• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ازدواج عمر با ام‌کلثوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ام‌کلثوم، عمر، ازدواج.
‌پرسش : آيا عمر با ام كلثوم دختر حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ ازدواج كرده است؟ در صورتی كه جواب مثبت است، علت آن ر ا بيان نمایيد؟
پاسخ: ذکر این نکته به‌عنوان مقدمه لازم و ضروری است که در اصل ازدواج عمر با ام‌کلثوم، میان علما اختلاف است.



برخی از بزرگان وقوع آن را مسلم دانسته و قبول امیرالمؤمنین را از روی اجبار و حفظ آبرو و غیره... ذکر کرده‌اند. و گروهی از علمای شیعه وقوع چنین امری را محال دانسته‌اند و اصل این جریان را ساختگی و از جمله دسیسه‌های دشمنان اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ می‌دانند.


هرکدام از منکرین و قائلین ادله‌ای بر مدعای خویش اقامه کرده‌اند که بدان‌ها اشاره می‌نماییم:

۲.۱ - دلیل اول:

۱. برخی روایات دلالت دارد که مسئله ازدواج عمر با ام‌کلثوم از روی اجبار و تهدید بوده است.
[۱] معشر امین‌الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۲۰۴.

[۳] شیخ کلینی، فروع کافی، ‌ج ۱، ص ۱۲۵.
[۴] شیخ کلینی، فروع کافی، ج ۲، ص ۱۲۵.
[۵] شیخ کلینی، فروع کافی، ‌ج ۶، ص ۱۲۵.

بدین‌گونه که: عمر از رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ شنیده بود که در روز قیامت هر حسب و نسبی قطع می‌شود، مگر حسب و نسب من.
[۶] ابن المغازلی، مناقب علی ابن ابی‌طالب، تهران، اسلامیه، ص ۱۰۸.
[۷] ابن اسحق، سیره، دکتر سهیل، قم، دفتر مطالعات، ۶۸، ص ۲۴۸.

روی این اصل بود که تصمیم گرفت با یکی از اولاد زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ ازدواج نماید؛ پس برای خواستگاری ام‌کلثوم فردی را به نزد علی ـ علیه‌السلام ـ فرستاد.
[۸] یعقوبی، تاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۱۴۹.
و حضرت در جواب او فرمودند: او هنوز کوچک است و قادر بر امور خانه‌داری نیست؛ عمر تصور کرد که امیرالمؤمنین بهانه آورده است. ناراحت شد و به عباس عموی علی متوسل شد و گفت: دختر برادرزاده‌ات را خواستگاری کردم و علی بهانه آورد؛ اگر امتناع کنید، به خدا قسم سقایت حج و زمزم را از شما خواهم گرفت و دو نفر شاهد اقامه خواهم کرد که علی دزدی کرده و دست او را قطع خواهم کرد و آبرویش را خواهم ریخت؛ عباس بن عبدالمطلب جریان را برای علی نقل نمود و گفت: امر ام‌کلثوم را به من واگذار؛ وگرنه فتنه‌هایی پدید خواهد آمد که دامن همه را خواهد گرفت؛ لذا علی برای حفظ بسیاری از مصالح تقیه نمود و امر دخترش را به عمویش عباس واگذار کرده و عباس ام‌کلثوم را به عقد عمر درآورد.در تأیید این قول روایاتی نیز از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ نقل نموده‌اند:

۲.۲ - دلیل دوم:

۲. و عده‌ای ضمن تأیید این مطلب می‌گویند: عمر قبل از همبستر شدن با ام‌کلثوم به دست ابولؤلؤ کشته شد.
[۱۱] عبدالفتاح، مبدأ المقصود، علی بن ابی‌طالب، ترجمه طالقانی، ج اول، ص ۳۸۸.
و علی دخترش را به خانه‌اش برگرداند.


اگر این اقوال صحت داشته باشد، با عقاید شیعه منافاتی ندارد، به دلایل زیر:

۲.۱ - دلیل اول:

۱. برای ازدواج، گفتن شهادتین و نماز گزاردن به‌سوی کعبه و اقرار به اسلام کافی است؛ هر چند ازدواج با مسلمان غیر شیعه کراهت دارد.
[۱۲] ر.ک: رسائل علمیه، باب احکام نکاح.


۲.۲ - دلیل دوم:

۲. اگر علی ـ علیه‌السلام ـ این ازدواج را تأیید کرده باشد، به‌خاطر شرایط خاص و قرار گرفتن در محذوراتی بوده است.

۳.۳ - دلیل سوم:

۳. پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ نیز دو دختر خود را که در عقد دو کافر بودند، بعد از اسلام شوهرانشان به آنان برگرداند.
[۱۳] آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه، چ ششم، ۱۳۷۸، ص ۳۴۴ و ۲۲۵.



در مقابل، عده‌ای از علمای شیعه وقوع چنین ازدواجی را محال دانسته‌اند و به‌عنوان نمونه شیخ مفید که وثاقتش، در پیش علمای فریقین ثابت شده است، راوی و نقل کننده این خبر را که از طریق زبیر بن بکار در منابع آمده است، کاذب و از دشمنان سرسخت امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ دانسته؛ لذا به خبر او نمی‌توان اعتماد کرد.


برخی از متون، روایت را طوری حکایت کرده‌اند که عمر بعد از تزویج با ام‌کلثوم از دنیا رفت؛
[۱۵] عبدالفتاح، مبدأ المقصود، علی بن ابی‌طالب، ترجمه طالقانی، ج اول، ص ۳۸۸.
ولی برخی برای او اولادی به نام زید ذکر کرده‌اند. برخی نیز زید و مادرش را در گذشته دوره امام حسن ـ علیه‌السلام ـ دانسته‌اند؛ ولی برخی از آنها گفته‌اند که زید قبل از مادرش از دنیا رفت؛ از جمله آشفتگی‌های متن این روایت اختلاف در مقدار و نحوه پرداخت مهریه است.

بنابراین هیچ عاقل و مجتهد ی اعم از شیعه و سنی به این خبر پر از تعارض اعتنا نمی‌کند؛ روایتی که متن آن تا این حد آشفته و مضطرب باشد، هرگز قابل قبول و استناد نیست. در بعضی از نقل‌ها آمده است که عمر با ام‌کلثوم ازدواج نمود؛ ولی قبل از عروسی به دست ابولؤلؤ کشته شد و ام‌کلثوم با عون بن جعفر بن ابی‌طالب ازدواج نمود. این خبر چون در منابع معتبر اهل‌سنت نیز آمده است، قابل اطمینان می‌نماید.
[۱۸] محمد بن اسحق، سیره، دکتر سهیل زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۶۲، ۱۴۱۰، ص ۲۵۰.

چون مؤیدات ازدواج ام کلثوم با عون بسیار است از جمله روایتی که امیر المؤمنین از پیامبر نقل می‌کند: «نظر النبی ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ الی اولاد علی ـ علیه‌السلام ـ و جعفر ـ علیه‌السلام ـ و فرمود: دختران ما برای پسرانمان و پسرانمان برای دخترانمان می باشند.
[۱۹] صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۹۳، باب الاکفاء.
جریان ازدواج عون با ام کلثوم در قدیمیترین ‌منابع اسلامی نیز آمده است و شهرت بسيار زيادی دارد كه قابل انكار نيست.


بنابراين برخی از علما جريان ازدواج عمر با ام‌كلثوم را انكار كرده‌اند. برخی ديگر هر‌چند آن را انكار نكرده‌اند، اما قائلند پيش از همبستر شدن عمر با ام‌كلثوم وی كشته شده است. و برخی ديگر آن را قبول كرده‌اند و قائلند كه تحت شرايط خاصی و ضرورت حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ حاضر شده‌اند كه دخترشان به عقد عمر در‌آيد.


۱. معشر امین‌الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۲۰۴.
۲. رسائل الشریف، المرتضی، قم، دارالقرآن، ۱۴۰۵، ج ۱، ص ۲۹۰ ۲۹۱.    
۳. شیخ کلینی، فروع کافی، ‌ج ۱، ص ۱۲۵.
۴. شیخ کلینی، فروع کافی، ج ۲، ص ۱۲۵.
۵. شیخ کلینی، فروع کافی، ‌ج ۶، ص ۱۲۵.
۶. ابن المغازلی، مناقب علی ابن ابی‌طالب، تهران، اسلامیه، ص ۱۰۸.
۷. ابن اسحق، سیره، دکتر سهیل، قم، دفتر مطالعات، ۶۸، ص ۲۴۸.
۸. یعقوبی، تاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۱۴۹.
۹. علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، ‌اسلامیه، چ ۲، ۶۳، ج ۴۲، ص ۸۸.    
۱۰. علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، ‌اسلامیه، چ ۲، ۶۳، ج ۴۲، ص ۱۰۶.    
۱۱. عبدالفتاح، مبدأ المقصود، علی بن ابی‌طالب، ترجمه طالقانی، ج اول، ص ۳۸۸.
۱۲. ر.ک: رسائل علمیه، باب احکام نکاح.
۱۳. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه، چ ششم، ۱۳۷۸، ص ۳۴۴ و ۲۲۵.
۱۴. علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، ‌اسلامیه، چ ۲، ۶۳، ج ۴۲، ص ۱۰۶. به نقل از شیخ مفید.    
۱۵. عبدالفتاح، مبدأ المقصود، علی بن ابی‌طالب، ترجمه طالقانی، ج اول، ص ۳۸۸.
۱۶. علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، ‌اسلامیه، چ ۲، ۶۳، ج ۴۲، ص ۸۸.    
۱۷. علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، ‌اسلامیه، چ ۲، ج ۴۲، ص ۱۰۷.    
۱۸. محمد بن اسحق، سیره، دکتر سهیل زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۶۲، ۱۴۱۰، ص ۲۵۰.
۱۹. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۹۳، باب الاکفاء.
۲۰. علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، ‌اسلامیه، چ ۲، ج ۴۲، ص ۹۱؛ به نقل از ابومحمد نوبختی در کتاب امامت و مناقب ابن شهر آشوب.    



سایت اندیشه قم    






جعبه ابزار