• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عریان شدن حضرت موسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: عریان شدن موسی عليه‌السلام، کشف عورت، عصمت، بهانه‌جویی بنی‌اسرائیل، آزار و اذیت موسی.

پرسش: حدیثی درباره موسی ـ عليه‌السلام ـ در برخی تفاسیر وجود دارد، مبنی بر این‌که وی روزی در حالت عریان به دنبال یک سنگ می‌گشت تا خود را بپوشاند. آیا این حدیث حقیقت دارد؟

پاسخ: درباره آیه: "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسی‌ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا تفاسیر گوناگونی وجود دارد. ماجرای کشف عورت حضرت موسی ـ عليه‌السلام ـ یکی از این تفاسیر است. اما اثبات چنین تفسیری برای این آیه کمی بعید به نظر می‌رسد. این در حالی است که اگر تفسیر مورد نظر در این آیه اثبات شود، باز هم اشکالی در مورد عصمت آن حضرت به وجود نمی‌آید؛ چون اولاً: این امر غیر اختیاری بوده است و ثانیاً: کشف عورت از حضرت موسی ـ عليه‌السلام ـ در آن حالت که همه بر او عیب و نقص می‌گذاشتند، باعث شد تا دید و نظر مردم عوض شود. لذا نه‌تنها این قضیه موجب تنفر و در نتیجه نقض عصمت نمی‌شود، بلکه خود به نوعی از نفرت و تهمت مردم نیز جلوگیری می‌کند.




در آیه ۶۹ سوره احزاب، آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسی‌ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مباشید مانند آنهایی که موسی ـ عليه‌السلام ـ را رنجانیده، پس خدا او را تبرئه نمود از آن‌چه که گفتند».


این آیه تفاسیر گوناگونی دارد؛ از جمله:

۲.۱ - أ. روایتی از امام علی

علی ـ عليه‌السلام ـ و ابن عباس و جبائی می‌گویند: موسی و هارون علیهماالسلام بالای کوهی رفتند و هارون در آن‌جا از دنیا رفت، پس بنی‌اسرائیل گفتند تو هارون را کشته‌ای، لذا خداوند فرمان داد به فرشتگان که جنازه او را بردارند تا بنی‌اسرائیل او را دیده و ملائکه مرگ او را خبر دهند تا بدانند که هارون مرده است و خدا موسی را از تهمت قتل هارون تبرئه نمود.

۲.۲ - ب. باحیا بودن حضرت موسی

حضرت موسی ـ عليه‌السلام ـ آدم خجول و باحیایی بود که در موقع غسل به‌تنهایی در جای خلوتی غسل می‌کرد. بنی‌اسرائیل گفتند که موسی ـ عليه‌السلام ـ خودش را در هنگام غسل مخفی نمی‌کند، مگر برای نقص و عیبی که در بدن اوست، زمانی که حضرت برای غسل لباسش را درآورد و روی سنگی گذاشت، سنگ لباسش را برد و موسی رفت که لباسش را بگیرد، بنی‌اسرائیل او را برهنه دیدند که زیباترین مردم است از جهت اندام، پس خدا بدین وسیله او را تبرئه نمود از آن‌چه که بنی‌اسرائیل می‌گفتند.

۲.۳ - ج. روایتی از ابوالعالیه

ابوالعالیه می‌گوید: قارون یک زن بدنامی را اجیر کرد و به او پول داد که حضرت موسی را در حضور مردم متهم کند که با او نعوذ باللَّه زنا کرده، و خدا او را رسوا کرد و موسی ـ عليه‌السلام ـ را از این تهمت تبرئه نمود.

۲.۴ - د. روایتی از ابومسلم

ابومسلم می‌گوید: ایشان او را رنجانیدند از جهتی که نسبت سحر و دیوانگی و دروغ به او دادند، بعد از آن که آن آیات و معجزه‌های نه‌گانه را از او دیدند.
[۳] مترجمان، ترجمه، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲۰، ص ۱۸۶، نشر فراهانی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۰ ش.



۲.۵ - و. آزار و اذیت حضرت موسی

بهانه‌جویی‌های بنی‌اسرائیل یکی دیگر از عوامل آزار موسی ـ عليه‌السلام ـ بود. گاه تقاضا می‌کردند خدا را به آنها نشان دهد، گاه می‌گفتند غذای یک نواخت (من و سلوی) برای ما مناسب نیست، و گاه می‌گفتند ما حاضر نیستیم وارد بیت‌المقدس شویم و با " عمالقه" بجنگیم، تو و پروردگارت بروید و آن‌جا را فتح کنید تا ما وارد شویم.


با وجود این پنج تفسیر نمی‌توان قضاوتی قطعی در مورد مقصود آیه کرد. اما آن‌چه نزدیک‌تر به معنای آیه است بیان یک حکم کلی و جامع است؛ زیرا بنی‌اسرائیل از جنبه‌های مختلف موسی ـ عليه‌السلام ـ را مورد اذیت و آزار قرار دادند، آزارهایی که بی‌شباهت به آزار برخی مردم مدینه نسبت به پیامبر اسلام ـ صلي‌الله‌عليه‌وآله ـ نبود؛ مانند پخش شایعات و نقل اکاذیب و نسبت ناروا به همسر پیامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله. خرده‌گیری‌ها در مورد ازدواج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با زینب. ایجاد مزاحمت‌ها در خانه او و یا هنگام صدا زدن نامؤدبانه نسبت به پیامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله.


اما نسبت دادن سحر و جنون و مانند اینها و یا عیوب بدنی هرچند در مورد موسی بوده، اما تناسبی با خطاب "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا" در مورد پیامبر اسلام ـ صلي‌الله‌عليه‌وآله ـ ندارد؛ زیرا مؤمنان موسی ـ عليه‌السلام ـ و پیامبر اسلام ـ صلي‌الله‌عليه‌وآله ـ را متهم به" سحر" و" جنون" نکردند، و هم‌چنین اتهام به عیوب بدنی به فرض که در مورد موسی ـ عليه‌السلام ـ بوده و خداوند او را مبرا ساخت، در مورد پیامبر اسلام مصداقی در تاریخ نداشته است. پس تفسیر دوم و چهارم در این‌جا بعید است.


البته در احادیثی اصل وقوع این حادثه یعنی عریان شدن حضرت موسی علیه‌السلام ذکر شده است.

۵.۱ - روایتی از امام صادق

مانند: تفسیر (علی بن ابراهیم) از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند:

قال الفقیه أبو اللیث رحمه اللّه: أخبرنی الثقة، بإسناده عن همام بن منبه، عن أبی هریرة، عن النبی صلّی اللّه علیه و سلم أنه قال:«کانت بنو إسرائیل یغتسلون عراة، ینظر بعضهم إلی سوأة بعض، و کان موسی- علیه السّلام- یغتسل وحده. فقال بعضهم: و اللّه ما یمنع موسی أن یغتسل معنا إلّا أنّه آدر. فذهب موسی مرّة یغتسل. فوضع ثوبه علی حجر. ففرّ الحجر بثوبه. فخرج موسی بأثره یقول:حجر ثوبی، حجر ثوبی حتّی نظرت بنو إسرائیل إلی سوأة موسی. فقالوا:و اللّه ما بموسی من بأس. فقام الحجر و أخذ ثوبه، فطفق بالحجر ضربا».

بنی‌اسرائیل شایع کرده بودند که موسی در بدنش نقصی دارد؛ چون هر وقت موسی قصد غسل کردن داشت به مکانی می‌رفت که هیچ‌کس او را نمی‌دید، روزی مجبور شد در کنار نهر غسل کند و لباس خود را روی سنگی نهاد، خداوند به آن سنگ امر نمود که از او فاصله بگیرد و وقتی موسی به دنبال سنگ به راه افتاد، بنی‌اسرائیل او را دیدند و دانستند که آن تهمت بی‌اساس بوده، آن وقت خداوند این آیه را نازل فرمود: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید، مانند کسانی نباشید که موسی را اذیت کردند و خداوند او را از آن‌چه می‌گفتند، تبرئه نمود".
این حدیث در منابع دیگری نیز آمده است.
[۸] سمرقندی، نصر بن محمد بن احمد، بحرالعلوم، ج ‌۳، ص ۷۶، نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.


۵.۲ - نکته

به‌هر‌حال از این آیه می‌توان استفاده کرد که هر‌گاه کسی در پیشگاه خدا صاحب قدر و منزلت باشد، خدا به دفاع از او در برابر افرادی که اذیت می‌کنند و نسبت‌های ناروا می‌دهند می‌پردازد، تو پاک باش و وجاهت خود را در پیشگاه خدا حفظ کن، او نیز به موقع پاکی تو را برملا می‌سازد؛ هرچند بدخواهان در متهم ساختن تو بکوشند.

حال که مراد از این آیه روشن شد، لازم است در مورد عدم سازگاری این واقعه با مقام نبوت بحث شود.




۶.۱ - دیدگاه علمای شیعه

علمای شیعه می‌گویند: پیامبران و امامان باید از هر نوع عیب و نقص و خصوصیات و حرکاتی که تنفر مردم را موجب می‌شود، به دور باشند. بر این اساس عصمت پیامبر و امام را لازم می‌دانند تا اعتماد مردم به آنان دچار خدشه نشود.

۶.۲ - دیدگاه طبرسی

صاحب تفسیر مجمع‌البیان درباره کشف عورت چنین آورده است: ابوهریره این روایت را بیان کرده و نسبت داده؛ ولی جماعتی این را رد کرده و جایز نمی‌دانند؛ زیرا این کشف عورت از سوی پیامبر خدا در حضور مردم موجب تنفر آنان است... .
[۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق با مقدمه، محمدجواد بلاغ، ج ‌۸، ص ۵۸، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش.



در این باره باید گفت:

۷.۱ - اولاً

کشف عورت زمانی مخالف عصمت است که اختیاری باشد و در این واقعه اختیاری نبوده است.

۷.۲ - ثانیاً

کشف عورت از حضرت موسی علیه‌السلام در آن حالت که همه بر او عیب و نقص می‌گذاشتند، باعث شد تا دید و نظر مردم عوض شود. بدین ترتیب کشف عورت در موردی که موجب نقص و نفرت شود، با عصمت و نبوت تعارض دارد، نه در جایی که این کشف خودش تنفر مردم را از بین می‌برد.


از آن‌چه توضیح داده شد، روشن شد بر فرض این‌که تفسیر کشف عورت برای حضرت موسی ـ عليه‌السلام ـ در آیه مورد نظر لحاظ شود، باز هم مشکلی وجود ندارد و اساساً چنین چیزی با مقام نبوت و عصمت حضرت تنافی ندارد.



۱. احزاب (۳۳)، آیه ۶۹.    
۲. احزاب (۳۳)، آیه ۶۹.    
۳. مترجمان، ترجمه، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲۰، ص ۱۸۶، نشر فراهانی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۰ ش.
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۸، ص ۱۸۵.    
۵. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱۷، ص ۴۴۴، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۶. تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۹۷، دار الکتاب، چاپ چهارم، تحقیق:سید طیب موسوی جزایری، قم، ۱۳۶۷ ش    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج ۱۳، ص ۹، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ ق.    
۸. سمرقندی، نصر بن محمد بن احمد، بحرالعلوم، ج ‌۳، ص ۷۶، نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
۹. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱۷، ص ۴۴۶، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۸، ص ۱۸۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق با مقدمه، محمدجواد بلاغ، ج ‌۸، ص ۵۸، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش.



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار