• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حواری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حواری، زبیر بن عوام، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله.
پرسش: آیا روایت منتسب به پیامبر گرامی اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ مبنی بر این‌که «هر پیامبری حواری دارد و حواری من زبیر است» دارای سند صحیح و معتبر است؟
پاسخ:



زبیر بن عوام بن خویلد بن اسد بن عزی بن قصی، یکی از اصحاب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله است.


مادرش صفیه، دختر عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، عمه پیامبر اسلام است.

۲.۱ - خدمات زبیر به پیامبر

او در زمان رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ خدمات قابل توجهی به اسلام در جنگ‌ها و یاری رساندن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله داشت و مورد تعریف و تمجید آن‌ حضرت قرار گرفت؛ از جمله این‌که:

۲.۲ - روایاتی از پیامبر

ـ از پیامبر اکرم نقل شده است: «لکلّ نبیّ حَوَارِیٌّ و حوارییّ الزّبیر»؛ برای هر پیامبری یاور و یاری‌کننده است و یاور و یاری‌کننده من زبیر است.
ـ یا در نقل دیگری فرمود: «الزُّبَیْرُ ابْنُ عَمَّتِی، وَ حَوَارِییَّ مِنْ أُمَّتِی‌»؛
[۵] . شیبانی، أبوعبدالله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق: الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف: ترکی، عبدالله بن عبدالمحسن، ج ۲۲، ص ۲۷۲، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
زبیر پسر عمه و یاورم از امت من است.


این روایت در منابع اولیه شیعی نقل نشده است؛ هرچند برخی از کتاب‌های متأخر آن‌ را از اهل سنت نقل کرده‌اند.
[۶] مدنی شیرازی، علی خان بن أحمد، الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول‌، ج ‌۷، ص ۳۴۵، مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث‌، مشهد، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.



اما حتی با فرض پذیرش سند روایت، تشبیه زبیر به «حواری»،
[۷] یاران مخصوص حضرت عیسی علیه‌السلام.
به جهت یاری رساندن و کمک‌های او به پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ بوده است،
[۹] . راغب أصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن‌، محقق و مصحح: داوودی، صفوان عدنان، ص ۲۶۳، دارالقلم، الدارالشامیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.


۴.۱ - سخن خداوند متعال

چنان‌چه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:
ـ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ کَما قالَ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوارِیِّینَ مَنْ أَنْصاری إِلَی اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّه»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! یاوران خدا باشید؛ همان‌گونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: «چه کسانی در راه خدا یاوران من هستند؟!» حواریون گفتند: «ما یاوران خداییم».
ـ «فَلَمَّا أَحَسَّ عیسی‌ مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَی اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ»؛ هنگامی که عیسی از آنان احساس کفر (و مخالفت) کرد، گفت: «کیست که یاور من به‌سوی خدا (برای تبلیغ آیین او) گردد؟» حواریان (شاگردانِ مخصوصِ او) گفتند: «ما یاوران خداییم».


زبیر بعد از رحلت رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ با ابوبکر بیعت نکرد و از جمله کسانی بود که به زور از او بیعت گرفتند و پس از قتل عثمان با حضرت امام علی علیه‌السلام بیعت کرد؛ اما مدتی نگذشت که بیعت خود را شکست و با عایشه در جنگ جمل بر امام علی ـ علیه‌السلام ـ خروج کرد و در روز جنگ، حضرت علی علیه‌السلام او را سرزنش کرد و گذشته‌ها را به او یادآور شد و زبیر نیز به خطای خود اعتراف کرد و دست از جنگ کشید و به‌سوی مدینه بازگشت که هنگام برگشت در بین راه به دست یک عرب بیابان‌نشین که زبیر را سبب شعله‌ور شدن آتش جنگ جمل می‌دانست با حیله و فریب کشته شد.
[۱۲] ابن أبی‌طاهر، احمد بن أبی‌طاهر، بلاغات النساء، ص ۵۹، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، بی‌تا.



با توجه به بیان مختصری از زندگانی و حالات زبیر بن عوام در زمان رسول خدا و پس از آن باید گفت: شیعه هیچ‌گاه خدمات زبیر را در دوران رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و خویشاوندی او را با آن‌ حضرت انکار نمی‌کند؛ اما لقب حواری را منحصر به زبیر و از القاب اختصاصی او یا تأییدی بر رفتار و حالات و صفات او بعد از رحلت آن‌ حضرت نمی‌داند، علاوه بر آن‌که براساس مبانی شیعی، روایت اشاره شده در پرسش نیز چندان قابل اعتماد نیست و با فرض پذیرش آن نیز همان‌گونه که خدمات او در جنگ‌ها سبب شد تا پیامبر به او لقب «حواری» بدهد، بیعت‌شکنی و خروج بر امام بر حق که خود زبیر به حقانیت او اعتراف و اقرار نموده و با غیر او تا مدت‌ها بیعت نکرده می‌تواند او و عمل‌کردش را پس از رحلت رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ مورد نکوهش قرار بدهد و هیچ منافاتی نیز وجود ندارد که شخصی در برهه‌ای از زمان به جهت کارهای خوبی که دارد، مورد توجه و تشویق قرار بگیرد و همین شخص در بخش دیگری از زمان با عمل‌کرد ناپسندی که از خود بروز داده، مورد نکوهش و سرزنش باشد و یا بر عکس.


۱. ابن أبی‌الحدید، عبد‌الحمید، شرح نهج‌البلاغة، محقق و مصحح:ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج ۱، ص ۲۲۶،‌ مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اوّل، ۱۴۰۴ق.    
۲. ابن أبی‌الحدید، عبد‌الحمید، شرح نهج‌البلاغة، محقق و مصحح:ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج ۱، ص ۲۲۶،‌ مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اوّل، ۱۴۰۴ق.    
۳. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق:قلعجی، عبد المعطی، ج ‌۳، ص ۲۲۷، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.    
۴. دیار بکری‌، شیخ حسین، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس‌، ج ‌۱، ص ۱۷۲، دار الصادر، بیروت، بی‌تا.    
۵. . شیبانی، أبوعبدالله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق: الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف: ترکی، عبدالله بن عبدالمحسن، ج ۲۲، ص ۲۷۲، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
۶. مدنی شیرازی، علی خان بن أحمد، الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول‌، ج ‌۷، ص ۳۴۵، مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث‌، مشهد، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
۷. یاران مخصوص حضرت عیسی علیه‌السلام.
۸. راغب أصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن‌، ج ۱، ص ۱۳۵.    
۹. . راغب أصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن‌، محقق و مصحح: داوودی، صفوان عدنان، ص ۲۶۳، دارالقلم، الدارالشامیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۱۰. صف (۶۱)، آیه ۱۴.    
۱۱. آل‌عمران (۳)، آیه ۵۲.    
۱۲. ابن أبی‌طاهر، احمد بن أبی‌طاهر، بلاغات النساء، ص ۵۹، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، بی‌تا.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : رجال | صحابه




جعبه ابزار