• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شبهه شیعه‌ بودن قاتلان امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شيعيان، قاتلان امام حسين (علیه‌السلام).

پرسش: پاسخ شما از اينكه شيعيان، قاتلين امام حسين (علیه‌السّلام) هستند، چيست؟

پاسخ: شاید برای بعضی از افراد این سؤال پیش بیاید که شیعیان قاتلان امام حسین (علیه‌السّلام) بوده‌اند؛ اما در حقیقت این سخن صحیح نیست؛ زیرا منظور از شیعیان در صدر اسلام کسانی هستند که حضرت علی (علیه‌السّلام) را خلیفه چهارم می‌دانستند.



ابن تیمیه می‌گوید: مقصود از شیعیان در زمان صدر اسلام همان طرف‌داران ابوبکر و عمر و عثمان است!
ابن تیمیه جمله‌ای دارد که به‌خوبی نشان می‌دهد که مقصود از شیعیان در زمان خلافت حضرت علی (علیه‌السّلام) و دوران نزدیک به آن، همان کسانی است که حضرت را به عنوان خلیفه چهارم (و نه امام از جانب خدا) می‌شناختند:
واتهم طائفة من الشیعة الاولی بتفضیل علی علی عثمان ولم یتهم احد من الشیعة الاولی بتفضیل علی علی ابی بکر وعمر بل کانت عامة الشیعة الاولی الذین یحبون علیا یفضلون علیه ابا بکر وعمر لکن کان فیهم کائفة ترجحه علی عثمان وکان الناس فی الفتنة صاروا شیعتین شیعة عثمانیة وشیعة علوة ولیس کل من قاتل مع علی کان یفضله علی عثمان بل کان کثیر منهم یفضل عثمان علیه کما هو قول سائر اهل السنة.
گروهی از شیعیان اولیه متهم شده‌اند که علی را از عثمان برتر می‌دانستند؛ اما هیچ‌یک از شیعیان اولیه علی را بر ابوبکر و عمر برتر نمی‌دانستند! بلکه عموم شیعیان اولیه، علی را دوست داشتند و ابوبکر و عمر را از او برتر می‌دانستند! ولی در بین آنها گروهی بودند که علی را بر عثمان ترجیح می‌دادند! و مردم در زمام فتنه دو گروه شدند! گروهی شیعه عثمان و گروهی شیعه علی؛ و هر کسی که در کنار علی به جنگ پرداخته است، او را از عثمان برتر نمی‌دانست! بلکه بسیاری از آنان عثمان را بر علی برتری می‌دادند همانطور که این نظر سایر اهل سنت است!
پس این ادعا که گروهی از قاتلین امام حسین (علیه‌السّلام) در لشگر حضرت علی (علیه‌السّلام) بوده‌اند یا از مردم کوفه بوده‌اند پس شیعه‌اند، صحیح نیست و در واقع به اقرار ابن تیمیه آنها ابوبکر و عمر را از حضرت علی (علیه‌السّلام) برتر می‌دانستند و بسیاری از آنان عثمان را نیز بر حضرت برتری می‌دادند!


امام حسین (علیه‌السّلام) آنها را شیعه آل‌ابی‌سفیان می‌داند.
«ویلکم یا شیعة آل ابی‌سفیان، ان لم یکن لکم دین، وکنتم لا تخافون یوم المعاد، فکونوا احراراً فی دنیاکم هذه، وارجعوا الی احسابکم، ان کنتم عرباً کما تزعمون».
وای بر شما‌ ای طرف‌داران خاندان ابوسفیان؛ اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی‌ترسید در دنیای خودتان آزاده باشید؛ و به اصل خود بازگردید، اگر عرب هستید (همان‌طور که گمان می‌کنید).


گروهی از صحابه در بین قاتلین حضرت سید الشهدا (علیه‌السّلام) به چشم می‌خورند! آیا آنها نیز شیعه بودند؟

۳.۱ - عبدالرحمن بن ابی سبرة الجعفی

وی در کتاب الاستیعاب به عنوان صحابی معرفی شده است:
۱۴۱۹ عبدالرحمن بن ابی سبرة الجعفی واسم ابی‌سبرة زید بن مالک معدود فی الکوفیین وکان اسمه عزیرا فسماه رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) عبد الرحمن وقال احب الاسماء الی الله عبدالله وعبد الرحمن هو والد خیثمة بن عبد الرحمن روی عنه الشعبی وابنه خیثمة بن عبدالرحمن وقد ذکرنا ابا سبرة واخاه بن ابی سبرة فی بابیهما من هذا الکتاب ونسبنا ابا سبرة فی بابه والحمد لله.
اسم او عزیر بود و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) او را عبدالرحمن نامید.
مشارکت عبدالرحمن در کشتن امام حسین (علیه‌السّلام): ابن اثیر در تاریخ خویش می‌نویسد:
وجعل عمر بن سعد علی ربع اهل المدینة عبدالله بن زهیر الازدی وعلی ربع ربیعة وکندة قیس بن الاشعث بن قیس وعلی ربع مذحج واسد عبد الرحمن بن ابی سبرة الجعفی وعلی ربع تمیم وهمدان الحر بن یزید الریاحی فشهد هؤلاء کلهم مقتل الحسین الا الحر بن یزید فانه عدل الی الحسین.
عمر بن سعد بر گروه اهل مدینه، عبدالله بن زهیر را فرمانده کرد؛ و فرمانده ربیعه و کنده قیس بن اشعث بن قیس بود؛ و فرمانده مذحج و اسد، عبدالرحمن بن ابی‌سبرة جعفی ... و همه این‌ها در کشتن حسین (علیه‌السلام) مشارکت داشتند؛ جز حر بن یزید که به سوی حسین بازگشت!

۳.۲ - عزرة بن قیس الاحمسی

ابن سعد او را در الاصابه به عنوان صحابی معرفی می‌کند:
۶۴۴۲ عزرة بن قیس بن غزیة الاحمسی البجلی وسکن حلوان فی عهد عمر روی عنه ابو وائل قال الاعمش عن ابی وائل عن عزرة بن قیس خطبنا خالد بن الولید فقال ان عمر بعثنی الی الشام الحدیث فی الفتن وفیه قول خالد انها لا تکون وعمر حی قال علی بن المدینی لم یرو عنه غیر ابی وائل وقال بن ابی خیثمة عن بن معین بقی الی ایام معاویة فیما بلغنی وذکره بن سعد فی الطبقة الاولی.

۳.۲.۱ - نوشتن نامه برای امام حسین

وی از کسانی است که به سیدالشهدا (علیه‌السّلام) نامه نوشت و حضرت را به کوفه دعوت کرد:
قالوا: وکتب الیه اشراف اهل الکوفة شبث بن ربعی الیربوعی، ومحمد بن عمیر بن عطارد بن حاجب التمیمی، وحجار بن ابجر العجلی، ویزید بن الحارث بن یزید بن رویم الشیبانی، وعزرة بن قیس الاحمسی، وعمرو بن الحجاج الزبیدی: اما بعد فقد اخضر الجناب، واینعت الثمار، وطمت الجمام، فاذا شئت فاقدم علینا فانما تقدم علی جند لک مجند، والسلام.
بزرگان کوفه از جمله شبث بن ربعی و محمد بن عمیر بن عطارد و حجار بن ابجر و یزید بن حارث و عزرة بن قیس برای حسین نامه نوشتند که اگر می‌خواهی به سمت ما بیا که ما لشکر آماده تو هستیم!

۳.۲.۲ - صحبت با زهیر درباره عثمانی بودن

اما همین شخص در کربلا با حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین صحبت کرده و تلاش می‌کند که آنها را از دفاع حرم حسینی باز بدارد!
وقال لهم حبیب بن مظهر. والله لبئس القوم عند الله قوم قتلوا ذریة نبیهم وعترته، وعباد اهل المصر. فقال له عزرة بن قیس: انک لتزکی نفسک. وقال عزرة لزهیر بن القین: کنت عندنا عثمانیاً فما بالک؟ فقال: والله ما کتبت الی الحسین ولا ارسلت الیه رسولاً ولکن الطریق جمعنی وایاه فلما رایته ذکرت به رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) وعرفت ما تقدم علیه من غدرکم ونکثکم ومیلکم الی الدنیا، فرایت ان انصره واکون فی حزبه حفظاً لما ضیعتم من حق رسول الله.
حبیب بن مظاهر به آنان گفت: چه بد قومی شما هستید که ذریه پیامبرتان و خاندان او و عابدان شهرتان را می‌کشید! عزرة بن قیس به او گفت: تو می‌خواهی خودت را مدح کنی (و عابد بدانی)!
و عزرة به زهیر بن قین گفت: تو در نزد ما عثمانی بودی؛ تو را چه شده است؟! گفت: قسم به خدا! من نه به حسین نامه نوشتم و نه کسی را به نزد او فرستادم! ولی در راه با او همراه شدم؛ وقتی که او را دیدم، یاد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افتادم، و دانستم که او به سمت نیرنگ و پیمان‌شکنی و دنیاطلبی شما روان شده است! خواستم که او را یاری کنم و در حزب او باشم؛ تا او را در مقابل حقی که از خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تضییع کردید از او دفاع کنم!

۳.۲.۳ - فرمانده سواره نظام سپاه عبید الله

او فرمانده سواره نظام لشگر عمر بن سعد بود:
وجعل عمر بن سعد علی میمنته عمرو بن الحجاج الزبیدی، وعلی میسرته شمر بن ذی الجوشن الضبابی، وعلی الخیل عزرة بن قیس الاحمسی.
عمر بن سعد بر میمنه، عمرو بن حجاج را گمارد و بر میسره، شمر بن ذی‌الجوشن را، و بر سواره نظام، عزرة بن قیس احمسی را!

۳.۲.۴ - حمل سر شهدا به سمت ابن زیاد

و او بود که سرهای بریده را به نزد ابن زیاد برد: واحتزت رؤوس القتلی فحمل الی ابن زیاد اثنان و سبعون راساً مع شمر بن ذی الجوشن، وقیس بن الاشعث وعمرو بن الحجاج الزبیدی، وعزرة بن قیس الاحمسی من بجیلة، فقدموا بالرؤوس علی ابن زیاد.
سر کشتگان از بدن جدا شده و به نزد ابن‌زیاد رفت! هفتاد و دو سر به همراه شمر بن ذی‌الجوشن و قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزرة بن قیس بود که با سرها به نزد ابن زیاد رفتند!


۱. ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، منهاج السنة النبویة،ج۴، ص۱۳۲، دار النشر:مؤسسة قرطبة - ۱۴۰۶، الطبعة:الاولی، تحقیق:د. محمد رشاد سالم.    
۲. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج۱، ص۶۰۴.    
۳. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۸۳۴، دارالنشر:دارالجیل - بیروت - ۱۴۱۲، الطبعة:الاولی، تحقیق:علی محمد البجاوی.    
۴. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۶۸.    
۵. ابن حجرعسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۵، ص۹۷.    
۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۵۸.    
۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۴، دار النشر.    
۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۷.    
۹. احمد بن یحیی، بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۶.    




مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، برگرفته از مقاله «پاسخ شما از اینکه شیعیان، قاتلین امام حسین (علیه‌السلام) هستند، چیست؟».    







جعبه ابزار