• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تنبیه بدنی زن در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه : تنبیه بدنی ، همسر، نشوز،
پرسش :آیا شرایطی وجود دارد که در آن بتوان همسر (زن) را تنبیه کرد؟
پاسخ :



«وَ اللَّاتِی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ، فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا، إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیًّا كَبِیرا؛ (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر هیچ راهى جز شدت عمل ، براى وادار كردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه كنید! و اگر از شما پیروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست.»

۱.۱ - نکات تفسیری آیه

آیه یاد شده پس از آن كه اعلام مى ‌دارد قوام زندگى زن یعنى، مسؤولیت اداره و تأمین نیازهاى او بر عهده مرد است، دستوراتى را در رابطه با چگونگى برخورد با برخى از مشكلات در روابط زوجین بیان مى ‌دارد. در این رابطه نكاتى چند شایان توجه است:

۱.۱.۱ - مصداق آیه در مورد زنان ناشزه

دستورات صادره در این آیه در مورد نشوز است و نشوز آن است كه زن در مقابل تکالیف اختصاصى‌ اش یعنى، تمكین و عفاف، بدون هیچ عذر موجهى سرپیچى نماید. جالب این است كه اگر زنى از انجام كارهاى خانه، بچه‌ دارى و ... سر باز زند، شرع مقدس هیچ حقى براى مرد در برابر آن قرار نداده و حكم مزبور صرفاً اختصاص به مورد «نشوز» دارد نه هر گونه نافرمانى از دستورات شوهر.

۱.۱.۲ - نشوز برخلاف حقوق مرد

«نشوز» مسلماً امرى برخلاف حقوق مرد است و براى مقابله با آن، بهترین راه این است كه قبل از مراجعه به دیگران، مشكل را در داخل خانه حل نمود ولى اگر چنین چیزى میسر نبود، نوبت به خارج از منزل و دخالت دادن دیگران مى‌رسد كه در آیه بعد سالم‌ترین راه آن عنوان شده است.

۱.۱.۳ - شیوه حل مشکل نشوز

حل مسأله نشوز در داخل خانه نیز به اشكال مختلفى انجام‌ پذیر است و جالب این است كه خداوند از ملایم‌ ترین راه‌ها شروع نموده و در صورت تأثیرگذارى آن، مراتب بالاتر را اجازه نداده است. ازاین‌رو در مرتبه اول سفارش به پند و اندرز نموده است. چنین روشى حکیمانه ‌ترین شیوه در حل مشكلات زوجین است لیكن اگر زنى در برابر اندرزها و نصایح شوهر، سر تسلیم فرود نیاورد و هم‌چنان بر تخلف از حقوق زوج پایدارى ورزید، چه باید كرد؟ در این جا نیز خداوند راه دومى را پیشنهاد نموده است كه از حد برخورد منفى عاطفى بالاتر نمى‌رود و آن خوددارى از هم‌بستر شدن با وى مى ‌باشد. پس اگر مشكل حل شد، دیگر كسى حق پیمودن راه سوم را ندارد اما اگر زن در چنین وضعیتى نیز سرسختى نشان داد و حاضر به تأمین حقوق طرف مقابل نگردید چه باید كرد؟


در این رابطه چند راه قابل تصور است:

۲.۱ - نادیده گرفتن حقوق مرد

مرد حقوق خود را نادیده انگارد و در مقابل نشوز زن به كلى ساكت شود، هر چند سالیان دراز این برنامه ادامه یابد. چنین چیزى براساس هیچ منطقى قابل الزام نیست و اختصاص به مرد هم ندارد یعنى، در هیچ یك از نظام‌هاى حقوقى جهان، نمى‌توان به صاحب حقى الزام كرد كه در برابر حقوق خود ساكت شود و دم نزند. بلى از نظر اخلاقى، آن هم در موارد خاصى مى‌توان چنین توصیه‌اى نمود ولى نباید بین مسأله حقوقى و اخلاقى خلط كرد. از طرف دیگر نشوز زن تنها به ضرر شوهر نیست بلكه غالباً تمام خانواده و چه بسا شخص زن نیز در این رابطه آسیب بیند. ازاین‌رو بر مرد لازم است كه به عنوان مدیر كانون خانواده، كنترل هدایت‌گرانه و سازنده بر رفتار زن داشته باشد.

۲.۲ - استیفای حق از هر طریق ممکن

راه دیگر آن است كه مرد از هر طریق ممكن استیفاى حقوق نماید. چنین چیزى را هرگز شارع اجازه نمى ‌دهد و براى استیفاى حق روش‌هاى معینى وضع نموده است زیرا محدود نساختن شیوه ‌هاى احقاق حق و اصلاح مشكل، موجب روا داشتن ستم‌هاى زیادى به زن مى ‌شود و مفاسد و مظالم دیگرى به بار مى‌ آورد.

۲.۳ - مراجعه مرد به مراجع قضایی

راه سوم آن است كه مرد با مراجعه به دیگران- اعم از مراجع قضایى یا افراد ذى ‌نفوذ دیگر- حقوق خود را استیفا كند، چنین چیزى اگر چه ممكن است حق مرد و دیگر اعضاى خانواده را تأمین كند، ولى با امكان حل مشكل در داخل خانه، بهتر است مسأله به بیرون كشیده نشود زیرا ابراز خارجى مسائل داخل خانه، آسیب‌هاى فراوانى براى حیثیت خانواده به بار مى‌ آورد. از این‌رو خداوند حکیم حل خارجى را به عنوان آخرین راه ممكن پیشنهاد مى ‌كند.

۲.۴ - برخورد قاطعانه مرد با همسرش

راه چهارم آن كه مرد اندكى قاطعانه ‌تر از برخورد منفى عاطفى یاد شده، برخورد نماید. در این راستا قرآن مجید به عنوان آخرین راه ممكن جهت حل مشكل در داخل منزل، مسأله «ضرب» را مطرح نموده است. البته در این جا نیز مسأله حدودى دارد كه هرگز با آنچه در اذهان عمومى یا تبلیغات مسموم مطرح مى ‌شود، سازگارى ندارد.

۲.۴.۱ - حد و حدود زدن زن در روایت

در رابطه با حد و چگونگى زدن، علامه مجلسی(ره) در بحار الانوار، روایتى از فقه الرضا (ع) نقل نموده است كه:«والضرب بالسواك و شبهه ضرباً رفیقا؛ زدن باید با وسایلى مانند مسواک و امثال آن باشد، آن هم با مدارا و ملایمت».
روایت یاد شده به خوبى نشان مى‌ دهد كه «ضرب» باید در پایین‌ ترین حد ممكن باشد و نباید اندك آسیبى بر بدن وارد كند. وسیله ‌اى كه در این روایت اشاره شده چوبى بسیار نازك مانند سیگار و سبك و كم ضربه است و شیوه زدن نیز باید ملایم و خفیف باشد به طورى كه حتى رنگ پوست اندك تغییرى نكند.

۲.۴.۲ - گذرا و موقت بودن زدن همسر

نكته دیگرى كه از آیه شریفه به دست مى ‌آید این است كه دستور فوق جنبه موقت و گذرا دارد و نباید به آن مداومت بخشید زیرا به دنبال این عمل دو واكنش احتمال مى ‌رود:
یكى آن كه زن به حقوق مرد وفادار شود.
در این صورت قرآن مى ‌فرماید: «فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلا؛ اگر به اطاعت درآمدند بر آن‌ها ستم روا مدارید»
یعنى، اگر زن در برابر حقوقى كه بر آن پیمان بسته است، تسلیم شد دیگر مقابله با وى ظلم و تجاوز است.
واكنش احتمالى دیگر آن است كه هم چنان سرسختى نشان دهد و كانون خانواده را گرفتار تزلزل و بى‌ثباتى نماید. در این رابطه در آیه بعد فرموده است:
«وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیماً خَبِیرا؛ اگر خوف گسست در میان آن دو یافتید، پس حَكَمى از ناحیه مرد و حَكَمى از بستگان زن برگزینید، اگر از پى آن خواستار صلاح باشند، خداوند بین آنان وفاق ایجاد خواهد كرد. همانا خداوند دانا و آگاه است».


نكته جالب توجه این است كه قرآن مجید در آخرین مرحله، گشودن گره را به دست نزدیكان و بستگان قرار مى‌ دهد. حکمت این حكم آن است كه در این مرحله فقط پاى قانون و مراجع قانونى به میان نمى‌آید بلكه ابتدا كار به نزدیكان و خویشان سپرده مى ‌شود، تا با برخوردهاى عاطفى و بررسى‌هاى عقلانى، حتى ‌الامكان مشكل را با صفا و صمیمیت حل كنند و خداوند نیز وعده داده است كه در توفیق اصلاح با آنان، همراهى و همكارى كند و این از لطایف احکام و دستورات نورانى قرآن است، تا مسأله با سلامت هر چه بیشتر روال خود را طى كند و براى این كه حقى از هیچ یك از طرفین زایل نشود و تبعیضى رخ ندهد، فرموده است كه از هر جانب حكمى برگزیده شود و با رعایت حقوق و مصالح طرفین، مشكل را برطرف نمایند.


خلاصه در این حكم شرایط زیر دیده مى ‌شود:
۱- این حكم اختصاص به مورد سرپیچى زن از تكلیف خود و حقوق مسلم مرد دارد حقوقى كه زن با پیمان ازدواج، وفادارى خود را نسبت به آن متعهد شده است.
۲- در راستاى حل مشكل در داخل خانه و خوددارى از بروز خارجى وضع شده است.
۳- سومین مرحله، حل اختلاف در خانه است و بدون گذر از مراحل پیشین روا نیست.
۴- حد آن نازل‌ترین مرتبه ضرب است و نباید موجب كمترین آسیبى بر بدن زن شود.
۵- موقتى است یعنى، چه داراى نتیجه مثبت باشد و چه منفى، باید به زودى از آن دست كشید.
۶- از بند ۲ حکمت وضع این حکم روشن مى ‌شود و با توجه به بندهاى ۴ و ۵ درمى ‌یابیم كه این مقدار ضرب با كیفیت اشاره شده هیچ تأثیرى در خفتن و آسیب ‌رساندن به استعدادهاى زنان ندارد بلكه آنچه موجب اخلال در توانایى‌ هاى جسمى و فكرى زن مى ‌شود، خروج از حدود یاد شده از نظر استمرار زمانى و به كارگیرى شیوه‌ هاى خشن و ظالمانه در این رابطه است.


در پایان شایان ذكر است كه دیدگاه كلى شارع نسبت به زدن همسر، نگرشى منفى است و نصوص زیادى در نهى از این عمل وارد شده است. این روایات همه در زمانى بیان شده كه خشونت علیه زنان از توهین و فحاشى گرفته تا ضرب و جرح و حتى قتل رواج داشت و اسلام آنها را تحریم و مستوجب مجازات فقهى و قضایى در دنیا و عذاب آخرت دانست.

۵.۱ - نهی از زدن همسر در روایات

برخى از این روایات عبارتند از:
۱- پیامبر (ص) فرمود: «من در شگفتم از كسى كه زن خود را مى ‌زند، در حالى كه خودش براى كتك خوردن، سزاوارتر است. زنانتان را مزنید كه قصاص دارد».
۲- و نیز فرمود: «زنان بر مرد کریم ، غالب مى ‌شوند و مرد لئیم، بر زنان مسلط مى ‌گردد. من دوست دارم كریم مغلوب باشم نه لئیم غالب».
۳- از امام صادق (ع) از پدرش روایت شده كه گفت: «وقتى با زنى ازدواج مى ‌كنید، احترامش كنید. زن مایه آرامش شما است. زنان را آزار ندهید و حقوق آنان را ضایع نكنید».
۴- پیامبر (ص) فرمود: «هر مردى كه بر بد اخلاقى همسرش صبر كند، خدا اجر داوود(ع) را به او مى ‌دهد و به هر زنى كه بر بداخلاقى مردش صبر كند، همچون اجر آسیه - كه با فرعون ، كنار آمد- عطا مى ‌كند».
۵- حضرت محمد (ص) فرمود: «زنان را نزنید و تقبیح مكنید».
۶- حضرت علی (ع) فرمود: «در هر حال با زنت مدارا كن و با او به نیكى رفتار نماى تا زندگى لبریز از صفا و صمیمیت باشد».
۷- آخرین چیزى كه به وقت وفات، از رسول خدا (ص) شنیدند- كه در زیر زبان همى گفت، سه سخن بود: « نماز بر پاى دارید و مراقب حقوق بردگان باشید و ستم نكنید واللَّه اللَّه درباره زنان، كه در دست شمایند. با زنانتان، نیکو زندگى كنید و حریم آنان را نگاه دارید».
۸- و رسول خدا (ص) ، خشم و توهین زنان را تحمل مى ‌كرد. روزى زن عمر جواب وى را به خشم، باز داد. عمر گفت: یالكعاء، جواب باز مى ‌دهى؟ گفت: آرى كه رسول (ص) از تو بهتر است زیرا زنان، وى را جواب باز مى ‌دهند و او تحمل مى ‌كند.
۹- یك روز، زنى به خشم ، دست فراسینه رسول خدا (ص) زد. مادر وى با وى درشتى كرد كه: چرا كردى؟ رسول خدا (ص) گفت: بگذار بیش از این نیز كنند و من درگذرم.
[۴] احادیث به نقل از بولتن اندیشه، ویژه« زن »، ص ۵۳



۱. سوره نساء، آیه ۳۴    
۲. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۰۱، ص۵۸    
۳. سوره نساء، آیه ۳۵    
۴. احادیث به نقل از بولتن اندیشه، ویژه« زن »، ص ۵۳



سایت شهر سوال    



جعبه ابزار