• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شبهه گناه حضرت داوود

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:حضرت داوود علیه‌السلام، کتاب مقدس، نسبت زنای محصنه، همسر اوریا.

پرسش: آیا واقعاً در منابع اسلامی نیز مانند کتاب مقدس یهودیان، حضرت داوود ـ علیه‌السلام ـ به قتل انسانی بی‌گناه و زنای محصنه متهم شده است؟! (گفته می‌شود که حضرت سلیمان ـ علیه‌السلام ـ زنی را دید و عاشق او شد، لکن آن زن شوھر داشت، حضرت سلیمان ـ علیه‌السلام ـ شوھر این زن را به جهاد فرستاد تا که شھید شود و با او ازدواج کند. لطفاً بفرمایید که این داستان حقیقت است یا دروغ؟).

پاسخ: در کتاب مقدس، داستانی نقل شده است که در آن نسبت‌های ناروایی از جمله چشم‌چرانی، زنا با زن شوهردار، زمینه‌سازی برای کشته‌شدن فردی بی‌گناه و... به حضرت داوود ـ علیه‌السلام ـ منتسب شده است. در برخی منابع اسلامی که تا حدودی تأثیرپذیر از روایات اسرائیلیات بوده‌اند، نیز بخش‌هایی از این داستان دروغین نقل شده است؛ اما بسیاری از مسلمانان از جمله پیروان مکتب شیعه به پی‌روی از امامان خویش، چنین نسبت‌های ناروایی را نمی‌پذیرند.



آن‌چه در پرسش در مورد حضرت داوود نبی ـ علیه‌السلام ـ نقل شده است، ریشه در نسبت‌ ناروایی دارد که در کتاب مقدس به حضرتشان منتسب شده است.


ابتدا باید گفت که ما با آن‌که مطالب ذیل را نمی‌پذیریم، برای ریشه‌یابی این داستان ناچاریم که متن کتاب مقدس را نقل کنیم. داستان حضرت داوود ـ علیه‌السلام ـ در کتاب مقدس را می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد:

۲.۱ - بخش اول: داستان عاشق شدن

داستان عاشق شدن، انجام زنای محصنه و فراهم آوردن مقدمات قتل شوهر بی‌گناه زنی که عاشقش شده بود!

«یک روز هنگام عصر، داود از خواب برخاست و برای هواخوری به پشت بام کاخ سلطنتی رفت. وقتی در آنجا قدم می‌زد، چشمش به زنی زیبا افتاد که مشغول حمام کردن بود. داوود یک نفر را فرستاد تا بپرسد آن زن کیست. معلوم شد اسمش بتشبع، دختر الیعام و زن اوریای حیتی است. پس داوود چند نفر را فرستاد تا اوریا را بیاورند. وقتی بتشبع نزد او آمد، داوود با او هم‌بستر شد. سپس بتشبع خود را با آب طاهر ساخته، به خانه برگشت. وقتی بتشبع فهمید که حامله است، پیغام فرستاد و این موضوع را به داوود خبر داد. پس داوود برای یوآب (فرمانده سپاه خود) این پیغام را فرستاد:‌ "اوریای حیتی را نزد من بفرست".

وقتی اوریا آمد، داوود از او سلامتی یوآب و سربازان و اوضاع جنگ را پرسید. سپس به او گفت: حال به خانه برو. بعد از رفتن اوریا، داوود هدایایی نیز به خانه او فرستاد. اما اوریا به خانه خود نرفت و شب را کنار دروازه کاخ پیش محافظان پادشاه به سر برد. وقتی داوود این را شنید، اوریا را احضار کرد و پرسید: چه شده است؟ چرا پس از این همه دوری از خانه، دیشب به خانه نرفتی؟ اوریا گفت: صندوق عهد خداوند و سپاه اسرائیل یهودا و فرمانده من یوآب و افسرانش در صحرا اردو زده‌اند، آیا رواست که من به خانه بروم و با زنم به عیش و نوش بپردازم و با او بخوابم؟ به جان شما قسم که این کار را نخواهم کرد. داوود گفت: بسیار خوب، پس امشب هم اینجا بمان و فردا به میدان جنگ برگرد. پس اوریا آن روز و روز بعد هم در اورشلیم ماند. داوود او را برای صرف شام نگه داشت و او را مست کرد. با این حال، اوریا آن شب نیز به خانه‌اش نرفت؛ بلکه دوباره کنار دروازه کاخ خوابید.

بالاخره، صبح روز بعد، داوود نامه‌ای برای یوآب نوشت و آن‌ را به‌وسیله اوریا برایش فرستاد. در نامه به یوآب دستور داده بود که وقتی جنگ شدت می‌گیرد، اوریا را در خط مقدم جبهه قرار بدهد و او را تنها بگذارد تا کشته شود. پس وقتی یوآب در حال محاصره شهر دشمن بود، اوریا را به جایی فرستاد که می‌دانست سربازان قوی دشمن در آنجا می‌جنگند. مردان شهر با یوآب جنگیدند و در نتیجه اوریا و چند سرباز دیگر کشته شدند.... وقتی بتشبع شنید شوهرش مرده است، عزادار شد. بعد از تمام شدن ایام سوگواری، داود بتشبع را به کاخ سلطنتی آورد و او نیز یکی از زنان داوود شده، از او پسری به دنیا آورد. اما کاری که داوود کرده بود، در نظر خداوند ناپسند آمد».
[۱] سموئیل ۲: باب ۱۱.


۲.۲ - بخش دوم: مجازات خداوند

اما داستان به این‌جا نیز خاتمه نمی‌یابد، بلکه نوع برخورد و مجازات خداوند نیز جالب است:

«لذا خداوند، (ناثان) پیامبر را نزد داوود فرستاد. او هم آمد و به داوود گفت در یک شهر دو نفر مرد زندگی می‌کردند. یکی فقیر و آن دیگری توانگر، مرد توانگر گاو و گوسفند بسیار زیاد داشت و مرد فقیر به جز یک میش کوچک نداشت، که آن‌ را به زحمت بزرگ کرده بود. در این بین میهمانی برای مرد توانگر رسید. او از این‌که از گوسفند و گاو خود یکی را ذبح نموده از میهمان پذیرایی کند، دریغ ورزید، و یک میش مرد فقیر را ذبح کرده، برای میهمان خود طعامی تهیه کرد. داوود از شنیدن این رفتار سخت در خشم شد، و به ناثان گفت: رب که زنده است، چه باک از این‌که آن مرد طمع‌کار کشته شود، باید این کار را بکنید، و به‌جای یک میش چهار میش از گوسفندان او برای مرد فقیر بگیرید، برای این‌که بر آن مرد فقیر رحم نکرده و چنین معامله‌ای با او کرده. ناثان به داوود گفت: اتفاقاً آن مرد خود شما هستید، و خدا تو را عتاب می‌کند و می‌فرماید: بلا و شری بر خانه‌ات مسلط می‌کنم و در پیش رویت همسرانت را می‌گیرم، و آنان را به خویشاوندانت می‌دهم، تا در حضور بنی‌اسرائیل و آفتاب با آنان هم بستر شوند، و این را به کیفر آن رفتاری می‌کنم که تو با اوریا و همسرش کردی. داوود به ناثان گفت: من از پیشگاه رب عذر این خطا را می‌خواهم. ناثان گفت: خدا هم این خطای تو را از تو برداشت و نادیده گرفت و تو به کیفر آن نمی‌میری، و لیکن از آن‌جا که تو با این رفتارت دشمنانی برای رب درست کردی که همه زبان به شماتت رب می‌گشایند، فرزندی که همسر اوریا برایت زاییده خواهد مرد.... پس خدا آن فرزند را مریض کرد و پس از هفت روز قبض روحش فرمود، و بعد از آن همسر اوریا سلیمان را برای داوود زایید».
[۲] خلاصه‌ای از سموئیل ۲: باب۱۲.



نقل‌های اسلامی در مورد داستان موجود در کتاب مقدس، متفاوت است؛ اما در هیچ‌کدام انجام زنای محصنه توسط داوود علیه‌السلام و توبیخشان از جانب پروردگار جهت انجام این گناه کبیره وجود ندارد.

۳.۱ - قضاوت‌های داوود در قرآن

در قرآن آیه‌ای است که یکی از قضاوت‌های داوود را بیان می‌کند:

«آیا خبر شاکیانی که از دیوار محراب بالا ‌رفته و بر داوود وارد شدند به تو رسیده است؟ داوود از آنها ترسید. گفتند: نترس، ما دو نفر شاکی هستیم که یکی بر دیگری ستم کرده است. اینک میان ما به حق داوری کن و از راه حق منحرف نشو و ما را به راه راست راه‌نمایی کن. این برادر من، نود و نه میش دارد و من یک میش دارم. او با خشونت و زورگویی از من درخواست می‌کند که آن یک میش را هم به او واگذارم! (داوود) گفت:او با درخواست افزودن میش تو به میش‌هایش بر تو ستم کرده است و بیش‌تر شریکان، به یک‌دیگر ستم روا می‌دارند؛ مگر آنان که از مؤمنان نیکوکار باشند که آنها نیز اندک‌اند. داوود دانست که ما او را امتحان کرده‌ایم. آن‌گاه از پروردگارش آمرزش خواست و سر خم کرد و به رو درافتاد و توبه کرد و ما او را بخشیدیم و او را به درگاه ما تقرب و بازگشتی نیکوست».

این آیات با بخش دوم داستانی که از کتاب مقدس نقل شد و در آن پیامبری دیگر، راه‌نمای داوود شد، مشابهت دارد.

اکنون به بررسی آن‌چه در منابع اسلامی وجود دارد، می‌پردازیم:

۳.۲ - شباهت و تفاوت داستان در قرآن و کتاب مقدس

شباهت اشاره شده میان قرآن کریم و بخش دوم آن‌چه در کتاب مقدس آمده، سبب شده که برخی منابع تاریخی اسلامی، کل داستان را قطعی فرض کرده و بخش اول داستان کتاب مقدس را نیز با اندک تغییراتی در داستان داوود ـ علیه‌السلام ـ نقل نمایند. البته این تغییرات گرچه در ظاهر جزئی‌اند، اما در واقع بسیار کلیدی می‌باشند.
[۴] سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۵، ص ۳۰۲، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.

تفاوت این دسته از نقل‌های اسلامی با متن کتاب مقدس در این است که در آنها از زنای محصنه داوود و توبیخشان از طرف پروردگار جهت انجام این گناه کبیره خبری نیست؛ اما با این وجود، مشکلی در همین نقل‌های برگرفته از اسرائیلیات وجود دارد که داوود ـ علیه‌السلام ـ مقدمات کشته شدن شوهر بی‌گناه آن زن را فراهم کرده تا بعدها با او ازدواج کند! و این گناه کمی نیست.

۳.۳ - استناد به روایات

روایات دیگری هم وجود دارد که اصل و اساس چنین داستانی را به چالش کشیده و آیات قرآنی را نیز در ارتباط با داستانی دیگر می‌دانند. برخی اندیشمندان اسلامی گفتارهایی پیرامون دروغ بودن این داستان بیان داشته‌اند.
[۶] (سید مرتضی) علم الهدی، علی بن حسین‌، تنزیه الأنبیاء‌، ص ۸۸ ـ ۹۲، قم، دار الشریف الرضی‌، ۱۳۷۷ش‌.


بسیاری از علمای شیعه
[۸] مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ۶، ص ۳۷۳، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
[۹] کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ۸، ص ۴۶، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، ۱۳۳۶ش.
و سنی
[۱۱] ابن عربی، محمد بن عبدالله بن ابوبکر، احکام القرآن، ج ۴، ص ۱۶۳۹، بی‌جا، بی‌تا.
نقل‌هایی را که در قسمت قبل بیان شده، نمی‌پذیرند.

۳.۳.۱ - بیان یک روایت باطل

روایاتی از پیشوایان شیعه وجود دارد که چنین داستانی را از اساس باطل می‌داند.

در محضر امام رضا علیه‌السلام داستانی نقل شد، مبنی بر این‌که داوود ـ علیه‌السلام ـ در محرابش مشغول نماز بود که ابلیس به شکل پرنده‌ای بسیار زیبا در مقابلش ظاهر شد، داود نماز خود را شکست و برخاست تا پرنده را بگیرد، پرنده به حیاط رفت، داوود هم به دنبالش از اطاق خارج شد، پرنده به پشت بام پرید، داوود هم در طلب پرنده به پشت بام رفت، پرنده از آن‌جا به داخل حیاط اوریا بن حنّان پرید، داوود با نگاه خود پرنده را دنبال کرد و در این حال چشمش به همسر اوریا که مشغول غسل بود، افتاد و به او علاقه‌مند شد، از طرفی، قبلاً اوریا را به جنگ فرستاده بود. داوود به فرمانده لشکر نامه‌ای نوشت که اوریا را جلوتر از تابوت عهد بفرست، فرمانده نیز چنین کرد، اوریا بر مشرکان پیروز شد و این مطلب بر داوود خیلی گران آمد؛ لذا مجدداً نامه‌ای نوشت و دستور داد تا اوریا را جلوتر از تابوت بفرستند، فرمانده نیز این‌بار اوریا را جلوتر فرستاد و اوریا کشته شد و داوود با همسر او ازدواج کرد!

امام رضا ـ علیه‌السلام ـ بعد از شنیدن چنین داستانی با دست بر پیشانی خود زده و فرمودند: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ! شما پیامبری از پیامبران خدا را به سبک شمردن نماز متهم ساخته و می‌گویید که او نماز را رها کرده و به دنبال پرنده‌ای رفت!؟ سپس او را متهم به رفتار جنسی غیر اخلاقی نموده و علاوه بر آن او را مسبب کشته‌شدن فردی بی‌گناه پنداشتید؟!

از امام رضا ـ علیه‌السلام ـ پرسیدند: پس قضیه داوود و اوریا چه بوده است (آیا آن دو با هم ازدواج نکردند)؟! آن‌ حضرت فرمود: «در دوران حضرت داوود ـ علیه‌السلام ـ حکم خدا چنین بود که هرگاه زنی شوهرش می‌مرد یا کشته می‌شد، بعد از او هرگز ازدواج نمی‌کرد، و داوود اوّلین کسی بود که خداوند برایش مباح کرد که با زنی که شوهرش کشته شده ازدواج نماید، آن‌حضرت هم پس از کشته‌ شدن اوریا ـ بدون ‌آن‌که داوود، مقصر قتل او باشد ـ و تمام شدن عده همسرش، با او زن ازدواج کرد، و این همان چیزی است که در مورد اوریا بر مردم گران آمد».
[۱۲] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۱، ص ۱۹۳ ـ ۱۹۴، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.


۳.۳.۲ - حدیثی از امام علی

امام علی علیه‌السلام می‌فرماید:

«لا اوتی برجل یزعم داود تزوج امرأة اوریا الا جلدته حدین حدا للنبوة و حدا لما رماه به‌»؛ «هرکس را نزد من آورند که بگوید داوود با همسر اوریا هم‌بستر شده، دو حد بر او جاری می‌کنم: حدی برای توهین به مقام نبوت و حدی برای تهمت زدن ناروا به داوود».

۳.۳.۳ - حدیثی از امام صادق

امام صادق علیه‌السلام فرمود:

«ان رضا الناس لا یملک، و السنتهم لا تضبط، ا لم ینسبوا داود الی انه تبع الطیر حتی نظر الی امرأة اوریا فهواها، و انه قدم زوجها امام التابوت حتی قتل ثم تزوج بها»؛ «رضایت همه مردم را نمی‌توان به دست آورد، و زبان آنها را نمی‌توان بست، آیا آنها این نسبت (فوق‌العاده زشت) را به داوود ـ علیه‌السلام ـ ندادند که او به دنبال پرنده‌ای به پشت بام قصرش رفت، و چشمش به همسر اوریا افتاد، و عشق او را به دل گرفت، سپس همسر او را به میدان جنگ در پیشاپیش تابوت عهد فرستاد تا کشته شد، سپس با همسرش ازدواج کرد؟!».


در پایان ممکن است این پرسش مطرح شود که پس آیه قرآنی که در مورد حضرت داوود ـ علیه‌السلام ـ نقل شد و اشتباه و استغفار ایشان را اعلام کرد، ناظر به چه مطلبی است؟

در پاسخ باید گفت، تفاسیر مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله این‌که اشتباه داوود ـ علیه‌السلام ـ که به ایشان تذکر داده شده بود، آن بود که او در مقام قضاوت، بدون آن‌که از مدعی شاهدی بخواهد و بدون آن‌که سخن طرف مقابل را در دفاع از خود بشنود، با سرعت به ارزیابی پرداخته و او را مجرم پنداشته است که این سرعت عمل در ارزیابی مطلوب نیست (حتی اگر به حکم نهایی نیز منجر نشود) و استغفار ایشان نیز از همین باب است.
[۱۸] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۱، ص ۱۹۴، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.



۱. سموئیل ۲: باب ۱۱.
۲. خلاصه‌ای از سموئیل ۲: باب۱۲.
۳. صاد (۳۸)، آیه ۲۱ الی ۲۵.    
۴. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۵، ص ۳۰۲، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
۵. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‌ ج ۲، ص ۲۳۰، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.    
۶. (سید مرتضی) علم الهدی، علی بن حسین‌، تنزیه الأنبیاء‌، ص ۸۸ ـ ۹۲، قم، دار الشریف الرضی‌، ۱۳۷۷ش‌.
۷. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، ج ۸، ص ۵۵۵، قصیر عاملی، احمد، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.    
۸. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ۶، ص ۳۷۳، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
۹. کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ۸، ص ۴۶، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، ۱۳۳۶ش.
۱۰. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی‌، محمد عبد الرحمن، ج ۵، ص ۲۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.    
۱۱. ابن عربی، محمد بن عبدالله بن ابوبکر، احکام القرآن، ج ۴، ص ۱۶۳۹، بی‌جا، بی‌تا.
۱۲. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۱، ص ۱۹۳ ـ ۱۹۴، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
۱۳. قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الأنبیاء، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص ۲۰۳، مشهد، مرکز پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۱۴، ص ۲۶، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۵. شیخ صدوق، الامالی، ص ۱۰۳، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۷، ص ۱۹۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۸، ص ۳۵۱ ۳۵۰، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۱۸. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۱، ص ۱۹۴، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار