• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روش سیاسی امام علی در انتخاب کارگزاران

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام علی، کارگزاران امام علی.

پرسش: روش سیاسی و محدودیت‌های امام علی (علیه‌السّلام) در انتخاب کارگزاران چه بود؟

پاسخ اجمالی: تامّل در چگونگی زندگانی کارگزاران امام علی (علیه‌السّلام) و تحلیل مواضع آنان و نگریستن به فرجام حیات سیاسی آنان، نکته آموز است و مَنِش سیاسی و نیز محدودیت‌های امام علی (علیه‌السّلام) را در انتخاب کارگزاران، نشان می‌دهد؛ شهادت یاران کار آمد؛ حرف‌شنوی مردم تنها از رئیس قبیله خود؛ اجبار به استفاده از افراد غیر همسو مثل زیاد بن ابیه از جمله محدودیت‌های حضرت در انتخاب کارگزاران بودند.



چهره‌های کارآمد و مطمئن در کنار علی (علیه‌السّلام)‌ اندک بودند. پس از هنگامه صِفّین که تنی چند از کارگزاران نمونه علی (علیه‌السّلام) به شهادت رسیدند، به واقع، علی (علیه‌السّلام) تنها شد و اطراف وی از بزرگ‌مردان، خالی گشت. امام (علیه‌السّلام) تصمیم داشت پس از قیس بن سعد،‌ هاشم بن عُتْبه را به حکومت مصر بگمارد؛ امّا به رزم‌آوری چون وی در صفّین، نیاز بود. از‌این‌رو، محمّد بن ابی‌بکر را (که جوان و کم‌تجربه بود) فرستاد و چون‌ هاشم در جنگ صفّین به شهادت رسید، چاره‌ای نداشت، جز این‌که مالک اشتر را با همه نیازی که به وی در حکومت مرکزی داشت، روانه آن دیار کند.


چهره‌های بسیار موجّه، امین و صالح، با پیشینه‌ای پیراسته از هرگونه ناراستی در میان یاران علی (علیه‌السّلام) بودند که چونان استوانه‌های حکومت و بازوان ستبر نظام علوی باید در کنار حضرت می‌ماندند تا امام (علیه‌السّلام) بتواند در هر آن، با آنها در مسائل حکومت به رایزنی بپردازد.
عمّار یاسر، صحابی بزرگوار پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و یار و همراه راستین علی (علیه‌السّلام)، چنین بود. وجود عمّار و دفاع بی‌دریغ او از علی (علیه‌السّلام)، تردیدها را می‌زدود و بسیاری از کسانی را که با تبلیغ‌ها و جَوسازی‌های شبکه تبلیغاتی شام درباره علی (علیه‌السّلام) متزلزل می‌شدند، استوار می‌داشت.
از سوی دیگر، به لحاظ ریشه‌های قبیله‌گری، هنوز بودند قبایلی که جز از رئیس قبیله خود، حرف‌شنوی نداشتند. از‌این‌رو، کسانی چون عَدیّ بن حاتم، در کنار علی (علیه‌السّلام) در کوفه باقی ماندند تا قبایل آنان نیز همراه علی (علیه‌السّلام) بمانند.


وجود کسانی چون زیاد بن اَبیهْ در میان کارگزاران امام علی (علیه‌السّلام) سؤال انگیز است. پس از شورش‌هایی که در دیار فارس صورت گرفت و مردمان آن سامان از پرداخت مالیات، سر بر تافتند، علی (علیه‌السّلام) به پیشنهاد عبد‌اللّه بن عبّاس و تایید جاریة بن قُدامه، زیاد را با نیروی نظامی برای آرام ساختن آشوب‌های آن دیار، به فارس فرستاد، که زیاد نیز با تدبیر و سیاستی ویژه، بر آن سامان، چیره گشت.
زیاد، به آلودگی در نَسَب، متّهم بود. او، با وجود ضعف بنیادهای ایمانی‌اش، از زیرکی و هوشیاری شگفتی برخوردار بود، تا جایی که می‌توان او را نمونه متخصّص نا‌متعهّدی دانست که آتش نهادی و تیره‌جانی را با تدبیر و زیرکی، یک جا داشت. همراهی وی با معاویه، با آن همه هشدارهای علی (علیه‌السّلام) و نیز عملکرد وی در «عراقین»، نشانی است از پلیدی درونی او؛ اگرچه در زمان علی (علیه‌السّلام) این پلیدی را بروز نداد.
بدین نکته باید توجّه داشت که علی (علیه‌السّلام) در مسند حکومت، مانند هر حاکمی، با واقعیت‌های انکارناپذیری رویاروی بود. علی (علیه‌السّلام) با توجّه به لزوم اداره جامعه و بهره‌گیری از نیروها و با توجّه به خالی بودن دست خود، چاره‌ای جز استفاده از این‌گونه کسان نداشت؛ امّا این همه را یکسر، با نظارت و هشدار در می‌آمیخت و زیر ذرّه بین می‌نهاد.


برخی افراد، ضمن آن که با علی (علیه‌السّلام) کار می‌کردند، امّا بعضی از مواضع آن بزرگوار را قبول نداشتند. زیاد، در هیچ یک از نبردهای امام (علیه‌السّلام) شرکت نکرد. ابومسعود انصاری نیز تمایلی به شرکت در جنگ نداشت و در هنگامه جنگ صِفّین، حاکم کوفه شد و در آن دیار ماند. همچنین یزید بن قیس که به حکومت اصفهان منصوب شد، به خوارج تمایل داشت و امام (علیه‌السّلام) با واگذار کردن این مسئولیت به او، وی را از چنگ آنان رهاند.
اینها از یک سو نشان دهنده سَماحتِ(سَماحت، به معنای: بزرگ مَنِشی وسعه صدر و گذشت با وجود قدرت است)رفتاریِ علی (علیه‌السّلام) در منصب ولایت و حکمرانی است و از سوی دیگر، نشان دهنده آنچه در سخن پیشین آوردیم: علی (علیه‌السّلام) بود و واقعیت‌های جامعه و گریزناپذیریِ آن واقعیت‌ها!


۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امیرالمؤمنین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۳، ص۱۱.    



سایت‌ حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «روش سیاسی امام علی در انتخاب کارگزاران» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۵/۵.    






جعبه ابزار