• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارتداد و پذیرش دین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مرتد، ارتداد، آزادی، پذیرش دین.

پرسش: اگر شخصی در اثر تحقیقات خود به نتیجه‌ای غیر از اسلام رسید، مرتد است و مطابق قوانین اسلام مستحق اعدام است، این امر چگونه با آیاتی نظیر «لَا اِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» و «فَبَشِّرْ عِبَادِ• الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ اَحْسَنَهُ» سازگار است؟

پاسخ: در اسلام آزادی و زمینه تحقیق درباره دین و پاسخ‌گویی به شبهات دینی آزادانه وجود دارد و برای کسی که جویای حقیقت باشد، منعی ندارد که از هر آنچه که تمایل دارد، پرسش کند تا به حقیقت دست یابد؛ ولی این اجازه داده نشده است که مطالبی بیان کند یا پرسش‌های مغرضانه‌ای را مطرح کند که اعتقادات و بنیان‌های فکری مسلمانان ـ و به ویژه نسل جوان ـ را سست نماید؛ لذا برای جلوگیری از یک فساد و اغراق بزرگ در جامعه مسلمین لازم بوده تا نسبت به اهداف سوء برخی، تصمیمات و احکام سخت‌گیرانه و شدیدی گرفته و اعمال شود تا از کیان و اصول اعتقادی مسلمین محافظت شود.



دین حق یکی از ضروریات حیاتی و جوهری انسان است؛ زیرا دین حق با برداشت صحیح از خالق و هستی و انسان، روابط او را در ابعاد گوناگون آن تنظیم می‌کند، در اسلام رابطه انسان با خدا، با خود و دیگران به نحو احسن ترسیم شده است. آزادی عقیده و حق تدین در اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، و چه‌بسا مقدم بر حیات می‌گردد. جهاد با نفس و شهادت در راه دین برای آزادی عقیده و حق تدین دلیل بر این اهمیت است.


اسلام در مورد کسانی که هنوز اسلام را نپذیرفته‌اند، سخت‌گیری نمی‌کند؛ زیرا پذیرش اسلام باید از روی تحقیق و اطمینان و آگاهی باشد. به بیان دیگر، اسلام کسی را بر پذیرش دین اجبار نمی‌کند، تا آن حد که تقلید در اصول دین ممنوع است و اعتقاد به آنها باید از روی علم باشد.


لذا اگر بر کسی اتمام‌حجت شد، او حقانیت دین را دریافت و به آن اعتراف کرد و آشکارا به حلقه متدینین به دین درآمد و سپس در جامعه‌ای که نظامش مبتنی بر دین است و مشروعیت خود را مستند به دین می‌داند و خدای متعال را منشأ حقوق و تکالیف قلمداد می‌کند، علناً از دین خارج شد و با آن به مخالفت برخاست، چنین کسی در واقع علَم مخالفت با آن جامعه و آن نظام دینی را برافراشته است. تجویز این کار زمینه بسیار مساعدی برای نفوذ دشمنان اسلام می‌شود و انکار و مخالفت با دین البته اگر محدود به باطن شخص باشد و مجال ظهور و بروز در عرصه اجتماع نیابد، چنین شر و مفاسدی به دنبال نخواهد داشت و طبعاً احکام و مجازات مرتد را هم نخواهد داشت و کفر و شرک باطنی فقط مجازات اخروی خواهد داشت؛ اما اگر به صحنه اجتماع کشیده شود، به حکم مصالح اجتماعی کیفر این‌جهانی خواهد یافت و چنین فردی مستحق مجازات اعدام می‌گردد».(به این منبع رجوع شود:
[۳] مصباح یزدی، محمدتقی، جزوه حقوق و سیاست، ج۲، ص۱۹۸۴-۱۹۸۵.
)
[۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۲۲-۲۳۰.



به بیان دیگر کسی که با رضایت اسلام را می‌پذیرد، بعد برمی‌گردد (مرتد می‌شود) از دو حال بیرون نیست: یا اسلام آوردن او ریایی و از روی نفاق بوده و قلباً کافر مانده است که به طور طبیعی جزای او به دلیل بازی کردن با مقدسات دینی بسیار سنگین است و احکام مرتد بر او جاری است یا واقعاً اسلام آورده، بعد دچار تردید و وسواس شده است، در‌این‌حال با ارائه حقایق و رفع شبهات اتمام‌حجت می‌شود، در فرض پذیرش حق و توبه عذر و بازگشت او قبول می‌شود و گرنه به خاطر جرم اهانت به مقدسات دینی و به بازی گرفتن اسلام بایستی به سزای عمل خود برسد.


اما وجه جمع این حکم با آیاتی که ناظر به نقش رسالت‌اند، این‌گونه است که همه آنها در مقام پذیرش اصل دین هستند؛ یعنی در منطق قرآن کریم «اصل پذیرش دین اجباری نیست؛ چون راه درست از راه انحرافی روشن شده است» («لَا اِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»، و شبیه آن، ) و «اسلام انسان‌ها را به دین حق ارشاد کرده است، اجباری در کار نیست». اصولاً اسلام قبل از دعوت به حق سعی دارد تا جو اختناق را از بین ببرد و فرصت تفکر و تعقل را برای انسان فراهم کند؛ اما پس از انتخاب، حق ندارد دین را به بازی بگیرد.


در پرتو این بینش، دین حق یکی از ضروریات اولیه انسان است و تعدی به آن ممنوع است. از آنجا که دین با گوهر انسانیت مرتبط است و در اعتقادات قلبی خلاصه نمی‌شود، طبعاً از دیدگاه اسلام بین داشتن دین یا نداشتن آن تفاوت وجود دارد و از آنجایی که پذیرفتن آزادی مطلق در این زمینه، مساوی با قبول هرج‌و‌مرج و تعارض اجتماعی است چنین چیزی از نظر اسلام مردود است و کسی که تحت لوای اسلام هستند یا به دین اسلام می‌گروند، باید متعهد و ملتزم به آن باقی بمانند؛ چون ارتداد نه‌تنها اهانت به مقدسات دینی است، بلکه مایه تزلزل در عقاید دیگران می‌شود و این در واقع تجاوز به حقوق دیگران است.

۶.۱ - کلام خداوند

در قرآن کریم به این حقیقت اشاره شده است:
«جمعی از اهل کتاب (یهود) گفتند: (بروید و ظاهراً) به آنچه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز کافر شوید، شاید آنها از آیین خود بازگردند».
بنابراین برای جلوگیری از تزلزل در عقاید دیگران و در راستای حمایت از دین حق، مرتدّ بایستی مجازات شود.


البته در اسلام آزادی و زمینه تحقیق درباره دین و پاسخ‌گویی به شبهات دینی آزادانه وجود دارد و برای کسی که جویای حقیقت باشد، منعی ندارد که از هر آنچه که تمایل دارد، پرسش کند تا به حقیقت دست یابد؛ ولی این اجازه داده نشده است که مطالبی بیان کند یا پرسش‌های مغرضانه‌ای را مطرح کند که اعتقادات و بنیان‌های فکری مسلمانان ـ و به ویژه نسل جوان ـ را سست نماید؛ لذا برای جلوگیری از یک فساد و اغراق بزرگ در جامعه مسلمین لازم بوده تا نسبت به اهداف سوء برخی، تصمیمات و احکام سخت‌گیرانه و شدیدی گرفته و اعمال شود تا از کیان و اصول اعتقادی مسلمین محافظت شود.


۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۲۶-۴۲۷.    
۲. مصباح یزدی، محمدتقی، نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام، ج۱، ص۹۵.    
۳. مصباح یزدی، محمدتقی، جزوه حقوق و سیاست، ج۲، ص۱۹۸۴-۱۹۸۵.
۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۲۲-۲۳۰.
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۲۶-۴۲۷.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۷. یونس/سوره۱۰، آیه۹۹.    
۸. روم/سوره۳۰، آیه۳۰.    
۹. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.    
۱۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۷۲.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۱۳ ۶۱۴، ذیل آیه ۷۲ سوره آل‌عمران.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ارتداد و پذیرش دین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۲/۱۷.    







جعبه ابزار