به سعادت ابدی و جاودانه برساند، علاوه بر این‌که در همین دنیا و آغاز عالم آخرت یعنی برزخ دستگیر انسان و انیس و مونس اوست.



امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: امام، امین رفیق، پدری مهربان و شفیق و برادری همزاد است، همانند مادری نیکوکار (مهربان) به فرزند خردسال و پناه بندگان خداست.


این حدیث از امام رضا (علیه‌السلام) است و شبیه به خطبه است (طولانی، حماسی و سرشار است).


این حدیث را بزرگان حدیث در کتاب‌های خود آورده‌اند و اعتبار آن را تاکید کرده‌اند. اساساً نقل این بزرگان، گذشته از بلندی متن و سترگی مضمون در اعتبار این‌گونه احادیث، گواه محکمی است که قابل رد نیست. هر چند کتاب تحف العقول و مؤلف آن علی بن شعبه مورد اشکال علماست که سلسله سند در آن ذکر شده و خود علی بن شعبه هم رجال‌شناس نبوده است.


پرداختن وسیع به این چند وصف از اوصاف امام (علیه‌السلام) در توان این قلم و این نوشته نیست؛ اما نمی‌ از یمی و کمی از بسیار تشنگان را کوثری خوشگوار است.


اکنون روایت مورد نظر را بررسی می‌کنیم:

۵.۱ - معنای لغوی امام

امام در لغت به معنای پیشواست.

۵.۲ - معنای امامت

در شریعت نیز به پیشوایی در امور دین و دنیا به نیابت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) امامت می‌گویند. کسی که سرمشق است، ‌راهنماست، نجات‌دهنده است، آرامش‌دهنده است. امام در قاموس شریعت، امام خوب‌ها و خوبی‌هاست، ‌امام و پیشوا، حقیقت عقل و احساس است، رهبر عشق و نفرت است، عشق به راستان و نفرت از دجّال صفتان. (الولایة لولینا والبرائة من عدوّنا؛ جزء ولایت دوستان ما و دشمنی با دشمنان ماست.)
[۳] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۲۱، تهران.
امام نور است در آسمان جان.
[۴] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۴، تهران.
امام آتش است در زمهریر و زمستان.
[۵] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۸، تهران.

به حق، درباره امام (علیه‌السلام) سخن گفتن کار عقل محاسبه‌گر و ترازودار را به شعر گفتن و غزل خواندن می‌کشاند. حقاً، فلاسفه و عرفا درباره امام (علیه‌السلام) بهتر از شعرا نمی‌گویند.
[۶] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۰۱، تهران.
پس چه بهتر که چکامه را به دست اهلش بسپاریم و توصیف امامت را به امام (علیه‌السلام) واگذاریم.

۵.۳ - بیان چند نکته

در این روایات، چند نکته مهم گنجانده شده است:
أ. امامت مفهومی بسیار گسترده‌تر از فهم و توان انسان‌هاست؛
ب. امام، بخشی از کمال‌یافتگی دین است و بدون او، دین ناقص و قرآن انکار می‌شود؛
[۷] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۹، تهران.

ج. امام را خدای توانا برمی‌گزیند، و قدرت و گستره اعمال ولایت را به او اعطا می‌نماید.
[۸] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۱، تهران.

د. آیا بشر می‌تواند امام را برای امور دین و دنیا برگزیند و این قدرت‌ها را هم به او بدهد. آیا این کسانی که مردمی، ادعای امامتشان را دارند، این توانایی‌ها را دارند؟

۵.۴ - پناه در اوج بی‌پناهی

امام امانت‌داری است با رفق و مدارا. پدری است دلسوز و دل پریش و مواظب فرزند. برادری است از یک تیره و قبیله. چونان مادر نیک رفتار با طفل شیرخوار است و در یک جمله پناه در اوج نیاز و بی‌پناهی است.

۵.۵ - مهربانی لازمه امامت

أ. ما به امام (علیه‌السلام) نیازمندیم، به سان نیاز فرزند به پدر، طفل به پدر؛ اما امام (علیه‌السلام) به ما نیاز ندارد؛ هرچند محبت دارد، عشق می‌ورزد، محبتی از سنخ محبت خدایی، برترین‌ها. اگر امام (علیه‌السلام) مهربان نباشد، جامعه مثل فرزند بی‌مادر می‌شود، مادر نامهربان، غریبه است و رهبر بی‌محبت، بیگانه. پس لازمه امامت مهربانی است.

۵.۶ - از یک سرشت بودن

ما و امام (علیه‌السلام) از یک وطنیم، از یک آب و خاکیم، اصل ما از یک سرشت و خمیره است، برادری ما تنی، و پدری و مادری است.
[۹] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۸۹، تهران.


۵.۷ - امانت بودن ولایت

ولایت، امانت است و خیانت در امانت موجب نقض غرض و از بین رفتن ولایت می‌شود. پس امام باید امین باشد.

۵.۷.۱ - بیان یک نکته

امانت‌دار باید امانت را برای همه نگاه دارد، خوب و بد، پس باید اهل مدارا باشد؛ از همین روست که خدا امانت‌ها را، زمین و زمان و کیهان و انسان را، به او سپرده است.
[۱۰] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۴۴۱، تهران.
خدای تعالی خدای همه است و امکانات دنیا را برای همه تقسیم و همه را بهره‌مند خواسته است و باید امانت‌داری باشد تا سهم هر کس را به او برساند و داد مظلوم را از ظالم بستاند؛ بنابراین ظالم را امام قرار نداده است
[۱۱] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۹، تهران.
و اهل عصمت و ایثار و زهد و شجاعت را امانت‌دار این امانت ساخته است.
[۱۲] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۰۲، تهران.


۵.۸ - پناهگاه بودن امام

لازمه‌ امامت دفع ضرر و جلب منفعت است پس امام پناهگاه است. اگر همه پیروان مریض یا ذلیل یا فقیر و یا همه نابود شوند، امام بر که می‌خواهد امامت کند؟ امامت بیهوده می‌شود. پس باید از خطرهای بزرگ که همه پیروان را تهدید می‌کند، جلوگیری کند. پس امام پناه در خطرهای بزرگ است: «بِکُمْ یُمْسَکُ السماءُ انْ تَقَعَ علَی الارضِ الاّ باذْنِه؛ به وسیله شما آسمان از فرو ریختن بر زمین نگه داشته می‌شود».
بشر در وسط بیشة اختیار که دیگران از امثال و اقران او در آن از آزادی سوء استفاده کرده‌اند، بی‌پناه است. خدای منان یا باید خود بیاید و او را از دست هرج و مرج‌طلبان نجات دهد و یا نماینده‌ای توانا و دارا را پناهگاه بی‌پناهان قرار دهد. او کیست؟ او امام (علیه‌السلام) است.

۵.۹ - خیرخواهی امام

انسانِ مسئولیت نشناخته به‌سان طفل است که نه خیر خود را می‌شناسد، نه شر. تنها گریستن می‌داند و بس. امام (علیه‌السلام) به مانند مادر به نیکی خیر او را فراهم و رنج او را کم می‌کند تا او را مهیای مسئولیت خطیر بندگی نماید.
به راستی امام (علیه‌السلام) کیست؟ زبان‌های رسا، دل‌های برنا، موجودات توانا و هر که مدعی این میدان است بگوید، امام کیست؟


در این‌جا به نمونه‌هایی از دلالت‌های موجود بر امام اشاره می‌کنیم:

۶.۱ - جمله السلام علیک یا امین الله

بر امین بودن امام جملة «السلام علیک یا امین الله فی ارضه» دلالت دارد.

۶.۲ - آیه و بالوالدین احسانا

تفسیر روایات در مورد آیه «وَ بِالْوالَدَیْنِ اِحْسانًا» و نیز ولایت مطلقه (که بسیار بالاتر از ولایت پدر بر فرزند است) و ادله قرآنی و روایی فراوان دارد، بر پدر بودن امام اشاره و ‌دلالت دارد.

۶.۳ - روایات وحدت سرشت

روایات وحدت سرشت، بر برادری امام اشاره دارد. این روایات فراوان است که قسمتی از عبارات آن به این صورت است: همانا خدا طینت ما و شیعه ما را به هم آمیخته است... پس به خدا سوگند شما از مایید.
[۱۳] قمی، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.


۶.۴ - سیره امامان

سیره امامان (علیهم‌السلام) به وضوح بر محبت‌های مادرانه و مهربانانه ایشان دلالت دارد.

۶.۴.۱ - حدیثی از امام باقر

حضرت باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: گرفتاری مردم بر ما سنگین است، اگر آن‌ها را به حق دعوت کنیم، نمی‌پذیرند و اگر آن‌ها را رها کنیم، به وسیله دیگران هدایت نمی‌شوند.
[۱۴] شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۵.


۶.۴.۲ - حدیثی از امام صادق

و حضرت صادق (علیه‌السلام) در نکوهش از ترک تقیه به این مضمون می‌فرماید:
برای سخن و حاجت ما به قدر حاجت‌های خودتان تلاش کنید؛ ‌همان‌گونه که در کارهای خودتان آن‌قدر تلاش می‌کنید تا کارتان به طور دلخواهتان انجام شود. برای خواسته و امر ما هم نهایت تلاش را بنمایید تا آن‌گونه که شایسته است کار انجام شود
[۱۵] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۲۲۳، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱ق.
(نه این‌که با رفتاری از سر اجبار فقط عذر بیاورید که ما امر شما را اطاعت کردیم، اما نشد).
امام (علیه‌السلام) در این عبارت چونان مادر از نافرمانی شیعیان سخن می‌گوید؛ اما طرد و رها کردن آن‌ها را به جرم نافرمانی نفی می‌کند و با نصیحت و دلسوزی راه‌های مختلف برای تربیت شیعیان قرار می‌دهد.

۶.۵ - شفاعت و شفای بیماران

بر پناهگاه بودن امامان نیز ادله فراوان است. شفاعت، قضای حوایج و شفای بیماران در شفاخانه‌های حرم‌های مطهر اهل بیت (علیهم‌السلام)، اجابت توسلات و... که در این باره کتاب‌های فراوانی به نگارش درآمده است.


اما متن روایت به‌خوبی نقش امام معصوم را در میان مردم بیان می‌کند که امام امین خدا و مردم است، امام بهترین رفیقی است که فقط به خاطر منفعت مأمومین رفیق آن‌هاست نه منفعت خویش. امام از هر برادر و مادری مهربان‌تر است؛ چراکه محبت بستگان عاطفی است و نوعاً در پی سعادت انسان نیستند؛ اما امام دلسوزی است که تلاش می‌کند پیروان خویش را به سعادت ابدی و جاودانه برساند، علاوه بر این‌که در همین دنیا و آغاز عالم آخرت یعنی برزخ دستگیر انسان و انیس و مونس اوست.


۱. مرآه العقول، علامه مجلسی.
۲. امامت، مرتضی مطهری.
۳. ترجمه تحف العقول، بخش سخنان امام رضا (علیه‌السلام).


۱. شیخ مفید، محمد بن نعمان، النکت الاعتقادیة، ص۳۹، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.    
۲. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ج۱، ص۶۵۵، زیارت جامعه کبیره، انتم نور الاخیار.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۲۱، تهران.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۴، تهران.
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۸، تهران.
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۰۱، تهران.
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۹، تهران.
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۱، تهران.
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۸۹، تهران.
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۴۴۱، تهران.
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۹، تهران.
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۰۲، تهران.
۱۳. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
۱۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۵.
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۲۲۳، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱ق.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نقش امام معصوم در میان مردم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۲۷.    



جعبه ابزار