• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آداب مستراح رفتن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:آداب اسلامی، مستراح رفتن، اجابت مزاج.
پرسش : آداب اسلام در مورد مستراح رفتن چیست؟
پاسخ :



دفع ادرار و مدفوع ، براساس طبیعت ذاتی بدن بوده و هر بدن مادی، نیاز به آن دارد. اما علاوه بر این، می‌توان جنبه‌های دیگری را در نظر گرفت که ورای بحث مادی می‌باشد. از امام باقر (علیه السلام) در مورد پدید آمدن مدفوع در انسان و علت آن سؤال شد؟ آن‌حضرت فرمود:«به خاطر کوچک نمودن انسان بوده تا متوجه شود کسی که حامل این چیز خبیث و پست است، تکبر نکند».
[۱] شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۷۵، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.     «سألته عن الغائط فقال تصغیر لابن آدم لکی لا یتکبر و هو یحمل غائطه معه‌»
این مورد و مواردی از این دست، می‌تواند نوع نگاه ما را از جنبه مادی گسترش داده و به جنبه‌های دیگر نیز متوجه سازد.


به همین جهت آدابی برای تخلی ذکر شده که به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم:

۲.۱ - دعا هنگام تخلی

دعا از جمله مواردی است که انسان در هر حال می‌تواند آن‌را ابراز دارد؛ یکی از آنها، حالت تخلی است؛ امام صادق (علیه السلام) در این‌باره در روایاتی می‌فرماید:
«زمانی که وارد می‌شوی، بگو:"بسم الله اللهم إنی أعوذ بک من الخبیث المخبث الرجس النجس الشیطان الرجیم" و زمانی که خارج می‌شوی بگو:"بسم الله الحمد لله الذی عافانی من الخبیث المخبث و أماط عنی الأذی"».
[۳] اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، ج ۱، ص ۲۹۱، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
«اشکالی ندارد که انسان ذکر خداوند را بگوید حتی در حالت بول کردن. همانا ذکر خداوند نیکو است پس هرگز از ذکر خداوند ملول نشو».
[۴] ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص ۲۳۹.     «لا بأس بذکر الله و أنت تبول فإن ذکر الله حسن علی کل حال فلا تسأم من ذکر الله‌»

«اگر اذان را شنیدی و در حال تخلی بودی پس مثل آنچه را که مؤذن می‌گوید تو نیز بگو و نیز در این حال ذکر خدای عزوجل را ترک مکن؛ زیرا ذکر خدا در هر حال پسندیده و خوب می‌باشد».
«چون یکی از شما بر سر خلاء عطسه زند خدا را در دلش حمد کند».

۲.۲ - صحبت نکردن

آداب تخلی این است که انسان در آن حال صحبت نکند که بنابر روایات، صحبت کردن در حال تخلی مکروه است، امام رضا (علیه السلام) می‌فرماید:« رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نهی کرده از این‌که کسی در هنگام قضای حاجت جواب کسی را بدهد یا این‌که با کسی صحبت کند و این کراهت تا زمانی است که فارغ شود».
[۸] مجلسی، محمد باقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، محقق، مصحح، رجائی‌، مهدی، ج ۱، ص ۱۳۰، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.


۲.۳ - حالت بدن

ایستاده بول کردن از دیگر مکروهات تخلی است؛ پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:«در حالت ایستاده بدون علت بول کردن از رفتارهای نابجا و غیر انسانی است‌».

۲.۴ - رعایت قبله

یکی دیگر از آداب تخلی که البته برخلاف آداب دیگر، حکم حرمت دارد؛ رو به قبله و یا پشت به قبله بودن است؛ امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید:«پیامبر(صلی الله علیه وآله) از این‌که در حالت دفع ادرار یا مدفوع رو به قبله یا پشت به قبله باشد، نهی کرده است».
از امام رضا(علیه السلام) پرسیدند آداب دستشوئی رفتن و قضای حاجت چیست؟ آن‌حضرت فرمود:«رو به قبله مکن و پشت به آن نیز منشین...».
[۱۱] شیخ صدوق، المقنع، ص ۲۰، قم، مؤسسة امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.     «سئل أبو الحسن الرضا ما حد الغائط فقال لا تستقبل القبلة و لا تستدبرها...»
فقها نیز به پیروی از روایات چنین فتوا داده‌اند:«موقع تخلّی باید طرف جلوی بدن، یعنی شکم و سینه رو به قبله و پشت به قبله نباشد».

۲.۵ - مدت تخلی

زیاد نشستن در دستشوئی نیز از مکروهات است؛ امام باقر(علیه السلام) فرمود:«طول دادن و زیاد نشستن برای تخلی موجب پیدا شدن بواسیر می‌شود».

۲.۶ - پوشاندن سر

برای ورود به دستشوئی و حتی در حال قضای حاجت ، مستحب است که سر پوشانده شود. چنان‌که در روایتی آمده است:«امام صادق(علیه السلام) زمانی که وارد مستراح می‌شد، سر خود را می‌پوشاند».

۲.۷ - نحوه ورود

برخی منابع به صورت غیر روایت ذکر کرده‌اند که از آداب قضای حاجت، ورود با پای چپ و خروج با پای راست است. منابعی که این مطلب را بیان داشته‌اند، در ظاهر آن‌را به عنوان روایت نقل نکرده‌اند
[۱۸] کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص ۲، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
[۱۹] شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ۱، ص ۶، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
هر چند برخی از محققان احتمال داده‌اند که این مطلب روایت بوده باشد.
[۲۰] مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج ۱، ص ۱۰۴، قم، ‌مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
به هر حال؛ اجماع و یا شهرت آن است که این عمل نیز از مستحبات تخلی است.


۱. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۷۵، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.     «سألته عن الغائط فقال تصغیر لابن آدم لکی لا یتکبر و هو یحمل غائطه معه‌»
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۳، ص ۱۶، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۳. اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، ج ۱، ص ۲۹۱، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
۴. ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص ۲۳۹.     «لا بأس بذکر الله و أنت تبول فإن ذکر الله حسن علی کل حال فلا تسأم من ذکر الله‌»
۵. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱، ص ۳۱۴، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۶. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص ۷۴، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.     «إذا عطس أحدکم و هو علی خلاء فلیحمد الله فی نفسه‌»
۷. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۲، ص ۲۴۸.    
۸. مجلسی، محمد باقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، محقق، مصحح، رجائی‌، مهدی، ج ۱، ص ۱۳۰، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
۹. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۱، ص ۵۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.     «البول قائما من غیر علة من الجفاء»
۱۰. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱، ص ۳۰۲، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.     «نهی رسول الله عن استقبال القبلة ببول أو غائط»
۱۱. شیخ صدوق، المقنع، ص ۲۰، قم، مؤسسة امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.     «سئل أبو الحسن الرضا ما حد الغائط فقال لا تستقبل القبلة و لا تستدبرها...»
۱۲. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۷، ص ۱۸۲، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۳. امام خمینی، توضیح المسائل، ص ۹.    
۱۴. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج ۱، ص ۳۵۲، تهران، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۵. امام خمینی، توضیح المسائل، ص ۱۱.    
۱۶. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج ۱، ص۲۴، تهران، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۷. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۱، ص ۲۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۱۸. کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص ۲، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
۱۹. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ۱، ص ۶، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
۲۰. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج ۱، ص ۱۰۴، قم، ‌مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
۲۱. ر.ک:موسوی خویی، سید ابو القاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، مقرر:غروی‌، میرزا علی، الطهارة ۳، ص ۴۴۹، قم، تحت اشراف جناب آقای لطفی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.    
۲۲. طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی، ج ‌۱، ص ۳۴۲.    



پایگاه اسلام کوئست    



جعبه ابزار