• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آداب نشستن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:نشستن، سیره پیامبر صلی الله علیه وآله، آداب اسلامی.
پرسش :در تعالیم و آموزه‌های اسلام برای نشستن چه آدابی وجود دارد؟
پاسخ :



در تعالیم و آموزه‌های تربیتی اسلام، برای تمام حرکات و رفتارهای مسلمانان دستور و آدابی در نظر گرفته شده است. این آموزه‌ها یا در قالب بیان رفتار و منش معصومان(علیهم السلام) است، و یا در ضمن توصیه و سفارش قرآن و احادیث وارد شده است.
[۱] سوره حجرات/۴۹، آیه۲.     همان‌گونه که قرآن کریم می‌فرماید:«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید (و داد و فریاد نزنید)»
البته ذکر این نوع آداب عموماً در مقام بیان استحباب بوده و انجام ندادن آنها گناه نیست. به‌علاوه؛ این موارد برای شرایط عادی است؛ یعنی اگر فردی دچار بیماری و یا مشکل خاصی است که نمی‌تواند این آداب را انجام دهد و یا برای او مشقت و ضرر دارد،‌ موظف به رعایت این آداب نیست.


با توجه به این مقدمه؛ در این‌جا تعدادی از روایات مرتبط با آداب نشستن را ذکر می‌کنیم:

۲.۱ - نحوه نشستن

نقل شده است:« پیامبر (صلی الله علیه وآله) به سه حالت می‌نشست:الف. سرپا می‌نشست؛ یعنی ساق‌های پا را از زمین بلند کرده و دو زانو را در میان دو دست خود حلقه‌وار گرفته -و ران‌ها را به شکم می‌چسباند- و به وسیله دست و شانه، پاها را می‌بست. ب. گاهی دو زانو می‌نشست. ج. گاهی یک پا را خم می‌کرد و پای دیگر را روی آن می‌انداخت، و هرگز دیده نشد که آن‌حضرت(صلی الله علیه وآله) چهار زانو بنشیند».
[۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۶۶۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.     «کان النبی(ص) یجلس ثلاثا القرفصا و هو أن یقیم ساقیه و یستقبلهما بیدیه و یشد یده فی ذراعه و کان یجثو علی رکبتیه و کان یثنی رجلا واحدة و یبسط علیها الأخری و لم یر ص متربعا قط»

ابوحمزه ثمالی می‌گوید:«دیدم علی بن حسین (علیهماالسلام) نشسته و یکی از دو پا را روی ران دیگر نهاده، گفتم:مردم از این نوع نشستن بدشان آید و گویند:این نشستن پروردگاری است، در پاسخ فرمود:من خود از دلتنگی چنین نشستم و پروردگار را دلتنگی نیست و خواب او را فرانگیرد».
[۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۶۶۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.     أبی حمزة الثمالی قال:رأیت علی بن الحسین قاعدا واضعا إحدی رجلیه علی فخذه‌ فقلت إن الناس یکرهون هذه الجلسة و یقولون إنها جلسة الرب- فقال إنی إنما جلست هذه الجلسة للملالة و الرب لا یمل‌ و لا تأخذه سنة و لا نوم‌»
[۴] مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ‌ج ۱۲، ص ۵۶۳ – ۵۶۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
منظور از تعبیر (این نشستن پروردگاری است) اعتقاد گروهی است که خدا را دارای جسم می‌دانند و این نوع نشستن را به او استناد می‌دهند.
[۵] . سروی مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق، مصحح، شعرانی، ابو الحسن، ج ۱۱، ص ۱۱۸، تهران، ‌المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.


۲.۲ - نشستن رو به قبله

رو به قبله بودن در حالات مختلف، سفارش شده که از جمله آنها نشستن رو به قبله است. امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:« رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بیشتر اوقات که می‌نشست رو به قبله بود».
[۶] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۲۶، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.     «أبی عبد الله(ع) قال:کان رسول الله أکثر ما یجلس تجاه القبلة»
راوی می‌گوید:« امام صادق (علیه السلام) را دیدم که در منزل خود رو به قبله کنار در ورودی می‌نشیند».
[۹] طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۳۵۷.     «رأیت أبا عبد الله(ع) یجلس فی بیته عند باب بیته قبالة القبلة»


۲.۳ - ذکر نشستن در مجالس

در روایتی ذکر خاصی برای نشستن در مجالس، توصیه شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود:«زمانی که یکی از شماها در مجلسی نشست؛ از آن‌جا خارج نشود مگر این‌که سه مرتبه بگوید:"سبحانک و بحمدک لا إله إلا أنت اغفر لی و تب علی" اگر مجلس خیر بود این ذکر مانند مُهری است برای تأیید آن، و اگر مجلس موعظه بود کفاره‌ای است‌...».
[۱۰] طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۳۵۹.     «إذا جلس أحدکم فی مجلس فلا یبرحن منه حتی یقول ثلاث مرات سبحانک‌ و بحمدک‌ لا إله‌ إلا أنت‌ اغفر لی‌ و تب‌ علی‌ فإن کان فی خیر فکان کالطابع علیه و إن کان مجلس الوعظ کان کفارة لما کان‌...»


۲.۴ - ننشستن درمکانی خاص

توصیه‌هایی برای نشستن در جلسه عمومی وجود دارد. از مجموع روایات در این مقام، استفاده می‌شود که انسان نباید دارای کبر و غرور بوده و خود را تنها شایسته‌ی قسمت خاصی بداند. در این‌جا تعدادی از روایات این باب را ذکر می‌کنیم:
امام صادق(علیه السلام): « رسول خدا (صلی الله علیه وآله) این‌گونه بود که در هر منزلی که وارد می‌شد همان دم در می‌نشست».
[۱۱] شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۱۰۸، قم،‌ مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.     «أبی عبد الله(ع):کان رسول الله ص إذا دخل منزلا قعد فی أدنی المجلس إلیه حین یدخل‌»

و از همان امام:«هر کس وارد مجلسی شد و بدون در نظر گرفتن مقام و اعتبار در جایی نشست، تا وقتی که از جایش برخیزد خداوند و فرشتگان بر او درود می‌فرستند».
«پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:وقتی کسی وارد مجلسی شد هر جا که خالی است بنشیند».
[۱۳] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‌۱۶، ص ۲۴۰، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.     «أن رسول الله ص قال:إذا أتی أحدکم مجلسا فلیجلس حیث ما انتهی مجلسه»


۲.۵ - جا باز کردن برای دیگران

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود:«زمانی که مجلسی برپا گردید؛ اگر کسی که در مجلس است، از برادر خود دعوت کرد و برای او جا باز کرد، دعوتش را اجابت کند. این احترامی است که به او نهاده و اگر کسی برایش جا باز نکرد هر کجا که جا بود،‌ در آن‌جا بنشیند».
[۱۴] ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج ۲، ص ۱۷۲، مکتبة الفقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. «قال رسول الله(ص)‌ إذا أخذ القوم مجالسهم فإن دعا رجل أخاه و أوسع له فی مجلسه فلیأته فإنما هی کرامة أکرمه بها أخوه و إن لم يوسع له أخوه فلینظر أوسع مکان یجده فلیجلس فیه‌»
«زمانی که در نزد معلم و یا در جلسه کلاس و مجالس علم می‌نشینید،‌ نزدیک به هم نشسته و برخی در پشت برخی دیگر بنشینید و جدا جدا و دور از یکدیگر ننشینید».
[۱۵] طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۳۵۸.     «إذا جلستم إلی المعلم أو جلستم فی مجالس العلم فادنوا و لیجلس بعضکم خلف بعض و لا تجلسوا متفرقین کما یجلس أهل الجاهلیة»
و «در مجالس فقط برای سه گروه باید جا باز کرد:سالخوردگان به حرمت سن و سال ایشان، برای دانشمند و برای افراد حاکمان عادل به سبب مقام ایشان».
[۱۶] فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ۲، ص ۴۷۶، انتشارات رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.     «لا یوسع المجلس إلا لثلاث لذی سن لسنه و لذی علم لعلمه و لذی سلطان لسلطانه‌»



۱. سوره حجرات/۴۹، آیه۲.     همان‌گونه که قرآن کریم می‌فرماید:«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید (و داد و فریاد نزنید)»
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۶۶۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.     «کان النبی(ص) یجلس ثلاثا القرفصا و هو أن یقیم ساقیه و یستقبلهما بیدیه و یشد یده فی ذراعه و کان یجثو علی رکبتیه و کان یثنی رجلا واحدة و یبسط علیها الأخری و لم یر ص متربعا قط»
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۶۶۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.     أبی حمزة الثمالی قال:رأیت علی بن الحسین قاعدا واضعا إحدی رجلیه علی فخذه‌ فقلت إن الناس یکرهون هذه الجلسة و یقولون إنها جلسة الرب- فقال إنی إنما جلست هذه الجلسة للملالة و الرب لا یمل‌ و لا تأخذه سنة و لا نوم‌»
۴. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ‌ج ۱۲، ص ۵۶۳ – ۵۶۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۵. . سروی مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق، مصحح، شعرانی، ابو الحسن، ج ۱۱، ص ۱۱۸، تهران، ‌المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
۶. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۲۶، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.     «أبی عبد الله(ع) قال:کان رسول الله أکثر ما یجلس تجاه القبلة»
۷. بحرانی، سید هاشم، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار(ع)، ج ۱، ص ۳۳۴، قم،‌ مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.    
۸. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۳۵۷.    
۹. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۳۵۷.     «رأیت أبا عبد الله(ع) یجلس فی بیته عند باب بیته قبالة القبلة»
۱۰. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۳۵۹.     «إذا جلس أحدکم فی مجلس فلا یبرحن منه حتی یقول ثلاث مرات سبحانک‌ و بحمدک‌ لا إله‌ إلا أنت‌ اغفر لی‌ و تب‌ علی‌ فإن کان فی خیر فکان کالطابع علیه و إن کان مجلس الوعظ کان کفارة لما کان‌...»
۱۱. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۲، ص ۱۰۸، قم،‌ مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.     «أبی عبد الله(ع):کان رسول الله ص إذا دخل منزلا قعد فی أدنی المجلس إلیه حین یدخل‌»
۱۲. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص ۴۸۶، قم،‌دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.     «من رضی بدون الشرف من المجلس لم یزل یصلی الله عز و جل و ملائکته علیه حتی یقوم‌»
۱۳. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‌۱۶، ص ۲۴۰، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.     «أن رسول الله ص قال:إذا أتی أحدکم مجلسا فلیجلس حیث ما انتهی مجلسه»
۱۴. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج ۲، ص ۱۷۲، مکتبة الفقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. «قال رسول الله(ص)‌ إذا أخذ القوم مجالسهم فإن دعا رجل أخاه و أوسع له فی مجلسه فلیأته فإنما هی کرامة أکرمه بها أخوه و إن لم يوسع له أخوه فلینظر أوسع مکان یجده فلیجلس فیه‌»
۱۵. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۳۵۸.     «إذا جلستم إلی المعلم أو جلستم فی مجالس العلم فادنوا و لیجلس بعضکم خلف بعض و لا تجلسوا متفرقین کما یجلس أهل الجاهلیة»
۱۶. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ۲، ص ۴۷۶، انتشارات رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.     «لا یوسع المجلس إلا لثلاث لذی سن لسنه و لذی علم لعلمه و لذی سلطان لسلطانه‌»



پایگاه اسلام کوئست    



جعبه ابزار