شیوههای برخورد با نوجوان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نوجوانان، نیازها، انتظارها، دوران بلوغ.
پرسش: فرزندی دارم که در سن بلوغ و با سطح توقعات بسیار بالا است و نسبت به پدر و مادرش بسیار بیاحترامی میکند. با او چگونه برخورد کنیم؟
پاسخ:
نوجوان به تدریج از سرزمین آرام و بیخیال کودکی به دشتهای پرحادثه
بلوغ میرسد، دگرگونیهایی را در خویش مییابد احساس میکند که به سرعت دارد به وضعیت جدیدی دست مییابد و میل دارد که
خانواده به عنوان نزدیکترین افراد، این دگرگونیها را باور کنند و موقعیت جدید وی را به رسمیت بشناسند. کوچکترین حرکت ناشیانه والدین به این موقعیت جدید لطمه میزند و روحیه نوجوان را به شدت جریحهدار میکند و او را برمیانگیزاند تا به عکسالعملهای تند دست بزند. والدین باید ابتدا نیازهای نوجوان را بشناسد و سپس به طور شایسته و مناسب با او برخورد کند.
نوجوانان در سنین بلوغ که در حدود دو ـ سه سال میباشد، نیازهایی دارند که والدین باید آنها را مورد توجه قرار دهند و با توجه به این نیازها، برخوردهای مناسبی در پیش بگیرند تا نوجوان بتواند به خوبی از این مرحله خطرناک بگذرد و به ثبات برسد. در این میان بیشترین نقش را والدین ایفا میکنند. بعضی از این نیازها را که برای نوجوان اهمیت بیشتری دارند در اینجا بیان میکنیم:
نوجوان به شدت نیازمند آن است که دیگران حضور او را قدر دانسته و ارج نهند و
شخصیت او را به حساب آورند. این نوعی تمرین شخصیت برای او محسوب میشود که میخواهد در آیندهای بسیار نزدیک به
استقلال دست یابد و اتکای خویش را از خانواده بردارد و متکی به خود شود.
نوجوان برای پاسخگویی به این نیاز میکوشد به آنچه میخواهد از راه طبیعی نائل شود و حتیالمقدور سعی دارد که به رفتارهای منفی متوسل نشود. در غیر این صورت، برای اثبات وجود خویش، با بزرگترها به مقابله برمیخیزد و در این تقابل به جستوجوی خواستههایش میپردازد. در برابر آنان به اظهارنظر میپردازد، عقاید آنان را رد میکند و به مخالفت برمیخیزد.
از نیازهای مهم نوجوان، این است که مقبول خانواده و مورد پذیرش والدین باشد و احساس کند که از موقعیت مطلوب و قابل قبولی در میان خانوادهاش برخوردار است. همانگونه که هست و اشتباهاتی دارد مورد پذیرش واقع شود و به خاطر خطاهایش مقبولیتش زیر سؤال نرود.
از ویژگیهای دیگر دوره نوجوانی، پدیده «
همانندسازی» است. پسر نوجوان در خصوصیات و رفتار پدر دقیق میشود و مترصد است که از او شخصیتی مردانه اقتباس کند. ریزهکاریهای گفتار و رفتار پدر را از نظر دور نمیدارد تا براساس آن الگوی شخصیتی مردانه بسازد و خود را همانند او شکل دهد. در مورد دختر نوجوان نیز مادر الگو قرار میگیرد. اگر دختر یا پسر پدر و مادر را واجد صلاحیت الگو بودن ندانستند به الگوهای دیگری روی میآورند که در این صورت الگوهای آنها یا یک فرد خاصی میباشد که اگر فرد مثبت باشد، بیشترین تأثیر را از او خواهد گرفت و اگر فرد منفی باشد، تأثیرات منفی بسیاری از او خواهد گرفت و شخصیتش مثل او شکل میگیرد و اگر الگوهای نوجوان یک فرد خاص نباشد، در این صورت نوجوان به یک فردی که دارای
شخصیت رنگارنگ و متزلزل است، تبدیل میشود. چنین افرادی هر لحظه به رنگی درمیآیند.
نیاز به تعلق و پیوستگی که در قالب دوستیهای نزدیک با گروه همجنس نوجوان بروز میکند. در این سنین
نوجوان هر چه قدر که دوست دارد به دوستان خود نزدیک شود و در میان آنها محبوب شود، دوست دارد که روابطش را با خانواده کمتر کند.
شیوههای برخورد مناسب با نوجوان، عبارتاند از:
نوجوانان نخست به یک رابطه صمیمانه، مطمئن و امن نیاز دارند و سپس مایلند بزرگسالان ـ و به ویژه
والدین ـ آنها را درک کنند، علت
احساسات و رفتار آنها را بشناسند و در برابر اشتباهات و خطاهای آنها صبورانه و منطقی برخورد نمایند.
نوجوانان، برای تغییر رفتار خود، بیش از
انتقاد و
سرزنش و
تحقیر، به ستایش و حمایت نیاز دارند. آنان بزرگسالانی را دوست میدارند که آنها را بشناسند و به آنها علاقهمند باشند و با آنان محترمانه و دوستانه رفتار کنند.
نوجوانان به والدینی نیاز دارند که با جدی بودن خود در زمینههای
بهداشت و تندرستی و
امنیت،
اطاعت از
نظم و قانون و پذیرش منطق و اعمال اصول مربوط به آن، آنها را راهنمایی کنند و درصورتیکه
صداقت ببینند، هرگز مقاومت نخواهند کرد.
باید دانست که بحران بلوغ موقتی میباشد و با پشت سر نهادن دوران نوجوانی، بر رفتار فرد حاکم میشود. پذیرش این واقعیت به والدین و نوجوان آرامش و اطمینان خاصی میبخشد.
چنانچه والدین بپذیرند، پارهای از رفتارهای دوران
بلوغ، متکی بر
اراده و انتخاب نوجوان نمیباشد؛ بلکه دستخوش هیجانات زودگذر است، امید به بهبود رفتار نوجوان در والدین افزایش مییابد و راه بازگشت به رفتارهای مطلوب برای نوجوان همواره میشود. با توجه به خصوصیاتی که نوجوان دارد، از لحاظ اخلاقی و رفتاری گستاخ، بیملاحظه، نامهربان، ستمکار، خشن و مغرور خواهند شد، لیکن انتظار دارد با
محبت و
مهربانی با او رفتار شود.
نوجوان چون در حال گذر از کودکی به بزرگسالی است. از طرفی میخواهد مستقل باشد و از طرفی هنوز به خانواده وابسته میباشد. پس والدین باید دیدگاه خود را نسبت به نوجوان تغییر دهند و به عنوان یک فرد رشدیافته با او برخورد کنند. برای اینکه میخواهد استقلال خود را ثابت کند، معیارها و عقاید بزرگسالان را مورد
انتقاد قرار خواهد داد؛ اما در شناختن و دریافتن رفتار کامل و پخته به کمک والدین نیاز دارد.
حدود توقعات خود را از نوجوان باید کمتر کرد؛ زیرا در غیر این صورت خود والدین به زحمت خواهند افتاد. توقع اینکه نوجوان باید والدین را درک کند، غمخوار آنها باشد، امر و نهی آنها را بپذیرد، برای آنها شأن و منزلتی قائل باشد، توقع خلاف واقع میباشد؛ چون نوجوان در این بحران بلوغ در عالم دیگری است، تصورش این است که اگر معادل والدین نیست از آنها کمتر هم نیست. در مواردی حتی خود را از والدین برتر هم میداند. به همین خاطر از طریق
دوستی و به عنوان اینکه دوست او هستید، با او برخورد کنید و به صورت نامحسوس و غیر مستقیم او را
هدایت کنید.
برای اینکه به
پدر و مادر بیاحترامی نکند، رعایت نکات بالا الزامی میباشد و علاوه بر آنها نباید نوجوان را به خاطر کارهای خطایش مورد سرزنش، ملامت،
توهین، امر و
نهی مستقیم قرار دهید؛ بلکه با احترام و محبت اشتباهات او را با دلایل کافی برایش توضیح دهید تا قانع شود. باید در نظر بگیرید که نوجوان هیچگونه فشار و زور را قبول نمیکند و
طغیان میکند و مقابله مستقیم با طغیان او باعث دوری فرزند از خانواده میگردد. در مورد
بلوغ، مطالب فراوانی هست که آگاهی از آنها برای والدین بسیار ضروری میباشد. به همین خاطر کتابهای زیر را حتماً
مطالعه کنید تا بتوانید به راحتی فرزندتان را از این مرحله خطرناک و حساس عبور دهید.
۱. دنیای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، مؤسسه فرهنگی منادی تربیت.
۲. والدین و مربیان مسئوول، رضا فرهادیان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله « شیوههای برخورد با نوجوان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۲/۰۳.