• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امام و خلیفه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام ، خلیفه، امامت ، نبوت، خلافت، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله.
پرسش: فرق امام و خلیفه چیست؟
پاسخ: اگرچه به نظر برخی از دانشمندان اهل سنت (مانند ابن خلدون) تفاوتی بین امام و خلیفه وجود ندارد و هر دوی اینها به یک معنا که همان نیابت از صاحب شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا باشد، معنا شده است. اما به‌طور اجمال و خلاصه باید گفت: مقام امامت چنان‌که از قرآن و روایات استفاده می‌شود، مقامی بس بلند و رفیع است که حتی از مقام و منصب نبوت و رسالت نیز برتر و بالاتر است؛ چنان‌که از معنای امام برمی‌آید، امام کسی است که رهبری و زعامت مردم را در تمام شئون زندگی دینی و دنیوی بر عهده دارد. اما خلیفه به معنای جانشین و قائم مقام است و بدیهی است که شرایط و شئون امام را ندارد. اگرچه از نگاه شیعه این دو مقام (امامت و خلافت) در یک‌جا قابل جمع است؛ چنان‌که حضرت علی و امامان معصوم شیعه ـ علیهم‌السلام ـ هم به‌عنوان امام، دارای شرایط و ویژگی‌های امام و هم جانشین پیامبر و خلیفه آن حضرت بوده‌اند؛ اما گاهی شخص، امام است؛ ولی خلیفه نیست. مانند حضرت ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ که خداوند پس از گرفتن امتحان‌های سخت از آن حضرت، وی را به مقام امامت رساند، ولی خلیفه و جانشین پیامبر به معنای خاص نبود. گاهی شخصی خلیفه است؛ اما امام نیست؛ مانند خلفای پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ آن زمان که حضرتش در مدینه حضور نداشت و افرادی همچون ابن مکتوم را در جای خود قرار می‌داد. بنابراین نسبت بین امام و خلیفه نسبت عام و خاص من وجه است.



آنچه که از ظاهر سؤال برمی‌آید، فرق بین امام و خلیفه به‌عنوان جانشین پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است و بدیهی است که این مسئله باید از نگاه کلامی و اعتقادی بررسی شود، نه از جنبه عرفانی. اما در حد اختصار باید گفت: خلافت از جنبه عرفانی چیزی است که در حدوث و بقا، مرآت و آینه استخلاف است و خلیفه کسی است که در آغاز و انجام سمت خود، آینه مستخلف‌عنه است و هیچ‌گاه از آن قبله منحرف نمی‌گردد. بدون شک، خلیفه به معنای کسی است که از غیر خود جانشینی می‌کند، پس هر خلیفه‌ای خلافت از مستخلف‌عنه را بر عهده دارد و باید متخلق به اخلاق مستخلف‌عنه و مجری احکام الاهی باشد. خلافت الاهی از سنخ کمال وجودی و مقول به تشکیک است و مراحل عالی آن در انسان‌های کامل نظیر انبیا و اولیا یافت می‌شود و مراحل پایین‌تر در انسان‌های وارسته.
[۱] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۳، ص ۵۶.

بنابراین در متن واژه خلافت و جانشینی این معنا نهفته است که خلافت، ظهور مستخلف‌عنه در خلیفه است و خلیفه کسی است که هویت او وابسته به مستخلف‌عنه است و جدای از او معنا و حقیقتی برایش متصور نیست.




۲.۱ - معنای لغوی امام و امامت

"امام" در لغت به معنا قائد و پیشواست و امامت به معنای پیشوایی و رهبری است.

۲.۲ - معنای امامت در اصطلاح علم کلام

اما در اصطلاح علم کلام ، متکلمان برای امامت تعاریف مختلفی ذکر کرده‌اند و اکثراً آن را به معنای ریاست و رهبری عمومی جامعه در زمینه امور دینی و دنیوی دانسته‌اند. بنابراین امام یعنی پیشوا و رهبری که گفتار و رفتار او الگوی دیگران باشد و مسئولیت رهبری جامعه را بر عهده بگیرد، خواه رهبری او به‌عنوان جانشینی از جانب پیامبر باشد یا اصالتاً دارای این مقام گردد.

۲.۳ - واژه "امام" در قرآن

واژه "امام" در قرآن دارای یک معنای وسیع و گسترده‌ای است که بسیاری از پیامبران زیر پوشش آن قرار گرفته‌اند. به گفته ابن منظور، خود پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ "امام الائمه" است؛ زیرا عالی‌ترین مقام و موقعیت رهبری را داراست و رهبری او از اصالت خاص برخوردار است و جانشین کسی نیست. در‌حالی‌که در مسئله خلافت ، موضوع رهبری، شکل و قیافه دیگری دارد و رهبری به‌عنوان جانشینی از پیامبر صورت می‌گیرد. از این جهت برخی از دانشمندان در تعریف امامت، تعبیر "خلافة عن الرسول" را گنجانده‌اند.

۲.۴ - معنای خلیفه

"خلیفه" در لغت به معنای جانشین و قائم مقام شخص آمده است. در واقع، معنای نیابت از آن استفاده می‌شود؛ بنابراین با توجه به این روایت وارده از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ درباره خلفا و جانشینان خود که فرموده‌اند:"امامان بعد از من دوازده نفرند که اولین آنها علی بن ابی‌طالب ـ علیه‌السلام ـ و آخرین آنها حضرت مهدی (القائم) ـ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ـ است. اینان خلیفه و وصی و اولیای من و حجت‌های خدا بر امت من بعد از من هستند". و امامان معصوم را به‌صورت خاص به‌عنوان جانشین خود معرفی می‌کند و با توجه به حدیثی که پیامبر فرمود:"پروردگارا خلفای مرا مورد رحمت قرار بده، به آن حضرت گفته شد خلفای شما چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند:آن کسانی که بعد از من می‌آیند و حدیث و سنت مرا روایت می‌کنند" که جانشینان آن حضرت به‌صورت عام معرفی شده‌اند، منظور از راویان احادیث و سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، فقهای زمان غیبت هستند؛ لذا خلیفه پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به کسی گفته می‌شود که بعد از پیامبر در غیاب او وظایف و کارهای او را انجام دهد و وظایف او به استثنای مسئله آوردن شریعت را برعهده دارد.


اکثر دانشمندان اهل سنت خلافت و امامت را مرادف هم شمرده‌اند و گفته‌اند خلافت و امامت یک معنا دارند، در هرجا یکی از آنها صادق باشد، دیگری نیز صادق خواهد بود. به‌عنوان نمونه ابن خلدون می‌گوید:خلافت، یعنی نیابت از صاحب شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا و به همین اعتبار خلافت و امامت گفته می‌شود و متصدی آن مقام را خلیفه و امام می‌گویند.


این دو واژه (امامت و خلافت) هرچند به‌صورت دو لفظ مترادف به کار می‌روند، اما به نظر می‌رسد دارای معانی مختلفی باشند؛ زیرا در تحقق معنای امامت، پیشوایی شرط است. امام باید بدانچه می‌گوید عمل کند و چه در گفتار و چه در کردار مردم را رهبری کند؛ ولی در تحقق معنای لغوی خلافت همین مقدار کافی است که شخص به‌عنوان خلیفه برای جانشینی پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ تعیین شده باشد و در غیاب او کارهای وی را انجام دهد. حتی اگر خلیفه مطابق گفتارش عمل نکند، باز هم از حیث لغت می‌توان او را خلیفه نامید.

۴.۱ - ۱. وجه اول

بنابراین امامت و خلافت مرادف نیستند، ممکن است این دو معنا در یک شخص جمع شود؛ مثلاً اگر پیامبر شخص برگزیده و ممتازی را که به احکام و دستورات دین عمل می‌کند و از جهت عمل پیشوای مردم است؛ مانند حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ جانشین و خلیفه خود قرار داده و زمام امور اجتماعی، سیاسی و حفظ و نگه‌داری دین و قوانین شریعت را بر عهده او قرار داد. چنین شخصی هم به‌طور حقیقت امام است و هم خلیفه در مورد به کار بستن قوانین و برنامه‌های دینی و احکام الاهی.

۴.۲ - ۲. وجه دوم

گاهی ممکن است شخص امام باشد، اما خلیفه نباشد؛ مانند حضرت ابراهیم علیه‌السلام. منظور در این‌جا این است که حضرت ابراهیم، خلیفه و جانشین پیامبر به معنای خاص نبود؛ یعنی هم امام باشد و هم خلیفه؛ (مانند حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ که هم امام است و هم خلیفه)، اما خلیفه به معنای خلیفة الله قطعاً بوده، چرا‌که تمام انبیا خلیفه و جانشین خدا در روی زمین هستند.

۴.۳ - ۳. وجه سوم

گاهی نیز خلافت صادق است، ولی امامت صادق نیست؛ یعنی ممکن است شخص خلیفه و جانشین باشد، ولی امام نباشد؛ مثلاً اگر پیامبر اکرم شخصی را جانشین و خلیفه خود قرار داد و یک سلسله کارهای معینی را به او واگذار کرد که در غیاب او آنها را انجام دهد، بر چنین شخصی از جهت لغت می‌توان خلیفه پیامبر اطلاق کرد؛ اما امام مطلق و پیشوا در تمام شئون شمرده نمی‌شود.

۴.۴ - ۴. وجه چهارم

همچنین اگر افراد ملت کسی را از بین خودشان انتخاب کردند و یکی از کارهای پیامبر را به وی واگذار نمودند، ممکن است طبق عقیده خودشان او را خلیفه بخوانند و از جهت لغوی هم مانعی ندارد؛ اما امامت مطلق و پیشوایی واقعی بر او صادق نیست.


از نگاه قرآن کریم، منصب و جایگاه امامت دارای مقام خاصی است و قرآن آن را آخرین مرحله تکاملی انسان شمرده که تنها افراد معدودی به آن رسیده‌اند؛ چنان‌که می‌فرماید:"(به‌خاطر آورید) هنگامی‌که خداوند، ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ را با وسایل گوناگونی آزمود و او به‌خوبی از عهده این آزمایش‌ها بر‌آمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم"، به یقین این مقام امامت که به حضرت ابراهیم داده شد، مقامی بالاترین و والاترین مقامی بود که ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ بعد از آن همه امتحان، شایستگی دریافت آن را از سوی خدا پیدا کرد. بنابراین، منصب امامت از مقام نبوت نیز بالاتر است. البته مقام امامت با نبوت در مواردی؛ مانند پیامبران اولوالعزم جمع شده است.


شیعه برخلاف اهل سنت معتقد است: امامت که همان جانشینی پیامبر است، همانند نبوت یک مقام انتصابی است نه انتخابی و عهده‌دار این مقام از طرف خداوند تعیین می‌گردد؛ لذا امام در تمام شئون جز مسئله وحی با پیامبر همگام و هم‌سنگ است. اما اهل سنت، جانشینی پیامبر را یک مقام و موهبت اجتماعی می‌دانند، نه یک منصب الاهی که از طرف مردم به خلیفه اعطا می‌گردد و شخص خلیفه از طریق انتخاب به این مقام نایل می‌گردد.

۶.۱ - مشروعیت امامت از دیدگاه شیعه

از نگاه شیعه چنین مقامی (امامت) هنگامی مشروع است که از طرف خدای متعال باشد و کسی که اصالتاً دارای چنین مقامی باشد، معصوم و از خطا در بیان احکام و معارف اسلامی و نیز از گناهان مصون خواهد بود.


بدین ترتیب، اختلاف شیعه و اهل سنت در موضوع امامت، در سه مسئله ظاهر می‌شود:
۱. امامت منصب الاهی؛
۲. علم امام، علم خدادادی و مصون از خطا؛
۳. عصمت امام.

۷.۱ - رابطه عصمت با امامت

البته معصوم بودن، مساوی با امامت نیست؛ زیراکه به اعتقاد شیعه حضرت فاطمه زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ هم معصوم بودند، هرچند مقام امامت را نداشتند؛ چنان‌که حضرت مریم ـ سلام‌الله‌علیها ـ دارای مقام عصمت بوده‌اند.
گاهی برخی از افراد بر چنین بحث‌هایی خرده می‌گیرند و می‌گویند مسئله خلافت و جانشینی پیامبر یک مسئله تاریخی بوده و مربوط به گذشته است، امروزه چه فوایدی بر این‌گونه بحث‌ها مترتب است؟


از نظر شیعه، اعتقاد به امامت دارای آثار و ثمراتی است که این آثار با اعتقاد به خلافت به دست نمی‌آید.

۸.۱ - ۱. اولاً

امامت از اصول دین و استمرار نبوت است؛ زیرا شیعه امامت را استمرار مسئولیت‌های تبلیغی و هدایتی پیامبر می‌داند. بنابراین دین تا آخر جهان همواره زنده است.

۸.۲ - ۲. ثانیاً

بحث درباره شیوه حکومت که یکی از ضروری‌ترین بحث‌هاست، مترتب بر این مسئله است. صدها حکم و فرمان در قرآن و احادیث وجود دارد که مربوط به حاکم و زمامدار است. اگر مقام امامت یک مقام انتصابی است، باید اجرای این احکام را به دست افرادی سپرد که از جانب خدا مسئولیت رهبری امت به آنها سپرده شده است.

۸.۳ - ۳. ثالثاً

موضوع تبیین و تشریح اصول و معارف و بیان احکام فروع دین و هدایت مردم
[۷] . هدایت باطنی از چیزهایی است که بنا بر عقیده شیعه از ویژگی های امام است و چنین ویژگی در مفهوم خلیفه وجود ندارد.
یکی دیگر از ثمرات این موضوع کلامی است که امام عهده دار آن است.
اهداف فوق تنها در پرتو پیشوایی برگزیدگانی میسر است که ظرفیت وجودی آنان به‌گونه‌ای باشد که بتوانند نقش دقیق تشریح دین الاهی را داشته باشند و این در سایه اعتقاد به امامت به دست خواهد آمد.


۱. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج ۳، ص ۵۶.
۲. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۴، ص ۲۹، واژه ام.    
۳. وأفضلهم شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۸۰؛ "الائمة بعدی اثنی عشر اوّلهم علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و آخرهم القائم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، فهم خلفائی و اوصیائی و اولیائی و حجج الله علی امتی بعدی...".    
۴. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۲۰؛ "اللهم ارحم خلفائی قیل یا رسول الله و من خلفاءک؟ قال:الذین یأتون من بعدی یروون حدیثی و سنّتی".    
۵. ابن خلدون، مقدمه، ص ۱۹۱.    
۶. بقره (۲)، آیه ۱۲۴؛ "و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما...".    
۷. . هدایت باطنی از چیزهایی است که بنا بر عقیده شیعه از ویژگی های امام است و چنین ویژگی در مفهوم خلیفه وجود ندارد.



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : امام شناسی | امامت عامه | کلام




جعبه ابزار