• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شناخت تاریخ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تاریخ اسلام، نقاط مبهم تاریخی، اختلاف در تاریخ اسلام، اعتماد به منابع تاریخی، واقعیت تاریخی.
‌پرسش: آیا از نقاط مبهم تاریخ امکان پرده‌برداری وجود دارد؟ چرا در تاریخ اسلام و نقل قو‌ل‌ها این همه اختلاف وجود دارد؟ آیا با این حال می‌شود به منابع تاریخی اعتماد کرد؟
پاسخ: شناخت تاریخ صحیح یکی از دغدغه‌های اصلی علم تاریخ است و در آن رابطه تلاش‌های فراوانی صورت گرفته و کتب زیادی به رشته تحریر درآمده است. در مجموع می‌توان گفت: از بعضی رویدادهای تاریخی قطعاً نمی‌توان پرده‌برداری کرد. اما در مورد خیلی از وقایع امکان پرده‌برداری و کشف نقاط مبهم وجود دارد. علت اختلاف روایات و نقل قو‌ل‌ها، اختلاف افراد و تبع آن اختلاف عقاید و مذاهب و ارزش‌های افراد است. و در جواب به قسمت سوم سؤال باید گفت: بله به منابع می‌شود اعتماد کرد؛ اما نه به هر منبعی و نه به هر نویسنده‌ای، بلکه در مرحله اول، منبع و نویسنده آن باید تا حدی برای ما آشنا باشد و ثانیاً مطالب کتاب با مطالب کتب دیگر هم مقایسه شود. در این صورت است که اعتمادی نسبی برای ما حاصل می‌شود.




تاریخ از علوم اَسنادی است. یعنی ابزار کار مورخ سند است، مورخ با توجه به اسناد مختلف، واقعیات را از آن اسناد بیرون می‌کشد. و با توجه به تمامی نقل قول‌ها و نقد و بررسی آنها، از آن واقعه پرده‌برداری می‌کند.

۱.۱ - دیدگاه عبدالحسین زرین‌کوب

در این رابطه «عبدالحسین زرین کوب» می‌نویسد: «مورخ هر چند در شناخت گذشته توفیق قطعی ندارد، اما آنجا که وی از طریق نقد اسناد و آثار گذشته، نفوذ می‌کند، غالباً (جز در مواردی که به سبب فقدان اسناد کافی تعلیل واقعیت تاریخی غیرممکن است) ‌می‌تواند بین جزئیات حوادث رابطه علت و معلولی کشف یا برقرار کند.»
[۱] زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ در ترازو، چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵، ص ۱۱۶.
با بررسی دقیق و همه‌جانبه می‌توان از خیلی از نقاط مبهم پرده‌برداری کرد.

۱.۲ - دیدگاه والش

«والش» می‌نویسد: «باید همه مدارک و شواهد را همراه مراجع مربوط به آن مشمول بررسی دقیق و موشکافانه قرار داد و حقایق را از آنها استخراج کرد.»
[۲] والش، دبلیو. اچ. مقدمه‌ای بر فلسفه تاریخ، ترجمه ضیاءالدین علائی، چاپ اول تهران، امیرکبیر ۱۳۶۳، ص ۹۲.


۱.۳ - دیدگاه ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی معتقد است: با قیاس بین منابع مختلف ‌می‌توان بر حقیقت امر آگاه شد.
ایشان می‌نویسد: «اگر قیاس عقلی در تمییز حق از باطل مدخلیتی نداشته باشد، پس دیگر چگونه ممکن خواهد بود که شخص جوینده طمع نماید که از حقیقت امر آگاه گردد.»
[۳] بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمه اکبر داناسرشت، چاپ سوم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳، ص ۳۱.
به‌علاوه اطلاعات تاریخی و باستان‌شناسی که همواره در دنیا کشف می‌شود، می‌تواند تا حد زیادی پرده از نقاط مبهم بردارد و ما را به واقعیت تاریخی برساند. در پایان همین بحث، ما بحث اعتماد به منابع را بررسی می‌کنیم. همچنین می‌گوییم اصولاً برخی معتقدند که حقیقت تاریخی هیچ‌گاه پنهان نمی‌ماند و بالاخره روزی خود را آشکار خواهد کرد و پرده از روی نقاط مبهم آن کنار خواهد رفت. البته در پاره‌ای موارد به‌واسطه عدم ثبت واقعه به علل و انگیزه‌های مختلف، کشف واقع امکان‌پذیر نیست.

۱.۴ - دیدگاه دیگری از زرین‌کوب

آقای زرین‌کوب می‌نویسد: «پاره‌ای موارد نیز هست که درباره جزئی از یک واقعه سند و خبری در کار نیست و سکوت مآخذ مورخ را با نوعی خلأ مواجه می‌کند که عبارت باشد از آنچه در آن باب، نص نیست».
[۴] زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ در ترازو، چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵، ص ۱۱۴.



بنابراین رسیدن به یک واقعیت تاریخی، امکان‌پذیر می‌باشد و «برای رسیدن به واقعیت، باید جست‌وجو کنیم.»
[۵] اچ کار، تاریخ چیست، ترجمه حسن کامشاد، چاپ پنجم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۸، ص ۵۰.
با بررسی دقیق اسنادی که به آنها اطمینانی نسبی پیدا کرده‌ایم، می‌توان این کار را صورت داد.



همان‌طور که در ابتدای بحث بیان شد، اختلاف افراد و ارزش‌ها و عقاید خاص آنان علت اختلاف منابع است.


۳.۱ - دیدگاه «اچ کار»

در این رابطه «اچ کار» می‌نویسد: «واقعیات تاریخ هرگز خالص به دست ما نمی‌رسد. واقعیات تاریخ همواره از ذهن وقایع نگار ترشح می‌کند. بنابراین هر وقت کتاب تاریخی را به دست می‌گیریم، توجهمان ابتدا باید معطوف مورخی باشد که آن را نوشته نه امور مندرج در آن».

۳.۲ - دیدگاه زرین‌کوب

هیچ نویسنده‌ای، بدون اندیشه و مذهب و فکر نیست؛ «تاریخ غالباً‌ واقعیت را از دیدگاه خاص می‌نگرد.»
[۶] زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ در ترازو، چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵، ص ۱۱۷.


۳.۳ - دیدگاه گروهی از دانشجویان

بنابراین «اگر به حوادث تک تک و جدا نگریسته شود، راه برای مغالطه و سفسطه باز می‌شود و چهره حقیقت‌ها در ترسیم «واقعه نگار» دگرگون می‌گردد.»
[۷] گروهی از دانشجویان ایرانی مقیم آلمان، تحریف تاریخ، قم دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ص ۸.
بنابراین وجود عقاید و ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی و دینی و... است که مورخان بعضاً گزینش مطالب را نقل کنند. و این امر سبب اختلاف آنها می‌شود.




۴.۱ - دیدگاه شهید مطهری(ره)

شهید مطهری(ره) در این رابطه می‌نویسد: «در این زمینه نظریه‌های افراطی و تفریطی وجود دارد. برای بعضی که ملالغتی هستند همین قدر که کتابی را پیدا کنند که مثلاً ۷۰۰ سال پیش نوشته شده یا در فلان جا چاپ شده، این دیگر برایشان وحی منزل است. و یک عده اساساً به‌کلی تاریخ را بی‌ارزش می‌دانند؛ از باب اینکه می‌گویند: «انسان هیچ وقت نمی‌تواند خودش را از تعصبات و جانبداری‌ها و... تخلیه کند.» ایشان عدمِ اعتمادِ محض به کتاب‌های تاریخی را رد می‌کند و می‌نویسد: همیشه انسان‌ها این‌جور نیستند. گاهی اوقات افرادی آن‌چنان پایبند وجدان خود هستند که عاری از اغراض و تعصبات و منافع خود، وقایع را آن‌چنان که هست، می‌نویسند.


ما در منابع یک سری داده‌هایی داریم؛ اما صحت یا سقم این داده‌ها را نمی‌دانیم. برای به دست آوردن درستی یا نادرستی این ‌داده‌ها باید منابع دیگر را نیز بررسی کرد و این سؤال‌ها را از خودمان بپرسیم: آیا منابع دیگر این روایت را گفته‌اند؟ آیا کسی که این خبر را می‌دهد مورد اعتماد است؟ بررسی این عوامل سبب اعتماد به خیلی از روایات می‌گردد.


۵.۱ - دیدگاه شهید مطهری در این‌باره

«شهید مطهری» می‌نویسد: «بعضی وقایع هست که اساساً در یک حدش دروغ‌بردار نیست. قضایا یی که در سطح عموم واقع می‌شود، اصلاً امکان تحریف آنها وجود ندارد. یعنی قضیه به صورت تواتر نقل می‌شود که دیگر اصلاً قابل اینکه غرض افراد در آن دخالت کرده باشد نیست. شما در همین تاریخ‌های اسلامی می‌بینید، مسائل مشترک زیاد وجود دارد. حتی مسائلی که به نفع یک فرقه معین است، در عین حال در کتاب‌های هر دو فرقه نوشته شده است... ما الان چقدر وقایع داریم که به نفع تشیع است و در کتب اهل تسنن هست؟» شهید مطهری قائل است که واقعیت تاریخی قابل کتمان نیست و این خود یک اصل تاریخی است که نمونه‌های خیلی زیادی دارد. ایشان می‌نویسد: اغراض و تعصبات برای عموم بشر حکم یک امر عرضی را دارد. بعضی اغراض مثل پرده‌هایی که می‌آید جلوی حقیقت را می‌گیرد و بعد کنار می‌رود. یعنی حقیقت چهره خودش را تمام یا پاره‌ای را خود به خود آشکار می‌کند. به قول یک فرنگی «همگان را برای همیشه نمی‌شود فریب داد.»


به منابع تاریخی می‌توان اعتماد کرد؛ اما اولاً این اعتماد به صورت محض نباید باشد؛ ثانیاً: باید با بررسی منابع و نقد آنها و جمع‌بندی میان اطلاعات به دست آمده قضیه مورد بررسی را روشن ساخت و به آن نوشته اعتمادی نسبی پیدا کرد.


۱. زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ در ترازو، چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵، ص ۱۱۶.
۲. والش، دبلیو. اچ. مقدمه‌ای بر فلسفه تاریخ، ترجمه ضیاءالدین علائی، چاپ اول تهران، امیرکبیر ۱۳۶۳، ص ۹۲.
۳. بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمه اکبر داناسرشت، چاپ سوم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳، ص ۳۱.
۴. زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ در ترازو، چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵، ص ۱۱۴.
۵. اچ کار، تاریخ چیست، ترجمه حسن کامشاد، چاپ پنجم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۸، ص ۵۰.
۶. زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ در ترازو، چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵، ص ۱۱۷.
۷. گروهی از دانشجویان ایرانی مقیم آلمان، تحریف تاریخ، قم دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ص ۸.
۸. مطهری، مرتضی، فلسفه تاریخ، جلد ۱، چاپ دهم، تهران انتشارات صدرا، ۱۳۷۸، ص ۱۳.    
۹. مطهری، مرتضی، فلسفه تاریخ، جلد ۱، چاپ دهم، تهران انتشارات صدرا، ۱۳۷۸، ص ۱۲۸.    
۱۰. مطهری، مرتضی، فلسفه تاریخ، جلد ۱، چاپ دهم، تهران انتشارات صدرا، ۱۳۷۸، ص ۱۲۹.    
۱۱. مطهری، مرتضی، فلسفه تاریخ، جلد ۱، چاپ دهم، تهران انتشارات صدرا، ۱۳۷۸، ص ۱۴.    
۱۲. مطهری، مرتضی، فلسفه تاریخ، جلد ۱، چاپ دهم، تهران انتشارات صدرا، ۱۳۷۸، ص ۱۲۹.    



سایت اندیشه قم    


رده‌های این صفحه : تاریخ اسلام | متون تاریخی




جعبه ابزار