برخورد با متخلفان از انضباط نظامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: برخورد نظامی، انضباط نظامی، متخلفان،
مشرکان،
جنگ، جهاد.
پرسش: موضع قرآن را در برابر متخلفین از انضباط نظامی و تأثیر آن در شکستها و همچنین در مورد زمینهسازی جنگ و
جهاد بیان نمایید؟
پاسخ: در برخورد نظامی با متخلفان انضباط نظامی، میتوان شیوههایی را به کار بست؛ از جمله: أ. جنگ و تبلیغات سرد و تبلیغ روانی و اعتقادی علیه مشرکان؛ ب. صفوف سربازان محکم و نفوذناپذیر و منظم؛ ج.
تهدید نظامی جنگ؛ د. محدودیت زمانی جهاد، و مراعات عهدنامهها.
قرآن شریف، متخلفان از انضباط نظامی را سرزنش و داستان آنها را به عنوان
عبرت در
قرآن مطرح نموده است؛ از جمله میفرماید:
«
وَ عَلَی الثَّلاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّی ...»؛
آن سه نفر را که در (
مدینه) باز ماندند (و از شرکت در
تبوک خودداری کردند و
مسلمانان از آنان قطع رابطه نمودند) تا آن حَدْ که
زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد و (حتی) جایی در وجود خویش برای خود نمییافتند و دانستند که پناهگاهی از
خدا جز به سوی او نیست، در آن هنگام خدا آنان را مشمول
رحمت خود ساخت و خداوند
توبه آنها را پذیرفت».
در
شأن نزول این
آیه آمده است که سه نفر از مسلمانان به نام «
کعب بن مالک» و «
مراد بن ربیع» و «
هلال بن امیه» به خاطر سستی و تنبلی از شرکت در
جنگ خودداری و در واقع از انضباط نظامی سرپیچی کردند، چیزی نگذشت که
پشیمان شدند. هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از صحنة تبوک به مدینه بازگشت، خدمتش رسیدند و از این تخلف انضباطی عذرخواهی کردند؛ اما
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) حتی یک جمله با آنها سخن نگفت و به مسلمانان نیز دستور داد که احدی با آنها سخن نگوید، آنها در یک محاصره عجیب اجتماعی قرار گرفتند، تا آنجا که حتی کودکان و
زنان آنان نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمدند و اجازه خواستند که از آنها جدا شوند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اجازه جدایی نداد؛ ولی دستور داد که به آنها نزدیک نشوند.
فضای مدینه با تمام وسعتش چنان بر آنها تنگ شد که مجبور شدند شهر را ترک گویند و به قله کوههای اطراف مدینه پناه برند».
این همه برای
مجازات از تخلف انضباط نظامی بود و این خود نشان میدهد، که مراعات
انضباط نظامی تا چه اندازه از دیدگاه قرآن اهمیت دارد.
در آیات بسیاری به جنگهای گذشتگان و صدر اسلام که منجر به شکست لشکریان حق شده اشاره دارد و یکی از علل آن را عدم انضباط نظامی دانسته؛ از جمله: شکست بعد از
پیروزی در
جنگ احد، یکی از مهمترین علتش مخالفت با فرمان مؤکد
پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دائر به ماندن تیراندازان در سنگر حساس بود؛ این جریان را قرآن در
آیات بسیاری مطرح نموده است.
از جمله میفرماید: «خداوند وعده خود را به شما درباره پیروزی بر دشمن در احُد محقق ساخت، در آن هنگام که در (آغاز جنگ)
دشمنان را به فرمان او میکشتید و این پیروزی همچنان ادامه داشت تا اینکه (انضباط نظامی را زیر پا گذاشتید) سست شدید و در کار خود به
نزاع پرداختید و بعد از آنکه (به مطلوب خود رسیدید) و آنچه را دوست داشتید به شما نشان داد (ولی شما) نافرمانی کردید (و دستور فرمانده را در مراقبت از نقطههای حساس زیر پا گذاشتید) (با این حال باز شما را از شکست کامل نجات داد) و آنها را از شما منصرف ساخت تا شما را بیازماید...»: «
وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ اِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِاِذْنِهِ حَتَّی اِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی الْاَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما اَراکُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْکُمْ ».
در متن آیه (پاورقی) تعبیراتی چون «فشِلْتُم» سست شدید، «تنازعتُم» به
اختلاف پرداختید، «عَصْیتُم» نافرمانی کردید، بهخوبی نشان میدهد که آنها شرایط و قوانین جنگی و انضباطی را مراعات نکردند؛ یعنی
اراده قوی،
وحدت فرماندهی و
اطاعت از فرماندهی را که از مهمترین شاخصههای انضباط نظامی است، زیر پا گذاشتند.
درباره چگونگی آمادگی و زمینهسازی
جنگ و
جهاد به موارد زیر اشاره میکنیم:
«آنها در شما باید شدت و
خشونت (و قدرت) احساس کنند».
با تشویق و تمجید از مجاهد مردان («
لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ اُولِی الضَّرَرِ وَ الُْمجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»)
و بیان این مطلب که جهاد مهمترین سود و
سرمایه عمر و
زندگی میباشد: «ای کسانی که
ایمان آوردهاید، آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از
عذاب دردناک رهایی میبخشد؟! به
خدا و رسولش ایمان بیاورید و با
اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید، این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید، گناهانتان را میبخشد و شما را در باغهایی از
بهشت داخل میکند...».
درباره آمادگی عِدّه و عُدّه براساس پیشرفتهای زمان باید بگوییم که قرآن به طور صریح دستور به آمادگی نظامی و تجهیز قوا و مجهز شدن به پیشرفتهترین اسلحههای عصر را داده است. آنجا که میفرماید:
«
وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ...»؛
در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از «نیرو» آماده سازید (و همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد) تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید».
در جملةه کوتاه فوق یک اصل اساسی در زمینه جهاد اسلامی و حفظ قدرت نظامی، بیان شده، تعبیر آیه به قدری وسیع است که بر هر عصر و زمان و مکانی قابل تطبیق است.
کلمه «قوة» نه تنها وسایل جنگی و سلاحهای مدرن هر عصری را در بر میگیرد، بلکه تمام نیروها و قدرتها که به نوعی در
پیروزی بر دشمن اثر دارد، شامل میشود».
«ما همة شما را قطعاً میآزماییم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و
صابران از میان شما کیاناند، و اخبار شما را بیازماییم».
هرچند
آیه درباره
امتحان الهی است، ولی با توجه به این نکته که جمله به صورت جمع (و متکلم معالغیر) آمده، شامل پیامبر و رهبران هم میشود؛ در نتیجه لزوم تمرینهای نظامی و شناسایی افراد ورزیده و مخلص از آنها استفاده میشود.
برخورد نظامی با متخلفان انضباط نظامی بدین قرار است:
یکی از برخوردهای نظامی با متخلفان انضباط نظامی، جنگ و تبلیغات سرد، و تبلیغ روانی و اعتقادی علیه
مشرکین است:
«این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه
خداوند آنها را کشت و این تو نبودی (ای
پیامبر که
خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت...».
صفوف سربازان محکم و نفوذناپذیر و منظم، یکی دیگر از برخوردهای نظامی است:
«خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار کنند؛ گویی بنایی آهنیناند».
یکی دیگر از برخوردهای نظامی، تهدید نظامی جنگ است و اینکه تا کی و تا کجا باید ادامه یابد:
«و با آنها پیکار کنید، تا
فتنه باقی نماند و
دین، مخصوص خدا گردد».
محدودیت زمانی جهاد، و مراعات عهدنامهها، یکی دیگر از برخوردهای نظامی است:
«و
کافران را به
مجازات دردناک
بشارت ده؛ مگر کسانی که با آنها عهد بستید از مشرکان ... وقتی
ماههای حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید، به
قتل برسانید».
علاوه بر آنچه گذشت، مسئله انضباط نظامی در کلام
ائمه اطهار به عنوان
مفسران اصلی
قرآن کریم، بهخوبی بیان شده است که به عناوین آنها اشاره میشود:
۱. موقعیت نظامی؛
۲. رهنمودهای انضباطی؛
۳. هدفمندی سربازان؛
۴. دستورات رزم انفرادی؛
۵.
شجاعت برنامهریزی و اقدام؛
۶. تقویت روحیه سربازان؛
۷.
اطاعت از فرماندهی در
غنایم جنگی؛
۸. و پیشرویها و عقبنشینیها؛
۹. حفظ
پرچم و نشان
مقدس؛
۱۰. وجدان اخلاقی در
جنگ؛
۱۱. حفظ سلسله مراتب فرماندهی ... .
حسن ختام پاسخ را کلمات
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) درباره سلسلهمراتب فرماندهی قرار میدهیم، مولا میفرماید: «من
مالک اشتر» را بر شما و سپاهیانی که تحت امر شما هستند فرماندهی دادم، گفته او را بشنوید و از فرمان او اطاعت کنید، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزینید؛ زیرا که
مالک نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش میشود، نه در آنجایی که شتاب لازم است، کُندی دارد و نه آنجا که کندی پسندیده است، شتاب میگیرد.
۱. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی، ج۲۲، ص۱۴۷ـ۱۴۹ و ج۳، ص۱۱۱ـ۱۱۳ و ج۱۹، ص۱۸۹ـ۱۹۲.
۲. آیین جهاد، هیأت تحریریه، (بنیاد نهجالبلاغه) تمام کتاب.
۳. احکام جبهه، مرکز بررسی تحقیقات عقیدتی سپاه پاسداران.
۴. کتاب دفاع، جلالالدین فارسی، تمام کتاب.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «برخورد با متخلفان از انضباط نظامی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۰۴.