• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عرفان امام علی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:عرفان اسلامی، امام علی(علیه السلام).
پرسش : در مورد عرفان حضرت علی (علیه السلام) و ائمه توضیح دهید، آیا مطالب عرفانی در نهج البلاغه مطرح شده است، و عرفا تا چه حدی از سخنان آن حضرت تأثیر گرفته اند.



چه اثر و نشانی از عرفان و یا عرفان ( تصوف ) اسلامی را می توان در نهج البلاغه یافت؟ آیا دیگر عرفا و اهل تصوف برای راهنمایی در خصوص تزکیه و راه رسیدن و ترقی به سوی خداوند، به کتاب نهج البلاغه مراجعه می نمودند؟


در پاسخ به این سوال سعی شده است به بخش های مختلف آن به طوری که از نظمی منطقی برخوردار باشد پرداخته شود که در ضمن سه بخش زیر ارائه می شود:


عرفان ائمه در یک کلام باطن شریعت اسلام است که بر محور شخصیت امامان (علیهم السلام) تحقق یافته است و امامت در ذات خود همان مقام انسان کامل است که مظهر اسما و صفات الهی است. عرفان ائمه عالی ترین مکتب الاهی است که تمامی جنبه های زندگی انسانی را در بر می گیرد و صراط المستقیم سیر و سلوک انسان برای رسیدن به کمال خلافة اللهی محسوب می شود.
برای تشخیص عرفان ائمه از عرفان های کاذب یا ناقص، کافی است که بدانیم عرفان ائمه چه چیزهایی نیست؟

۳.۱ - مشخصه های عرفان ائمه



۳.۱.۱ - مشخصه اول

عرفان ائمه؛ عرفانی بر اساس عشق و معرفت بوده است. در این مکتب امور ماورای طبیعی هرچند بسیار ظاهر شده، اما هیچ گاه به عنوان یک هدف مورد توجه نبوده است. بنابراین ائمه با عرفان های دجالی که در عصر آنان نیز بوده، هیچ بهایی نداده و با آن مقابله کرده اند.

۳.۱.۲ - مشخصه دوم

مشخصه دیگری که در عرفان ائمه یک اصل اساسی است، همان اتحاد شریعت و طریقت و حقیقت است، به این معنا که این عرفان باطن شریعت بوده و کمال آن محسوب می شود. در این عرفان احکام و عبادات شرع از غنا و عمق بیشتری برخوردار می شوند و حقیقت آنها آشکار می شود؛ نه این که به بهانه فسق و اباحی گری شریعت به کناری نهاده شوده و فاقد ارزش و جایگاه عملی باشد.

۳.۱.۳ - مشخصه سوم

همچنین عرفان ائمه عرفانی مسئول و اهل مجاهده است و نسبت به اجتماع خود دارای رسالتی به مراتب بیشتر است و اوج این عرفان، مقام شهادت بوده و عارفی که عرفان او برگرفته از انوار ائمه (علیهم السلام) باشد، در واقع یک شهید زنده است.

۳.۲ - تذکر

از جنبه اثباتی، بحث از عرفان اسلامی در صورت اصیل آن که همان عرفان بر گرفته از ائمه است، در این مجال امکان پذیر نیست و تنها می توان یک شروع و آغازی درست را برای دست یابی به این عرفان ارائه کرد و بسیاری از عرفای بزرگ بوده اند که به این مباحث پرداخته اند. همچنین در بعد عملی نیاز به ارتباط با فردی واصل در عرفان ائمه، خود یک اصل اساسی محسوب می شود.


هرچند که نهج البلاغه دریای بیکرانی از عرفان است، اما تأثیر اصلی علی (علیه السلام) در عرفان علاوه بر آن، به دلیل شخصیت و روح عرفانی آن حضرت بوده است. همچنین بسیاری از مطالب عرفانی در سایر سخنان علی (علیه السلام) بوده که در نهج البلاغه ثبت نشده است.
به عنوان مثال کلمات علی (علیه السلام) خطاب به کمیل که در مورد حقیقت سؤال کرده است، در بحث عرفان حیرت آور است، ولی به اقتضای این که جزو خطبه های حضرت محسوب نمی شود در نهج البلاغه نیامده است. همچنین است دعای کمیل و سایر مناجات ها و ادعیه که منبع سرشار عرفان اسلامی محسوب می شود.
بنابراین، دقت به این مسئله ضروری است که نهج البلاغه شامل بخشی از خطبه های آن حضرت است که اکثراً هم در مقام انذار و بیدار کردن مردمانی ایراد شده است که حتی تحمل عدالت آن حضرت را نداشتند! چه رسد به این که همگی اهل ارادت عرفانی نسبت به آن حضرت باشند. هرچند در مواردی خاص آن حضرت درباره مقامات عرفانی خود از باب اتمام حجت برای همگان بیاناتی داشته اند، ولی در طول تاریخ به دلیل مخالفت یا از باب تقیه کمتر این مباحث گرد آوری شده است و آن عده از عرفا و محدثینی هم که این مباحث عالی عرفانی را در مورد آن حضرت گردآوری کرده اند، مورد اتهام غلو و سایر اتهامات واقع شده اند. بنابراین، توجه به این سیر تاریخی را به عنوان مقدمه پژوهش در باب عرفان علی (علیه السلام) نباید از نظر دور داشت.
به طور کلی این مطلب در سیره تمام ائمه بوده است که همواره برای خود اصحاب سرّ داشته اند و برای آنان مطالبی را فرموده اند که تأثیر عملی آن در پیدایش عرفان اسلامی بسیار زیاد بوده است و اکثر قریب به اتفاق سلسله های عرفانی هم به یکی از این افراد ختم می شود.

۴.۱ - عرفان امام علی(علیه السلام) در اشعار عرفا

در عین این که نهج البلاغه منبع عظیمی از عرفان و معرفت محسوب می شود و در طول تاریخ مورد توجه بسیاری واقع شده است، ولی تأثیری که عرفا از علی (ع) گرفته اند حتی به قبل از گرد آوری نهج البلاغه بر می گردد و در دوره های بعدی هم این تأثیر پذیری، محدود به نهج البلاغه نبوده است.

۴.۱.۱ - ابن عربی

ابن عربی متأثر از مقامات باطنی علی (علیه السلام) بوده و آن حضرت را باطن تمامی پیامبران دانسته است،
[۲] قال: سر الانبیاء و امام العالم، شرح فصوص الحکم، محمد داوود قیصری رومی، ص۵۴، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵هـ ش
همچنان که خود آن حضرت در روایت مشهوری خطاب به سلمان فرموده اند: "معرفتی بالنورانیة معرفة الله عزوجل و معرفة الله عزوجل معرفتی بالنورانیة و هو الدین الخالص"؛
[۳] بحار الانوار، ج۲۶، ص۱.     "إنه لا یستکمل أحد الایمان حتى یعرفنی کنه معرفتی بالنورانیة فاذا عرفنی بهذه المعرفة فقد امتحن الله قلبه للایمان وشرح صدره للاسلام وصار عارفا مستبصرا ، ومن قصر عن معرفة ذلک فهو شاک ومرتاب . ... معرفتی بالنورانیة معرفة الله عزوجل ومعرفة الله عزوجل معرفتی بالنورانیة وهو الدین الخالص ".
که روایت مفصلی در باب عرفان اسلامی محسوب می شود.

۴.۱.۲ - اشعار جلال الدین رومی

عارف نامی جهان اسلام جلال الدین رومی معتقد است که شمس تبریزی برای وی تجلی علی (علیه السلام) بوده و به اشاره آن حضرت در مسیر مولوی قرار گرفته است. وی در اشعار مختلفی به این مطلب اشاره می کند، از جمله:
ای شاه شاهان جهان الله مولانا علی
ای نور چشم عاشقان الله مولانا علی
ای شمس تبریزی بیا بر ما مکن جور و جفا
رخ را به مولانا نما الله مولانا علی
[۴] کلیات شمس تبریزی، ص۱۱۸۸، چاپخانه سپهر ، تهران.

و این گفته مشهور ایشان که:
این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود
سرّ دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان
شمس الحق تبریز که بنمود علی بود
[۵] قمشه اى، محمد رضا، رساله اى درباره ولایت، ذیل فص شیثى.


۴.۱.۳ - اشعار عطار نیشابوری

همچنین عطار نیشابوری خطبه ای از حضرت علی (علیه السلام) را از ابن عباس نقل می کند که به مطالبی مشابه در مورد آن حضرت اشاره دارد:
چنین کردند دانایان حکایت
ز عبد الله عباس این روایت
که در جنگ جمل آن شاه مردان
میان هر دو صف این شیر غران
ستاده بود وصف خویش می کرد
دل آن کافران را ریش می کرد
اول گفتا منم شاه دو عالم
پناه جملگی آفاق و آدم
ظهور اولین و آخرینم
من از انوار رب العالمینم
منم بر هرچه می بینی همه شاه
به فرمان من از ما هیست تا ماه
[۶] عطار نیشابوری، سی فصل، ص ۲۲، چاپ قدیم.

عطار در اکثر آثار خود، به ویژه در کتاب "مظهر العجائب" که مدعی است به اشاره حضرت علی (علیه السلام) این کتاب را تألیف کرده است، سخنان عمیقی در تبیین عرفان اسلامی ذکر کرده است که مباحث باطنی امامت محسوب می شود.

۴.۲ - نتیجه

این شناخت عرفا از علی (علیه السلام) و تأثیر پذیری که از ایشان داشته اند امری ورای نقل و کتاب و تحقیق بوده و ما به ذکر مطالبی از همین سه عارف سترگ اسلامی یعنی ابن عربی و عطار و مولوی اکتفا کردیم و الا بی شمارند عارفانی که آشکارا یا از پس اشاره و تلویح به همین مطالب اشاره داشته اند.
ما می دانیم که علی (علیه السلام) فرصت و مجال آن را نیافت تا این معارف را آشکار نماید و مردم آن عصر این نیاز را احساس نکردند و حتی تحمل عدالت ظاهری او را هم نداشتند، اما حضور این روح با عظمت الاهی همواره و در هر عصری سایه افکن بوده و همه عرفا چه به صورت نقلی و حصولی و چه به لحاظ باطنی و روحی و چه از حیث طریقتی خود را منتسب به تعالیم ایشان دانسته اند.


سخنان بسیاری از حضرت علی (علیه السلام) در مباحث عرفانی نقل شده است که بخشی از آنها در نهج البلاغه گرد آوری شده است. البته تذکر این نکته ضروری است که تفکیک مطالب عرفانی از سایر مباحث دینی اساساً چندان جایگاهی در مکتب اهل بیت ندارد؛ چرا که این نوع عرفان همه جوانب ظاهر و باطن و شریعت و طریقت و حقیقت را شامل می شود. با این حال از باب رعایت دیدگاه مخاطب می توان کلمات معصومین را دارای مراتب و درجاتی دانست که البته از این دیدگاه مباحث مربوط به معرفت الله و طریقه وصول به آن که همان مباحث عرفانی است، از ویژه گی خاصی برخوردار خواهد بود.
سراسر نهج البلاغه حاوی مواعظی است که بنیاد محبت دنیا را بر می اندازد و باعث حصول زهد و ورع و ترک عصیان خداوند می گردد که مقدمه واجب عرفان محسوب می شود و علاوه بر آن بسیاری از مطالب دقیق عرفانی در باب توحید ، خداشناسی ، علم معاد و قیامت و ... در نهج البلاغه ذکر شده است. از جمله خطبه اول نهج البلاغه در باب توحید برترین بیان عرفانی در این بحث است که فصل الخطاب در مباحث مربوط به توحید عرفانی محسوب می شود.


۱. مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، بخش عرفان.    
۲. قال: سر الانبیاء و امام العالم، شرح فصوص الحکم، محمد داوود قیصری رومی، ص۵۴، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵هـ ش
۳. بحار الانوار، ج۲۶، ص۱.     "إنه لا یستکمل أحد الایمان حتى یعرفنی کنه معرفتی بالنورانیة فاذا عرفنی بهذه المعرفة فقد امتحن الله قلبه للایمان وشرح صدره للاسلام وصار عارفا مستبصرا ، ومن قصر عن معرفة ذلک فهو شاک ومرتاب . ... معرفتی بالنورانیة معرفة الله عزوجل ومعرفة الله عزوجل معرفتی بالنورانیة وهو الدین الخالص ".
۴. کلیات شمس تبریزی، ص۱۱۸۸، چاپخانه سپهر ، تهران.
۵. قمشه اى، محمد رضا، رساله اى درباره ولایت، ذیل فص شیثى.
۶. عطار نیشابوری، سی فصل، ص ۲۲، چاپ قدیم.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «عرفان امام علی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۷/۲۶.    






جعبه ابزار