• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زندگی برزخی و آخرتی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: بدن برزخی، بدن آخرتی، بدن مثالی، برزخ، آخرت.

پرسش: وقتی شخصی از این دنیا می‌رود، آیا زندگی او در آخرت همانند زندگی دنیوی است و با شکل و تماثیل دنیوی خود خواهد بود یا شکل او تغییر می‌کند؟

پاسخ: بدن برزخی و عذاب و نعمت‌های آنجا را می‌توان به گونه‌ای به لذت یا نعمت‌های موقع خواب تشبیه کرد.
در زندگی برزخی و مثالی، ماده و عنصر یا مولکول و اتم وجود ندارد؛ ولی صورت‌های تمام موجودات جهان بی‌آنکه ماده و وزنی در کار باشد، موجود است.
«جسم مثالی» چنان‌که از نامش پیداست، شبیه این بدن است؛ ولی این ماده عنصری را ندارد. جسم مثالی، جسمی لطیف و نورانی و خالی از مواد و عناصر شناخته‌شده این جهان مادی است.
با فرض اینکه معاد، جسمانی و روحانی است، باید گفت که لازم نیست عین بدن نخست و دنیوی باز گردد. تنها چیزی که می‌تواند درباره بدن دوم صدق کند، عنوان «همانند» بودن است و در آیات قرآنی به چنین همانندی اشاره‌هایی شده است.
پس لازم نیست که انسان اخروی از نظر شکل و ویژگی‌ها، بسان بدن دنیوی باشد، چه‌بسا ممکن است از این جهت با هم تفاوتی داشته باشند.



بسیاری از افراد علاقه دارند که از چگونگی زندگی انسان در برزخ و آخرت و نیز حقیقت و ماهیت آن آگاهی یابند. لیکن باید توجه داشت که آگاهی از جهان برزخ برای ما امکان‌پذیر نیست و تا انسان گام در آن جهان نگذارد، نمی‌تواند به کیفیت آن پی ببرد؛ همان‌گونه که چگونگی زندگی در سرای دیگر نیز برای ما روشن نیست و تنها می‌توان صورتی ناقص و شبحی مبهم از آن جهان ترسیم کرد؛ زیرا بشر از واقعیت چیزی می‌تواند آگاه گردد که در قلمرو زندگی او قرار گیرد و نمونه‌هایی از آن را در دست داشته باشد. از این جهت، اهل تحقیق معتقدند آگاهی کامل از خصوصیات زندگی برزخی و حیات اخروی منوط به وارد شدن به آن جهان است. با این همه می‌توان به کمک آیات و روایات، نشانه‌هایی از آن جهان به دست آورد.

در ذیل در دو بخش به زندگی انسان و شکل او در برزخ و آخرت اشاره می‌کنیم:


روح انسان پس از جدایی از بدن مادی، در جسم لطیفی قرار می‌گیرد که از بسیاری از عوارض جسم مادی برکنار است؛ ولی از آن نظر که شبیه این جسم مادی عنصری است، به آن بدن «مثالی» می‌گویند که نه کاملاً مجرد است و نه مادی محض، بلکه یک نوع تجرد برزخی دارد.

۲.۱ - بدن برزخی و مثالی

بدن برزخی و عذاب و نعمت‌های آنجا را می‌توان به گونه‌ای به لذت یا نعمت‌های موقع خواب تشبیه کرد.
انسان در عالم رؤیا واقعاً کارهایی انجام می‌دهد، راه می‌رود، سخن می‌گوید و می‌اندیشد. هرگاه این کارها را با زندگی عنصری و مادی بسنجیم، فاقد حقیقت خواهد بود؛ ولی اگر از نسبت‌گیری و مقایسه صرف‌نظر کنیم، باید گفت این کارها در ظرف رؤیا برای خود حقیقتی دارد؛ زیرا خوشی‌ها، آرامش‌ها، دردها و رؤیاها برای خود خالی از یک نوع واقعیت نیست و چه‌بسا حالات انسان در رؤیا، روی بدن عنصری نیز اثر بگذارد.
حال اگر چنین زندگی رؤیایی، واقعیت بیشتر و حقیقتی روشن‌تر پیدا کند، باید نام آن را زندگی برزخی و مثالی نهاد.
در آنجا ماده و عنصر یا مولکول و اتم وجود ندارد؛ ولی صورت‌های تمام موجودات جهان بی‌آنکه ماده و وزنی در کار باشد، موجود است.

۲.۱.۱ - دیدگاه دانشمندان

از‌این‌رو دانشمندان می‌گویند: در جهان برزخ، آثار ماده از قبیل، گرمی، سردی، شیرینی، تلخی، شادمانی و غمگینی موجود است؛ هر چند خود ماده در آنجا وجود ندارد. در آنجا خوردن و آشامیدن، شنیدن و دیدن وجود دارد؛ اگرچه از ماده‌ای که این امور در زندگی ما بر آن توقف دارد، خبری نیست.
[۱] طاهری، حبیب‌الله، سیری در جهان پس از مرگ، ص۲۷۰، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۳۷۶ش.

در روایات متعددی به «جسم مثالی» اشاره شده است.

۲.۱.۲ - روایتی از امام صادق

از جمله در روایتی حضرت صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هنگامی که خدای بزرگ، مؤمن را قبض روح می‌کند، او را در قالبی همچون قالبش در دنیا قرار می‌دهد، پس می‌خورند و می‌آشامند و اگر کسی به نزد آنان آید، آنان را با همان صورتی که در دنیا داشتند می‌شناسند».

۲.۲ - ویژگی‌های بدن مثالی

«جسم مثالی» چنان‌که از نامش پیداست، شبیه این بدن است؛ ولی این ماده عنصری را ندارد. جسم مثالی، جسمی لطیف و نورانی و خالی از مواد و عناصر شناخته شده این جهان مادی است.

۲.۳ - ماهیت بدن آخرتی

در ماهیت بدن اخروی دو دیدگاه عمده بین فیلسوفان و متکلمان وجود دارد:

۲.۳.۱ - دیدگاه فیلسوفان

برخی فیلسوفان (مانند صدرالمتألهین) معتقدند: روح در سرای دیگر به بدن مثالی و برزخی که جرم و ماده ندارد، اما از مقدار و شکل برخوردار است، تعلق می‌گیرد ـ توضیح بیشتر درباره بدن مثالی در بخش زندگی برزخی گذشت ـ این بدن لطیف به گونه‌ای عین بدن دنیوی است و هر کس آن را ببیند می‌گوید این همان انسانی است که در دنیا زندگی می‌کرد؛ ولی از این نظر که دارای جرم و ماده نیست و قابلیت فعل و انفعال شیمیایی و فیزیکی را ندارد، با آن تفاوت دارد.

براساس این دیدگاه شخصیت و واقعیت هر انسان به نفس و روح او مربوط است، نه به بدن وی. دراین دیدگاه، در آخرت پس از تعلق روح به بدن مثالی، همین که کسی او را ببیند بگوید او همان فردی است که او را دیده بودیم، کافی است. دیگر لازم نیست در بدن او هیچ تبدل و تحولی رخ ندهد؛ هم‌چنان‌که اگر در دنیا آفرینش زشت داشته باشد، لازم نیست که به آن شکل محشور گردد یا اگر پابریده و نابینا و پیر باشد، باید این خصوصیات رعایت شود.

۲.۳.۲ - دیدگاه متکلمان

در برابر، عمده متکلمان اسلامی می‌گویند که روح در سرای دیگر به بدن طبیعی و عنصری که دارای فعل و انفعال طبیعی و شیمیایی است، باز می‌گردد. آنان معتقدند: بدن انسان دارای دو بخش اجزای اصلی و اجزای اضافی است:

۲.۳.۲.۱ - اجزای اصلی و اضافی

اجزای اصلی، اجزایی است که در تمام طول عمر باقی می‌ماند، نه عوض می‌شود و نه نابود می‌گردد؛ اما اجزای اضافی قابل تغییر و دگرگونی‌اند و همیشه در حال عوض شدن هستند.
در روز رستاخیز اجزای اصلی بدن هر کس (همانند دانه‌های گیاه یا نطفه انسان) در مدت کوتاهی پرورش می‌یابند و بدن اصلی را می‌سازند.
[۴] حلی، حسن بن یوسف، کشف‌المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۰۱-۴۰۶، قم، جامعه مدرسین.



زندگی در آخرت با زندگی در این جهان تفاوت‌های اساسی دارد. در آخرت همه چیز پس از ویرانی نو می‌شود و انسان با شرایط تازه در جهانی که وسعتش، نعمت‌هایش، کیفرهایش و ... با این جهان متفاوت است، گام می‌نهد: «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْاَرْضُ غَیْرَ الْاَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ».

هر انسانی، پس از حساب‌رسی در قیامت با توجه به کردارهای خود راهی بهشت یا جهنم خواهد شد که نعمت‌ها و عذاب‌های آن دو با نعمت‌ها و رنج‌های این دنیا تفاوت‌های اساسی دارد؛ برای نمونه در بهشت نعمت‌ها ابدی هستند و از تکلیف‌های دنیایی در آنجا خبری نیست و...

۳.۱ - ماهیت بدن اخروی

اما این‌که در آخرت آیا انسان با شکل و صورت دنیایی خود است یا تغییر می‌کند؟ از پرسش‌های مهم بحث معاد است.
چگونگی ماهیت بدن اخروی و شکل آن، در پاسخ این پرسش‌ها نهفته است که آیا معاد جسمانی است، یا روحانی، یا جسمانی و روحانی؟ در صورت جسمانی و روحانی بودن، آیا بدن اخروی عین همان بدن طبیعی است که در این جهان با آن زندگی می‌کرد، یا بدن لطیف‌تری است که از آن به بدن مثالی یا برزخی یاد می‌کنند؟
بدیهی است که هر نوع پاسخی به این پرسش‌ها در نتیجه‌گیری تاثیر بسزایی دارد.

۳.۲ - پاسخ براساس فرض معاد جسمانی و روحانی

با مفروض دانستن اینکه معاد، جسمانی و روحانی است ـ هم‌چنان که بیشتر حکما، عرفا، متکلمان و مفسران براساس آیات و روایات این نظریه را پذیرفته‌اند ـ به پاسخ پرسش دوم می‌پردازیم.

براساس این دیدگاه نیز لازم نیست که عین بدن نخست و دنیوی باز گردد. تنها چیزی که می‌تواند درباره بدن دوم صدق کند، عنوان «همانند» بودن است و در آیات قرآنی به چنین همانندی اشاره‌هایی شده است: «اَوَ لَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ بِقادِرٍ عَلی اَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ»؛ «آیا کسی که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، قادر نیست که مانند آن انسان را بیافریند؟ بلی او آفریننده و داناست».
در این آیه به جای عین، مثل آمده است.
و نیز رجوع شود به آیه نساء، ۵۶.

خلاصه آنکه از نظر این گروه نیز لازم نیست که انسان اخروی از نظر شکل و خصوصیات، بسان بدن دنیوی باشد، چه‌بسا ممکن است از این جهت با هم تفاوتی داشته باشند.
[۸] سبحانی، جعفر، معاد انسان و جهان، ص۱۴۵، قم، انتشارات مکتب اسلام.


۳.۲.۱ - بیان یک حدیث

مؤید نظر فوق این است که در احادیث وارد شده است: «همه اهل بهشت سی ساله با شکل ‌های زیبا و چشم ‌های سرمه کشیده هستند».
[۹] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸، ص۲۲۰، مؤسسه الوفاء.


۳.۲.۲ - یادآوری یک نکته

البته تذکر این نکته الزامی است که در متون روایی ما آمده که بعضی انسان‌ها در قیامت به صورت انسان محشور نمی‌شوند؛ بلکه به صورت حیوانات مختلفی محشور می‌شوند؛ چون که رذایل اخلاقی جزء ملکات آنها شده و با جان آنها متحد شده و در قیامت که محل ظهور حق و حقیقت است، همین حقیقت نیز ظهور پیدا می‌کند و آن انسان به وضوح می‌بیند که صورت حیوانی دارد.


۱. منشور جاوید، آیت‌الله جعفر سبحانی، ج۹، ص۱۲۵ـ۱۵۹، مؤسسه سیدالشهداء.
۲. معاد از دیدگاه قرآن، حدیث و عقل، آیت‌الله حسین ربانی میانجی، ص۲۳۷ـ۳۰۷.
۳. معاد در نگاه وحی و فلسفه، محمدباقر شریعتی سبزواری، ص۱۴۱ـ۲۴۶، چاپ دانشگاه تهران.


۱. طاهری، حبیب‌الله، سیری در جهان پس از مرگ، ص۲۷۰، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۳۷۶ش.
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۳، ص۲۴۵، دارالکتب الاسلامیه.    
۳. صدرالدین شیرازی، محمد، اسفار، ج۹، ص۱۹۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ۵.    
۴. حلی، حسن بن یوسف، کشف‌المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۰۱-۴۰۶، قم، جامعه مدرسین.
۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۸.    
۶. یس/سوره۳۶، آیه۸۱.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۵۶.    
۸. سبحانی، جعفر، معاد انسان و جهان، ص۱۴۵، قم، انتشارات مکتب اسلام.
۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸، ص۲۲۰، مؤسسه الوفاء.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «زندگی برزخی و آخرتی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۵/۲۶.    







جعبه ابزار